نويسندگان
جدیدترین مطالب
لینک های روزانه

 

کتاب خلاقیت‏ های تدریس در الگویابی و تقارن ‏انتشارات کلید پژوه

 

 

گردآوری و تالیف: جواد ساعی و زهرا ساعی

 

متاسفانه اکثر دانش آموزان ریاضی را درسی دشوار می‌انگارند که باید آن را با نشستن در کلاس‌های کاملا انتزاعی و پیچیده فرا گیرند. در این کتاب نویسنده  به عنوان یک معلم ابتدایی و علاقه‌مند به جذابیت‌های ریاضی تصمیم گرفته تا ایده‌های جالب، به روز و جهانی برای آموزش، تدریس، ارائه فعالیت‌های تکمیلی، ارائه تکلیف و همچنین ارزشیابی را در حوزه‌های مختلف ریاضی ابتدایی جمع‌آوری نماید.

کتاب حاضر، در دو بخش مختلف الگویابی و تقارن، به ایده‌های جالب و آسانی که موجب خلاقیت در تدریس معلم و یادگیری آسان‌تر، دقیق‌تر و شیرین‌تر دانش آموز است؛ شکل گرفته است.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب خلاقیت‏ های تدریس در الگویابی و تقارن

 

 

کتاب زبان تخصصی فیزیک ‏انتشارات کلید پژوه

 

 

مولف: نگین رسولی

 

امروزه اهمیت یادگیری زبان انگلیسی بر هیچ کس پوشیده نیست. با توجه به پیشرفت روز افزون علم، قابلیت دسترسی به متون ترجمه شده کاهش می‌یابد و برای همگامی با این پیشرفت، ناگزیر به استفاده از متون اصلی هستیم. به علاوه اینکه، این درس یکی از موارد امتحانی مهم در آزمون‌های کارشناسی ارشد و دکترا محسوب می‌شود و نقش تعیین کننده‌ای در رتبه‌ی کل دانشجویان ایفاء می‌کند. امید است کتاب حاضر که بدین منظور مهیا گردیده است، دانشجویان را در پیمودن این مسیر، همراهی کند.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب زبان تخصصی فیزیک

 

کتاب راهنمای خودآموز کتاب آلمانی ‏انتشارات کلید پژوه

 

 

ترجمه و گردآوری: مهتاب افسری

 

اولین گام در یادگیری زبان آلمانی، آشنایی با موضوعات عمومی و گسترده زبان است. از جمله صحبت راجع به خود، مکالمات ابتدایی در حد احوالپرسی، آشنایی اولیه با بیان احساسات و بنابراین اگر قصد یادگیری زبان آلمانی را به صورت خود آموز دارید، کتاب پیش رو برای شما بسیار مناسب خواهد بود.  کتاب Studio d در سطوح مختلفی از زبان آلمانی از A1 تا B1 را در برمی‌گیرد و یکی از قوی ترین و بهترین کتابهای موجود برای یادگیری زبان آلمانی می‌باشد که از ساختار و نظم خاصی برای یادگیری گام به گام آلمانی پیش می‌رود. این کتاب راهنما، کتاب مناسبی برای زبان آموزانی هست که فرصت زیادی برای کلاس ندارند و ترجیح می‏دهند که به صورت خودآموز شروع به یادگیری زبان کنند.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب راهنمای خودآموز کتاب آلمانی

 

کتاب آرایشگری یه بازیه، آرایشگریه بازیکن ‏انتشارات کلید پژوه

 

 

مؤلفین: محمد خلیلی و استاد على عابدى

 

هنر آرایشگری یه بازیه و ما یه بازیکن و در بازی، تمرین، رکن اصلی پیشرفت محسوب می شود. نویسندگان  با هدف برای بالا بردن سطح آرایشگری کشور این کتاب را با زبانی روان و ساده به رشته تحریر درآورده اند.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب آرایشگری یه بازیه، آرایشگریه بازیکن

 

کتاب دانش پیشرفته پرواز انتشارات کلید پژوه

 

 

تالیف و ترجمه: خلبان حامد مسعودی فر و خلبان مرتضی عبدشریفی

 

این کتاب از شش بخش تشکیل شده است که ابتدا از مبانی مربوط به شناخت هواپیما شروع می‏ شود و به تدریج با مباحث تجربی پرواز و آشنایی با سیستم‏ های هواپیما و همچنین اصول ناوبری به اتمام می‏رسد. همچنین در نگارش این کتاب سعی بر این بوده که اصطلاحات تخصصی مربوط به پرواز دستخوش کمترین تغییرات باشد و از اصطلاحات به زبان اصلی استفاده شود.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب دانش پیشرفته پرواز

 

کتاب تورات موسی ‏انتشارات کلید پژوه

 

 

برگردان: سیاوش فاتحی

 

این کتاب برگردانی است از شش بخش نخست the bible NRSV ویراسته zaine Ridling می باشد. این برگردان با قلمی ساده و روان به تحریر در آمده که برای همگان قابل فهم باشد.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب تورات موسی

 

کتاب انجیل بارنابا ‏انتشارات کلید پژوه

 

 

برگردان: سیاوش فاتحی

 

این کتاب برگردانی است از متن انگلیسی انجیل بارنابا که لانزدال و لورا راگ (Lonsdale and lorua ragg) آنرا پدید آورده اند. این برگردان با قلمی ساده و روان به تحریر در آمده که برای همگان قابل فهم باشد.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب انجیل بارنابا

 

[ دو شنبه 17 مهر 1402 ] [ 7:58 ] [ شکوهی ]

 

کتاب آداب معاشرت برای مدیران انتشارات کلید پژوه

 

 

مولف: کبری سبزعلی یمقانی

 

انسان بر اساس ادراک خود تصمیم می‌گیرد. ادراکات و برداشت‌های ذهنی دنیای اطراف ما را شکل می دهند. ادراکات انسان‌ ریشه در فرهنگ دارد و هر فردی تحت تأثیر محیط‌های فرهنگی مختلف از خانواده، سازمان تا فرهنگ ملی قرار دارد. هر فرهنگی مختصات و ویژگی‌های خاص خود را دارد. تعامل با هر فرهنگ مستلزم شناخت آن فرهنگ، آداب و رسوم و سپس برخورد برنامه‌ریزی شده با آن است. کتاب “آداب معاشرت برای مدیران” راهنمای آداب معاشرت و تعاملات اثربخش با افراد، گروه‌ها و ملیت‌ها است. پیش‌زمینه‌ی برنامه‌ریزی برای تعاملات اثربخش، کسب اطلاعات و آگاهی است. این کتاب، اطلاعات و آگاهی‌های لازم را در خصوص آداب معاشرت موثر ارائه می‌دهد، به نحوی که از طریق آن می‌توانید تعاملات خود را در محیط‌های مختلف برنامه‌ریزی و کاملاً سنجیده عمل نمایید.

در این کتاب با پوشش مناسب جلسات مختلف آشنا می‌شوید که در فرهنگ‌‌های گوناگون معانی مختلف دارند. همچنین، یاد می‌گیرید هر رنگی در هر کشور نماد چه چیزی است و چه رنگ‌هایی را در جلسات نباید پوشید. می‌آموزید کدام اعمال در کشورهای مختلف بی‌احترامی یا حتی توهین تلقی می‌شود. فرا می‌گیرید در عین رسمیت، به عوامل غیررسمی تعاملات خود توجه کنید. با یافته‌های جدید علم روانشناسی صنعتی و سازمانی، زبان بدن، جذابیت‌های ظاهری و کاریزماتیک، با جذبه صحبت کردن و معانی که می‌توان با آن‌ها منتقل کرد؛ آشنا می‌شوید.  خواهید آموخت برای متقاعد کردن طرف مقابل چه چیزهایی حائز اهمیت است. یاد می‌گیرید از طریق یافته‌های علمی بازاریابی حسی، فضای فیزیکی جلسات و نشست‌های خود را به تأثیرگذارترین شکل ممکن تغییر دهید و پیروز مذاکرات باشید.

در کتاب “آداب معاشرت برای مدیران”خواهید دید، چطور می‌توانید با تغییر عادات بد، رعایت نکات مثبت و پسندیده، استفاده از تکنیک‌های مختلف در محیط کار، دیدگاه، و ذهن دیگران را در راستای مناسب تغییر دهید و موقعیت شغلی خود را ارتقاء بخشید. این کتاب دارای نکات ارزشمندی است که می‌تواند برای مدیران و مسئولان در تمامی بخش‌ها، دیپلمات‌ها، سفرا و کاردارهای فرهنگی، استادان دانشگاه، مربیان ورزشی و تمامی کسانی که به نوعی خواستار تعامل سازنده و اثربخش با دیگران هستند، مفید واقع شود.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب آداب معاشرت برای مدیران

 

کتاب توسعه خودانگیخته و تکامل اجتماعی انتشارات کلید پژوه

 

 

نویسنده: محمدقلی یوسفی

 

زندگی انسان در جامعه مانند زندگی سایر جانداران یک فرایند گزینشی تطبیقی و سازگاری با محیط است. اما این تطبیق و سازگاری را با مدد عقل انتخاب نکرده است بلکه به اقتضای شرایط با تقلید و یادگیری از افراد موفق انجام داده است. این جامعه انسانی و ساختار از پیش تعیین شده آن نیست که قواعد مناسب را برای خود وضع نمود بلکه این قواعد بودند که نظم اجتماعی را ایجاد نمودند.

در این فرایند پیشرفت‌‌هایی که در نهاد‌های انسانی و در شخصیت انسان صورت می‌گیرد را می‌توان به طور کلی به انتخاب طبیعی مناسب‌ترین عادت فکری و فرایند تطبیق و سازگاری نسبت به شرایط محیطی مرتبط دانست که به‌طور مرتب با رشد جوامع و با تغییر نهاد‌هایی که انسان‌ها تحت آن‌ها زندگی می‌کنند تغییر می‌کنند و تکامل می‌یابند. تکامل یک فرایند تغییرات پیوسته، مداوم و تدریجی و برگشت‌ناپذیر در طول یک دوره نسبتاً طولانی است که در آن افراد و گروه‌های اجتماعی تغییر می‌کنند و متناسب با شرایط محیطی تنوع پیدا می‌کنند. مناسب‌ترین آنها دوام آورده و تکامل پیدا می‌کند. به عبارت دیگر تحولات اقتصادی اجتماعی همانند فرایندهای تکاملی موجودات زنده تغییر و تکامل پیدا می‌کنند. با تطبیق باز هم بیشتر افراد و عادت‌‌های آن‌ها نسبت به تغییر محیط، نهاد‌های جدید شکل می‌گیرند و جامعه توسعه می‌یابد.

این کتاب محصول بیش از سه دهه مطالعه پژوهش و اندیشه در زمینه مسائل توسعه اقتصادی است که نویسنده با عشق و علاقه و کار شبانه‌روزی و نگاه مستمر به آخرین یافته‌های علمی در دانشگاه‌های معتبر بین‌المللی و بهره‌گیری از نظرات صاحب‌نظران برجسته این موضوع به پایان رسانده است. همان‌گونه که گفته شد در نوشتن این کتاب نویسنده از نظریات و نوشته‌های صاحب‌نظران بسیاری بهره فراوان برده است.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب توسعه خودانگیخته و تکامل اجتماعی

 

کتاب همانند یک پرنس و پرنسس باشیم!انتشارات کلید پژوه

 

 

مولف: کبری سبزعلی یمقانی

 

در دنیای پرتلاطم امروز یکی از مهم‌ترین پیش‌نیازهای موفقیت در هر زمینه‌ای در اختیار داشتن شبکه‌ای گسترده و پویا از ارتباطات با افراد جامعه است. مقبولیت و محبوبیت درون چنین شبکه‌ای از روابط می‌تواند نقش موثری در موفقیت و کامیابی ما در عرصه‌های مختلف اجتماعی و اقتصادی داشته باشد. افراد قبل از هر چیز از طریق رفتارهای اجتماعی ما در مورد منش و دیدگاه‌هایمان قضاوت می‌کنند، چرا که این تنها بخش قابل رویت از شخصیت ما است. بنابراین اصلاح و تقویت رفتارهای مقبول و موردپسند جامعه بخش عمده‌ای از مسیر موفقیت ما را هموار می نماید. متخصصان علوم روانشناسی و جامعه‌شناسی از چنین فرآیندی با عنوان برندینگ شخصی یاد می کنند، که در آن شخص با ایجاد تمایز و برتری در رفتارهای اجتماعی‌مان و تعالی و تکامل بخشیدن به آن‌ها تصویر ذهنی مثبتی را در دیگران و در خود ایجاد نماید. این کتاب می‌کوشد تا با ارائه رهنمودهای رفتاری، الگوهای رفتاری ما را اصلاح نموده و ارتقا بخشد. تفاوت قابل توجه این کتاب با دیگر کتب موجود در حوزه موفقیت فردی و برندینگ شخصی، عملی و کاربردی بودن راهکارها و دستورالعمل‌های آن است که می تواند تفاوت عمده‌ای در جایگاه اجتماعی ما در نظر دوستان، شرکای تجاری، خانواده و از همه مهم‌تر خودانگاره شخصی ایجاد کند و این همان معنای اصیل پرنس و پرنسس بودن است که در سراسر این کتاب به آن اشاره شده است.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب همانند یک پرنس و پرنسس باشیم

 

کتاب فرهنگ واژگان رفتار مصرف کننده ‏انتشارات کلید پژوه

 

 

مولفین: جی. پل پیتر جری سی. اولسون

تلخیص و ترجمه: دکتر احمد روستا و کبری سبزعلی یمقانی

 

این کتاب به منظور تعمیق درک و تجزیه و تحلیل رفتار مصرف کننده به رشته تحریر درآمده است و هدف از تهیه کتاب فرهنگ واژگان رفتار مصرف کننده وجود خلاء فرهنگ واژگان جامع در حوزه رفتار مصرف کننده بود. جذابیت این کتاب در ۲ زبانه بودن آن می‌باشد که باعث می‌شود خواننده همزمان ترجمه و اصل آن را مقابل هم قرار داده و با واژگان تخصصی بیشتری آشنا شود. همچنین این کتاب بیش از ۳۰۰ واژه‌ی تخصصی رفتار مصرف کننده را در بردارد که در حجم کوچک خود به صورت یکپارچه و گام به گام مطالب بخش تخصصی رفتار مصرف کننده را در اختیار مخاطبان قرار می‌دهد و بر جذابیت مطالب و اشتیاق مخاطب به مطالعه آن می‌افزاید.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب فرهنگ واژگان رفتار مصرف کننده

 

کتاب فرهنگ واژگان روانشناسی صنعتی و سازمانی ‏انتشارات کلید پژوه

 

 

مولف: استیون جی روگلبرگ

تلخیص و ترجمه: کبری سبزعلی‌یمقانی و لیلا پیری

 

امروزه با توجه به پیشرفت و گسترش علم روانشناسی صنعتی و سازمانی نیاز به یک فرهنگ واژگان تخصصی برای رفع نیاز در این رشته تخصصی احساس می‌شود. کتاب حاضر که تلخیص و ترجمه‌ای از کتاب «دایره‌المعارف روانشناسی صنعتی و سازمانی» تالیف استیون جی روگلبرگ است برای اولین بار واژگان و اصطلاحات تخصصی رشته روانشناسی صنعتی و سازمانی را از A تا Z  شرح داده است. اگرچه کتاب‌های مختلفی در حیطه روانشناسی صنعتی و سازمانی در کشور به چاپ رسیده ولی هنوز کتاب جامع و کاملی وجود ندارد که به این شکل بتواند ابهامات دانش پژوهان را در شناخت واژگان تخصصی رشته روانشناسی صنعتی و سازمانی برطرف نماید. در این کتاب سعی شده به صورت ساده و روان این خلاء مطالعاتی پر گردد.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب فرهنگ واژگان روانشناسی صنعتی و سازمانی

 

کتاب نمایشنامه عروسی خونین انتشارات کلید پژوه

 

 

نویسنده: فدریکو گارسیا لورکا

مترجم: طیبه انوشه

 

لورکا ملقب به شاعر کولی (1936-1989) شاعر و درام نویس رمانتیک اسپانیایی، عروسی خونین را با اقتباس از یک حادثه روستایی که در سال 1928درجنوب شهر بندری آلما اتفاق افتاد، نوشت. جزییات ماجرا مربوط می‌شد به نزاع‌های خانوادگی، حسادت‌های مردانه و ربودن یک عروس در روز عروسی‌اش که پیامدهای فاجعه‌آمیزی در پی داشت.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب نمایشنامه عروسی خونین

 

 

کتاب 25 نکته طلایی برای کسب‌وکار موفق وکلا ‏انتشارات کلید پژوه

 

 

مؤلف: مریلین آستین تارلتون

مترجم: کبری سبزعلی یمقانی

 

کتابی که پیش رو دارید مطالب مفیدی در رابطه با چالش‏ های پیش روی وکلا جهت تأسیس دفتر حقوقی شخصی و مزایا و مضرات آن ارائه می‏‏دهد. وکلا می‏‏توانند با خواندن این کتاب به نکات ارزشمندی در رابطه با نحوه پایان دادن به همکاری با شرکت، چگونگی آغاز یک کسب­وکار شخصی، برندینگ شخصی و کسب شهرت میان موکلین، ‏‏‏بازاریابی و جذب موکلین جدید، حفظ موکلین قبلی و مدیریت کارکنان و فرآیندهای شرکت دست یابند. این کتاب به کسب‌وکار شما کمک می‌کند تا با شناسایی دقیق مشتریان خود و ایجاد یک رابطه مناسب با آن‌ها بتوانید در بازاریابی و فروش از نوآوری‏های مفید و کاربردی استفاده نمایید و از به کار بردن نوآوری‌هایی که منجر به شکست شما می‏‏شود، خودداری نمایید.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب 25 نکته طلایی برای کسب‌وکار موفق وکلا

 

[ دو شنبه 17 مهر 1402 ] [ 7:56 ] [ شکوهی ]

 

کتاب آموزش مکالمات انگلیسی تجارت و کسب و کار جلد اول انتشارات کلید پژوه

 

 

تالیف و ترجمه: دکتر کبری سبزعلی یمقانی

 

کتابی که پیش رو دارید از جدیدترین متدهای آموزش زبان تخصصی تلاش دارد تا مخاطب خود را با واژگان، جملات و اصطلاحات زبان بازرگانی و تجارت آشنا نماید. این کتاب دو زبانه بوده و شامل دو فصل است که بیش از ۹۰ مکالمه انگلیسی برای صاحبان کسب و کار را در بر می گیرد. فصل اول کتاب شامل بخش‌های چون ۱: بخش مذاکرات تجاری، ۲: بخش واردات و صادرات، ۳: بخش نمایشگاه تجاری می‌باشد که هرکدام از این بخش‌ها شامل زیر بخش‌های متعددی می باشد. در فصل دوم  کتاب مکالمات انگلیسی در محیط کار آمده است که خود شامل سه بخش ۱: ارتباط با رئیس، ۲: ارتباط با مشتریان، ۳: ارتباط با همکاران می باشد.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب آموزش مکالمات انگلیسی تجارت و کسب و کار جلد اول

 

 

کتاب آموزش مکالمات انگلیسی تجارت و کسب و کار جلد دوم انتشارات کلید پژوه

 

 

تالیف و ترجمه: دکتر کبری سبزعلی یمقانی

 

این کتاب دو زبانه بوده و شامل ۱۰ فصل است که شامل مباحثی در زمینه گرامر و دستور زبان، مکالمه، اشتباهات رایج در مکالمات، افعال و اصطلاحات خاص تجاری و آداب مذاکره است. مطالعه این کتاب را به مدیران ارشد و میانی سازمان‌های تجاری، کارآفرینان، سرپرستان و کارکنان بخش فروش و بازاریابی و همچنین علاقمندان به آشنایی با مفاهیم مدیریتی و بازرگانی جهت انجام مراودات تجاری و بازرگانی به زبان انگلیسی توصیه می‌نماییم. این کتاب همچنین برای دانشجویان رشته های مدیریت، کارآفرینی و اقتصاد نیز می تواند مفید باشد چراکه یادگیری زبان تخصصی تجارت امکان استفاده از مقالات به روز و کتابهای بین المللی حوزه تجارت و بازرگانی را برای دانشجویان فراهم می کند.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب آموزش مکالمات انگلیسی تجارت و کسب و کار جلد دوم

 

 

کتاب بدهکاران انتشارات کلید پژوه

 

 

تالیف: اکبر اکبری

 

این کتاب نگاهی است هر چند سطحی به مشکل عده زیادی در کشور که به دلیل نوع نگاه‌شان به عوامل پیرامون از نظر اقتصادی با مشکل مواجه شده و بدهکار شده‌اند. بدهی حاصل نوعی اشتباه محاسباتی در شغل و زندگی است که هر بدهکار به نوعی مرتکب این اشتباه شده است، به خاطر اینکه این کتاب بتواند تقریباً شامل حال همه بدهکاران شود به اجبار مطالب به صورت بسیار ساده و روان نوشته شده است.

نوع شکل‌گیری بدهی و سطح انواع بدهی و راهکارها در کتاب به صورت مختصر و از نظر نویسنده تقریباً مفید بیان شده است. به دلیل آشنایی نویسنده با نوع نگاه اکثر بدهکاران و به دلیل اینکه نویسنده احتمال داده است که خواننده (بدهکار) در این کتاب فقط دنبال راهکار باشد و کلیه مطالب را نخواند، به اجبار مطالب کتاب به صورت الفبای بدهی تا پایان بدهی در تمامی صفحات کتاب پخش شده است و خواهش نویسنده از خواننده محترم خواندن تمامی مطالب کتاب است زیرا ممکن است اصل هدف نویسنده مورد توجه قرار نگیرد.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب بدهکاران

 

کتاب مجموعه مقالات و ترجمه‌ها در حیطه مدیریت، بازاریابی و برند انتشارات کلید پژوه

 

 

مولف و مترجم: دکتر کبری سبزعلی یمقانی

 

مجموعه حاضر اولین بخش از مقالات و ترجمه‌های چاپ شده‌ی اینجانب در حیطه مدیریت، بازاریابی و برند می‌باشد. در این سالیان همیشه در نظر داشتم تا فعالیت‌های علمی-پژوهشی خود را در کتابچه‌ای متمرکز و منسجم نمایم. اکنون جلد اول مقالات و ترجمه‌های چاپ شده در اینجا گردآوری و برای علاقمندان حیطه‌ی مدیریت، بازاریابی و برند عرضه شده است. امید است این مجموعه برای دانشجویانی که علاقمندند تا در حیطه‌ی کارهای پژوهشی وارد شوند راهگشا و مفید باشد.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب مجموعه مقالات و ترجمه‌ها در حیطه مدیریت، بازاریابی و برند

 

 

کتاب مجموعه مقالات در حیطه مدیریت، ژئومارکتینگ (بازاریابی مکانمحور) و روانشناسی صنعتی و سازمانی انتشارات کلید پژوه

 

 

مؤلف: کبری سبزعلی یمقانی

 

مجموعه حاضر دومین بخش از مقالات و ترجمه‌های چاپ شده‌ کبری سبزعلی یمقانی در حیطه مدیریت، ژئومارکتینگ (بازاریابی مکان‌محور) و روانشناسی صنعتی و سازمانی می‌باشد. جلد اول این کتاب با عنوان مجموعه مقالات و ترجمه‌ها در حیطه مدیریت، بازاریابی و برند در سال 1396 توسط انتشارات ماهواره و در سال 1401 توسط انتشارات کلید پژوه به چاپ رسیده است. اکنون جلد دوم مقالات و ترجمه‌های چاپ شده گردآوری و برای علاقمندان حیطه‌ی مدیریت، ژئومارکتینگ (بازاریابی مکان محور) و روانشناسی صنعتی و سازمانی عرضه می‌شود. امید است این مجموعه برای دانشجویانی که علاقمندند تا در حیطه‌ی کارهای پژوهشی وارد شوند راهگشا و مفید باشد.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب مجموعه مقالات در حیطه مدیریت، ژئومارکتینگ (بازاریابی مکانمحور) و روانشناسی صنعتی و سازمانی

 

کتاب صفر تا صد چگونگی نوشتن طرح توجیهی و بیزینس پلن انتشارات کلید پژوه

 

 

مولفان: دکتر کبری سبزعلی یمقانی و دکتر علی سبزعلی یمقانی

 

در این کتاب تلاش شد آموزشی جامع و کامل از نحوه نگارش طرح توجیهی و بیزنس پلن ارائه گردد. در ابتدا به تفاوت‌های طرح توجیهی و بیزنس پلن پرداخته شد. سپس در فصل‌هایی مجزا به طور جامع، مبانی علمی و نکات مهم در نوشتن هر کدام از طرح‌های توجیهی و بیزنس پلن آورده شده است. با توجه به اهمیت بوم مدل کسب‌وکار در این کتاب، این بوم مدل با مثالی کاربردی شرح داده شد. همچنین با توجه به اهمیت نرم‌افزار کامفار در نگارش طرح توجیهی یا بیزنس پلن، بخشی از کتاب به شرح این نرم‌افزار اختصاص یافته است. لذا در این راستا، بخشهایی خلاصهوار از یک پروژه‌‌ی انجام شده با استفاده از این نرمافزار را به همراه خروجی آن برای علاقمندان آمده است. در نهایت تعدادی از فرمت‌های خام نحوه‌ی نگارش طرح توجیهی و بیزنس پلن جهت اخذ وام از بانک‌ها و نهادهای مختلف، گرفتن زمین، دریافت مجوزات از وزارت صنعت و معدن و نهادهای ذیربط، اخذ ویزای مهاجرت (استارتاپی یا خوداشتغالی یا کارآفرینی) و جذب سرمایه‌گذار داخلی و خارجی آورده شده است.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب صفر تا صد چگونگی نوشتن طرح توجیهی و بیزینس پلن

 

 

کتاب تحلیل آمادگی صادرات با نگاهی آسیب شناسانه در راستای صادرات غیرنفتی انتشارات کلید پژوه

 

 

مولفین: دکتر احمد روستا و دکتر کبری سبزعلی یمقانی

 

کتاب جامع “تحلیل آمادگی صادرات” توسط دکتر احمد روستا و کبری سبزعلی یمقانی تالیف شده است تا افراد و شرکت­ها به مدد آن بتوانند از طریق چک لیست ها، راه کارها و پیشنهادات ارائه شده، تحلیل آمادگی صادرات خود را بررسی و کالاهای خود را با موفقیت در بازارهای جهانی عرضه کنند. رویکرد این کتاب، نگاهی عملی و کاملاً اجرایی دارد و تلاش شده تا راهنمایی برای افراد و شرکت­های مختلف باشد که از این طریق بتوانند آمادگی صادرات خود را تحلیل و با نگرشی متفاوت به صادرات محصولات یا خدمات خود بپردازند.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب تحلیل آمادگی صادرات

 

کتاب استراتژی بازاریابی و رفتار مصرف‌کننده انتشارات کلید پژوه

 

 

مولفان: جی. پل پیتر و جری سی. اولسون

 تلخیص و ترجمه:  دکتر احمد روستا و  کبری سبزعلی‌یمقانی

 

این کتاب تلخیص و ترجمه‌ای از کتاب استراتژی بازاریابی و رفتار مصرف کننده جی. پل پیتر و جری سی. اولسون است. جذابیت این کتاب، دو زبانه بودن آن و آوردن قسمت‌های بسیار مهم این کتاب ثقیل و حجیم در کتابی با ابعاد کوچک به صورت موجز می‌باشد که خواننده در مدت زمانی کوتاه می‌تواند به دنیایی از مطالب جذاب و خواندنی در حوزه‌ی رفتار مصرف کننده و استراتژی بازاریابی دست یابد. این کتاب شامل  5 بخش و 19 فصل است و در تلخیص و ترجمه آن دقت شده است تا محتوا و ارزش کلام از بین نرود یا کمرنگ نشود و نکات ارزشمند کتاب اصلی حفظ گردد. “در بخش اول نگاهی به رفتار مصرف کنندگان، در بخش دوم استراتژی بازاریابی و احساس و شناخت، در بخش سوم استراتژی بازاریابی و رفتار، در بخش چهارم استراتژی بازاریابی و محیط و در بخش پنجم استراتژی بازاریابی و رفتار مصرف کنندگان آورده شده است” و هر بخش حاوی فصولی است که مطالب و نکات ارزشمندی را در برمی‌گیرد.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب استراتژی بازاریابی و رفتار مصرف‌کننده

 

 

کتاب بازاریابی سیستم اطلاعات جغرافیایی روش‌ها و استراتژی‌های ژئومارکتینگ (بازاریابی مکانی) انتشارات کلید پژوه

 

 

مولفین: دکتر علی سبزعلی یمقانی، دکتر کبری سبزعلی یمقانی، دکتر احمد روستا

 

کاربرد فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعات جغرافیایی یا مکانی در کسب وکارها و صنعت بازاریابی هیچ گاه بیشتر و چشمگیرتر از امروز نبوده است. کسب و کارهای کوچک و بزرگ، بطور یکسان می توانند سیستم های اطلاعات جغرافیایی را به عنوان یک ابزار تحلیل ضروری و اجتناب ناپذیر به کار گیرند. از جمله ی این کاربردها در تحلیل مناطق بازاری، بازاریابی مستقیم، سیاست تبلیغات، واردات موازی و کنترل سیاست های قیمت گذاری، مدیریت مناطق فروش، بازاریابی مکانی و رفتار مکانی مصرف کننده، نمایش و به تصویر کشیدن مشتریان، مسیریابی فروش، استراتژی های مکان خرده فروشی و خدمات و نیز تدوین استراتژی های تجاری می باشد. هسته اصلی ژئومارکتینگ، سیستم اطلاعات جغرافیایی است که می تواند مفهوم بازاریابی را تقویت کند و یا بطور کلی تغییر دهد. این سیستم کمک می کند که داده ها در سیستم بازاریابی با اضافه شدن مولفه مکان بصورت منظم و یکپارچه با سایر اطلاعات جغرافیایی ارتباط برقرار نماید و از قابلیت های وسیع، متنوع و قدرتمند جی آی اس در فرآیند برنامه ریزی و پیاده سازی بازاریابی استفاده نمود.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب بازاریابی سیستم اطلاعات جغرافیایی روش‌ها و استراتژی‌های ژئومارکتینگ (بازاریابی مکانی)

 

 

کتاب اصول مکان یابی با رویکرد ژئومارکتینگ (بازاریابی مکان‎‌محور)در صنعت خرده‌فروشی انتشارات کلید پژوه

 

 

مولفین: دکتر علی سبزعلی یمقانی، دکتر کبری سبزعلی یمقانی، دکتر محمد احمدی

 

یکی از مهمترین تصمیمات خرده‌فروشی، تصمیم‌گیری در مورد مکان فروشگاه است. امروزه، راحتی مشتریان بسیار اهمیت دارد و فروشگاه خرده‌فروشی صرفاً بر اساس موقعیت مکانی خود ممکن است به موفقیت یا شکست نایل شود. اگر در هنگام انتخاب محل اجرای طرح، بررسی‌های لازم صورت نگیرد این امر می‌تواند حیات خرده‌فروشی را در بلندمدت تحت تأثیر خود قرار دهد. مشکلات مکان‌یابی فروشگاه مدت‌هاست که در تحقیقات اقتصاددانان، جغرافیدانان و بازاریابان مورد توجه قرار گرفته است. ژئومارکتینگ یک تحول واقعی در علم مکان‌یابی را امکانپذیر کرده و تصمیم‌گیری در مورد نقاط مکان فروش را بهبود بخشیده است .ژئومارکتینگ برای مدیریت مناطق تجاری نیز مفید است، در نتیجه پویایی قابل‌توجهی را در ارتباط با تصمیم‌گیری برای افتتاح یک فروشگاه به وجود آورده است. انجام مطالعات مکان‌یابی اصولی و بهینه علاوه بر تأثیر اقتصادی بر عملکرد فروشگاه، دارای اثرات اجتماعی، محیط زیستی، فرهنگی و اقتصادی در منطقه محل احداث خواهد بود. بنابراین، انتخاب مناسب محل کسبوکار یک جزء حیاتی برای شرکت‌ها محسوب می‌شود. لذا، میتوان گفت که بازاریابی مکانی، یک رویکرد جدید است که برای تجارت مدرن و سازمان‌دهی مجدد انواع خرده‌فروشی استفاده می‌شود. در این کتاب تلاش شده تا مولفه‌ها و شاخص‌های مکان‌یابی با رویکرد ژئومارکتینگ در صنعت خرده‌فروشی ارائه گردد.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب اصول مکان یابی با رویکرد ژئومارکتینگ (بازاریابی مکان‎‌محور) در صنعت خرده‌فروشی

 

[ دو شنبه 17 مهر 1402 ] [ 7:55 ] [ شکوهی ]

 

کتاب مهارت‌های دهگانه زندگی انتشارات کلید پژوه

 

مولف: اعظم رسولی پرشکوه

 

این کتاب شامل ده مبحث شامل خود آگاهی، سبک های ارتباطی، ارتباط موثر، استرس، خشم، رفتار جرأت مندانه، حل مسأله، اعتماد به نفس (عزت نفس)، همدلی، تفکر نقاد، تفکر خلاق می باشد.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب مهارت‌های دهگانه زندگی

 

کتاب وسواس در حیوانات مزرعه انتشارات کلید پژوه

 

 

نویسنده: ای کاتیا موریتز، دکترا

مترجم: مریم ستاری

 

نویسنده در این کتاب اختلال وسواس جبری (OCD) را در کودکان را بصورت قصه و در قالب زندگی حیوانات در یک مزرعه با زبانی ساده و کودکانه شرح داده است.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب وسواس در حیوانات مزرعه

 

 

کتاب پروتکل پیاده ‏سازی روانشناسی مثبت در محیط کار‏ انتشارات کلید پژوه

 

 

مولف: کبری سبزعلی یمقانی

 

امروزه مهمترین منبع مزیت رقابتی در هر سازمان‌ها، کارکنان متعهد، برانگیخته و وظیفه شناس است. برای رسیدن به این امر مهم مدیران سازمان ها باید تلاش نمایند انرژی ها و هیجان های مثبت را در محیط کار افزایش دهند و لذا برای تحقق این امر باید اقداماتی صورت پذیرید که یکی از این اقدامات پیاده سازی روانشناسی مثبت در محیط کار در قالب پروتکل می باشد. این کتاب با رویکرد مربیگری روانشناسی مثبت در محیط های کاری نگارش یافته و توجه ای ریزبینانه و حرفه ای به مولفه هایی دارد که می توان روانشناسی مثبت را در آن‌ها گنجاند تا بهره وری پرسنل در محیط کار افزایش یابد. هدف این کتاب ارائه یک استدلال مرکزی است که روانشناسی مثبت می تواند ما را به عصر جدیدی از درک و عملکرد سازمانی هدایت کند. با مطالعه کتاب متوجه خواهید شد که روانشناسی مثبت در محیط کار چگونه با سازمان های دولتی و خصوصی، بزرگ و کوچک ارتباط پیدا می کند و باعث رشد آنها می گردد.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب پروتکل پیاده ‏سازی روانشناسی مثبت در محیط کار

 


کتاب بمک (بازی‌های محیط کار) ‏انتشارات کلید پژوه

 

 

مولف: کبری سبزعلی یمقانی

 

در این کتاب  مولف، تعداد بسیاری بازی جذاب، ساده و مهیج را معرفی کرده که با کمترین هزینه و امکانات بتوانید در ساعات کاری داخل محل کار خود اجرا کنید. جذابیت این بازی ها در اجرای تکنفره و گروهی آن است. نام بمک برای کتاب از مخفف کلمات اولیهبازی‌های محیط کاریعنی تجمیعب: بازی، م: محیط” وک: کار” شکل گرفته است.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب بمک (بازی‌های محیط کار)

 

 

کتاب کاربردهای اجرایی روان‌شناسی مثبت ‏انتشارات کلید پژوه

 

 

مولفین: استوارت آی. دونالدسون/ میهالی سزیکزمیهالی/ جین ناکامارو

مترجمین: دکتر کبری سبزعلی یمقانی، دکتر لیلا پیری و احمد شریفان

 

این کتاب تلاشی برای بررسی چالش‌هایی است که در محیط‌های کاری و محیط‌های آموزشی با آن روبرو هستیم. در سالیان گذشته، معمولاً به افراد و سازمان‌ها گفته می‌شود که چه کارهایی را نباید انجام دهند. ولی معمولاً مشخص نمی‌شود که این افراد و سازمان‌های چه کارهایی را باید انجام دهند. در این کتاب سعی شده است تا به این مقولات پرداخته شود. نویسندگان این کتاب، کتاب را با تعریفی از روان‌شناسی مثبت شروع می‌کنند و سپس تاریخچه مختصری از آنرا بیان می‌کنند. این کتاب شامل ۱۳ فصل است که به چهار زیرگروه عمده تقسیم می شود: ۱) بررسی عمده روان‌شناسی مثبت کاربردی ۲) ارتقای کیفیت سلامتی و آموزشی ۳) ارتقای کیفیت کاری و سازمانی ۴) پیشنهاداتی برای بکارگیری بهتر روان‌شناسی مثبت در زندگی.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب کاربردهای اجرایی روان‌شناسی مثبت

 


کتاب ومک (ورزش‌های محیط کار) ‏انتشارات کلید پژوه

 

 

مولف: کبری سبزعلی یمقانی

 

در این کتاب مولف، تعداد بسیاری ورزش های جذاب، ساده و مهیج را معرفی کرده که افراد با کمترین هزینه و امکانات بتوانند در ساعات کاری داخل محل کار خود اجرا کنند. جذابیت این ورزش ها در اجرای تکنفره و گروهی آن است. نام ومک برای کتاب از مخفف کلمات اولیهورزش های محیط کاریعنی تجمیعو: ورزش، م: محیط” وک: کار” شکل گرفته است.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب ومک (ورزش‌های محیط کار)

 

 

کتاب روانشناسی مثبت در محیط کار انتشارات کلید پژوه

 

 

نویسنده: سارا لوئیس

مترجمین: دکتر کبری سبزعلی یمقانی،  دکتر لیلا پیری و معصومه زارع

 

نویسنده این کتاب، سعی کرده است تا با حداقل استفاده از اصطلاحات فنی روانشناسی، درکی از رویکرد روانشناسی مثبت و اجرای این رویکرد را به رهبران و مدیران سازمان‏ها و در تمامی سطوح، نمایش دهد و به آن‏ها نشان دهد که چگونه می‏توانند از تکنیک‏های روانشناسی مثبت در زمینه تخصصی خود در محیط کار استفاده کنند. این کتاب، جدیدترین یافته ‏های علمی و پژوهشی در زمینه موضوعاتی مانند مثبت گرایی، رشد سازمان‌ها، استفاده از انرژی مثبت، انجام فعالیت‌های جمعی متحول کننده، استفاده از سرمایه‏ های روانشناختی و رهبری کردن سازمان به صورت مناسب را دربر می‏ گیرد.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب روانشناسی مثبت در محیط کار

 

کتاب ساده ثروتمند شوید !انتشارات کلید پژوه

 

 

گردآوری و ویراستاری: دکتر کبری سبزعلی یمقانی

 

وارن بافت یک نقل قول دارد که می‌گوید:

اگر چیزهایی بخرید که احتیاجی به آن‌ها ندارید؛ به زودی مجبور خواهید شد چیزهایی را بفروشید که به آن‌ها احتیاج دارید.

 

برای خرید این کتاب همین الان بر روی لینک زیر کلیک کنید.

 

خرید کتاب ساده ثروتمند شوید

[ دو شنبه 17 مهر 1402 ] [ 7:51 ] [ شکوهی ]

 

33. سعی کنید میزان نگرانی خودتان را به حداقل میزان ممکن برسانید!

 

شما باید تمام تلاشتان را بکنید برای این که میزان نگرانی خودتان را به حداقل میزان ممکن برسانید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند به میزان زیادی به شما کمک کند تا نسبت به زندگیتان دیدگاه بهتری داشته باشید. دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که یکی از مهم ترین عواملی که ممکن است باعث شود که شما شانس کمتری برای موفقیت در این کار داشته باشید این است که تمام ذهن خودتان را با فکرهای منفی پر کنید. این کار می تواند منجر به این شود که شما نسبت به خودتان دیدگاه منفی پیدا کنید و از آن مهم تر این است که در این حالت میزان نگرانی شما نسبت به تجارتتان و آینده ای که قرار است این تجارتتان داشته باشد و حتی نسبت به اتفاقاتی که در آینده قرار است در این رابطه برای تجارتتان بیفتد بیشتر می شود. از این رو یکی از بهترین کارهایی که شما می توانید در این زمینه انجام دهید این است که تمام تلاشتان را بکنید برای این که نسبت به تجارتتان و نسبت به آینده ای که فکر می کنید ممکن است داشته باشد احساس خوبی داشته باشید و بنابراین فکر نکنید که نگران بودن می تواند به شما کمک کند تا در این کار پیشرفت کنید بلکه نگرانی در بسیاری از موارد کار را خراب تر هم می کند.

34. فردی را استخدام کنید برای این که ایمیل ها را متن های مورد نیازتان را برای شما بنویسد!

 

شما همچنین می توانید برای این که شانستان را برای موفقیت در این کار بیشتر کنید فردی را استخدام کنید که برایتان متن هایی را که فکر می کنید نوشتن آن ها برای شما سخت می باشد بنویسد. تحقیقات نشان داده است این کار می تواند منجر به این شود که شانس شما برای موفقیت در این زمینه بیشتر شود. دانشمندانی که در این زمینه تحقیق می کنند بر این باورند که این کار می تواند منجر به این شود که شما این توانایی را داشته باشید برای این که بتوانید بدون هیچ مشکلی کاری کنید که تجارتتان به خوبی بهترین اصول را برای نوشتن متن ها مورد استفاده قرار دهد. به عبارت دیگر در این حالت دیگر نیاز نیست که شما برای این که متنی را بنویسید سعی کنید تا انرژی زیادی را بکار ببرید و این متن را از جنبه های مختلف بررسی کنید و مشخص کنید که آیا این متن درست است یا خیر بلکه در این حالت وقتی که فرد مورد نظر را برای این کار استخدام می کنید می توانید انتظار داشته باشید که این فرد مورد نظر به راحتی به شما کمک کند تا متن مورد نظرتان را بنویسید. تحقیقات نشان داده است که این کار حتی می تواند منجر به این شود که شانس شما برای داشتن ارتباطات مثبت تر و سازنده تر با تجارت های دیگر بیشتر شود.

35. خودتان را برای قرار ملاقات های کاری آماده کنید!

 

نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد و شما باید به آن توجه کنید این است که سعی کنید تا خودتان را برای قرار ملاقات های کاری آماده کنید. این به شما کمک می کند تا میزان استرس کمتری داشته باشید و در نتیجه می توانید شانستان را برای این که موفق تر شوید افزایش دهید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند به شما کمک کند که نسبت به خودتان و نسبت به تجارت های دیگری که قرار است این قرار ملاقات ها را با آن ها داشته باشید دیدگاه بهتری داشته باشید. از این رو می توان گفت که این کار می توان منجر به این شود که شما بتوانید با یکی از مهم ترین بخش های کلیدی و اصلی که به عنوان یکی از اصول مهم تجارت ها شناخته می شود یعنی توانایی برای برقرار کردن ارتباطات آشنا تر شود. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند منجر به این شود که شما بتوانید دیدگاه بهتری را نسبت به قرار ملاقات هایی به این شکل داشته باشید و بنابراین حتی می توانید انتظار داشته باشید که در این حالت شانستان برای این که بتوانید چیزهای بیشتری در این زمینه را یاد بگیرید به میزان زیادی بیشتر شود. از این رو بر اساس تحقیقات انجام گرفته این کار می تواند منجر به این شود که شما بتوانید در پیشبرد تجارتتان به میزان بسیار زیادی بهتر عمل کنید.

36. همیشه خودتان را برای قرار ملاقات های غیرکاری مختلف نیز آماده کنید!

 

از دیگر کارهایی که شما باید انجام دهید برای این که احساس بهتری نسبت به خودتان و تجارت خودتان و از آن مهم تر نسبت به کاری که انجام می دهید داشته باشید و می تواند به شما کمک کند تا دیدگاه بهتری نسبت به زندگی خودتان داشته باشید این است که تمام تلاشتان را بکنید برای این که خودتان را برای قرار ملاقات های مختلف غیرکاری آماده کنید. دانشمندانی که در این زمینه تحقیق می کنند بر این باورند که این کار می تواند منجر به این شود که شما بتوانید اعتماد به نفس بیشتری نسبت به خودتان پیدا کنید و بنابراین می توانید شانس بیشتری برای موفقیت داشته باشید و حتی بتوانید خودتان را برای قرار ملاقات های کاری نیز آماده کنید. تحقیقات دانشمندان نشان داده است این کار می تواند منجر به این شود که شما بتوانید حتی خودتان را نسبت به گذشته فعال تر نشان دهید و حتی در این حالت می توانید به میزان زیادی فعال تر هم بشوید. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند حتی به شما و به تجارت شما و افرادی که با شما کار می کنند کمک کند تا درک بهتری از شما و کاری که انجام می دهید داشته باشند و همین موضوع باعث می شود که آن ها بتوانند شما را نسبت به دیگران بهتر درک کنند. بنابراین سعی کنید قرار ملاقات های غیرکاری نیز انجام دهید و در این کار به میزان زیادی باتجربه تر شوید.

37. سعی کنید از کلمات مناسب استفاده کنید!

 

استفاده کردن از کلمات و عبارت های مناسب از دیگر کارهایی است که شما باید برای این که بتوانید شانس خودتان را برای موفقیت در کارآفرینیتان بیشتر کنید به آن توجه کنید. تحقیقات نشان داده است که این یکی از بهترین کارهایی است که افرادی که سعی می کنند تا در تجارتشان موفق شوند باید حتما انجام دهند به این دلیل که در غیر این صورت ممکن است شانس شما برای موفقیت خیلی کمتر شود. دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که این کار حتی می تواند در بسیاری از موارد منجر به این شود که شما بتوانید با همین زبان مناسب و خوب این شانس را داشته باشید برای این که بتوانید دل دیگران را بدست آورید و این دیگران هم می توانند همکاران خوب شما باشند که به شما کمک می کنند تا کار بهتری انجام دهید و بنابراین به شما کمک می کنند؛ و هم می توانند افرادی باشند که به عنوان مشتریان و مصرف کنندگان از کالاها و خدمات تجارت شما کار می کنند. در هر دو حالت می توان گفت که این خوب حرف زدن ها می تواند تاثیرات مثبت و آشکار و یا حتی غیرآشکار و غیر مستقیم بسیار زیادی بر روی شما داشته باشد و می تواند شانس شما را برای این که بتوانید در زندگی موفق شوید به میزان زیادی افزایش دهد. از این رو توصیه می شود حتما این کار را انجام دهید و توانایی خوب حرف زدن را یاد بگیرید.

38. از این که چهره خودتان را به جمع نشان می دهید نترسید!

نکته دیگری که شما باید به آن توجه کنید این است که از این که چهره خودتان را به جمع نشان دهید نترسید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند منجر به این شود که شانس شما برای این که در کارتان به عنوان یک کارآفرین موفق شوید خیلی بیشتر شود. تحقیقات نشان داده است این کار می تواند منجر به این شود که شانس شما برای این که بتوانید دیدگاه بهتری نسبت به تجارتتان داشته باشید هم بیشتر شود و بنابراین می توان گفت که در این حالت شما می توانید شانستان را برای موفقیت بیشتر کنید. این در صورتی است که اگر چهره خودتان را به جمع نشان ندهید ممکن است دچار مشکلات جدی شوید. به عبارت دیگر در این حالت شما برای این که بتوانید در کار موفق شوید نیازمند انجام کارهایی هستید که نشان دهند شما فرد موفقی در این زمینه می باشید و یکی از مهم ترین کارهایی که شما باید بکنید برای این که موفق شوید این است که تمام تلاشتان را بکنید برای این که خودتان را یک فرد اجتماعی نشان دهید و برای این که خودتان را اجتماعی نشان دهید بهترین کار این است که از این که اجتماعی نشوید و از این که چهره خودتان را به دیگران و به جمع نشان ندهید ترسی نداشته باشید و این می تواند یکی از بهترین کارهایی باشد که انجام می دهید.

39. به مخاطبین و مشتریان از همه بیشتر اهمیت دهید!

 از دیگر نکته هایی که شما باید حتما در این زمینه به آن توجه داشته باشید این است که تمام تلاشتان را بکنید برای این که به مخاطبین و مشتریان و افرادی که قرار است از تجارت شما استفاده کنند از همه بیشتر اهمیت دهید. به عبارت دیگر، این مخاطبین این مخاطبین ومشتریان شما باید از آن دسته از افرادی باشند که باید برایتان از همه بیشتر اهمیت داشته باشند. از این رو می توان انتظار داشت که این کار می تواند منجر به این شود که مخاطبین شما و مشتریان شما از همه بیشتر به این فکر کنند که شما آن ها را می خواهید و این به عنوان یک تجارت و برای شما به عنوان فردی که قرار است این تجارت را بچرخانه می تواند یک اولویت باشد. از این رو بر اساس تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که این کار می تواند منجر به این شود که دیدگاه شما نسبت به آن ها و همچنین نسبت به کارهایی که انجام می دهند خیلی بهتر شود و بنابراین شما برای این کار باید سعی کنید تا جایی که می توانید نظر مثبتشان را به خودتان جلب کنید. تحقیقات نشان داده است که وقتی که شما به این مرحله از زندگی کاری در تجارتتان برسید موفق می شوید که پروسه های زیادی را با موفقیت پشت سر بگذارید و در این کار موفق شوید.

40. از تکنولوژی بیشتری استفاده را بکنید!

نکته دیگری که در این زمینه باید به آن توجه داشته باشید این است که تمام تلاشتان را بکنید برای این که بیشترین استفاده ممکن خودتان را از تکنولوژی بکنید. تحقیقات نشان داده است این کار می تواند منجر به این شود که شما بتوانید نسبت به تجارتی که قرار است آن را اداره کنید یک دیدگاهی بسیار مثبت تر داشته باشید. تحقیقات نشان داده است افرادی که سعی می کنند تا به این روش از تکنولوژی استفاده کنند افرادی هستند که شانشان برای این که در کارشان موفق تر شوند بیشتر می شود. از این رو می توان گفت که این کار می تواند منجر به این شود که استفاده کردن از تکنولوژی یکی از مهم ترین و کلیدی ترین اصولی است که شما برای این که بتوانید در کارآفرینی خودتان به خوبی موفق شوید رعایت کنید. دنیای امروزه دنیای اطلاعات و ارتباطات است و بنابراین در صورتی که شما بخواهید در این کار موفق شوید بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که سعی کنید تا با استفاده از این تکنولوژی به خوبی بر کارها تسلط پیدا کنید. تحقیقات همچنین نشان داده است این کار می تواند منجر به این شود که شما سعی کنید تا از این تکنولوژی به بهترین شکلی استفاده کنید و بتوانید شانس خودتان را برای موفقیت به میزان زیادی بیشتر کنید. تحقیقات همچنین نشان داده است این کار می تواند منجر به این شود که دیدگاه شما نسبت به تکنولوژی نیز تغییر کند و بهتر شود.

41. خیلی به فکر اقتصاد نباشید!

نکته دیگری که در این زمینه شما باید حتما به آن توجه داشته باشید این است که خیلی به فکر مشکلات اقتصادی نباشید. البته ناگفته نماند که فکر کردن به اقتصاد یکی از موضوعات مهمی است که شما باید حتما به عنوان فردی که به دنبال کارآفرینی است به آن توجه داشته باشید اما نکته اصلی در این زمینه این است که اگر شما بخواهید بدون این که به چیز دیگری فکر کنید؛ صرفا به این فکر کنید که اقتصاد خودتان را بهتر کنید و بدون این که به موضوعات دیگر توجه کنید به این توجه کنید که فقط از نظر مالی به خودتان سود برسانید؛ این کار ممکن است برای شما مشکلاتی ایجاد کند که خیلی جدی باشد. تحقیقات نشان داده است این کار حتی می تواند منجر به این شود که دیدگاه شما نسبت به خودتان هم خوب نباشد! به عبارت دیگر در صورتی که شما فردی باشید که هدف خودتان را از تاسیس کردن این تجارت فقط همین بدانید که از نظر اقتصادی وضعیت خودتان را ارتقا دهید ممکن است برایتان مشکلات جدی ایجاد شود و شما شما برای این که بتوانید حتی خودتان هم خودتان را دوست داشته باشید کمتر شود. از این رو توصیه می شود تا جایی که می توانید به این فکر کنید که به موضوعات اقتصادی که دیگران به آن توجه می کنند هم به اندازه کافی توجه کنید ولی در حقیقت به این فکر کنید که موضوع اصلی خودتان هستید!

42. به کارکنانتان ثابت کنید که آن ها را دوست دارید!

نکته دیگری که شما باید برای این که در کار کارآفرینی موفق شوید به آن توجه کنید این است که باید به کارکنانتان ثابت کنید که آن ها را دوست دارید. تحقیقات نشان داده است این کار می تواند به شما ثابت کند که شما می توانید فردی باشید که به عنوان یک کارآفرین به دیگرانی که قرار است به عنوان کارمند همکاران شما شوند کمک می کنید و بنابراین دوست دارید تا آن ها را مانند خودتان دوست داشته باشید. تحقیقات همچنین نشان داده است که این کار حتی می تواند منجر به این شود که شما درک بهتر و دقیق تری نسبت به زندگی خودتان داشته باشید چون در این حالت دیگران هم بهتر شما را درک می کنند و شما هم بهتر خودتان و دیگران را درک می کنید و بنابراین می توانید انتظار داشته باشید که نسبت به دیگران بهتر عمل کنید. تحقیقات نشان داده است که این کار حتی می تواند باعث شود که رابطه کاری شما با همکاران خودتان و افرادی که قرار است بعدها کارمندان شما شوند خیلی بهتر شود و همان طرو که می دانید این موضوع می تواند به شما کمک کند تا شکل بهتری از رابطه میان شما و این افراد شکل بگیرد که به شما کمک می کند تا شانس بهتر و بیشتری برای موفقیت داشته باشید. از این رو توصیه می شود حتما تمام تلاشتان را بکنید برای این که ثابت کنید کارکنانتان را دوست دارید.

43. سعی کنید همکاران مناسب را پیدا کنید!

نکته دیگری که توجه کردن به آن باید به عنوان یکی از نکته های مهم در ذهن شما باشد این است که شما باید تمام تلاشتان را بکنید برای این که در این کار برای خودتان همکاران مناسب را پیدا کنید. تحقیقات نشان داده است این کار می تواند منجر به این شود که شما دیدگاه مثبت تری نسبت به خودتان پیدا کنید و همین موضوع باعث می شود که کار را بهتر انجام دهید. دانشمندان و محققانی هستند که سال هاست در این زمینه ها فعالیت می کنند. این افراد بر این باورند که این روش می تواند به شما کمک کند تا با استفاده از همکاران مناسب کار بهتری انجام دهید. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن کار مناسب می تواند نتیجه داشتن همکاران خوب باشد و بنابراین در صورتی که شما به اندازه خوب همکاران خوبی داشته باشید می توانید انتظار داشته باشید که شانس بیشتری هم برای موفقیت در کار داشته باشید. همان طور که می دانید کار کارآفرینی یک کار گروهی است و شما برای این که این کار را انجام دهید نیاز به این دارید که در کنار دیگران کار کنید. تحقیقات نشان داده است این کار می تواند منجر به این شود که کار را خیلی راحت تر انجام دهید چون در این حالت انرژی شما برای کار به میزان زیادی کاهش پیدا می کند و بنابراین می توان گفت که شانستان برای موفقیت در کار به میزان زیادی بیشتر شود.

44. به خوبی بین کارمندانتان تقسیم مسئولیت کنید!

 

تحقیقات نشان داده است یکی دیگر از کارهایی که شما می توانید انجام دهید برای این که تمام تلاشتان را بکنید برای این که مسئولیت ها را بین کارمندانتان به خوبی تقسیم کنید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند منجر به این شود که شما بتوانید شانس بیشتری برای موفقیت داشته باشید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند منجر به این شود که حتی خود شما به عنوان یک کارآفرین و به عنوان فردی که قرار است مدیریت افرادی را که در یک مجموعه کار می کنند بر عهده داشته باشید این توانایی را داشته باشید برای این که بتوانید به شکل بسیار بهتری کار مدیریت را انجام دهید و بنابراین این کار را بهتر انجام دهید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند حتی منجر به این شود که بازدهی کاری شما به میزان زیادی بهتر شود. دانشمندان نشان داده اند که این کار می تواند به میزان زیادی منجر به این شود که شما دیدگاه بهتری نسبت به کارکنان خودتان پیدا کنید و بنابراین در این روش به میزان زیادی موفق تر شوید. دانشمندان همچنین بر این باورند که این کار می تواند منجر به این شود که بازدهی کاری شما نسبت به دیگران خیلی بهتر شود و بنابراین شما به عنوان یک مدیر خیلی موفق تر عمل کنید. دانشمندان بر این باورند این کار می تواند منجر به این شود که شما به عنوان یک کارآفرین خیلی خیلی بهتر عمل کنید و کارآفرین بهتری شوید.

45. فراموش نکنید که بهترین سیاست، صداقت است!

 

نکته دیگری که شما در این زمینه باید به آن توجه داشته باشید این است که سعی کنید تا از صداقت به عنوان بهترین سیاست استفاده کنید. تحقیقات نشان داده است که صداقت داشتن بهترین سیاست است و بنابراین تحقیقات نشان داده است افرادی که سعی می کنند تا با صداقت زندگی کنند افرادی هستند در زندگی بهترین موفقیت ها را خواهند داشت. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند منجر به این شود که هم دیگران از شما راضی باشند و هم خودتان از خودتان راضی باشید. از این رو می توان گفت این کار می تواند منجر به این شود که شما در تمام جنبه های زندگی موفق شوید. یکی دیگر از نکته هایی که در این زمینه باید به آن توجه داشته باشید این است که افرادی که در زندگی به میزان زیادی صداقت دارند وقتی که به عنوان کارآفرین نیز این صداقت را در زندگی به دیگران نشان می دهند می توانند انتظار داشته باشند که دیگران نیز نسبت به این صداقت آن ها واکنش نشان دهند. به عبارت دیگر در این حالت شما برای این که بتوانید یک کارآفرین موفق باشید یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید این است که در زندگی صداقت داشته باشید. به عبارت دیگر شما برای این که بتوانید در کارآفرینی موفق شوید بهترین کار این است که سیاست صداقت را به عنوان بهترین سیاست کاری خودتان مورد استفاده قرار دهید برای این که این سیاست می تواند منجر به این شود که شانس شما برای موفقیت بیشتر شود.

46. تفاوت ها را درک کنید و انتظار نداشته باشید که همه مردم شبیه شما باشند!

نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که شما باید برای این که در کارآفرینی موفق شوید تمام تلاشتان را بکنید برای این که بتوانید تفاوت ها را بهتر درک کنید. به عبارت دیگر شما برای این که بتوانید تفاوت ها را به میزان بیشتری درک کنید تمام تلاشتان را باید در این زمینه انجام دهید برای این که دنیا را درست به همان شکلی که هست حس و احساس کنید. این کار می تواند به میزان زیادی به شما کمک کند تا بهتر از گذشته برای موفقیت شانس داشته باشید. تحقیقات نشان داده است که این کار حتی می تواند منجر به این شود که شما برای این که بتوانید به عنوان یک کارآفرین فرد موفقی شوید خیلی بهتر زندگی کنید. دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که این کار حتی می تواند منجر به این شود که شما از نظر مالی نیز در این کار موفق تر شوید. از این رو خیلی مهم است که شما به عنوان یک کارآفرین سعی کنید تا تفاوت ها را درک کنید. وقتی که شما می خواهید این کار را انجام دهید بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که به این فکر کنید که دیگران هم مانند شما هستند با این تفاوت که کمی با شما متفاوت می باشند و بنابراین شما باید این تفاوت را درک کنید.

47. در صورتی که می خواهید به میزان زیادی کار کنید؛ با زندگی اجتماعی خودتان خداحافظی کنید!

نکته دیگری که شما باید حتما در این زمینه به آن توجه داشته باشید این است که در صورتی که می خواهید به میزان زیادی کار کنید بهتر است دیگر با زندگی اجتماعی خودتان خداحافظی کنید! البته بر اساس تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته است این موضوع به این معنی نیست که به طور کامل از اجتماع دور شوید بلکه یکی از بهترین کارهایی که شما می توانید انجام دهید این است که تمام تلاشتان را بکنید برای این که بتوانید تعادلی را بین زندگی اجتماعی خودتان و زندگی کاری خودتان برقرار کنید. این در صورتی است که در این حالت، ممکن است این موضوع برای شما مشکلاتی بوجود بیاورد. از این رو دانشمندان و افرادی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که شما به هیچ عنوان نیازی نیست که برای این که در این کار موفق شوید روابط خودتان را قطع کنید این در صورتی است که در بسیاری از افراد این موضوع منجر به بروز مشکلاتی می شود. در صورتی که در این حالت شما ممکن است نیاز به این داشته باشید که یک تعادل بین روابط اجتماعی و زندگی کاری برقرار کنید و در برخی از موارد ممکن است این تعادل کاری باعث شود که شما مجبور شوید که برای این که در زندگی خودتان به عنوان یک کارآفرین موفق شوید از بخشی از لذت ها و تفریحات زندگی اجتماعیتان بزنید.

48. هرگز تسلیم نشوید!

آخرین نکته ای که شما باید به عنوان یک کارآفرینی که می خواهد در کار موفق شود به آن توجه کنید (که ابته این موضوع از نظر اهمیت در رده آخرین قرار ندارد) این است که شما به عنوان یک کارآفرین به هیچ عنوان نباید تسلیم شوید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند منجر به این شود که شانس شما به عنوان یک کارآفرین برای فردی که می خواهد در این کار موفق شود بیشتر و بیشتر شود. تحقیقات نشان داده است که این کار حتی می تواند منجر به این شود که شما به عنوان یک کارآفرین زندگی بهتری داشته باشید و در کارتان به میزان بیشتری موفق شوید. تحقیقات نشان داده است این کار می تواند در بسیاری از موارد حتی به شما کمک کند تا دیدگاه خودتان را نسبت به گذشته مثبت تر کنید و بنابراین می توانید این کار را به میزان بیشتر و با کیفیت بهتری انجام دهید. تحقیقات نشان داده است که این کار حتی می تواند منجر به این شود که شما در بسیاری از مواردی که ممکن است کارآفرینان دیگر احساس شکست کنند دیگر احساس شکست نکنید و همین کار می تواند به شما کمک کند تا موفق تر شوید. تحقیقات نشان داده است که این کار حتی می تواند به میزان زیادی به شما کمک کند تا نسبت به این کار و حتی نسبت به زندگی به شکل کلی دیدگاه بهتری داشته باشید و بنابراین همین کار می تواند منجر به این شود که موفق تر شوید.

[ چهار شنبه 19 مرداد 1401 ] [ 14:0 ] [ شکوهی ]

 

33. سعی کنید میزان نگرانی خودتان را به حداقل میزان ممکن برسانید!

 

شما باید تمام تلاشتان را بکنید برای این که میزان نگرانی خودتان را به حداقل میزان ممکن برسانید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند به میزان زیادی به شما کمک کند تا نسبت به زندگیتان دیدگاه بهتری داشته باشید. دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که یکی از مهم ترین عواملی که ممکن است باعث شود که شما شانس کمتری برای موفقیت در این کار داشته باشید این است که تمام ذهن خودتان را با فکرهای منفی پر کنید. این کار می تواند منجر به این شود که شما نسبت به خودتان دیدگاه منفی پیدا کنید و از آن مهم تر این است که در این حالت میزان نگرانی شما نسبت به تجارتتان و آینده ای که قرار است این تجارتتان داشته باشد و حتی نسبت به اتفاقاتی که در آینده قرار است در این رابطه برای تجارتتان بیفتد بیشتر می شود. از این رو یکی از بهترین کارهایی که شما می توانید در این زمینه انجام دهید این است که تمام تلاشتان را بکنید برای این که نسبت به تجارتتان و نسبت به آینده ای که فکر می کنید ممکن است داشته باشد احساس خوبی داشته باشید و بنابراین فکر نکنید که نگران بودن می تواند به شما کمک کند تا در این کار پیشرفت کنید بلکه نگرانی در بسیاری از موارد کار را خراب تر هم می کند.

34. فردی را استخدام کنید برای این که ایمیل ها را متن های مورد نیازتان را برای شما بنویسد!

 

شما همچنین می توانید برای این که شانستان را برای موفقیت در این کار بیشتر کنید فردی را استخدام کنید که برایتان متن هایی را که فکر می کنید نوشتن آن ها برای شما سخت می باشد بنویسد. تحقیقات نشان داده است این کار می تواند منجر به این شود که شانس شما برای موفقیت در این زمینه بیشتر شود. دانشمندانی که در این زمینه تحقیق می کنند بر این باورند که این کار می تواند منجر به این شود که شما این توانایی را داشته باشید برای این که بتوانید بدون هیچ مشکلی کاری کنید که تجارتتان به خوبی بهترین اصول را برای نوشتن متن ها مورد استفاده قرار دهد. به عبارت دیگر در این حالت دیگر نیاز نیست که شما برای این که متنی را بنویسید سعی کنید تا انرژی زیادی را بکار ببرید و این متن را از جنبه های مختلف بررسی کنید و مشخص کنید که آیا این متن درست است یا خیر بلکه در این حالت وقتی که فرد مورد نظر را برای این کار استخدام می کنید می توانید انتظار داشته باشید که این فرد مورد نظر به راحتی به شما کمک کند تا متن مورد نظرتان را بنویسید. تحقیقات نشان داده است که این کار حتی می تواند منجر به این شود که شانس شما برای داشتن ارتباطات مثبت تر و سازنده تر با تجارت های دیگر بیشتر شود.

35. خودتان را برای قرار ملاقات های کاری آماده کنید!

 

نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد و شما باید به آن توجه کنید این است که سعی کنید تا خودتان را برای قرار ملاقات های کاری آماده کنید. این به شما کمک می کند تا میزان استرس کمتری داشته باشید و در نتیجه می توانید شانستان را برای این که موفق تر شوید افزایش دهید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند به شما کمک کند که نسبت به خودتان و نسبت به تجارت های دیگری که قرار است این قرار ملاقات ها را با آن ها داشته باشید دیدگاه بهتری داشته باشید. از این رو می توان گفت که این کار می توان منجر به این شود که شما بتوانید با یکی از مهم ترین بخش های کلیدی و اصلی که به عنوان یکی از اصول مهم تجارت ها شناخته می شود یعنی توانایی برای برقرار کردن ارتباطات آشنا تر شود. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند منجر به این شود که شما بتوانید دیدگاه بهتری را نسبت به قرار ملاقات هایی به این شکل داشته باشید و بنابراین حتی می توانید انتظار داشته باشید که در این حالت شانستان برای این که بتوانید چیزهای بیشتری در این زمینه را یاد بگیرید به میزان زیادی بیشتر شود. از این رو بر اساس تحقیقات انجام گرفته این کار می تواند منجر به این شود که شما بتوانید در پیشبرد تجارتتان به میزان بسیار زیادی بهتر عمل کنید.

36. همیشه خودتان را برای قرار ملاقات های غیرکاری مختلف نیز آماده کنید!

 

از دیگر کارهایی که شما باید انجام دهید برای این که احساس بهتری نسبت به خودتان و تجارت خودتان و از آن مهم تر نسبت به کاری که انجام می دهید داشته باشید و می تواند به شما کمک کند تا دیدگاه بهتری نسبت به زندگی خودتان داشته باشید این است که تمام تلاشتان را بکنید برای این که خودتان را برای قرار ملاقات های مختلف غیرکاری آماده کنید. دانشمندانی که در این زمینه تحقیق می کنند بر این باورند که این کار می تواند منجر به این شود که شما بتوانید اعتماد به نفس بیشتری نسبت به خودتان پیدا کنید و بنابراین می توانید شانس بیشتری برای موفقیت داشته باشید و حتی بتوانید خودتان را برای قرار ملاقات های کاری نیز آماده کنید. تحقیقات دانشمندان نشان داده است این کار می تواند منجر به این شود که شما بتوانید حتی خودتان را نسبت به گذشته فعال تر نشان دهید و حتی در این حالت می توانید به میزان زیادی فعال تر هم بشوید. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند حتی به شما و به تجارت شما و افرادی که با شما کار می کنند کمک کند تا درک بهتری از شما و کاری که انجام می دهید داشته باشند و همین موضوع باعث می شود که آن ها بتوانند شما را نسبت به دیگران بهتر درک کنند. بنابراین سعی کنید قرار ملاقات های غیرکاری نیز انجام دهید و در این کار به میزان زیادی باتجربه تر شوید.

37. سعی کنید از کلمات مناسب استفاده کنید!

 

استفاده کردن از کلمات و عبارت های مناسب از دیگر کارهایی است که شما باید برای این که بتوانید شانس خودتان را برای موفقیت در کارآفرینیتان بیشتر کنید به آن توجه کنید. تحقیقات نشان داده است که این یکی از بهترین کارهایی است که افرادی که سعی می کنند تا در تجارتشان موفق شوند باید حتما انجام دهند به این دلیل که در غیر این صورت ممکن است شانس شما برای موفقیت خیلی کمتر شود. دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که این کار حتی می تواند در بسیاری از موارد منجر به این شود که شما بتوانید با همین زبان مناسب و خوب این شانس را داشته باشید برای این که بتوانید دل دیگران را بدست آورید و این دیگران هم می توانند همکاران خوب شما باشند که به شما کمک می کنند تا کار بهتری انجام دهید و بنابراین به شما کمک می کنند؛ و هم می توانند افرادی باشند که به عنوان مشتریان و مصرف کنندگان از کالاها و خدمات تجارت شما کار می کنند. در هر دو حالت می توان گفت که این خوب حرف زدن ها می تواند تاثیرات مثبت و آشکار و یا حتی غیرآشکار و غیر مستقیم بسیار زیادی بر روی شما داشته باشد و می تواند شانس شما را برای این که بتوانید در زندگی موفق شوید به میزان زیادی افزایش دهد. از این رو توصیه می شود حتما این کار را انجام دهید و توانایی خوب حرف زدن را یاد بگیرید.

38. از این که چهره خودتان را به جمع نشان می دهید نترسید!

نکته دیگری که شما باید به آن توجه کنید این است که از این که چهره خودتان را به جمع نشان دهید نترسید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند منجر به این شود که شانس شما برای این که در کارتان به عنوان یک کارآفرین موفق شوید خیلی بیشتر شود. تحقیقات نشان داده است این کار می تواند منجر به این شود که شانس شما برای این که بتوانید دیدگاه بهتری نسبت به تجارتتان داشته باشید هم بیشتر شود و بنابراین می توان گفت که در این حالت شما می توانید شانستان را برای موفقیت بیشتر کنید. این در صورتی است که اگر چهره خودتان را به جمع نشان ندهید ممکن است دچار مشکلات جدی شوید. به عبارت دیگر در این حالت شما برای این که بتوانید در کار موفق شوید نیازمند انجام کارهایی هستید که نشان دهند شما فرد موفقی در این زمینه می باشید و یکی از مهم ترین کارهایی که شما باید بکنید برای این که موفق شوید این است که تمام تلاشتان را بکنید برای این که خودتان را یک فرد اجتماعی نشان دهید و برای این که خودتان را اجتماعی نشان دهید بهترین کار این است که از این که اجتماعی نشوید و از این که چهره خودتان را به دیگران و به جمع نشان ندهید ترسی نداشته باشید و این می تواند یکی از بهترین کارهایی باشد که انجام می دهید.

39. به مخاطبین و مشتریان از همه بیشتر اهمیت دهید!

 از دیگر نکته هایی که شما باید حتما در این زمینه به آن توجه داشته باشید این است که تمام تلاشتان را بکنید برای این که به مخاطبین و مشتریان و افرادی که قرار است از تجارت شما استفاده کنند از همه بیشتر اهمیت دهید. به عبارت دیگر، این مخاطبین این مخاطبین ومشتریان شما باید از آن دسته از افرادی باشند که باید برایتان از همه بیشتر اهمیت داشته باشند. از این رو می توان انتظار داشت که این کار می تواند منجر به این شود که مخاطبین شما و مشتریان شما از همه بیشتر به این فکر کنند که شما آن ها را می خواهید و این به عنوان یک تجارت و برای شما به عنوان فردی که قرار است این تجارت را بچرخانه می تواند یک اولویت باشد. از این رو بر اساس تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که این کار می تواند منجر به این شود که دیدگاه شما نسبت به آن ها و همچنین نسبت به کارهایی که انجام می دهند خیلی بهتر شود و بنابراین شما برای این کار باید سعی کنید تا جایی که می توانید نظر مثبتشان را به خودتان جلب کنید. تحقیقات نشان داده است که وقتی که شما به این مرحله از زندگی کاری در تجارتتان برسید موفق می شوید که پروسه های زیادی را با موفقیت پشت سر بگذارید و در این کار موفق شوید.

40. از تکنولوژی بیشتری استفاده را بکنید!

نکته دیگری که در این زمینه باید به آن توجه داشته باشید این است که تمام تلاشتان را بکنید برای این که بیشترین استفاده ممکن خودتان را از تکنولوژی بکنید. تحقیقات نشان داده است این کار می تواند منجر به این شود که شما بتوانید نسبت به تجارتی که قرار است آن را اداره کنید یک دیدگاهی بسیار مثبت تر داشته باشید. تحقیقات نشان داده است افرادی که سعی می کنند تا به این روش از تکنولوژی استفاده کنند افرادی هستند که شانشان برای این که در کارشان موفق تر شوند بیشتر می شود. از این رو می توان گفت که این کار می تواند منجر به این شود که استفاده کردن از تکنولوژی یکی از مهم ترین و کلیدی ترین اصولی است که شما برای این که بتوانید در کارآفرینی خودتان به خوبی موفق شوید رعایت کنید. دنیای امروزه دنیای اطلاعات و ارتباطات است و بنابراین در صورتی که شما بخواهید در این کار موفق شوید بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که سعی کنید تا با استفاده از این تکنولوژی به خوبی بر کارها تسلط پیدا کنید. تحقیقات همچنین نشان داده است این کار می تواند منجر به این شود که شما سعی کنید تا از این تکنولوژی به بهترین شکلی استفاده کنید و بتوانید شانس خودتان را برای موفقیت به میزان زیادی بیشتر کنید. تحقیقات همچنین نشان داده است این کار می تواند منجر به این شود که دیدگاه شما نسبت به تکنولوژی نیز تغییر کند و بهتر شود.

41. خیلی به فکر اقتصاد نباشید!

نکته دیگری که در این زمینه شما باید حتما به آن توجه داشته باشید این است که خیلی به فکر مشکلات اقتصادی نباشید. البته ناگفته نماند که فکر کردن به اقتصاد یکی از موضوعات مهمی است که شما باید حتما به عنوان فردی که به دنبال کارآفرینی است به آن توجه داشته باشید اما نکته اصلی در این زمینه این است که اگر شما بخواهید بدون این که به چیز دیگری فکر کنید؛ صرفا به این فکر کنید که اقتصاد خودتان را بهتر کنید و بدون این که به موضوعات دیگر توجه کنید به این توجه کنید که فقط از نظر مالی به خودتان سود برسانید؛ این کار ممکن است برای شما مشکلاتی ایجاد کند که خیلی جدی باشد. تحقیقات نشان داده است این کار حتی می تواند منجر به این شود که دیدگاه شما نسبت به خودتان هم خوب نباشد! به عبارت دیگر در صورتی که شما فردی باشید که هدف خودتان را از تاسیس کردن این تجارت فقط همین بدانید که از نظر اقتصادی وضعیت خودتان را ارتقا دهید ممکن است برایتان مشکلات جدی ایجاد شود و شما شما برای این که بتوانید حتی خودتان هم خودتان را دوست داشته باشید کمتر شود. از این رو توصیه می شود تا جایی که می توانید به این فکر کنید که به موضوعات اقتصادی که دیگران به آن توجه می کنند هم به اندازه کافی توجه کنید ولی در حقیقت به این فکر کنید که موضوع اصلی خودتان هستید!

42. به کارکنانتان ثابت کنید که آن ها را دوست دارید!

نکته دیگری که شما باید برای این که در کار کارآفرینی موفق شوید به آن توجه کنید این است که باید به کارکنانتان ثابت کنید که آن ها را دوست دارید. تحقیقات نشان داده است این کار می تواند به شما ثابت کند که شما می توانید فردی باشید که به عنوان یک کارآفرین به دیگرانی که قرار است به عنوان کارمند همکاران شما شوند کمک می کنید و بنابراین دوست دارید تا آن ها را مانند خودتان دوست داشته باشید. تحقیقات همچنین نشان داده است که این کار حتی می تواند منجر به این شود که شما درک بهتر و دقیق تری نسبت به زندگی خودتان داشته باشید چون در این حالت دیگران هم بهتر شما را درک می کنند و شما هم بهتر خودتان و دیگران را درک می کنید و بنابراین می توانید انتظار داشته باشید که نسبت به دیگران بهتر عمل کنید. تحقیقات نشان داده است که این کار حتی می تواند باعث شود که رابطه کاری شما با همکاران خودتان و افرادی که قرار است بعدها کارمندان شما شوند خیلی بهتر شود و همان طرو که می دانید این موضوع می تواند به شما کمک کند تا شکل بهتری از رابطه میان شما و این افراد شکل بگیرد که به شما کمک می کند تا شانس بهتر و بیشتری برای موفقیت داشته باشید. از این رو توصیه می شود حتما تمام تلاشتان را بکنید برای این که ثابت کنید کارکنانتان را دوست دارید.

43. سعی کنید همکاران مناسب را پیدا کنید!

نکته دیگری که توجه کردن به آن باید به عنوان یکی از نکته های مهم در ذهن شما باشد این است که شما باید تمام تلاشتان را بکنید برای این که در این کار برای خودتان همکاران مناسب را پیدا کنید. تحقیقات نشان داده است این کار می تواند منجر به این شود که شما دیدگاه مثبت تری نسبت به خودتان پیدا کنید و همین موضوع باعث می شود که کار را بهتر انجام دهید. دانشمندان و محققانی هستند که سال هاست در این زمینه ها فعالیت می کنند. این افراد بر این باورند که این روش می تواند به شما کمک کند تا با استفاده از همکاران مناسب کار بهتری انجام دهید. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن کار مناسب می تواند نتیجه داشتن همکاران خوب باشد و بنابراین در صورتی که شما به اندازه خوب همکاران خوبی داشته باشید می توانید انتظار داشته باشید که شانس بیشتری هم برای موفقیت در کار داشته باشید. همان طور که می دانید کار کارآفرینی یک کار گروهی است و شما برای این که این کار را انجام دهید نیاز به این دارید که در کنار دیگران کار کنید. تحقیقات نشان داده است این کار می تواند منجر به این شود که کار را خیلی راحت تر انجام دهید چون در این حالت انرژی شما برای کار به میزان زیادی کاهش پیدا می کند و بنابراین می توان گفت که شانستان برای موفقیت در کار به میزان زیادی بیشتر شود.

44. به خوبی بین کارمندانتان تقسیم مسئولیت کنید!

 

تحقیقات نشان داده است یکی دیگر از کارهایی که شما می توانید انجام دهید برای این که تمام تلاشتان را بکنید برای این که مسئولیت ها را بین کارمندانتان به خوبی تقسیم کنید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند منجر به این شود که شما بتوانید شانس بیشتری برای موفقیت داشته باشید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند منجر به این شود که حتی خود شما به عنوان یک کارآفرین و به عنوان فردی که قرار است مدیریت افرادی را که در یک مجموعه کار می کنند بر عهده داشته باشید این توانایی را داشته باشید برای این که بتوانید به شکل بسیار بهتری کار مدیریت را انجام دهید و بنابراین این کار را بهتر انجام دهید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند حتی منجر به این شود که بازدهی کاری شما به میزان زیادی بهتر شود. دانشمندان نشان داده اند که این کار می تواند به میزان زیادی منجر به این شود که شما دیدگاه بهتری نسبت به کارکنان خودتان پیدا کنید و بنابراین در این روش به میزان زیادی موفق تر شوید. دانشمندان همچنین بر این باورند که این کار می تواند منجر به این شود که بازدهی کاری شما نسبت به دیگران خیلی بهتر شود و بنابراین شما به عنوان یک مدیر خیلی موفق تر عمل کنید. دانشمندان بر این باورند این کار می تواند منجر به این شود که شما به عنوان یک کارآفرین خیلی خیلی بهتر عمل کنید و کارآفرین بهتری شوید.

45. فراموش نکنید که بهترین سیاست، صداقت است!

 

نکته دیگری که شما در این زمینه باید به آن توجه داشته باشید این است که سعی کنید تا از صداقت به عنوان بهترین سیاست استفاده کنید. تحقیقات نشان داده است که صداقت داشتن بهترین سیاست است و بنابراین تحقیقات نشان داده است افرادی که سعی می کنند تا با صداقت زندگی کنند افرادی هستند در زندگی بهترین موفقیت ها را خواهند داشت. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند منجر به این شود که هم دیگران از شما راضی باشند و هم خودتان از خودتان راضی باشید. از این رو می توان گفت این کار می تواند منجر به این شود که شما در تمام جنبه های زندگی موفق شوید. یکی دیگر از نکته هایی که در این زمینه باید به آن توجه داشته باشید این است که افرادی که در زندگی به میزان زیادی صداقت دارند وقتی که به عنوان کارآفرین نیز این صداقت را در زندگی به دیگران نشان می دهند می توانند انتظار داشته باشند که دیگران نیز نسبت به این صداقت آن ها واکنش نشان دهند. به عبارت دیگر در این حالت شما برای این که بتوانید یک کارآفرین موفق باشید یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید این است که در زندگی صداقت داشته باشید. به عبارت دیگر شما برای این که بتوانید در کارآفرینی موفق شوید بهترین کار این است که سیاست صداقت را به عنوان بهترین سیاست کاری خودتان مورد استفاده قرار دهید برای این که این سیاست می تواند منجر به این شود که شانس شما برای موفقیت بیشتر شود.

46. تفاوت ها را درک کنید و انتظار نداشته باشید که همه مردم شبیه شما باشند!

نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که شما باید برای این که در کارآفرینی موفق شوید تمام تلاشتان را بکنید برای این که بتوانید تفاوت ها را بهتر درک کنید. به عبارت دیگر شما برای این که بتوانید تفاوت ها را به میزان بیشتری درک کنید تمام تلاشتان را باید در این زمینه انجام دهید برای این که دنیا را درست به همان شکلی که هست حس و احساس کنید. این کار می تواند به میزان زیادی به شما کمک کند تا بهتر از گذشته برای موفقیت شانس داشته باشید. تحقیقات نشان داده است که این کار حتی می تواند منجر به این شود که شما برای این که بتوانید به عنوان یک کارآفرین فرد موفقی شوید خیلی بهتر زندگی کنید. دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که این کار حتی می تواند منجر به این شود که شما از نظر مالی نیز در این کار موفق تر شوید. از این رو خیلی مهم است که شما به عنوان یک کارآفرین سعی کنید تا تفاوت ها را درک کنید. وقتی که شما می خواهید این کار را انجام دهید بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که به این فکر کنید که دیگران هم مانند شما هستند با این تفاوت که کمی با شما متفاوت می باشند و بنابراین شما باید این تفاوت را درک کنید.

47. در صورتی که می خواهید به میزان زیادی کار کنید؛ با زندگی اجتماعی خودتان خداحافظی کنید!

نکته دیگری که شما باید حتما در این زمینه به آن توجه داشته باشید این است که در صورتی که می خواهید به میزان زیادی کار کنید بهتر است دیگر با زندگی اجتماعی خودتان خداحافظی کنید! البته بر اساس تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته است این موضوع به این معنی نیست که به طور کامل از اجتماع دور شوید بلکه یکی از بهترین کارهایی که شما می توانید انجام دهید این است که تمام تلاشتان را بکنید برای این که بتوانید تعادلی را بین زندگی اجتماعی خودتان و زندگی کاری خودتان برقرار کنید. این در صورتی است که در این حالت، ممکن است این موضوع برای شما مشکلاتی بوجود بیاورد. از این رو دانشمندان و افرادی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که شما به هیچ عنوان نیازی نیست که برای این که در این کار موفق شوید روابط خودتان را قطع کنید این در صورتی است که در بسیاری از افراد این موضوع منجر به بروز مشکلاتی می شود. در صورتی که در این حالت شما ممکن است نیاز به این داشته باشید که یک تعادل بین روابط اجتماعی و زندگی کاری برقرار کنید و در برخی از موارد ممکن است این تعادل کاری باعث شود که شما مجبور شوید که برای این که در زندگی خودتان به عنوان یک کارآفرین موفق شوید از بخشی از لذت ها و تفریحات زندگی اجتماعیتان بزنید.

48. هرگز تسلیم نشوید!

آخرین نکته ای که شما باید به عنوان یک کارآفرینی که می خواهد در کار موفق شود به آن توجه کنید (که ابته این موضوع از نظر اهمیت در رده آخرین قرار ندارد) این است که شما به عنوان یک کارآفرین به هیچ عنوان نباید تسلیم شوید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند منجر به این شود که شانس شما به عنوان یک کارآفرین برای فردی که می خواهد در این کار موفق شود بیشتر و بیشتر شود. تحقیقات نشان داده است که این کار حتی می تواند منجر به این شود که شما به عنوان یک کارآفرین زندگی بهتری داشته باشید و در کارتان به میزان بیشتری موفق شوید. تحقیقات نشان داده است این کار می تواند در بسیاری از موارد حتی به شما کمک کند تا دیدگاه خودتان را نسبت به گذشته مثبت تر کنید و بنابراین می توانید این کار را به میزان بیشتر و با کیفیت بهتری انجام دهید. تحقیقات نشان داده است که این کار حتی می تواند منجر به این شود که شما در بسیاری از مواردی که ممکن است کارآفرینان دیگر احساس شکست کنند دیگر احساس شکست نکنید و همین کار می تواند به شما کمک کند تا موفق تر شوید. تحقیقات نشان داده است که این کار حتی می تواند به میزان زیادی به شما کمک کند تا نسبت به این کار و حتی نسبت به زندگی به شکل کلی دیدگاه بهتری داشته باشید و بنابراین همین کار می تواند منجر به این شود که موفق تر شوید.

[ چهار شنبه 19 مرداد 1401 ] [ 14:0 ] [ شکوهی ]

 

17. هدفتان را برای خودتان به صورت دقیق مشخص کنید!

شما برای این که بتوانید در این کار موفق شوید باید کاری کنید که هدفی که دارید به شیوه ای دقیق برایتان مشخص شود. تحقیقات نشان داد است که این کار می تواند به میزان زیادی به شما کمک کند تا در این کار پیشرفت کنید. این موضوع بسیار مهم است برای این که در صورتی که شما وقتی که یک تجارت را ایجاد می کنید به اندازه کافی برای خودتان روشن نشده باشد که قرار چکار کنید در این صورت ممکن است این موضوع منجر به این شود که برای شما یک حالت آشفتگی ایجاد شود و شما به درستی ندانید که باید چکار کنید. از این رو این که شما سعی کنید تا برای خودتان یک هدف مشخصی داشته باشید یکی از مهم ترین موضوعاتی است که باید در نظر داشته باشید. دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که اکثر افرادی که سعی می کنند در این کارها موفق شوند افرادی هستند که توانایی های خودشان را برای این که برای خودشان یک هدف داشته باشند به خوبی نشان داده اند و بنابراین این افراد قبل از این که بخواهند در این کار وارد شوند سعی می کنند تا با تمام توان برای خودشان مشخص کنند که قرار است چکار کنند. از این رو داشتن یک هدف مناسب می تواند کلید موفقیت شما در کار شود.

18. سعی کنید تجارت خودتان را بیمه کنید!

 از کارهای دیگری که شما می توانید انجام دهید برای این که بتوانید تجارت خودتان را موفق تر نید و برای این که بتوانید شانستان را برای این که یک تجارت موفقی داشته باشید بیشتر کنید این است که سعی کنید تا برای خودتان یک هدفی ایجاد کنید و سعی کنید تا بر اساس این هدفی که برای خودتان ایجاد می کنید تجارت خودتان را بیمه کنید. تحقیقات نشان داده است که این بیمه کردن می تواند تاثیر مثبت بسیار زیادی را بر روی کیفیت کاری شما داشته باشد. به عبارت دیگر وقتی که شما سعی می کنید تا تجارت خودتان را بیمه کنید در این حالت می توانید انتظار داشته باشید که شانستان برای موفقیت در این کار بیشتر شود به این دلیل که در این حالت شما می توانید انتظار داشته باشید که با بیمه کردن تجارتتان ایمنی کاریتان بیشتر شود. به عبارت دیگر شما در این حالت می توانید انتظار داشته باشید که خودتان و تجارت خودتان را بیمه کرده اید و با این بیمه کردن از بسیاری از اتفاقاتی که ممکن است برای شما بیفتد و برای شما ناگوار باشد جلوگیری می کنید . از این رو به شما توصیه می شود که حتما تا جایی که می توانید این کار را انجام دهید و تمام توانتان را در این راه بکار بگیرید برای این که تا جایی که می توانید این تجارت خودتان را بیمه کنید. افرادی که در این زمینه کار می کنند حتما باید به این نکته توجه کنند.

19. درباره کارآفرینی کتاب بخوانید!

 از دیگر کارهایی که شما می توانید انجام دهید برای این که در کارآفرینی موفق شوید این است که سعی کنید تا در این زمینه کتاب بخوانید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند منجر به این شود که شما نسبت به این کار کارآفرینی و ایجاد کردن یک تجارت احساس بهتری داشته باشید و بنابراین می توان گفت که در این حالت شانس شما برای این که در این کار موفق شوید به میزان زیادی بیشتر می شود. از این رو یکی از بهترین کارهایی که شما می توانید انجام دهید برای این که تجارت خودتان را رونق دهید این است که سعی کنید تا در این زمینه کتاب هایی بخوانید که فکر می کنید مربوط به کار شما هستند. خواندن این کتاب ها می توانند برای شما مزیت های زیادی داشته باشند. به عنوان مثال وقتی که این کتاب ها را می خوانید می توانید انتظار داشته باشید که با خواندن آن ها یک دیدگاه مثبتی را نسبت به خودتان پیدا می کنید و این دیدگاه مثبت می تواند به شما کمک کند تا سالم تر از گذشته به این موضوع نگاه کنید. از نکته های مثبت دیگری که این کار می تواند برای شما داشته باشد این است که این کار به شما کمک می کند تا بدانید که در کار کارآفرینی چه کارهایی را باید انجام دهید و چه کارهایی را نباید انجام دهید و همین موضوع خودش می تواند به میزان زیادی به شما کمک کند تا یک کارآفرین موفق شوید. از این رو حتما سعی کنید تا درباره کارآفرینی و ایجاد یک تجارت موفق کتاب هایی بخوانید و البته در صورتی که شما خواستار این موضوع باشید کتاب های زیادی در این زمینه وجود دارد که شما می توانید به راحتی به آن ها دسترسی داشته باشید.

20. یک مکان خوب برای تجارتتان انتخاب کنید!

 از دیگر کارهایی که شما می توانید انجام دهید برای این که بتوانید شانستان را برای موفقیت در کار کارآفرینی بالاتر ببرید این است که سعی کنید تا برای تجارتتان یک مکان مناسب انتخاب کید. این کار می تواند برای شما مزیت های بسیار زیادی داشته باشد. اولین مزیت آن این است که وقتی که شما سعی می کنید تا برای خودتان یک مکان مناسب انتخاب کنید در حقیقت می توانید انتظار داشته باشید که تمام تلاشتان را کرده اید برای این که اقدامات و شرایط اولیه ای را که کارتان باید داشته باشد را مورد بررسی قرار دهید. همین موضوع منجر به این می شود که شما سعی کنید تا روحیه مثبت تری را برای کارتان داشته باشید. دومین و مهم ترین مزیت این کار این است که وقتی که شما برای تجارت خودتان یک مکان مناسب انتخاب می کنید در حقیقت کاری می کنید که مکانی را که قرار است بخش زیادی از زمان خودتان را در آن بگذرانید انتخاب کنید و بنابراین همین موضوع می تواند منجر به این شود که شما به موارد مختلفی که می تواند بر روی بازدهی شما تاثیر داشته باشد توجه بیشتری داشته باشید.

21. در صورتی که حتما دفتر کار ندارید نگران نباشید می توانید این کار را در خانه انجام دهید!

یکی از مواردی که بسیاری از افراد درباره آن نگران هستند این است که آن ها فکر می کنند چون دفتر کاری ندارند ممکن است کارشان با مشکل ایجاد شود. این در صورتی است که چنین چیزی اصلا درست نیست. به عبارت دیگر در صورتی که شما به عنوان فردی که تازه شروع به این کار کرده است و تازه می خواهد شروع کند در صورتی که برای کارتان هنوز دفتری ندارید به هیچ عنوان نباید نگران باشید. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است که بسیاری از تجارت ها هستند که افرادی که این تجارت ها را کنترل می کنند افرادی هستند که به هیچ عنوان به دنبال دفتر کاری نیستند. این افراد حتی در بسیاری از موارد در خانه های خودشان این کار را انجام داده اند و می دهند و بنابراین در صورتی که شما به عنوان فردی که تازه این کار را شروع کرده است فکر می کنید که حتما نیاز به دفتر کاری دارید این موضوع اصلا درست نیست  وبهتر است که سعی کنید به جای این که به مواردی از این قبیل توجه کنید به این فکر کنید که کیفیت کاری که قرار است انجام دهید به چه شیوه ای خواهد بود به این دلیل که در صورتی که دفتر داشته باشید ولی کاری که انجام می دهید کیفیتی نداشته باشید خیلی بدتر از این است که دفتری نداشته باشید ولی کاری باکیفیت انجام دهید.

22. انطاف پذیر باشید!

 نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که شما باید تمام تلاشتان را بکنید برای این که در کار انعطاف داشته باشید. این موضوع می تواند به میزان زیادی بر روی شما تاثیر داشته باشد. به عبارت دیگر در صورتی که شما سعی کنید تا در کاری که انجام می دهید انعطاف داشته باشید می توانید انتظار داشته باشید که شانستان برای موفقیت به میزان زیادی بیشتر شود. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است که این کار می تواند منجر به این شود که شما نسبت به افراد دیگری که به عنوان همکار با شما کار می کنند دیدگاه مثبت تری داشته باشید و همین موضوع می تواند به نوبه خودش به شما کمک کند تا قدر خودتان را بهتر بدانید و البته از تجربیاتی که دیگران می توانند در اختیار شما قرار دهند به میزان بیشتری لذت ببرید. دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که این کار حتی می تواند به میزان زیادی به شما کمک کند تا نسبت به دوستان و همکارانی که در اطرافتان وجود دارد خوشبین تر شوید. دانشمندان بر این باورند که این کار حتی می تواند منجر به این شود که شما تمام ایده هایی را که مربوط به تجارتتان است و فکر می کنید که ممکن است به این زودی ها عملی نباشند را با این انعطاف پذیری تبدیل به ایده هایی بکنید که عملی هستند!

23. ایده های تجاری خودتان را با دوستان و همکاران به اشتراک بگذارید!

از دیگر عواملی که می تواند به نوعی تضمیمن کننده موفقیت شما در کار باشد این است که شما می توانید ایده هایی را که دارید با دوستان و همکاران خودتان به اشتراک بگذارید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند به میزان زیادی به شما کمک کند تا دیدگاه بهتری نسبت به زندگیتان داشته باشید و همین موضوع می تواند منجر به این شود که شانس شما برای این که در کار تجارتتان موفق شوید به میزان زیادی بیشتر شود. از این رو تحقیقات نشان داده است که افرادی که سعی می کنند تا این ایده ها را با دیگران به اشتراک بگذارند افرادی هستند که بیشتر از دیگران در این کار موفق می شوند. در صورتی که شما هم می خواهید جز افرادی باشید که در این کار موفق می شوند یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید این است که سعی کنید تا ایده هایی را که قرار است در ذهنتان داشته باشید با افراد دیگری که آن ها هم به عنوان همکاران شما با شما کار می کنند به اشتراک بگذراید به این دلیل که این کار می تواند منجر به این شود که شانس شما برای این که در این کار موفق شوید به میزان زیادی بیشتر و بیشتر شود و از این رو می توان گفت که این کار به میزان زیادی به شما کمک می کند تا موفق تر عمل کنید. تحقیقات همچنین نشان داده است که این کار می تواند باعث شود که در صورتی که آن ها هم برای این که این ایده های شما را بهتر کنند فکری داشته باشند بیان کنند و بنابراین شما بتوانید از آن ها هم استفاده کنید و در نتیجه می توان گفت که یک رابطه بسیار مثبت و مناسبی بین شما  و آن ها ایجاد خواهد شد.

24. از افراد منفی دوری کنید!

شما برای این که در این کار موفق شوید باید تمام تلاشتان را بکنید برای این که مثبت باشید . از این رو یکی از بهترین کارهایی که در این زمینه می توانید انجام دهید این است که سعی کنید تا از افرادی که فکر می کنید افرادی منفی هستند دوری کنید. تحقیقات نشان داده است که این افراد شانس شما را برای این که در زندگی تبدیل به فردی مثبتی شوید از بین می برند. آن ها همچنین مانع از این می شوند که شما بتوانید به راحتی ایده هایی را که در سرتان وجود دارد به دیگران ارایه کنید. از این رو یکی از بهترین روش ها برای این که شما بتوانید در کار تجارتتان موفق شوید این است که تمام تلاشتان را بکنید برای این که از افراد منفی گرا و افرادی که فکر می کنید انرژی شما را به میزان زیادی می گیرند دوری کنید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند به میزان زیادی به سلامتی شما کمک کند و بر روی سلامتی شما تاثیرات بسیار مثبتی داشته باشد و از آن مهم تر می تواند شما را تبدیل به یک تجارت موفق کند.

25. خشمگین نشوید! 

نکته مهم دیگری که شما برای این که بتوانید در زندگی کاری خودتان به عنوان یک کارآفرین موفق شوید باید حتما به آن توجه کنید این است که باید تمام تلاشتان را بکنید برای این که به هیچ عنوان خشمگین نشوید. این نکته می تواند یکی از مهم ترین کارهایی باشد که شما برای این که بتوانید کار کارآفرینی را به خوبی انجام دهید به آن توجه کنید. تحقیقات نشان داده است که افرادی که سعی می کنند تا همیشه و در هر شرایطی که قرار دارند خشم خودشان را کنترل کنند افرادی هستند که شانس خیلی خیلی بیشتری برای این خواهند داشت که در کارشان موفق شوند. این موضوع می تواند از زمینه ها و جنبه های مختلفی به شما کمک کند تا کارتان را بهتر کنید. تحقیقات نشان داده است افرادی که سعی می کنند تا با جدیت تمام کار کنند و در نهایت احساس می کنند بدون این که خشمگین شوند هم می توانند کار را بهتر انجام دهند افرادی هستند که بهترین نتیجه ها را در کارهایشان می گیرند  همچنین این افراد افرادی هستند که می توان به آن ها اعتماد کرد برای این که شانس بیشتری داشته باشند برای این که افراد دیگر در کنارشان بیشتر باشند. این در صورتی است که اگر شما فردی هستید که به زودی خسته و در نهایت عصبانی می شوید ممکن است این موضوع شانس شما را برای این که بتوانید در زمره افرادی که در این کار موفق هستند قرار بگیرید به میزان زیادی کم کند.

26. فرآورده و یا خدمات خودتان را به سرعت به مخاطبین تحویل دهید!

 از دیگر نکته های مهمی که شما باید برای این که بتوانید شانس خودتان را در این کار بیشتر کنید به آن توجه داشته باشید این است که تمام تلاشتان را بکنید برای این که فرآورده هایی را که تجارتتان تولید کرده است و یا خدماتی که ارایه می کنید را تا جایی که می توانید با بیشترین سرعت به دیگران تحویل دهید. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است این افراد افرادی هستند که شانس بسیار زیادی برای موفقیت در این زمینه خواهند داشت. به عبارت دیگر این افراد می توانند با استفاده از این روش شانس خودشان را برای این که بتوانند به خوبی موفق شوند و نظر مثبت مخاطبین را به خوبی نسبت به خودشان جلب کنند به میزان زیادی افزایش دهند. تحقیقات نشان داده است که این کار حتی می تواند به میزان زیادی به شما کمک کند تا نسبت به خودتان هم دیدگاه مثبت تری داشته باشید چراکه وقتی که شما به عنوان یک تجارت این کار را با سرعت تمام انجام می دهید می توانید انتظار داشته باشید که افرادی که به عنوان مخاطبین و مصرف کننده های شما هستند از شما راضی تر شوند و وقتی که آن ها رضایت خودشان از شما را اعلام می کنند شما می توانید انتظار داشته باشید که شانستان برای موفقیت به میزان زیادی بیشتر شود. از این رو سعی کنید تا جایی که می توانید؛ این کار را با سرعت انجام دهید.

27. سعی کنید تا فرآورده ها و خدمات جدیدی را ارایه کنید!

 نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که شما باید تمام تلاشتان را بکنید برای این که تا جایی که می توانید، فرآورده ها و خدمات جدیدتری را ارایه کنید. این کار می تواند به میزان زیادی به شما کمک کند تا دیدگاه مثبت تری را نسبت به خودتان و افرادی که در کنارتان هستند داشته باشید. به عبارت دیگر شما برای این که بخواهید کاری کنید که تجارتتان برای این که مخاطبین بیشتری را جذب کند آماده تر شود؛ یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید این است که سعی کنید تا علاوه بر تمام فراورده ها و محصولاتی که وجود دارد؛ فرآورده ها و محصولات جدیدتری را ارایه کنید. این کار می تواند به میزان زیادی به شما کمک کند تا دیدگاه مثبتی را که ممکن است دیگران و افرادی که قرار است در آینده تبدیل به مخاطبین شما شوند داشته باشند را بهتر و بهتر کنید و این دیدگاه را مثبت تر و مثبت تر کنید. از این رو یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید این است که تلاش کنید تا این افراد را نسبت به خودتان مثبت تر و مثبت تر کنید و تمام تلاشتان را بکنید برای این که سعی کنید تا این افراد شما را به عنوان یک تجارتی قبول کنند که فکر می کنند همیشه در پی تولید کردن فرآورده ها و خدمات جدیدتر برای آن ها می باشد.

28. صبور باشید!

 از دیگر نکته هایی که شما برای این که بتوانید در این کار موفق شوید باید حتما به آن توجه کنید این است که شما باید تمام تلاشتان را بکنید برای این که صبور باشید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند به میزان زیادی به شما کمک کند تا نسبت به خودتان دیدگاه مثبت تری پیدا کنید و از همه مهم تر این است که وقتی که شما به عنوان یک کارآفرین صبور باشید می توانید انتظار داشته باشید که این کار می تواند به شما کمک کند تا بر بسیاری از مشکلاتی که یک کارآفرین می تواند داشته باشد فایق بیایید و همین کار می تواند به میزان زیادی به شما کمک کند تا دیدگاه مثبت تری نسبت به خودتان و همچنین نسبت به زندگی کاری پیدا کنید. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است که این کار می تواند حتی به میزان زیادی به شما کمک کند تا دیدگاهی حقیقت ببین داشته باشید و همان طور که می دانید یکی از مهم ترین مشکلاتی که یک کارآفرین ممکن است داشته باشد این است که ممکن است یک کارآفرین بخواهد به سرعت به بسیاری از چیزهایی که در ذهن دارد برسد این در صورتی است که در بسیاری از موارد ممکن است چنین چیزی اصلا برای شما وجود نداشته باشد. از این رو باید گفت یکی از بهترین کارهایی که شما می توانید انجام دهید این است که تا جایی که می توانید این صبور بودن را در خودتان تقویت کنید.

29.  با همکاران خودتان رابطه ای دوستانه داشته باشید!

 از دیگر نکته های مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که شما برای این که بتوانید در این کار موفق شوید یکی از بهترین روش ها این است که سعی کنید تا با افرادی که به عنوان همکاران شما هستند رابطه ای دوستانه داشته باشید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند از دو جنبه به شما کمک کند. جنبه اول آن جنبه ظاهری است که وقتی که شما با این افراد دوست می شوید و با آن ها رابطه کاری برقرار می کنید می توانید انتظار داشته باشید که شانس شما برای این که بتوانید تبادلات سالم تری نیز با آن ها داشته باشید بیشتر می شود و بنابراین شما می توانید به راحتی شانستان را برای این که در زندگی کاری موفق شوید بیشتر کنید. این در صورتی است که اگر شما سعی کنید تا چنین رابطه ای با دیگران نداشته باشید و تنها سعی کنید تا یک رابطه ای خشک و خالی با آن ها داشته باشید شانس شما برای موفقیت به میزان زیادی کم می شود. از این رو تمام تلاشتان را بکنید برای این که با آن ها چنین رابطه ای برقرار کنید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند به شما کمک کند تا رابطه ها و در نهایت قراردادهای کاری خیلی خیلی بهتر و بیشتری با دیگران داشته باشید. از این رو تمام تلاشتان را برای این موضوع بکنید که رابطه ای خوب با دیگران داشته باشید.

30. در وبلاگ نویسی تخصص پیدا کنید!

 از دیگر نکته های مهمی که شما برای این که بتوانید یک فرد موفق در کارآفرینی شوید به آن توجه کنید این است که تمام تلاشتان را بکنید برای این که در کار وبلاگ نویسی موفق شوید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند منجر به این شود که شما یک دیدگاه خیلی خیلی بهتری نسبت به تجارت خودتان و خودتان داشته باشید و این دیدگاه صرفا مخصوص شما نخواهد بود به عبارت دیگر در صورتی که شما بتوانید وبلاگ خوب و مناسبی برای تجارتتان ایجاد کنید می توانید انتظار داشته باشید که افراد زیادی خواهند بود که نسبت به تجارت شما دیدگاه مثبتی داشته باشند. تحقیقات نشان داده است این کار می تواند منجر به این شود که شما برای این که بتوانید این کار را به خوبی انجام دهید نیاز به این دارید که از افرادی استفاده کنید که در این زمینه خبره هستند. تحقیقات همچنین نشان می دهد که این کار می تواند منجر به این شود که شما بتوانید نسبت به دیگران از مزیت های رقابتی بیشتری برخوردار باشید. البته ذکر کردن این نکته نیز بسیار اهمیت دارد که در این حالت شما برای این که بتوانید این کار را با موفقیت انجام دهید نیاز به این دارید که مهارت های مخصوصی که مربوط به این کار می باشد را به خوبی یاد بگیرید. دانشمندان می گویند این کار می تواند منجر به این شود که شما شانس بیشتری برای موفقیت داشته باشید و بنابراین موفق تر شوید.

31. در صورتی که با همسرتان جنگ دارید سعی کنید تا این جنگ ها را به حداقل برسانید!

 نکته دیگری که در این زمینه باید به آن توجه کنید این است که در صورتی که همسری دارید که همیشه با او دعوا می کنید؛ سعی کنید این درگیری های خانوادگی خودتان را به حداقل برسانید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند به میزان زیادی به شما کمک کند تا در زندگی کاری خودتان موفق باشید. دانشمندانی که در این زمینه تحقیق می کنند بر این باورند که این کار حتی ممکن است باعث شود که شما شانس بیشتری برای این داشته باشید که با اعصاب مناسب و درست به کار ادامه دهید. دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که این کار حتی می تواند منجر شود که افرادی که قرار است به عنوان کارآفرین کار کنند سعی کنند تا نسبت به خودشان یک دیدگاه منطقی تری داشته باشند و این موضوع می تواند از نظر روان شناسی به میزان زیادی به آن ها کمک کند تا بهتر از گذشته به این کار بپردازند. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است که این کار می تواند به میزان زیادی به شما کمک کند تا آرامش روحی لازم برای زندگی که می خواهید را داشته باشید و بنابراین در این حالت می توانید انتظار داشته باشید که شانس بیشتری برای موفقیت داشته باشید. تحقیقات نشان داده است این افراد افرادی هستند که می توانند برای این که بهتر زندگی کنند بهتر هم آماده باشند.

32. سعی کنید تا از تجربیات کارآفرینان دیگر استفاده کنید!

 نکته دیگری که در این رابطه وجود دارد این است که شما باید تمام تلاشتان را بکنید برای این که از تجربیات کارآفرینان دیگر و افراد دیگر استفاده کنید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند به میزان زیادی به شما کمک کند تا نسبت به زندگی و نسبت به خودتان دیدگاه بهتری داشته باشید و همچنین این کار باعث می شود که این همکاران هم نسبت به شما دیدگاه مثبت تری داشته باشند. وقتی که شما سعی می کنید تا از تجربه هایی که دیگران داشته اند استفاده کنید می توانید انتظار داشته باشید که این افراد را با خودتان دوست کرده اید. نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که وقتی شما سعی می نید تا از تجربیاتی که این افراد در کارشان داشته اند استفاده کنید می توانید انتظار داشته باشید که شانستان برای این که بتوانید دیگر این اشتباهاتی را که آن ها انجام داده اند انجام ندهید بهتر شود. از این رو می توان گفت که این کار می تواند به میزان زیادی منجر به این شود که شما نسبت به گذشته خودتان بهتر فکر کنید و بنابراین می توانید انتظار داشته باشید که با استفاده از این روش شانستان را برای این که در این کار موفق شوید به میزان بسیار زیادی بیشتر شود. از این رو سعی کنید تا از تجربیات دیگران استفاده کنید و به این شکل تجارت خودتان را ارتقا دهید.

 

 

[ چهار شنبه 19 مرداد 1401 ] [ 13:55 ] [ شکوهی ]

 

1. فراموش نکنید که شما برای این که یک تجارت را آغاز کنید نیاز به این دارید که از خودتان خلاقیت به خرج دهید!

اولین نکته ای که برای این که یک استراست آپ را آغاز کنید باید به آن توجه داشته باشید این است که سعی کنید تا از خودتان خلاقیت به خرج دهید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند به میزان زیادی به شما کمک کند تا شانس بیشتری را برای موفقیت داشتن در کارهای مختلفی که مرتبط با استارت آپ شما می باشد داشته باشید. دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند حتی بر این باورند که این کار می تواند در بسیاری از موارد به شما کمک کند تا نسبت به دنیای جدیدی که دنیای کارآفرینی می باشد دیدگاه بهتر و بازتری داشته باشید و همین موضوع می تواند به شما کمک کند تا نسبت به خودتان و وضعیتی که دارید بهتر فکر کنید. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است که افرادی که سعی می کنند تا استارت آپ موفقی داشته باشند برای این که بتوانند کارآفرینان بهتری شوند باید سعی کنند تا این حالت خلاقیت را داشته باشند چون در غیر این صورت ممکن است نداشتن این خلاقیت آن ها را با مشکلات زیادی مواجه کند. از این رو به شما توصیه می شود که حتما سعی خودتان را بکنید برای این که میزان خلاقیت خودتان را در کار بیشتر کنید و در صورتی که در کارتان خلاقیت ندارید سعی کنید تا این خلاقیت را بدست آورید. این کار می تواند به میزان زیادی به شما کمک کند.

2. برای آغاز کارتان یک ایده داشته باشید!

 

از دیگر نکته های مهمی که شما برای این که یک تجارت را آغاز کنید باید به آن توجه داشته باشید این است که باید سعی کنید تا برای خودتان ایده داشته باشید. تحقیقات نشان داده است که داشتن ایده خوب می تواند به میزان زیادی منجر به این شود که شما بتوانید شانستان را برای موفقیت بیشتر کنید. دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که داشتن یک ایده خوب می تواند به شما کمک کند تا بتوانید موفقیت و همچنین موقعیت خودتان را در کارها به میزان بسیار بیشتری تضمین کنید و همین موضوع می تواند منجر به این شود که شما بتوانید نسبت به زمانی که به صورتی کاملا گنگ آغاز به کار کرده اید یک کارآفرین موفقی باشید. تحقیقات نشان داده است افرادی که سعی می کنند تا برای کارهایی که آن ها را آغاز می کنند ایده های جدیدی داشته باشند نسبت به افرادی که اصلا از همان ابتدا نمی دانند که باید کار را به چه صورتی آغاز کنند به میزان بسیار زیادی موفق تر هستند. از این رو پیشنهاد می شود برای این که بتوانید در کار موفق شوید حتما و حتما برای خودتان از همان ابتدا یک ایده داشته باشید. از این رو پیشنهاد می شود که سعی کنید تا شانستان را برای این که بتوانید با استفاده از ایده های جدید در کار پیش بروید بیشتر و بیشتر کنید.

3. اطمینان حاصل کنید که ایده ای که دارید قابل پیاده سازی می باشد!

 

از دیگر کارهایی که شما می توانید انجام دهید برای این که بتوانید شانس خودتان را در موفقیت در کار بیشتر کنید این است که تمام تلاشتان را بکنید برای این که اطمینان حاصل کنید که کاری که دارید انجام می دهید قابل پیاده سازی می باشد. به عبارت دیگر شما باید به خوبی اطمینان حاصل کنید از این که ایده ای که در سرتان می پرورانید موفقیت آمیز می باشد یا خیر. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است در صورتی که شما فکر می کنید که ممکن است ایده ای که شما در ذهن دارید به نتیجه ای نمی رسد ممکن است شانس شما برای موفقیت به میزان زیادی پایین بیاید. به عبارت دیگر بسیاری از کارآفرینان می باشند که فکر می کنند ایده هایی که در ذهنشان دارند درست است و به حقیقت می پیوندد. این در صورتی است که وقتی که همان افرادی دوباره و دوباره این ایده ها را مورد بررسی قرار می دهند به این نتیجه می رسند که به احتمال زیاد این ایده ها اصلا پیاده شدنی و قابل اجرا نمی باشند. از این رو می توان اینگونه انتظار داشت که ایده هایی که شما دارید باید به شیوه ای باشند که حتما قابل اجرا و پیاده شدنی باشند در غیر این صورت شانس شما برای موفقیت خیلی پایین می آید و بنابراین برای این که بتوانید این ایده ها را مورد بررسی قرار دهید یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید این است که با استفاده از روش های مختلف به بررسی کردن آن ها بپردازید.

4. برای خودتان یک طرح تجاری یا بیزنس پلن بنویسید!

 

از دیگر کارهایی که شما می توانید انجام دهید برای این که شانس خودتان را برای این که در تجارتتان موفق شوید افزایش دهید این است که سعی کنید تا برای خودتان یک طرح تجاری یا همان بیزنس پلن داشته باشید. تحقیقات نشان داده است که این می تواند یکی از بهترین روش هایی باشد که شما با استفاده از این روش می توانید شانس خودتان را برای موفقیت در کارها بیشتر کنید. دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند همچنین بر این باورند که این کار می تواند به میزان زیادی به شما کمک کند تا نسبت به خودتان و همچنین نسبت به گذشته خودتان دیدگاه بهتری پیدا کنید و با استفاده از این دیدگاهی که پیدا کرده اید برای آینده خودتان که همان اداره کردن این کارآفرینی می باشد بهتر اقدام کنید. دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند همچنین بر این باورند که این کار می تواند به میزان زیادی به شما کمک کند تا شانس خودتان را برای داشتن یک زندگی کاری آرام و مناسب که منجر به پیشرفت روز افزون شما می شود به میزان بسیار زیادی بیشتر کنید. از این رو توصیه می شود تا حتما برای خودتان یک طرح تجاری داشته باشید.

5. برای تجارتتان یک نام مناسب انتخاب کنید!

 

نکته مهم دیگری که شما می توانید با توجه کردن به این نکته شانس خودتان را برای موفقیت در کارها بیشتر کنید این است که سعی کنید تا برای تجارت خودتان یک نام انتخاب کنید. تحقیقات نشان داده است که انتخاب کردن یک نام مناسب برای تجارت شما می تواند به میزان زیادی به تجارت شما کمک کند تا بیشتر پیشرفت کند. این یکی از موضوعاتی است که ممکن است در نگاه اول به نظر شما کمی ساده به نظر برسد ولی حقیقت این است که می تواند به میزان بسیار زیادی بر روی شما تاثیر داشته باشد. به عبارت دیگر شما می توانید به میزان بسیار زیادی با توجه به این کار و با توجه به این که چه نامی را برای تجارت خودتان انتخاب کرده اید شانستان را برای موفقیت در کارها بیشتر کنید. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است تجارت هایی که برای خودشان نام هایی مناسب انتخاب می کنند نسبت به تجارت هایی که این کار را نمی کنند شانس بسیار بیشتری برای موفقیت دارند. به عبارت دیگر افرادی که سعی می کنند تا به تجارت هایی مراجعه کنند یکی از مهم ترین عواملی که به خوبی تحت تاثیر آن قرار می گیرند همین نامی است که این تجارت ها می توانند داشته باشند. به عبارت دیگر در صورتی که نامی که این تجارت شما دارد خیلی نام خوبی باشد شما می توانید انتظار داشته باشید که شانس شما برای این که بتوانید با استفاده از این تجارت به موفقیت برسید خیلی بیشتر از زمانی باشد که همان تجارت را دارید و همان کارها را انجام می دهید ولی نام خوبی برای این تجارت انتخاب نکرده اید. از این رو می توان گفت که یکی از مهم ترین عوامل و پارامترهایی که می تواند بر روی میزان موفقیت تجارت شما تاثیر داشته باشد همان نامی است که شما در تجارتتان خواهید داشت و در صورتی که این نام یک نام مناسب برای تجارت شما باشد شانس شما برای موفقیت به میزان زیادی بیشتر می شود.

6. بازار هدف خودتان را مشخص کنید!

 

از دیگر نکته هایی که شما برای این که بتوانید در کار تجارتتان موفق شوید باید حتما به آن توجه داشته باشید این است که تمام تلاشتان باید برای این باشد که سعی کنید تا بازار هدفتان را به خوبی مشخص کنید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند به میزان زیادی به شما کمک کند تا شانس خودتان را برای این که بتوانید در این کار موفق شوید بیشتر کنید. دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که این کار می تواند منجر به این شود که شانس شما برای این که بتوانید یک تجارت موفق تر داشته باشید روز به روز بیشتر می شود و شما با استفاده از این  روش موفق خواهید شد تا یک تجارت بسیار موفق تر از زمانی داشته باشید که نمی دانید که بازار هدفتان کدام است. از این رو تمام تلاشتان را بکنید تا از همان ابتدا مشخص کنید که بازار هدفتان کدام است و بر این اساس حرکت کنید.

7. هزینه های مختلف را از همان ابتدا مشخص کنید!

 

شما برای این که بتوانید به عنوان یک کارآفرین در کارتان موفق شوید و برای این که بتوانید شانس خودتان را برای موفقیت امتحان کنید و برای این که حتی بتوانید در همان مراحل اولیه از حالتی که به آن حالت فکر و خیال می گویند به حالتی وارد شوید که حالت عملی است؛ نیازمند این هستید که برای خودتان هزینه هایی را مشخص کنید که قرار است در این راه خرج کنید. این موضوع یکی از مهم ترین موضوعاتی است که شما باید به آن توجه داشته باشید. تحقیقات نشان داده است افرادی که سعی می کنند تا به این روش کار خودشان را انجام دهند افرادی هستند که شانس بسیار بیشتری را نسبت به دیگران دارند. به عبارت دیگر وقتی که شما به عنوان یک کارآفرین تصمیم می گیرید تا یک تجارت را تاسیس کنید یکی از مهم ترین و کلیدی ترین نکته هایی که باید به آن توجه داشته باشید این است که شما باید سعی کنید تا برای خودتان هزینه هایی را مشخص کنید. این کار ممکن است در ابتدا به نظر شما کمی دشوار باشد ولی حقیقت این است که شما برای این که بتوانید این کار را انجام دهید بدون تردید نیاز به این دارید تا برای خودتان همه چیز را مشخص کنید چون در غیر این صورت ممکن است با مشکلات جدی مواجه شوید. به عنوان مثال در صورتی که میزان هزینه هایی که شما باید برای تجارتتان خرج کنید به میزان بسیار زیادی بیشتر از سرمایه هایی باشد که شما آن را در اختیار دارید در این صورت ممکن است همین موضوع باعث شود که شانس شما برای این که بتوانید در این کار موفق شوید خیلی کم شود به این دلیل که در این حالت شما احساس می کنید که نسبت به فعالیتی که انجام می دهید هیچ نتیجه ای نخواهید گرفت به این دلیل که در این حالت تجارت شما به دلیل کمبود سرمایه اصلا شکل نخواهد گرفت!

8. در ابتدا بودجه خودتان را مشخص کنید!

 

شما باید از همان ابتدا برای خودتان مشخص کنید که چه میزانی بودجه در اختیار دارید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند به میزان زیادی منجر به این شود که شما آرامش بیشتری نسبت به تجارت خودتان در ابتدای کار داشته باشید و از آن مهم تر این است که وقتی سعی می کنید تا نسبت به خودتان واقع بین تر باشید می توانید انتظار داشته باشید که کارهایی هم که انجام می دهید خیلی واقع بینانه تر است. به عبارت دیگر در این حالت شما می توانید انتظار داشته باشید که شانستان برای این که بتوانید کار را به شیوه ای کاملا واقع گرایانه دنبال کنید خیلی بیشتر از زمانی خواهد بود که برای خودتان بودجه ای مشخص نکرده بوده اید. چون در این حالت دقیقا می دانید که چه میزان سرمایه دارید و بنابراین به شیوه ای کاملا منطقی عمل خواهید کرد.

9. سرمایه گذاران مناسب را پیدا کنید!

 

شما برای این که بتوانید در کارتان به عنوان فردی که یک کارآفرینی را آغاز کرده است موفق شوید نیاز به این دارید که برای خودتان سرمایه گذاران حقیقی و مناسب را پیدا کنید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند منجر به این شود که شما شانس بیشتری برای موفقیت در کار داشته باشید. دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که این کار حتی می تواند منجر به این شود که شما این توانایی را داشته باشید برای این که بتوانید دیدگاه خودتان را نسبت به تجارت خودتان به میزان بسیار زیادی بهتر کنید و حتی می توانید این شانس را داشته باشید برای این که خودتان را برای مرحله های بعدی کارتان آماده تر سازید. این در صورتی است که در صورتی که شما برای این که تجارت خودتان را آغاز می کنید موفق به پیدا کردن سرمایه گذاران مناسب نشوید ممکن است کارتان در همان ابتدا به مشکل برخورد کند. به عبارت دیگر افرادی که سرمایه گذاران مناسب شما نیستند ممکن است افرادی باشند که با شما مشکل دارند و یا این که این افراد ممکن است افرادی باشند که فکر می کنند که شما ممکن است نتوانید تجارت خودتان را حقیقتا به راه بیندازید. تحقیقات نشان داده است که این روش پیدا کردن افرادی که به درستی به شما کمک می کنند تا سرمایه گذاری کنید و همچنین پیدا کردن افرادی که سرمایه گذاران مناسبی برای تجارت شما می باشند و می توانند به شما اطمینان کنند شانس شما را برای موفقیت به میزان بسیار زیادی افزایش می دهد.

10. به سرمایه گذاران گوش دهید!

 

 

نکته بسیار مهم دیگری که شما برای این که بتوانید در کارهایتان موفق شوید باید به آن توجه کنید این است که سعی کنید تا به سرمایه گذاران و افرادی که تصمیم گرفته اند تا در این راه به شما کمک کنند گوش دهید. این موضوع بسیار اهمیت دارد که شما باید سعی کنید تا فرد و یا افرادی را پیدا کنید که بتوانند به شما مشاوره هایی ارزشمند بدهند. تحقیقات نشان داده است که این روش می تواند به میزان زیادی به شما کمک کند تا نسبت به خودتان دیدگاه بهتری داشته باشید و همچنین در این حالت شما می توانید شانس خودتان را برای این که در زندگی کاری موفق شوید افزایش دهید. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است یکی از مهم ترین و کلیدی ترین عواملی که افرادی که در ابتدا می خواستند یک تجارت را آغاز کنند به آرزوهای خودشان رسانده است همین است که آن ها سعی می کرده اند تا به افرادی که به عنوان سرمایه گذار شرکت در کنارشان بوده اند گوش دهند. تحقیقات همچنین نشان داده است که این کار می تواند منجر به این شود که شما بتوانید از تجربه هایی که آن ها دارند استفاده کنید و همین موضوع باعث می شود که شما دیگر مجبور نباشید که برخی از کارهای اشتباهی را که دیگران انجام داده اند دوباره انجام دهید و بنابراین در این کار به میزان بیشتری موفق می شوید.

11. در صورتی که همسر و فرزند دارید؛ از آن ها هم غافل نشوید!

 

در صورتی که شما می خواهید در کار ایجاد کردن یک استارت آپ موفق شوید یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید این است که به میزان زیادی کار کنید. به عبارت دیگر شما در این حالت باید تمام تلاشتان را بکنید برای این که میزان زیادی از زمان خودتان را صرف این کار بکنید. تحقیقات نشان داده است که این کار ممکن است در صورتی که شما ازدواج کرده اید و صاحب فرزند باشید مشکل ساز باشد. به عبارت دیگر ممکن است شما احساس کنید که برای این که زمانی را با آن ها بگذرانید وقت کمی دارید. این در صورتی است که در صورتی که می خواهید در زندگی فردی موفقی شوید باید تمام تلاشتان را بکنید تا میان این دو یک تعادلی برقرار کنید. به عبارت دیگر در این حالت شما باید تمام تلاشتان را بکنید برای این که وقت زیادی را در کنار آن ها بگذرانید و بنابراین همین موضوع می تواند منجر به این شود که شانس شما برای موفقیت خیلی بیشتر شود. در این صورتی است که در صورتی که شما سعی کنید تا بخش زیادی از زمانی را که متعلق به آن هاست به کارهای دیگری مانند کارتان و رشد دادن استارت آپتان بگذرانید شانستان برای این که بتوانید در این مسیر موفق شوید به میزان بسیار زیادی کاهش پیدا می کند و بنابراین شکست شما در خود این استارت آپ هم محتمل تر می شود!

12. سعی کنید موضوعات قانونی مرتبط با ایجاد تجارتتان را مورد بررسی قرار دهید!

نکته مهم دیگری که شما باید در این زمینه به آن توجه کنید این است که باید تمام تلاشتان را بکنید برای این که موضوعات قانونی را که مرتبط با تجارتتان می باشد مورد بررسی قرار دهید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند منجر به این شود که شانس شما برای این که بتوانید در این کار موفق شوید به میزان بسیار زیادی بیشتر شود. دانشمندانی که در این زمینه کارمی کنند بر این باورند وقتی که شما این توانایی را دارید برای این که بتوانید تمام قوانینی را که در این رابطه وجود دارد مورد بررسی قرار دهید بنابراین می توانید انتظار داشته باشید که شانس شما برای موفقیت بیشتر شود. تحقیقات همچنین نشان داده است که این کار می تواند منجر به این شود که شما نسبت به گذشته یک دیدگاه بهتری داشته باشید و همچنین می توانید نسبت به آینده ای که قرار است این کارهای تجارتتان را انجام دهید نیز اعتماد به نفس بسیار بیشتری داشته باشید و همین اعتماد به نفس می تواند به میزان زیادی به شما کمک کند تا شانستان را برای این که بتوانید در این کار به عنوان یک فردی که تازه یک استارت آپ را آغاز کرده است برای موفقیت بیشتر کنید. از این رو درنظر داشته باشید که حتما سعی کنید تا به موضوعات قانونی که در این رابطه وجود دارد آگاه شوید.

13. سعی کنید تا نام تجارتتان نسبت به نام های دیگر متفاوت و جذاب باشد!

 

همان طور که در گذشته ذکر شد؛ نامی که شما برای تجارتتان انتخاب می کنید باید نامی باشد که به میزان زیادی جذابیت داشته باشد. این نکته خیلی مهم است که شما باید تمام تلاشتان را بکنید برای این که بتوانید این نام را به شیوه ای انتخاب کنید که افراد دیگری که سعی می کنند تا تجارت شما را مورد بررسی قرار دهند سعی کنند تا از همان ابتدا نام شما را به عنوان یک تجارت قابل اطمینان به خاطر بسپارند. تحقیقاتی که در این زمینه توسط دانشمندان و افرادی که در این زمینه کار می کنند انجام گرفته نشان داده است که این کار می تواند منجر به این شود که میزان اعتمادی که تجارت های دیگر به شما می کنند به میزان زیادی بیشتر شود. به عبارت دیگر در این حالت شما می توانید پیش بینی کنید که به راحتی افرادی که می خواهند از تجارت شما استفاده کنند بهتر از دیگران به تجارت شما اعتماد کنند. تحقیقات همچنین نشان داده است که این کار می تواند منجر به این شود که شما سعی کنید تا دیدگاه بهتری نسبت به تجارت خودتان هم داشته باشید به این دلیل که وقتی که برای تجارت خودتان یک نام خوب انتخاب می کنید همین موضوع می تواند منجر به این شود که شما تجارت خودتان را نسبت به گذشته بهتر بشناسید و بنابراین تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند منجر به این شود که شانس شما برای موفقیت در کار بیشتر شود.

14. منابع زیادی در اختیار شما قرار دارد که شما می توانید از آن استفاده کنید!

 

منابع زیادی وجود دارد که شما به عنوان فردی که تصمیم گرفته است تا یک کارآفرینی را ایجاد کند می توانید از آن استفاده کنید. تحقیقات نشان داده است که استفاده کردن از این منابع می تواند به میزان زیادی منجر به این شود که شانس شما برای موفقیت بیشتر شود. دانشمندان و افرادی که در این زمینه تحقیق می کنند بر این باورند که این کار می تواند منجر به این شود که شما بتوانید دیدگاه بهتری نسبت به زندگی داشته باشید و همچنین می توانید با استفاده از این روش دیدگاه خودتان را نسبت به افرادی که در این زمینه مانند شما کار می کنند بهتر کنید. دانشمندان بر این باورند که بهره گیری از این نوع منابع می تواند یکی از بهترین کارهایی باشد که شما می توانید انجام دهید برای این که زندگی کاری خودتان را بهتر کنید. تحقیقات نشان داده است این نوع منابع به شیوه ای هستند که شما برای این که سعی کنید تا از آن ها استفاده کنید به هیچ عنوان نیازی به هیچ گونه پرداخت هزینه ای نخواهید داشت و بنابراین به راحتی خواهید توانست تا از آن ها استفاده کنید. دانشمندان همچنین بر این باورند که استفاده کردن از این نوع منابع می تواند منجر به این شود که دانش شما در زمینه های مختلف به میزان زیادی بهتر و وسیع تر شود و همین موضوع به نوبه خودش می تواند در موفقیت هرچه بیشتر شما در این کار کارآفرینی تاثیر داشته باشد.

15. هزینه های اضافی تجارت خودتان را (مانند انواع مالیات ها) مشخص کنید!

 

از دیگر نکته هایی که شما برای این که بتوانید در کار کارآفرینی و ایجاد کردن یک تجارت موفق شوید بهتر است که به آن توجه داشته باشید این است که سعی کنید تا برخی از هزینه هایی را که ممکن است در مرحله های قبلی فکر نمی کرده اید که دارید را برای خودتان مشخص کنید. تحقیقات نشان داده است این کار می تواند به میزان زیادی به شما کمک کند تا نسبت به خودتان و همچنین نسبت به افرادی که در کنار شما هستند دیدگاه بهتری داشته باشید. به عبارت دیگر بر اساس تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته افرادی که سعی می کنند تا برای خودشان یک سری از این هزینه ها را به صورت دقیق مشخص کنند افرادی هستند که ممکن است در بسیاری از موارد به هزینه های اضافی که ممکن است پیش بیاید توجهی نداشته باشند و بنابراین همین موضوع می تواند منجر به این شود که شانس این افراد برای موفقیت در یک برآورد کلی نسبت به کار به میزان قابل توجهی کمتر شود. تحقیقات نشان داده است که این کار حتی می تواند به میزان زیادی منجر به این شود که شما به عنوان یکی از افرادی که سعی می کنید تا به این موضوعات یک دیدگاه دقیق تری داشته باشید بتوانید جنبه های خیلی بیشتری از کار را درک کنید. جنبه هایی که در بسیاری از موارد ممکن است با یک بررسی کلی و اجمالی آن ها را درک نمی کرده اید.

16. بررسی کنید که آیا برای انجام کارهای مورد نظر خودتان جوازهای قانونی  دارید یا خیر

 

در بسیاری از موارد این امکان وجود دارد که شما برای این که بخواهید کارهایی را انجام دهید جوازهای قانونی نداشته باشید و همین موضوع می تواند منجر به این شود که شانس شما برای موفقیت کمتر شود. تحقیقات نشان داده است که این هم یکی از مهم ترین نکته هایی است که شما باید حتما برای این که بتوانید یک کارآفرینی موفق داشته باشید به آن توجه کنید. به عبارت دیگر بر اساس تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته است؛ در صورتی که شما بخواهید یک تجارت موفقی داشته باشید یکی از کارهایی که باید حتما انجام دهید این است که به درستی بررسی کنید که آیا فعالیت هایی که می خواهید در این تجارت انجام دهید نیاز به داشتن یک جواز قانونی دارد یا خیر. به عبارت دیگر شما باید بررسی کنید که آیا می توانی بدون این که یک جواز قانونی برای کارتان داشته باشید فعالیت های مورد نظر را انجام دهید یا این که از نظر قانونی به مشکل برخورد می کنید. این موضوع بسیار مهم است و تجارت های بسیار  زیادی بوده اند که چنین مواردی را در ابتدا درنظر نگرفته اند و بنابراین متعاقبا با مشکلات جدی در این زمینه روبرو شده اند. از این رو باید تمام تلاشتان را بکنید برای این که بررسی کنید که آیا کارهایتان جواز قانونی دارد یا خیر.

[ چهار شنبه 19 مرداد 1401 ] [ 13:45 ] [ شکوهی ]

طرح توجیهی(feasibility study) ارزیابی عملی بودن یک پروژه یا سیستم پیشنهادی را نشان می‎دهد. هدف طرح توجیهی کشف عینی و منطقی نقاط قوت و ضعف یک کسب و کار موجود یا سرمایه گذاری پیشنهادی، فرصت‌ها و تهدیدهای موجود در محیط، منابع مورد نیاز برای انجام و در نهایت چشم اندازهای موفقیت است. به عبارت ساده‌تر، دو معیار برای قضاوت در مورد طرح توجیهی و جود دارند که شامل هزینه مورد نیاز و ارزش و نتایجی است که باید به دست آید؛ می‌باشد.

طرح توجیهی سازمان یافته باید پیشینه تاریخی کسب‌وکار یا پروژه، شرح محصول یا خدمات، صورت‌های حسابداری، جزئیات عملیات و مدیریت، تحقیقات بازاریابی و سیاست‌ها، داده‌های مالی، الزامات قانونی و تعهدات مالیاتی را ارائه دهد. به طور کلی، مطالعات طرح توجیهی مقدم بر توسعه فنی و اجرای پروژه است. طرح توجیهی پتانسیل پروژه را برای موفقیت ارزیابی می‌کند. بنابراین، عینیت درک شده عامل مهمی در اعتبار مطالعه برای سرمایه گذاران بالقوه و موسسات پشتیبان است و لذا باید با رویکردی عینی و بی‌طرفانه انجام گردد تا اطلاعاتی ارائه شود که بتوان بر اساس آن تصمیم‌گیری نمود.

بخش‌های اصلی در نوشتن طرح توجیهی

اساساً شش بخش برای هر طرح توجیهی، وجود دارد:

1. محدوده پروژه- که برای تعریف مشکل تجاری و یا فرصتی که باید مورد توجه قرار گیرد، استفاده می‌شود. دامنه طرح توجیهی باید قطعی و دقیق تعریف شده باشد. روایت طولانی از پروژه هیچ فایده‎ای ندارد و در واقع می تواند شرکت کنندگان پروژه را گیج کند. همچنین لازم است بخش‌هایی از کسب‌وکار که به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم تحت تأثیر قرار می‌گیرند، از جمله مشارکت‌کنندگان پروژه و کاربران نهایی که تحت تأثیر پروژه قرار می‌گیرند، تعریف شوند. همچنین اسپانسر پروژه باید مشخص شود. بسیاری از پروژه‌ها درشرکت‌ها بدون یک محدوده پروژه مناسب شروع شده‌اند و در نتیجه، در داخل و خارج از مرزهای خود سرگردان شده‌ و باعث می‌شوند که تولیدات بسیار زیاد یا بسیار کمتری از مقدار مورد انتظار داشته باشند.

2. تحلیل جاری- تحلیل جاری برای تعریف و درک روش فعلی پیاده سازی، مانند یک سیستم، یک محصول، و غیره استفاده می‌شود. با کمک تحلیل متوجه می‌شویم که واقعاً هیچ مشکلی در سیستم یا محصول فعلی وجود ندارد. با کمک این نوع تحلیل، نقاط قوت و ضعف رویکرد فعلی شناسایی خواهد شد (مزایا و معایب). علاوه بر این، ممکن است عناصری از سیستم یا محصول فعلی وجود داشته باشد که ممکن است در جانشین آن استفاده شود، بنابراین در زمان و هزینه صرفه جویی می شود. بدون چنین تحلیلی، بعضی مشکلات هرگز شناسایی نمی‎شوند.

3. الزامات - چگونگی تعریف الزامات به موضوع مورد توجه پروژه بستگی دارد. به عنوان مثال، نحوه تعیین الزامات برای یک محصول به طور اساسی با الزامات یک ساختمان، یک پل یا یک سیستم اطلاعاتی متفاوت است. هر کدام ویژگی‌های کاملاً متفاوتی را نشان می‌دهند و به این ترتیب، به طور متفاوتی تعریف می‌شوند. نحوه تعریف الزامات برای تولید یک نرم افزار نیز به طور اساسی با نحوه تعریف آنها برای یک ساختمان متفاوت است.

4. رویکرد- رویکرد نشان دهنده راه حل یا مسیر عمل توصیه شده برای برآوردن الزامات است. در اینجا، گزینه‌های مختلف همراه با توضیح در مورد چرایی انتخاب راه حل ترجیحی در نظر گرفته شده است. در این نقطه است که استفاده از ساختارهای موجود و جایگزین‌های تجاری مورد توجه قرار می گیرد.

5. ارزیابی- این بخش اثربخشی هزینه رویکرد انتخاب شده را بررسی می‌کند. ارزیابی با تجزیه و تحلیل هزینه کل برآورد شده پروژه آغاز می شود. علاوه بر راه حل پیشنهادی، جایگزین‌های دیگری نیز به منظور ارائه یک مقایسه اقتصادی برآورد می‌شود. برای پروژه‌های توسعه، برآوردی از هزینه‌های نیروی کار همراه با برنامه زمان‌بندی پروژه که مسیر پروژه و تاریخ شروع و پایان پروژه را نشان می‌دهد، جمع‌آوری می‌شود.

6. بازنگری- در این قسمت تمام عناصر قبلی در طرح توجیهی گردهم آمده و یک بررسی رسمی با همه طرف‌های درگیر انجام می‌شود. بازنگری دو هدف را دنبال می‌کند: اثبات کامل بودن و دقت طرح توجیهی، و تصمیم‌گیری برای انجام پروژه. در صورت تأیید پروژه، بسیار مهم است که همه طرفین سندی را امضا کنند که بیانگر پذیرش و تعهد نسبت به پروژه است. ممکن است این حرکت ظاهراً کوچک به نظر برسد، اما امضاهای طرفین بعداً با پیشرفت پروژه، ارزش زیادی را به همراه خواهند داشت. در صورت رد طرح توجیهی، دلایل رد آن باید توضیح داده شود و به سند پیوست شود.

طرح توجیهی مالی

در مورد یک پروژه جدید، قابلیت مالی را می توان بر اساس پارامترهای زیر قضاوت کرد:

  • کل هزینه برآورد شده پروژه
  • تامین مالی پروژه از نظر ساختار سرمایه، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام و سهم طراح از کل هزینه
  • سرمایه گذاری موجود توسط طراح در هر کسب و کار دیگری
  • جریان نقدی پیش بینی شده و سودآوری

قابلیت مالی یک پروژه باید اطلاعات زیر را ارائه دهد:

  • جزئیات کامل دارایی‌هایی که باید تأمین مالی شوند و میزان نقدشوندگی آن دارایی‌ها
  • نرخ تبدیل به نقدینگی  
  • پتانسیل مالی پروژه و شرایط بازپرداخت
  • حساسیت در قابلیت رسیدگی به عوامل زیر:
  • کند شدن نسبی فروش
  • کاهش شدید فروش
  • افزایش اندک هزینه
  • افزایش زیاد هزینه
  • شرایط نامناسب اقتصادی

مطالعه بازار

مطالعه بازار یکی از مهم‌ترین بخش‌ها در نوشتن طرح توجیهی است، زیرا بازارپذیری محصول یا خدمات را بررسی می‌کند و خوانندگان را متقاعد می‌کند که بازار بالقوه‌ای برای محصول یا خدمات وجود دارد. اگر نتوان بازار قابل توجهی برای محصول یا خدمات ایجاد کرد، پس پروژه‌ای هم وجود ندارد. به طور معمول، مطالعات بازار قابلیت بررسی فروش بالقوه محصول، نرخ جذب بازار و زمان پروژه را در اختیار دارد. خروجی طرح توجیهی، گزارشی با جزئیات معیارهای ارزیابی، یافته‌های مطالعه و توصیه‌ها است.

طرح توجیهی فنی

این ارزیابی بر اساس طرح کلی نیازمندی‌های سیستم است تا اینکه مشخص شود آیا شرکت دارای تخصص فنی برای انجام تکمیل پروژه است یا خیر. هنگام نوشتن طرح توجیهی، موارد زیر باید در نظر گرفته شود:

  • شرح مختصری از کسب و کار برای ارزیابی عوامل احتمالی تأثیرگذار بر پروژه
  • بخشی از کسب و کار مورد بررسی
  • عامل انسانی و اقتصادی
  • راه حل‌های ممکن برای مشکل احتمالی

در این سطح، نگرانی اصلی این است که آیا این پیشنهاد هم از نظر فنی و هم از نظر قانونی امکان‌پذیر است یا خیر.

ارزیابی فنی طرح توجیهی بر دستیابی به درک درستی از منابع فنی موجود سازمان و کاربرد آنها برای نیازهای مورد انتظار سیستم پیشنهادی متمرکز است. این ارزیابی به بررسی سخت افزار و نرم افزار و چگونگی رفع نیاز سیستم پیشنهادی مربوط می‎شود.

اهمیت نوشتن طرح توجیهی

اهمیت طرح توجیهی بر اساس تمایل سازمان برای حصول درست آن قبل از اختصاص منابع، زمان یا بودجه است. در نگارش طرح توجیهی ممکن است ایده‌های جدیدی را کشف شود که دامنه پروژه را کاملاً تغییر دهد. بهتر است این تصمیمات از قبل انجام گیرند تا در آینده مشکلی پیش نیاید. انجام طرح توجیهی همیشه برای پروژه مفید است زیرا تصویر واضحی از پروژه و طرح پیشنهادی ارائه می دهد.

برخی از مزایای کلیدی انجام طرح توجیهی عبارتند از:

  • بهبود تمرکز تیم‌های پروژه
  • شناسایی فرصت‌های جدید
  • ارائه اطلاعات ارزشمند برای تصمیم گیری نهایی
  • محدود کردن گزینه‌های تجاری
  • شناسایی دلیل معتبر برای انجام پروژه
  • افزایش میزان موفقیت با ارزیابی پارامترهای متعدد
  • کمک به تصمیم گیری درست در مورد پروژه
  • شناسایی دلایل عدم ادامه کار

مزایای طرح توجیهی

  • رویکردهای ساختاریافته نسبت به پروژه‌های جدید
  • یافتن راه حل‌های جایگزین
  • کاهش تعداد پروژه‌های ممکن
  • شناسایی دلایل مشکل آفرین برای پروژه
  • توسعه مبانی اجرای بعدی پروژه
  • مبنای تصمیم گیری درست سرمایه گذاران احتمالی برای سرمایه گذاری در پروژه

 

برای مطالعه مطالب مرتبط با انواع طرح توجیهی می‌توانید به لینک‌های زیر مراجعه نمایید:

طرح‌های توجیهی خود اشتغالی

طرح توجیهی کشاورزی

طرح توجیهی گلخانه

طرح توجیهی بسته‌بندی حبوبات

طرح توجیهی برای گرفتن زمین از منابع طبیعی

طرح توجیهی سامانه کارا

طرح توجیهی تولید نایلون و نایلکس

طرح توجیهی بنیاد برکت

طرح توجیهی کشت هیدروپونیک زعفران

طرح توجیهی کارگاه بلوک زنی

طرح توجیهی بسته ‌بندی خشکبار و آجیل

طرح توجیهی پرورش قارچ

طرح توجیهی پرورش گل و گیاهان زینتی

کامفار: ابزاری قدرتمند برای طرح توجیهی

مراحل نوشتن طرح توجیهی کسب و کار

چرا به طرح توجیهی نیاز داریم؟

 

[ چهار شنبه 1 دی 1400 ] [ 11:9 ] [ شکوهی ]

1. وقتی که شخصی حرف می زند وسط حرفش حرف نزنید!

 

گوش کردن فعال همین است که شما بتوانید گوش کنید و در عین حال با همین گوش کردن شور و هیجان و احساس مثبتی را نیز در دیگران ایجاد کنید که باعث شود که آن ها با تمایل و انرژی بیشتری با شما حرف بزنند و اولین نکته ای که باید به آن توجه داشته باشید این است که وقتی کسی در حال صحبت کردن است حرف نزنید! این اولین چیزی است که ممکن است کار شما را بسیار خراب کند چون وقتی که شما به هنگامی که دیگران حرف می زنند به جای این که گوش بدهید در حال حرف زدن باشید به هیچ عنوان نمی توانید مخاطب خوبی باشید و علاوه بر آن باعث می شوید که این فرد نیز از حرفی که دارد با شما می زند پشیمان شود! وقتی که دیگران با شما حرف می زنند باید اجازه دهید که حرفشان تمام شود و سپس شروع به حرف زدن بکنید در غیر این صورت نمی توانید خودتان را یک مخاطب خوب بدانید.

2. عواملی که در اطرفاتان وجود دارد و فکر می کنید ممکن است باعث شوند که حواستان پرت شود را به حداقل برسانید

 

دومین نکته ای که باید به آن توجه داشته باشید این است که تمام عواملی را که در اطرافتان وجود دارد و فکر می کنید که ممکن است باعث شوند که حواستان به اطراف نباشد را تا جایی که می توانید به حداقل برسانید. با این کارتان می توانید انتظار داشته باشید که میزان تمرکزتان به بالاترین حد خودش می رسد. این کار همچنین به شما کمک می کند تا بازدهی مفاهیمی را که از طریق گوش کردن دریافت می کنید به میزان زیادی افزایش دهید. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار همچنین می تواند به شما کمک کند تا دیدگاه مثبتی را در فردی که با شما سخن می گوید نسبت به خودتان ایجاد کنید. وقتی که این فرد متوجه شود شما برای این که به او گوش دهید تمام حواس پرتی ها و عواملی را که ممکن است حواستان را پرت کند کنار گذاشته اید تشویق می شود تا با انرژی بیشتری با شما سخن بگوید.

3. وقتی گوش می دهید کارهای دیگر انجام ندهید

 

وقتی که گوش می دهید کار دیگری انجام ندهید به این دلیل که خود گوش کردن در حقیقت یک کار است و شما نمی توانید دو کار را با هم انجام دهید. تحقیقات نشان داده است وقتی که شما همزمان با این که گوش می دهید کارهای دیگری را انجام دهید شانستان برای این که بتوانید انرژیتان را به صورت صد در صدی برای گوش کردن بگذارید کمتر می شود و بنابراین به جای این که کارهای دیگری انجام دهید بهترین کاری که می توانید بکنید این است که فقط بنشینید و به حرف هایی که زده می شود گوش کنید.

4. تماس چشمی را برقرار کنید

 

 

تماس چشمی برقرار کردن نیز از دیگر کارهایی است که انجام دادن آن می تواند به شما کمک کند تا شانس بیشتری برای موفقیت داشته ابشید. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند به میزان زیادی بازدهی شما را در گوش کردن بالاتر ببرد و می تواند باعث شود که شما تبدیل به یک مستمع فعال شوید. دانشمندان همچنین بر این باورند که افرادی که با دیگران تمام چشمی برقرار می کنند افرادی هستند که باعث می شوند انگیزه فردی که قرار است با آن ها صحبت کند نیز برای کار بیشتر می شود چون آن ها به این فرد با چشمانشان نشان می دهند که نسبت به حرف هایی که قرار است به آن ها بزند مشتاق می باشند و دوست دارند تا او برایشان بیشتر حرف بزند. همچنین محققانی که در این زمینه تحقیق می کنند به این نتیجه رسیده اند که برقرار کردن تماس چشمی با دیگران می تواند باعث شود که میزان درکی که شما از حرف هایی که آن ها به شما می زنند بیشتر شود و بنابراین مطالب بیشتری را از حرف هایشان بفهمید. برقرار کردن تماس چشمی همچنین می تواند باعث ایجاد صمیمیت بیشتر شما را آن ها شود.

5. از زبان بدنیتان به شیوه ای استفاده کنید که آن ها به ادامه دادن ترغیب شوند!

یکی دیگر از کارهایی که شما می توانید در این زمینه انجام دهید این است که از زبان بدنیتان به شیوه ای استفاده کنید که این افراد به ادامه دادن ترغیب شوند. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است که افرادی که سعی می کنند تا به هنگامی که فردی با آن ها صحبت می کند به شیوه ای از زبان بدنیشان استفاده کنند که فرد مورد نظر به ادامه دادن ترغیب شود افرادی هستند که شانس بسیار بیشتری برای موفقیت نسبت به افرادی دارند که بی حرکت در جایی می نشینند و بدون این که به حرف هایی که می شنوند واکنشی نشان دهند همان کار را انجام می دهند که وقتی کسی در کنارشان نشسته و حرفی نمی زند انجام می دهند. بنابراین توجه کردن به زبان بدنی موضوع مهمی است که شما باید حتما به آن توجه کنید و فراموش نکنید که باید از زبان بدنی به شیوه ای استفاده کنید که باعث شود فردی که قرار است با شما صحبت کند کاملا تحت تاثیر این زبان بدنی قرار داشته باشد تا بتوانید ارتباط لازم را برقرار کنید.

6. هرگز وقتی که این فرد وسط یک جمله است؛ به هیچ وجه باعث نشوید که نتواند جمله اش را ادامه دهد!

 

ممکن است به حرف هایی که فردی با شما می زند گوش می دهید ولی ناگهان برای شما اتفاقی می افتد که فکر می کنید مجبور شده اید تا حرف این فرد را قطع کنید. در صورتی که انجام این کار برای شما خیلی ضروری است باید سعی کنید تا این کار را حتما زمانی انجام دهید که این فرد وسط جمله اش نباشد. این موضوع خیلی مهم است و می تواند تاثیر بسیار زیادی بر کیفیت کار شما داشته باشد. به عنوان مثال در صورتی که شما به ناگاه به یادتان می افتد که باید به یکی از دوستانتان پیامی می دادید اگر فکر می کنید وسط جمله این فرد قرار گرفته اید؛ به جای این که وسط جمله اش او را قطع کنید و به او بگویید که می خواهید به یکی از دوستانتان پیام دهید، بهتر است که این کار را زمانی انجام دهید که بخشی از حرف او تمام شده است به عنوان مثال می توانید این کار را زمانی انجام دهید که جمله ای که در حال گفتن آن است به اتمام رسیده است. در این صورت است که می توانید مخاطب خوبی باشید!

7. صبور باشید

 

صبور بودن یکی از مهم ترین و کلیدی ترین ویژگی هایی است که شما باید به هنگامی که به فردی گوش می دهید داشته باشید. تحقیقات نشان داده است یکی از بهترین و مهم ترین ویژگی هایی که در افرادی که به خوبی گوش می دهند می تواند وجود داشته باشد که باعث شود افرادی که با آن ها صحبت می کنند به راحتی به آن ها اعتماد کنند و از صحبت کردن با آن ها پشیمان نشوند این است که این افراد افرادی صبور باشند. در بسیاری از موارد فردی که قرار است با شما صحبت کند باید حرف هایی را بزند که برای این که مفهوم را به شما برساند نیاز به این دارد که برای شما مقدمه بگوید. بنابراین شما برای این که بتوانید حرف ها را به خوبی درک کنید در ابتدا باید حتما برای مدت طولانی این مقدمه را به خوبی بشنوید تا بعد از آن بتوانید بر این اساس درک کنید که این فرد چه گفت. اگر به اندازه کافی صبوری در کار نداشته باشید نمی توانید انتظار داشته باشید که مقدمه ای که گفته شده را به خوبی درک کنید و بنابراین نمی توانید تبدیل به یک مستمع خوب شوید.  

8. بشنوید برای این که درک کنید!

 

یکی دیگر از نکته هایی که باید به آن توجه داشته باشید این است که باید بشنوید برای این که درک کنید! در حقیقت اگر هدف شما از شنیدن صرفا این باشد که وظیفه ای انجام بدهید نمی توانید آن طور که باید و شاید به جایگاهی که یک مستمع می تواند داشته باشد برسید. این در صورتی است که اگر هدف شما حقیقتا این باشد که حرف هایی را که فردی که با شما سخن می گوید بشنوید می توانید انتظار داشته باشید که شانستان برای این که در این کار موفق شوید و همچنین فرد مورد نظر را نیز به بیان مطالب بیشتر تشویق کنید بیشتر می شود. در صورتی که فردی با شما حرف می زند و قرار است مطالبی را به شما بگوید احساس کند که شما صرفا می خواهید وظیفه ای انجام دهید و به جای این که به حرف های او واقعا و با درک گوش بدهید صرفا می خواهید برای مدتی به اجبار و بدون این که توجهی به آن ها داشته باشید برای مدتی به پای حرف هایش بنشینید؛ به سرعت از حرف زدن با شما سرد می شود و به احتمال زیاد دیگر شما موفق نخواهید بود تا در تعریفی که از مستمع خوب می شود قرار بگیرید!

9. در صورتی که بخشی از حرف های طرف مقابل را نفهمیدید بپرسید!

 

از قدیم گفته اند که ندانستن عیب نیست بلکه نپرسیدن عیب است! در صورتی که شما بخشی از حرف هایی را که این فرد با شما می زند ندانید به هیچ عنوان عیبی ندارد. چیزی که برای شما عیب دارد این است که نپرسید! وقتی که شما سوال می کنید در حقیقت یکی از مهم ترین و کلیدی ترین ویژگی های افرادی را بدست می آورید که "مستمع فعال" هستند. به عبارت دیگر در صورتی که شما در کنار حرف هایی که از دیگران می شنوید، سعی کنید تا از آن ها سوالاتی هم بپرسید هم خودتان به موضوع بیشتر پی می برید و هم این که این احساس را در این افراد هم ایجاد می کنید که شما واقعا به موضوع مورد نظر علاقه مند هستید و موضوع را دنبال می کنید. تحقیقات نشان داده است افرادی که درباره موضوعاتی که درباره شان برای آن ها صحبت می شود از افرادی که صحبت می کنند سوال می کنند افرادی هستند که این احساس را در دیگران ایجاد می کنند که مستمعان خوبی هستند و بنابراین آن ها با انگیزه و علاقه بیشتری به این کار ادامه می دهند.

10. سعی کنید تا حتی اگر حرف فردی که در حال صحبت کردن می باشد را فهمیدید نیز به گونه ای از او سوالاتی بکنید تا او احساس کند که شما در جریان کار هستید!

 

یکی دیگر از نکته های مهمی که شما باید به آن توجه داشته باشید این است که حتی در صورتی که فکر می کنید که تمام حرف هایی را که با شما می زند درک می کنید، بهتر است هر از چند گاهی برای این که به او نشان دهید که حرف هایش را درک می کنید سوالاتی از او بپرسید. این کار می تواند به شما کمک کند تا شانس بیشتری برای موفقیت در تبدیل شدن به یک مخاطب فعال و یا به عبارت دیگر به فردی که به صورت فعلانه ای گوش می دهد داشته باشد. شما باید سعی کنید تا حرف هایی را که این فرد می زند به خوبی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید و در صورتی که فکر می کنید که بخشی از حرف هایش برایتان مبهم است از او بپرسید و حتی در صورتی که فکر می کنید تمام حرف هایش را درک کرده اید هم بد نیست برای این که به او نشان دهید که حرف هایش را درک می کنید سوالاتی از او بکنید.

11. با احساس همزادپنداری گوش کنید

 

بر اساس تحقیقاتی که دانشمندان در زمینه گوش دادن فعال در دانشگاه های معتبر جهان انجام داده اند می توان گفت که یکی از بهترین و مهم ترین پارامترهایی که می تواند باعث شود که افرادی که به حرف های دیگران گوش می دهند تبدیل به "مستمعین فعال" شوند و به عبارت دیگر این عمل "گوش کردن" آن ها تبدیل به عمل "گوش کردن فعال" شود این است که این افراد در حالی که گوش می کنند به افرادی که دارند صحبت می کنند نشان دهند که با آن ها احساس همزادپنداری می کنند. این داشتن احساس همزادپنداری و ایجاد کردن آن در افرادی که دارند با شما صحبت می کنند و قرار است شما به آن ها گوش دهید می تواند باعث شود که شما از فرآیند گوش دادن یکی از بهترین نتیجه ها را بگیرید و در نهایت این کار می تواند به شما کمک کند تا تبدیل به یک مخاطب فعال شوید. دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که انجام دادن این کار می تواند حتی در مخاطبین نیز اثر بسیار خوبی را ایجاد کند و می تواند باعث شود که این افراد برای ادامه دادن انگیزه های بهتر و بیشتری داشته باشند.

12. با علاقه گوش کنید

 

روشی که شما به افرادی که صحبت می کنند گوش می کنید می تواند تاثیر زیادی بر روی کیفیت گوش کردن شما و این که چه تاثیری بپذیرید داشته باشد. به عنوان مثال فرض کنید که شما به یک درسی علاقه ندارید. مثلا سر کلاس ریاضی نشسته اید و معلم در حال درس دادن است در صورتی که شما احساس می کنید نسبت به این درس به هیچ عنوان علاقه ای ندارید. در چنین شرایطی شما احساس می کنید که بازدهیتان از حرف هایی که معلم می زند کمتر شده است. علت اصلی این موضوع این است که در چنین شرایطی شما به دلیل این که نسبت به موضوع علاقه نداشته اید "با علاقه" گوش نداده اید و همین موضوع می تواند باعث شود که ناخودآگاه و حتی در بسیاری از موارد خودآگاه، میزان انگیزه ای که دارید کاهش پیدا کند. از این رو یکی از مهم ترین پیشنهاداتی که به افرادی که می خواهند به عنوان مستمعین "خوب" شناخته شوند می کنند این است که همیشه با علاقه گوش کنند و این علاقه خودشان را در گوش کردن همیشه با خودشان داشته باشند. با علاقه گوش کردن به میزان زیادی میزان بازدهی شما را در گوش کردن بالا می برد.

13. سعی کنید حتی در صورتی که به حرف هایی که زده می شود علاقه ای ندارید، به افرادی که به شما سخن می گویند نشان دهید که به حرف هایشان علاقه دارید!

 

در بسیاری از موارد ممکن است شما نسبت به حرف هایی که زده می شود علاقه ای نداشته باشید. به عنوان مثال همین کلاس ریاضی را درنظر بگیرید. ممکن است شما به حرف های که در این کلاس گفته می شود هیچ علاقه ای نداشته باشید و یا حتی ممکن است شما احساس کنید که خیلی سخت است که به این حرف ها گوش کنید. در زندگی نیز ممکن است در بسیاری از موارد مجبور شوید که به حرف های فردی گوش کنید که به سخنانش علاقه ای ندارید. حتی ممکن است مجبور شوید که به حرف های فردی گوش کنید که او را دوست دارید ولی به موضوعی که قرار است بر سر آن با او صحبت کنید علاقه ای ندارید. در چنین مواردی، شما باید سعی کنید تا کاری کنید که آن ها متوجه چنین بی علاقگی از جانب شما نشوند. به عبارت دیگر باید به این نکته توجه داشته باشید که باید به هر شکلی که شده به آن ها نشان دهید که نسبت به کاری که می کنید (یعنی گوش دادن به آن ها) علاقه دارید. این نکته بسیار مهمی است.

14. به هر ترتیبی که شده است اصطلاح "مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد" را اجرا کنید!

 

از دیگر نکته های مهمی که شما برای این که تبدیل به یک مخاطب خوب و فردی شوید که به خوبی گوش می دهد این است که همیشه به این اصطلاح قدیمی توجه کنید که مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد. این نکته خیلی مهم است و شما برای این که به آن توجه کنید باید حتما کاری بکنید که افرادی که با شما صحبت می کنند بعد از مدتی با برخوردی که شما به هنگام گوش دادن از آن ها می کنید باورشان بشود که شما آن ها را دوست دارید و دوست دارید تا به حرف هایشان توجه کنید. به عبارت دیگر شما باید تمام تلاشتان را بکنید تا این ذوق و شوق را در این افراد ایجاد کنید که به حرف هایی که می زنند ادامه دهند. این کار می تواند به شما اکمک کند تا شانس پیروزی بیشتری برای تبدیل شدن به یک فردی که به شکل فعالانه گوش می دهد داشته باشید و در عین حال بتوانید به اصطلاح معروف "مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد" بیشتر توجه کنید.

15. برای این که به فردی که با شما سخن می گوید نشان دهید که به شکل فعالانه به او گوش می کنید، در برخی از موارد برخی از جمله هایی را که می گوید تکرار کنید

یکی دیگر از نکته هایی که شما باید برای این که تبدیل به یک مخاطب خوب شوید به آن توجه کنید این است که سعی کنید تا حتما در برخی از موارد حرف هایی را که می زند تکرار کنید. تحقیقات نشان داده است که این روش می تواند منجر به نتیجه های بسیار خوبی شود و حتی می تواند منجر به این شود که شما بتوانید میزان انگیزه زیادی را در این افراد ایجاد کنید؛ انگیزه ای که می تواند باعث شود تا آن ها با انرژی و حرارت بیشتری با شما صحبت کنند و حتی تمرکز آن ها نیز بیشتر می شود. به عنوان مثال می توانید در برخی از موارد برخی از جمله هایی را که آن ها می گویند تکرار کنید مثلا وقتی که می گوید : "و بنابراین سرعت این جسم کندتر می شود" شما می توانید بعد از ادای این کلمه خودتان یک بار دیگر به صورت زمزمه عبارت "کندتر می شود" را تکرار کنید.

16. در برخی از موارد همراه با او جمله را تمام کنید!

 یکی دیگر از کارهایی که شما در این زمینه می توانید انجام دهید این است که همراه با فردی که با شما سخن می گوید جمله اش را تمام کنید. این کار باعث می شود که این فرد احساس می کند که شما در حال همراهی کردن با او هستید و بنابراین در این حالت می توانید انتظار داشته باشید که شما برای این که تبدیل به یک فردی شوید که به عنوان یک مخاطب فعال شناخته می شود، شانس بالاتری داشته باشید. به عنوان مثال در صورتی که می دانید پایان این جمله چه است می توانید همزمان با این که این فرد در حال به پایان رساندن جمله اش است شما نیز جمله را به پایان ببرید. مثلا در همان مثال بالا وقتی که این فرد در حال گفتن این جمله "کندتر می شود" است؛ شما می توانید (اگر می دانید که قرار است چنین جمله ای گفته شود) اندکی قبل از این که این فرد کلمه می شود را بکار می برد شروع کنید و خودتان کلمه می شود را بگویید به شکلی که در نهایت هر دوی شما با هم این کلمه را ادا کنید.

17. همزمان با گوش بدنتان با قلبتان هم گوش کنید

 

یکی دیگر از نکته های مهمی که برای این که تبدیل به یک مخاطب و مستمع خوب شوید باید به آن توجه داشته باشید این است که باید سعی کنید تا علاوه بر این که با گوش بدنتان گوش می کنید از گوش قلبتان هم استفاده کنید. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند به شما کمک کند تا شانس بیشتری برای موفقیت داشته باشید. دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که اگر شما سعی کنید تا علاوه بر این که با گوش هایتان به حرف هایی که می زنند گوش کنید با قلب هایتان نیز حرف هایی را که می زنند درک کنید می توانید انتظار داشته باشید که احتمال تبدیل شدن شما به مخاطبین فعال بیشتر شود. دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که گوش کردن وقتی که با قلب باشد منجر به این می شود که شما بتوانید سیستم های حسی و احساسی افرادی که با شما صحبت می کنند را تحریک کنید و به این شکل می توانید انتظار داشته باشید که شانستان برای این که آن ها انگیزه بیشتری برای صحبت کردن با شما داشته باشند نیز بیشتر شود.

18. در مواردی که فکر می کنید لازم است؛ خودتان حرف های گوینده را تکمیل کنید!

 

در صورتی که فکر می کنید می توانید و این کار شدنی است، می توانید حرف هایی را که گوینده به شما می زند تکمیل کنید. تحقیقات نشان داده است که افرادی که این کار را انجام می دهند نسبت به افرادی که این کار را نمی کنند شانس بیشتری دارند تا تبدیل به مستمعینی فعال شوند. به عبارت دیگر گوش دادن فعال شما مدیون این است که افرادی باشید که در برخی از موارد جمله هایی را که آن ها می گویند تکمیل کنید. به عنوان مثال در صورتی که جمله ای به شما گفته می شود که پایان آن به این شکل است که "کندتر می شود" اگر شما در نهایت این جمله را می دانید، بهترین کار این است که خودتان قبل از این که گوینده جمله اش را تکمیل کند شما خودتان این جمله را تکمیل کنید. در صورتی که این کار را انجام دهید در حقیقت به گوینده می فهمانید که حرف هایی که می زند را به خوبی درک کرده اید و همین موضوع می تواند قدم بسیار مهمی در تبدیل شدن شما به یک مخاطب فعال باشد.

19. به هنگامی که در حال گوش کردن هستید، درباره این که بعد از آن قرار است چه چیزی بگویید فکر نکنید!

 

بسیاری از افراد هستند که فکر می کنند بعد از این که حرف های طرف مقابل تمام شد قرار است چه بگویند. این در صورتی است که اگر شما وقت خودتان را صرف انجام این کار کنید احتمال این که تمرکزتان برای گوش دادن کم شود را پایین آورده اید. به عبارت دیگر شما برای این که بتوانید به حرف هایی که دیگران به شما می زنند به خوبی گوش دهید و از حرف هایشان برداشت های لازم را بکنید باید تمام مدت حواستان صرفا به چیزهایی باشد که آن ها قرار است بگویند. در بسیاری از موارد پیش آمده است که برخی از افراد بدون این که توجهی به حرف هایی که طرف مقابل در حال گفتنشان بوده است بکنند به این فکر می کردند که خودشان قرار است چه بگویند و این موضوع می تواند یکی از بزرگترین دشمنان شما در کار باشد به این دلیل که در این حالت شما نه موفق می شوید که حرف هایی که قرار است به دیگران بزنید را به خوبی در ذهنتان مرور کنید (چون بخشی از تمرکزتان به حرف هایی است که آن ها دارند می زنند) و نه این که موفق می شوید تا حرف هایی را که آن ها می زنند درک کنید (چون بخشی از تمرکزتان به حرف هایی است که قرار است به آن ها بزنید!) بنابراین برای این که تبدیل به یک مستمع فعال و خوب شوید بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که سعی کنید تا در آن لحظه ای که دیگران حرف می زنند صرفا به حرف های آن ها گوش کنید و بس!

20. اگر در شرایطی هستید که نمی توانید گوش کنید زمانی دیگر را برای این کار انتخاب کنید!

 

اگر در شرایطی قرار دارید که نمی توانید به حرف هایی که آن ها می زنند گوش کنید بهتر است زمان دیگری را برای انجام این کار انتخاب کنید. بنابراین بسیار مودبانه می توانید به آن ها بگویید که اکنون برای این کار زمان ندارید و بهتر است که زمان دیگری را برای این کار انتخاب کنند. این کار خیلی بهتر از آن است که شما با آن ها صحبت کنید بدون این که به آن ها توجهی بکنید. تحقیقات نشان داده است که انجام این کار می تواند همچنین باعث شود که آن ها نیز برای شما و کاری که می کنید احترام بیشتری قایل شوند و همین کار باعث می شود که شما بتوانید شانستان را برای انجام دادن عمل "گوش دادن فعال" در آینده افزایش دهید و فرصت بعدی که به آن ها گوش می دهید تبدیل به یک مخاطب فعال شده باشید.

 

[ سه شنبه 25 آبان 1400 ] [ 16:2 ] [ شکوهی ]

چشمان ما انسان ها یکی از باارزش ترین دارایی های ما می باشند. در حقیقت با استفاده از همین چشمان است که ما می توانیم اشیایی را که در نزدیکی ما وجود دارد ببینیم. این چشم ماست که دیدن را ممکن می کند. وقتی که نور به جسمی برخورد می کند نسبت به آن انعکاس پیدا می کند و این انعکاس آن به چشم ما می رسد و باعث می شود که ما بتوانیم آن را ببینیم. آیا تا کنون دنیایی را که می شناسیم بدون چشم تصور کرده اید؟ ممکن است در صورتی که چشم نداشته باشیم بتوانیم کمی احساس افرادی را که به صورت مادرزادی کور به دنیا آمده اند درک کنیم و به این فکر کنیم که آن ها چقدر دوست دارند تا چشم داشته باشند تا بتوانند دنیایی را که صرفا مجبور هستند تا از طریق احساسات دیگری مانند حس لامسه و یا احساس بویای و چشایی و شنوایی بشناسند با استفاده از چشم درک کنند.

همچنین از دیرباز گفته اند که چشمان انسان ها در حقیقت دریچه ای برای قلب های آن ها می باشند. به عبارت دیگر با این چشم هاست که ما می توانیم به دیگران احساسات خودمان را نشان دهیم. مثلا وقتی که غمگین هستیم حالت نگاه کردن ما به دیگران نسبت به زمانی که شاد هستیم خیلی متفاوت است. همچنین در بسیاری از متونی که مربوط به ادبیات کهن در کشور ایران و کشورهای دیگر هستند می توان به خوبی اثری را که نگاه کردن و چشمان بر مخاطبینی که در کنار ما ایستاده اند و به ما نگاه می کنند را مشاهده کرد. حتی در بسیاری از موارد می توان گفت برخی از نگاه ها به اندازه صدها و ای بسا هزاران کلمه ارزش دارند! بعضی حرف ها هم گفتنی نیستند و ما تنها می توانیم آن ها را از طریق نگاهمان به دیگران انتقال دهیم! بنابراین درباره اهمیت چشمان ما و این که چه نیرویی دارند نیازی به توضیح دادن نداریم.

اما چشم ها را می توان از زاویه علمی نیز بررسی کرد! چشمان ما انسان ها از نظر علمی ابزاری هستند که به ما کمک می کنند تا دنیا را به خوبی حس و احساس کنیم. به عنوان مثال وقتی که به اجسام در محیطی که نور وجود دارد نگاه می کنیم می توانیم تشخیص دهیم که این اجسام دارای چه شکلی هستند و علت آن هم بازتاب نوری است که به آن ها رسیده و چشم ما آن را دیده است. این در صورتی است که به هنگامی که محیط اطرافمان تاریک باشد به هیچ عنوان نمی توانیم چیزی را ببینیم به این دلیل که در این محیط نوری وجود ندارد که آن را تشخیص دهیم و بنابراین پروسه یا فرآیند دیدن که به دلیل بازتاب نور از اجسام مختلف اتفاق می افتد در این حالت برای ما بی معنی خواهد بود.

 

اما علاوه بر تمام مطالبی که در بالا ذکر گردید باید به این نکته نیز توجه داشته باشید که خود کره چشم ما انسان ها ساختمان بسیار پیچیده ای دارد که به ما کمک می کند تا تصاویر را مشخص کنیم. در حقیقت کره چشم ما دارای بخش های مختلف و متنوعی است که مانند یک سیستم بسیار پیچیده با هم کار می کنند و به ما کمک می کنند تا تمام اشیایی را که در کنار ما وجود دارد به خوبی ببینیم. تحقیقات نشان داده است که چشم یکی از پیچیده ترین بخش های بدن انسان ها می باشد که از میلیون ها سلول تشکیل شده است و شما برای این که ببینید باید این سیستم پیچیده در بدنتان کاملا خوب کار کند.

همان طور که می دانید چشمان انسان ها همان طور که دارای انواع مختلفی می باشند دارای رنگ های مختلفی نیز می باشند. آیا تا کنون از خودتان سوال کرده اید که چرا برخی از افراد دارای چشمانی به رنگ قهوه ای هستند در صورتی که رنگ چشمان برخی از افراد آبی است؟ آیا دوست دارید بدانید که میان افرادی که دارای چشمانی به رنگ قهوه ای هستند و افرادی که چشمانی به رنگ آبی دارند چه تفاوت هایی وجود دارد؟ آیا دوست دارید بدانید که این تفاوت ها چه اثراتی را می توانند بر روی چگونگی دیدن این افراد داشته باشند؟ حقیقت این است که با این که بسیاری از افراد ممکن است فکر کنند که رنگ چشمان شما هیچ تاثیری بر روی عملکرد آن ها ندارند ولی در واقع رنگ چشمان شما می توانند بر روی عملکرد چشمان هم اثر داشته باشند و حتی ممکن است باعث شوند که میزان سلامتی چشمان افرادی که دارای رنگ های چشمان متفاوتی هستند متفاوت باشد! همچنین بر اساس تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته است، رنگ چشم می تواند نشان دهنده بسیاری از پارامترهای دیگر در چشم شما نیز باشد. همچنین افرادی هستند که یکی از چشمانشان به یک رنگ و چشم دیگرشان به یک رنگ دیگر است که نشان دهنده این است که این افراد یکی از چشمانشان دارای یک عملکرد متفاوت نسبت به چشم دیگر می باشد (از بسیاری از جنبه ها). البته اطلاعات و علمی که انسان ها درباره رنگ چشمان و به طور کلی چشم دارند هنوز هم کامل نیست و مانند بسیاری از علوم دیگر راه زیادی لازم است تا ما به نتیجه مطلوب در این رابطه برسیم ولی با این وجود بشر توانسته است تا حدود بسیار زیادی به سوالاتی که در بالا پرسیده شد پاسخ دهد و بنابراین  در صورتی که شما هم می خواهید به این سوالات پاسخ دهید ادامه مطالب را بخوانید به این دلیل که به در ادامه این پست می خواهیم درباره رنگ چشمان انسان ها حقیقت هایی را ارایه کنیم.

رنگ چشم به چه عاملی بستگی دارد؟

 

اولین سوالی که در این زمینه ممکن است به ذهن شما خطور کند این است که اصلا رنگ چشم ما انسان ها به چه عاملی بستگی دارد؟ به عبارت دیگر چه عاملی باعث می شود که ما انسان ها دارای رنگ چشم متفاوت از همی باشیم؟ آیا این عامل در درون چشم وجود دارد و یا عاملی دیگری است؟

در پاسخ به این سوال باید گفت که رنگ چشمان ما انسان ها بستگی به عاملی به نام "ملانین" (Melanin) دارد. در حقیقت نوعی که این ماده در چشمان ما انسان ها توزیع شده است می تواند تعیین کننده رنگ چشمان ما باشد. اگر چشم ما قهوه ای است نسبت به زمانی که چشممان به رنگ دیگری است همه این ها مربوط به میزان ملانینی است که در چشمان ما وجود دارد. برای این که رنگ چشمان ما به رنگ مخصوصی دربیاید سه عامل مهم می توانند تاثیرگذار باشند که هر سه عامل مربوط به ملانین می باشند:

عامل اول: نوع ملانینی که در چشم وجود دارد:

در صورتی که نوع ملانینی که در چشم وجود دارد از نوعی باشد که چشم های به رنگ قهوه ای از آن تشکیل شوند می توان این گونه نتیجه گیری کرد که چشمان ما به رنگ قهوه ای در می آیند. این در صورتی است که اگر نوع ملاینینی که در بدن وجود دارد به گونه ای باشد که چشمان آبی در ایجاد شود؛ چشمان آبی ایجاد می شود. البته اشتباه نکنید؛ این عامل تنها عامل تعیین کننده برای رنگ چشمان شما نیست و عوامل دیگری نیز وجود دارد.

عامل دوم: مقدار ملانینی که در چشم وجود دارد:

علاوه بر عامل اولی که درباره آن گفته شد، عامل مقدار ملانینی که در چشم وجود دارد نیز می تواند عامل موثری باشد. به عنوان مثال می توان گفت که میزان ملانین تعیین کننده این است که آیا رنگ چشمان فردی آبی باشد و یا قهوه ای. حتی می توان این گونه نتیجه گیری کرد که میزان ملانین در افرادی که دارای چشمانی قهوه ای هستند نسبت به این میزان برای افرادی که دارای چشمانی آبی هستند خیلی بیشتر است! به عبارت دیگر هرچقدر که میزان ملانین برای افراد بیشتر باشد می توان این گونه نتیجه گیری کرد که رنگ چشم آن ها بیشتر به رنگ قهوه ای متمایل می شود. از این رو باید عامل میزان ملانین را نیز به عنوان عامل مهمی برای تعیین کردن این که رنگ چشمان این افراد به چه رنگی باشد درنظر گرفت.

عامل سوم: توزیع ملانین

توزیع ملانین در چشم نیز می تواند عامل دیگری برای تعیین کردن نوع رنگی باشد که چشمان ما انسان ها دارد. تحقیقات نشان داده است که این که ملانین در چشمان انسان ها چگونه توزیع داشته باشد می تواند عامل مهمی باشد برای این که ما متوجه شویم که رنگ چشمانمان قرار است به چه صورتی باشد.

چرا نوزادان با چشمانی آبی به دنیا می آیند؟

 

در قسمت قبل درباره عواملی که می توانند بر روی رنگ چشمان ما تاثیر داشته باشند توضیح دادیم و مشخص کردیم که ملانین مهم ترین عاملی است که وجود و یا عدم وجود آن و همچنین نوعی که از آن در چشم وجود دارد و همچنین میزان آن می تواند تاثیرات اصلی و اساسی در این که شما چشمتان چه رنگی باشد داشته باشد. همچنین در این قسمت بررسی کردیم که افرادی که دارای چشمانی آبی هستند نسبت به آن هایی که دارای چشمانی به رنگ قهوه ای هستند میزان ملانین چشم کمتری دارند. در این قسمت یک موضوع دیگر را مورد بررسی قرار می دهیم که مربوط به نوزادان می باشد. در حقیقت می خواهیم بررسی کنیم که چرا نوزادان با چشمانی آبی به دنیا می آیند؟ آیا تا کنون متوجه رنگ چشمانی که نوزادان به هنگام به دنیا آمدن دارند شده اید؟ آیا توجه کرده اید که اکثر این نوزادان دارای چشمانی به رنگ آبی هستند؟ در این بخش می خواهیم به این سوال پاسخ دهیم که چرا نوزادان دارای رنگ چشمی به رنگ آبی می باشند در صورتی که بسیاری از آن ها وقتی که بزرگ می شوند رنگ چشمانشان تغییر می کند (چون تعداد افرادی که دارای چشمانی به رنگ آبی می باشند خیلی کم است و بنابراین می توان این گونه نتیجه گرفت که اکثر آن ها وقتی که بزرگ می شوند رنگ چشمانشان تغییر می کند)

با توجه به مطالبی که در بخش قبلی ارایه شد پاسخ دادن به این پرسش باید بسیار آسان باشد: همان طور که بیان شد مهم ترین دلیلی که می تواند بر روی رنگ چشمان نوزادان اثر داشته باشد همان عامل ملانین است و بنابراین می توان این گونه نتیجه گیری کرد که وقتی آن ها به دنیا می آید میزان ملانین چشمانشان کم است و وقتی که بزرگ می شوند این میزان نیز در آن ها بیشتر می شود. در صورتی که شما نیز چنین حدسی زده اید حدستان کاملا درست بوده است و باید بدانید که تحقیقات و پژوهش های علمی هم که در این رابطه انجام گرفته این حدس را ثابت می کند. در حقیقت ما می دانیم که اکثر کودکان با میزان ملانین کمی در بدن به دنیا می آیند و وقتی که رشد می کنند میزان ملانین بدنشان هم همزمان با خودشان رشد می کند و معمولا از هنگام تولد تا سه سالگی این میزان ملانین در آن ها به میزانی که به طور کامل تعیین کننده رنگ چشمانشان باشد می رسد و بنابراین معمولا از سن سه سالگی دیگر به رنگ چشم اصلیشان می رسند. البته ناگفته نماند از هنگام تولد تا قبل از سه سالگی ممکن است آن ها چشمانی به رنگ آبی داشته باشند و یا ممکن است در یک دوره زمانی کوتاه رنگ چشمانشان تغییر کند و دوباره بعد از سه سالگی به رنگ اصلی درآید که در نهایت می توان این گونه نتیجه گیری کرد که ملانین بدن انسان ها تا سه سالگی به میزان لازم می رسد و باعث می شود که رنگ چشمان کودک به رنگی درآید که دیگر تا آخر عمرش همان رنگ را خواهد داشت. البته یک نکته مهم در این رابطه وجود دارد و آن هم این است که بر خلاف تصور بسیاری از افراد که فکر می کنند می شود رنگ چشمان کودکان را از طریق رنگ چشمان والدینشان تعیین کرد به هیچ عنوان نمی توان چنین نتیجه گیری را برای رنگ چشم فردی که تازه به دنیا آمده است نمود! این یکی از افسانه های قدیمی است که فکر می کردند پدر و مادری که دارای یک نوع رنگ چشم هستند باید الزاما فرزندی داشته باشند که او هم دارای این رنگ چشم باشد. چنین افسانه ای دیگر مردود شده است. تحقیقات دانشمندان نشان داده است که تعیین کردن این که فردی دارای چه نوع رنگ چشمی باشد کاری بسیار دشوار و یا حتی در برخی از موارد غیر ممکن است به این دلیل که وقتی کودکی به دنیا می آید رنگ چشمان او به عوامل بسیاری ارتباط دارد که در بسیاری از موارد نمی توان این عوامل را مشخص کرد. دانشمندانی که در اوایل علم ژنتیک به بررسی کردن ساختار DNA  انسان ها می پرداختند به این نتیجه رسیده بودند که رنگ چشم انسان ها تابع تنها یک ژن است و در حقیقت یکی از نردبان های ژنتیکی است که تعیین کننده این است که شما چشمانی به رنگ آبی و یا قهوه ای و یا هر رنگ دیگری داشته باشید. این در صورتی است که امروزه می دانیم که چنین چیزی وجود ندارد و رنگ چشم انسان ها به عوامل مختلف دیگری نیز وابسته است. به عبارت دیگر ژن شناسان امروزی به این نتیجه رسیده اند که برای این که رنگ چشمان ما انسان ها تعیین شود احتیاج به 16 ژن است (به جای یک ژنی که در گذشته فکر می کردند برای تعیین رنگ چشم مورد نیاز است!) و بنابراین 16 ژن هستند که می توانند تعیین کننده این باشند که چشمان ما چه رنگی داشته باشد. همچنین به هیچ عنوان نمی توان گفت که وقتی پدر نوزادی که تازه به دنیا آمده است دارای چشمانی به رنگ آبیست و مادر او نیز دارای چشمانی به رنگ آبیست خود این نوزاد نیز دارای چشمانی به همین رنگ است! حتی از رنگ چشمان پدربزرگ ها و مادربزرگ های این نوزاد نیز نمی توان به هیچ عنوان چنین نتیجه گیری کرد. به عنوان مثال در صورتی که تمام پدربزرگ ها و مادربزرگ های این نوزاد دارای چشمانی آبی باشند و حتی پدر و مادر این نوزاد نیز دارای چشمانی آبی باشد بازهم نمی توان گفت که این نوزاد دارای چشمانی آبی است و ممکن است چشمان این نوزاد به رنگ دیگری باشد! بنابراین می توان این گونه تشخیص داد که رنگ چشمان نوزاد می تواند به عوامل مختلفی بستگی داشته باشد و به هیچ عنوان به صورت وراثتی از پدر و مادر و یا حتی از پدربزرگ و مادربزرگ به فرزند انتقال پیدا نمی کند!

رنگ چشمان انسان های اولیه چه رنگی بوده است؟

 

تعداد افرادی که در دنیا دارای چشمانی به رنگ آبی و سبز و رنگ های دیگر هستند نسبت به افرادی که چشم هایشان رنگ قهوه ای دارد خیلی کم می باشند. به عبارت دیگر اکثر انسان های که در کره زمین زندگی می کنند انسان هایی هستند که دارای چشمانی با رنگ قهوه ای می باشند. تحقیقاتی که دانشمندان در این زمینه انجام داده اند به این نتیجه رسیده است که علت این موضوع این است که روزگاری در کره زمین تمام انسان ها دارای رنگ چشم قهوه ای بوده اند! به عبارت دیگر تقریبا چیزی حدود 10000 سال پیش هیچ انسانی که دارای رنگ چشمی به غیر از رنگ قهوه ای باشد در کره زمین یافت نمی شده است و تمام انسان ها دارای رنگ چشم قهوه ای بوده اند. دانشمندانی که در این زمینه تحقیق می کنند بر این باورند که علت اصلی این که چشمانی که به رنگ قهوه ای هستند از تمام رنگ های دیگر بیشتر هستند نیز به همین دلیل است. تحقیقات نشان داده است که افرادی که دارای رنگ چشم آبی و رنگ های دیگر هستند همگی دارای جدی مشترک می باشند که مدت ها پیش زندگی می کرده است و رنگ چشمش تغییر یافته است در صورتی که تمام اجداد انسان ها چشمانی به رنگ قهوه ای دارند.

توزیع افراد با رنگ های چشم های مختلف در مناطق مختلف به چه صورت است؟

 

البته با این که تعداد افرادی که دارای رنگ چشم قهوه ای هستند نسبت به افرادی که چشمانی به رنگ های دیگر دارند بیشتر است؛ ولی با این وجود باید این نکته را نیز درنظر داشته باشید که تعداد افرادی که دارای رنگ های مختلف چشم هستند در مکان های مختلف نیز متفاوت می باشند. به عبارت دیگر ممکن است در ناحیه ای افرادی که دارای رنگ چشم آبی هستند نسبت به ناحیه ای دیگر بیشتر باشند و یا این که ممکن است در برخی از مناطق افرادی که دارای رنگ چشم قهوه ای هستند نسبت به افرادی که دارای رنگ چشم متفاوت هستند بیشتر باشند. بنابراین بر اساس تحقیقاتی که دانشمندان انجام داده اند نوع رنگ چشمی که افراد مختلف دارند می تواند تابعی از مکانی باشد که در آن زندگی می کنند. به عنوان مثال بر اساس داده های آماری که در این زمینه بدست آمده است می توان این گونه نتیجه گیری کرد که افرادی که در کشورهای آسیایی و یا کشورهای آفریقایی زندگی می کنند نسبت به افرادی که در اروپا و آمریکا زندگی می کنند در مجموع از درصد بالاتری از افراد چشم قهوه ای تشکیل شده اند. بنابراین بر اساس آمارهایی که مربوط به این بخش از جهان است می توان این گونه نتیجه گیری کرد که درصد تعداد افراد با چشمان قهوه ای رنگ در این نواحی نسبت به افراد با چشمان آبی رنگ خیلی بیشتر است. این در صورتی است که نسبت افرادی با چشمان آبی رنگ در نواحی مانند اروپا و آمریکا خیلی بیشتر است. یکی از مهم ترین مزیت هایی که افرادی که در این قاره ها زندگی می کنند دارا می باشند این است که چشمان این افراد دارای میزان بالایی از ملانین می باشد (همان طور که اشاره شد این ماده وقتی که در چشمان فردی وجود داشته باشد منجر به قهوه ای شدن چشمانش می شود) و بنابراین می توان این گونه نتیجه گیری کرد که این ملانین بالا در چشمانشان باعث می شود که آن ها از بسیاری از خطراتی که ممکن است برای چشمانشان اتفاق بیفتد حفظ می شوند. به عنوان مثال وقتی که میزان ملانین در چشمان آن ها زیاد باشد از اشعه های بسیار قوی و سنگینی که حاصل از تشعشعات فرا بنفش (UV) آفتاب است مصون می مانند. این در صورتی است که افرادی که در کشورهای اروپایی و مخصوصا در کشورهای شمال اروپا هستند افرادی هستند که نسبت به این اشعه های حفاظت نمی شوند چون بسیاری از آن ها چشمانی آبی دارند و میزان ملانین چشمانشان کم است.

در کشورهایی مانند کشور آمریکا به این دلیل که افرادی که دارای رنگ چشمان مختلفی هستند در آنجا زندگی می کنند، نمی توان گفت که رنگ چشم غالب چه رنگی است. در حقیقت در کشور آمریکا افرادی که از تمام نقاط جهان و با تمام قومیت های دیگر به آن جا مهاجرت کرده اند زندگی می کنند و بنابراین نمی توان به طور دقیق تشخیص داد که آن ها دارای چه نژادی هستند که بتوان از آنجا رنگ چشمانشان را مشخص کرد. از این رو می توان این گونه نتیجه گیری کرد که آن ها می توانند دارای انواع و اقسام رنگ چشم باشند. ولی در این زمینه تحقیقات زیادی انجام شده است و آمارگیری های متعددی به عمل آمده است. یکی از آمارگیری های جامعی که در این زمینه انجام شده است مربوط به سال 2014 یعنی حدودا 7 سال پیش می شود. در این آمارگیری مشخص شد که به هیچ عنوان نمی توان گفت که در این کشور کدام رنگ چشم نسبت به رنگ های دیگر قالب است. به عنوان مثال نتیجه هایی که از این نظرسنجی به دست آمد نشان دهنده این شد:

-          45 درصد از افرادی که در کشور ایالات متحده آمریکا زندگی می کنند دارای چشمانی به رنگ قهوه ای هستند

-          27 درصد از افرادی که در کشور ایالات متحده آمریکا زندگی می کنند دارای چشمانی به رنگ آبی هستند

-          18 درصد از افرادی که در کشور ایالات متحده آمریکا زندگی می کنند دارای چشمانی به رنگ ترکیبی از قهوه ای و سبز هستند

-          9 درصد از افرادی که در کشور ایالات متحده آمریکا زندگی می کنند دارای چشمانی به رنگ سبز هستند

-          1 درصد از افرادی که در کشور ایالات متحده آمریکا زندگی می کنند دارای چشمانی به رنگ های دیگر (به غیر از رنگ هایی که نام برده شد) هستند

ممکن است پیش خودتان سوال کنید که منظور از این 1 درصد چه بود؟ ممکن است بگویید ما به خوبی چشمانی به رنگ هایی مانند رنگ قهوه ای، رنگ سبز، رنگ آبی و رنگ های ترکیبی از رنگ سبز و قهوه ای را درک می کنیم ولی مگر به غیر از این ها نیز رنگ دیگری وجود دارد؟

در پاسخ به این سوال باید گفت که بله چنین ترکیب رنگی نیز وجود دارد! در حقیقت در دنیا برخی از افراد هستند که به دلیل بیماری هایی که دارند (که البته بیماری هایی که منجر به این می شود که رنگ چشمان آن ها کمی متفاوت از چشمان دیگر باشد بیماری هایی بسیار نادر می باشند) رنگ چشمانشان با رنگ چشمان دیگران متفاوت است. به عبارت دیگر ممکن است این افراد دارای چشمانی به رنگ های دیگری مانند زرد باشند یا حتی ممکن است رنگ چشمان آن ها به رنگ صورتی درآید که البته همان طور که اشاره شد این ها نشان دهنده یک بیماری بسیار نادری است که ممکن است به آن دچار شده باشند.

البته باید به این نکته هم توجه کرد که در آماری که در قسمت بالا ارایه شد، برخی از افرادی که دارای چشمانی به رنگ خاکستری بودند نیز در دسته بندی چشمان به رنگ آبی قرار گرفته بودند. همچنین نتیجه های آماری که گرفته شد بسیار تقریبی بود و بسیاری از پارامترها و شاخص های آماری در آن لحاظ نشده بود و تنها برای این ارایه شد که یک نتیجه گیری کلی را برای شما مشخص کند.

از میان رنگ هایی که در این نظرسنجی به آن ها اشاره شد، دو رنگ سیاه و بنفش در این نظرسنجی ها قرار نگرفته بودند. علت اصلی برای این موضوع این بود که بر خلاف باوری که در انسان ها وجود دارد که فکر می کنند که این رنگ ها رنگ هایی هستند که به طور طبیعی در بدن انسان ها وجود دارند؛ این موضوع به هیچ عنوان درست نیست! به عبارت دیگر نمی توان هیچ انسانی را در کره زمین پیدا کرد که دارای چشمانی به رنگ سیاه باشد! همچنین هیچ انسانی در کره زمین پیدا نمی شود که چشمانی به رنگ بنفش داشته باشد! در حقیقت افرادی که چشمانی به رنگ سیاه دارند، همان افرادی هستند که چشمانشان به رنگ قهوه ای تیره است و افرادی هم که دارای چشمانی به رنگ بنفش هستند افرادی هستند که چشمانشان به رنگ آبی تیره است.

آیا چشمان با رنگ روشن تر آسیب پذیرتر است؟

 

نکته جالب دیگری که در زمینه افرادی که دارای چشمانی با رنگ روشن دارند اهمیت دارد و باید به آن اشاره کرد این است که این گونه افراد ممکن است دچار مشکلاتی از نظر رویارویی با پرتوهای نور شوند. به عبارت دیگر تحقیقات نشان داده است افرادی که دارای چشمانی هستند که رنگ آن ها روشن است توانایی کمتری به هنگام رویاروی شدن با نورهای شدید دارند. در حقیقت چشمان این افراد بیشتر آسیب می پذیرد. تحقیقات همچنین نشان داده است که این افراد وقتی که در محیط هایی قرار می گیرند که نور شدید در آنجا وجود دارد احتمال این که این نور به چشمانشان آسیب بزند خیلی بیشتر از افرادی است که دارای چشمانی هستند که رنگشان تیره تر است. علت این موضوع هم وجود میزان بالای ملانین در چشمان افرادی است که چشمانشان رنگ تیره دارد. افرادی که چشمانشان رنگ روشن دارد در چشمشان دارای میزان کمتری ملانین هستند و بنابراین احتمال این که دچار آسیب هایی از این قبیل شوند برای آن ها بسیار بیشتر از افرادی است که میزان ملانین چشمانشان بیشتر است. یکی از مهم ترین علت هایی که این افراد به هنگامی که در محیط هایی که میزان نور بسیار بالاست چشمان خودشان را به حالت نیمه بسته در می آورند نیز همین رنگ چشم آن هاست. یکی از توصیه هایی که به این افراد می شود این است که چشمانشان را با استفاده از عینک های مخصوص بپوشانند تا به این وسیله بتوانند چشمان را از خطرات امواج فرابنفش خورشیدی محافظت کنند.

و در نهایت اصلا مهم نیست که چشمان شما چه رنگی باشد چون این چیزی است که با آن به دنیا آمده اید و نمی توانید تغییرش دهید. فراموش نکنید که باید از چشمانتان که یکی از مهم ترین اعضای بدنتان است محافظت کنید!

 

 

[ یک شنبه 23 آبان 1400 ] [ 16:28 ] [ شکوهی ]

1. اول از همه به اندازه کافی به آن ها حق اختیار و انتخاب دهید!

 

یکی از بهترین کارهایی که شما می توانید برای این که شاگردان بهتری داشته باشید انجام دهید این است که به اندازه کافی به آن ها حق انتخاب و اختیار دهید. در این صورت می توانید انتظار داشته باشید که آن ها رشد بیشتری بکنند. به عبارت دیگر شما به عنوان معلمان آن ها باید سعی کنید تا به اندازه کافی برای آن ها این شرایط را فراهم کنید که خودشان فکر کنند و جای تصمیم گیری داشته باشند. شما باید این "اتاق فکر و تفسیر" را برای آن ها فراهم کنید تا بتوانند با توجه به دیدگاه هایی که خودشان دارند و با توجه به علمی که از شما بدست آورده اند خودشان درباره موضوعات مختلفی که قرار است با آن روبرو شوند تجزیه و تحلیل های مناسب را بکنند و بتوانند نتیجه گیری های لازم را انجام دهند. در غیر این صورت شما به جای این که توانایی خلاقیت را در آن ها تقویت کنید، آن ها را از نظر تفکر منطقی و درست ضعیف تر و ضعیف تر می کنید و در نتیجه به هیچ جایی نمی رسید!

در صورتی که دانش آموزان توانایی فکر کردن بیشتری را داشته باشند احتمال این که ایده های خلاقانه بیشتری بدهند افزایش پیدا می کند این درست مانند آن است که شما به جای این که به دانش آموزان ماهی بدهید به آن ها یاد بدهید که چگونه ماهی بگیرند. به عبارت دیگر به جای این که نتیجه گیری های انسان های دیگر را به آن ها بدهید به آن ها یاد بدهید که چگونه نتیجه گیری کنند و این موضوع می تواند برای آن ها خیلی مفید باشد.

2. به آن ها کمک کنید تا بهتر ببینند!

 

شما باید به دانش آموزانتان کمک کنید تا نسبت به گذشته دیدگاه بهتری نسبت به زندگی و نسبت به همه چیز داشته باشند. یکی از مهمترین کارهایی که انسان هایی که حقیقتا می خواهند به دیگران یاد بدهند باید انجام دهند این است که این توانایی را داشته باشند که به آن ها کمک کنند تا بهتر از دیگران ببینند. این موضوع خیلی مهم است و شما باید سعی کنید تا این چشم بینا را به آن ها بدهید تا آن ها بتوانند موقعیت های مختلفی را که در زمینه های مختلف برایشان ایجاد می شود به آسانی ببینند. آن ها باید این چشم بینا را داشته باشند که ببینند کاری که می خواهند انجام دهند به چه اندازه به آن ها سود می رساند و یا این که چه کارهایی می توانند انجام دهند برای این که پیشرفت بیشتری بکنند.

3. به آن ها کمک کنید تا استانداردهای خودشان را برای سنجش پیدا کنند!

 

یکی از اشتباهاتی که بسیاری از معلمان مرتکب می شوند این است که فکر می کنند دانش آموزانشان هم باید مانند خودشان استانداردهایی داشته باشند که مربوط به معلمان آن هاست. این در صورتی است که شما به عنوان یک معلم باید سعی کنید تا استانداردهایی برای دانش آموزان تولید کنید که مربوط به خودشان است. در حقیقت شما باید به آن ها یاد بدهید که استانداردهایی که خودشان می خواهند را برای خودشان تولید کنند. شما باید سعی کنید تا روش های تولید کردن معیار مناسب را به آن ها یاد بدهید و از آن ها بخواهید تا بر اساس این معیار مناسب استانداردهای خودشان را انتخاب کنند. این کار می تواند باعث شود که هم اعتماد آن ها به شما به عنوان معلم بیشتر شود و هم این که شما کمک بیشتری به آن ها کرده باشید.

4. شیوه هایی را که معلمان قدیمی به این شیوه ها درس می داده اند بررسی کنید و سعی کنید تا نواقص این شیوه ها را بررسی کنید!

 

از دیگر کارهایی که انجام دادن آن می تواند به شما کمک کند تا معلم بهتری شوید این است که شیوه هایی را که معلمان قدیم تر از شما به این شیوه ها درس می داده اند را مورد بررسی قرار دهید و ببینید مشکل این شیوه ها چه بوده است تا خودتان اشتباه آن ها را تکرار نکنید. تحقیقات نشان داده است انجام دادن این کار می تواند به شما کمک کند تا شانس بیشتری برای موفقیت در کار معلم شدن داشته باشید. در صورتی که شما بتوانید بررسی کنید که روش های آموزشی که قبل از شما انجام می گرفته چه روش هایی بوده است و بر این اساس کارتان را انجام دهید کارتان بسیار کامل تر و بی نقص تر از زمانی می شود که بدون این که به کارهای قبلی توجه کنید خودتان تصمیم بگیرید تا شیوه جدیدی را ایجاد کنید. در این رابطه یک ضرب المثل معروفی وجود دارد که می گوید: "افرادی که از تاریخ درس نمی گیرند محکوم به تکرار کردن آن هستند!" بنابراین در صورتی که فکر می کنید کارتان اشکالاتی دارد می توانید به شیوه های انسان هایی که در گذشته کار شما را انجام می داده اند توجه کنید و بر این اساس از آن ها یاد بگیرید که کدام کار برای شما بهتر است.

5. وقتی دانش آموزانتان بر روی پروژه ای کار می کنند سعی کنید بهترین کارهایی که در زمینه این پروژه انجام گرفته را به آن ها نشان دهید!

 

شما برای این که بتوانید در کارتان به عنوان یک معلم موفق شوید باید سعی کنید تا در صورتی که دانش آموزانتان می خواهند بر روی پروژه ای کار کنند نمونه هایی را از بهترین کارهایی که در این زمنیه انجام گرفته به آن ها نشان دهید. این کار می تواند هم به شما کمک کند تا برای این که کارهای آن ها را بسنجید الگویی داشته باشید و هم به آن ها کمک کند تا بتوانند برای انجام دادن کارشان ایده آلی داشته باشند. تحقیقات نشان داده است انجام دادن این کار می تواند باعث شود که شانس این که آن ها کیفیت کار بالایی به شما تحویل دهند به میزان بسیار زیادی بیشتر شود. بنابراین سعی کنید تا حتما یک یا چند نمونه از پروژه مورد نظر به آن ها نشان دهید و در عین حال سعی کنید به آن ها کمک کنید تا کار را انجام دهند.

6. حتما در تمام مراحل انجام کار به آن ها فیدبک هایی بدهید!

 

یکی دیگر از موارد بسیار کلیدی و مهمی که شما به عنوان یک معلم باید حتما به آن توجه داشته باشید این است که به دانش آموزانتان فیدبک هایی را بدهید برای این که مشخص شود که در چه مرحله ای از کار هستند. تحقیقات نشان داده است انجام دادن این کار می تواند به آن ها کمک کند تا شانس بیشتری برای موفقیت داشته باشند. شما باید هر چند وقت یک بار کیفیت کاری که آن ها انجام می دهند را مورد کنترل قرار دهید و بررسی کنید که کاری که می کنند درست است یا خیر. همچنین همزمان با فیدبک هایی که به آن ها ارایه می کنید باید حتما درباره این که چگونه کارهای بعدی را انجام دهند پیشنهاداتی نیز به آن ها بکنید. این کار می تواند باعث شود که مسیر انجام کار برای آن ها مشخص تر شود. این کار همچنین می تواند باعث شود که آن ها شما را به عنوان فردی که می تواند راهنمای خوبی برایتان باشد قبول کنند.

7. کاری کنید که در ذهن آن ها پرسش هایی مناسب ایجاد شود!

 

ایجاد شدن پرسش های مناسب در ذهن آن ها می تواند به شما کمک کند تا احتمال موفقیتتان را در کار تدریس بیشتر کنید. شما باید سعی کنید تا جایی که می توانید مفاهیم را به شیوه ای مطرح کنید که آن ها بتوانند شانس بیشتری برای پرسیدن سوالات بهتر و مرتبط تر با کار داشته باشند. تحقیقات نشان داده است در صورتی که شما سعی کنید تا به این شیوه درس بدهید می توانید انتظار داشته باشید که در ذهن آن ها سوالات مناسبی ایجاد شود و بنابراین می توانید انتظار داشته باشید که در کارتان موفق تر شوید. شما باید مطالبی را که می خواهید به آن ها درس بدهید به شیوه ای ارایه کنید که آن ها به خوبی مطالب را درک کنند. ذهن این دانش آموزان باید به شیوه ای باشد که به سمت پرسیدن سوالاتی برود که به نظر شما درست و سازنده است. فراموش نکنید شما به عنوان استاد وظیفه دارید تا ذهن دانش آموزان را به این سمت مورد نظر ببرید تا بتوانید کاری کنید که آن ها بیشترین بازدهی را داشته باشند.

8. سعی کنید تا عصاره مطالب را در ابتدا برای آن ها ارایه کنید!

 

شما باید کاری کنید که مطالبی که ارایه می کنید برای آن ها کاملا مشخص باشد. به عبارت دیگر شما باید عصاره کار را برایشان مشخص کنید به این شکل که آن ها بتوانند به راحتی بفهمند که مطالبی که ارایه شده است درباره چیست. تحقیقات زیادی در این زمینه انجام گرفته است و اکثر آن ها به این نتیجه رسیده اند که معلمان و استادانی که سعی می کنند تا به این شیوه به دانش آموزان مطالبی را ارایه کنند معلمانی هستند که شانس بسیار بیشتری برای موفقیت نسبت به معلمانی دارند که فکر می کنند مطالب باید به صورت تمام و کمال ارایه شود. به عبارت دیگر شما باید از وقتی که در اختیار دارید استفاده کنید و در ابتدا چکیده و عصاره کار را برای آن ها ارایه کنید و بعد از آن سعی کنید تا از ابتدا شروع کرده و بر همین اساس مطالب را ارایه کنید. در غیر این صورت احتمال این که بتوانید به اندازه کافی در کار موفق شوید خیلی کم می شود. تحقیقات همچنین نشان داده است که دانش آموزان به این شیوه خیلی بهتر مطالب را فرا می گیرند.

9. سعی کنید تا به "کیفیت" آموزش توجه کنید!

 

توجه کردن به کیفیت آموزش هم از دیگر نکته های مهم و کلیدی است که شما باید حتما به آن توجه داشته باشید. شما باید سعی کنید تا کار آموزش را تا جایی که می توانید با کیفیت انجام دهید در غیر این صورت ممکن است با مشکلات جدی برخورد کنید. تحقیقات نشان داده است که توجه کردن به کیفیت می تواند باعث شود که میزان موفقیت معلمان در کار آموزش چندین برابر شود. بنابراین شما باید سعی کنید تا به جای این که به کمیت کار توجه کنید و به جای این که فکر کنید عدم وجود کیفیت مطلوب را می توان با کمیت بالا جبران کرد؛ به کیفیت توجه کنید و سعی کنید تا بر این اساس مطالبی ارایه کنید که دارای کیفیت بالایی هستند. فراموش نکنید هرچقدر هم که کمیت کار شما زیاد باشد در صورتی که کیفیت بالایی نداشته باشید به هیچ عنوان نمی توانید انتظار داشته باشید که در این کار موفق می شوید به این دلیل که انجام کار بدون کیفیت مانند این می ماند که شما ساعت های زیادی از زمان خودتان و همچنین دانش آموزانتان را هدر بدهید.

10. از شاگردان دیگری که در کارشان موفق بوده اند برای آن ها مدل هایی نشان دهید!

 

شما باید سعی کنید تا مدل هایی را به آن ها نشان دهید که مربوط به  دانش آموزان دیگر بوده اند. این کار می تواند به آن ها کمک کند تا نسبت به کاری که می خواهند انجام دهند و مسیری که باید بپیمایند احساس بهتری داشته باشند. شما باید سعی کنید تا به آن ها نشان دهید بهترین کارهایی که می توانند در این زمینه به عنوان یک شاگرد انجام دهند چیست و سپس آن ها را تشویق کنید تا این کار را بر اساس مدل هایی که وجود دارد و در اختیارشان قرار دارد انجام دهند. تحقیقات نشان داده است معلمان و استادانی که از این روش برای تعلیم و تربیت استفاده می کنند نسبت به معلمان و استادانی که هیچ مدلی برای شاگردان خودشان ارایه نمی دهند بسیار بهتر عمل می کنند. تحقیقات همچنین نشان داده است انجام دادن این کار می تواند به آن ها کمک کند تا دیدگاه مناسبتری نسبت به کاری که دارند انجام می دهند داشته باشند و علاوه بر همه این ها این کار به آن ها اجازه می دهد تا نسبت به این کار خوشبین تر باشند.

11. سعی کنید محیط مدرسه و به خصوص کلاس درس برای دانش آموزان جای خوشایندی باشد!

 

شما به عنوان یک معلم وظیفه دارید تا کاری کنید که دانش آموزان انگیزه و علاقه بیشتری برای آمدن به کلاس داشته باشند. در این حالت می توانید تضمین کنید که آن ها بهتر کار می کنند و نتیجه ای که می خواهید بگیرید مطلوب تر خواهد بود. بنابراین باید به این نکته توجه کنید که باید سعی کنید تا جوی مثبت را در کلاس ایجاد کنید که دانش آموزان بتوانند در این جو مثبت انگیزه بیشتری را برای آمدن به کلاس پیدا کنند. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است در مدرسه ها و در کلاس هایی که در آن ها دانش آموزان احساس راحتی بیشتری می کنند و احساس می کنند که جو مثبت تری وجود دارد احتمال این که تعداد دانش آموزان درسخوان و موفق در این مدرسه ها بیشتر شود به مراتب بیشتر از زمانی است که این دانش آموزان در مدرسه ها و در کلاس هایی درس می خوانند که در آن ها جو مثبتی وجود ندارد و آن ها مجبور هستند تا شرایط مدرسه و کلاس های درس و معلم را "تحمل" کنند! همین تحمل کردن باعث می شود که میزان رشد تحصیلی آن ها به میزان بسیار زیادی کم می شود.

12. در صورتی که می توانید سعی کنید برای آن ها برنامه های متنوعی ایجاد کنید تا احساس خستگی نکنند!

 

شما می توانید برای این که دانش آموزان احساس خستگی نکنند و برای این که روحیه آن ها تغییر کند برنامه هایی را برای آن ها ایجاد کنید که تنوع بیشتری دارد. این کار می تواند باعث شود که احتمال این که این دانش آموزان احساس موفقیت و احساس رضایت بیشتری از آمدن به مدرسه بکنند بیشتر شود. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است دانش آموزانی که در مدرسه هایی هستند که در آن ها معلمان سعی می کنند تا از این برنامه ها استفاده کنند شانس بسیار بیشتری برای موفقیت نسبت به دانش آموزانی دارند که در مدرسه هایی زندگی می کنند که در آن ها معلمان چنین امکاناتی را برایشان ایجاد نمی کنند. بنابراین در صورتی که می توانید سعی کنید تا دانش آموزان را با برنامه هایی که هر چند وقت یک بار ایجاد می کنید و باعث ایجاد تنوع برایشان می شود از جو خسته کننده درس تکراری دور کنید و به این شکل احساس رضایت و در نتیجه آن بازدهی آن ها را بیشتر نمایید.

13. از همان ابتدای کار برای تدریس خودتان یک جدول برنامه ریزی داشته باشید!

 

شما باید برای این که به دانش آموزان یاد بدهید که چگونه درس بخوانند باید قبل از آن برای خودتان یک برنامه ریزی داشته باشید و برای خودتان مشخص کنید که چگونه می توانید کار تدریس را انجام دهید. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است که دانش آموزانی که در کلاس هایی درس می خوانند که در آن ها معلمان قبل از هر چیزی برای خودشان یک برنامه ریزی دارند نسبت به دانش آموزانی که معلمان آن ها هیچ برنامه ریزی برای خودشان ندارند بسیار موفق تر عمل می کنند. شما باید از همان روز اول برای خودتان مشخص کنید که چه می خواهید و می خواهید چکار کنید و بنابراین باید سعی کنید تا بر همین اساس به دانش آموزان هم تا حدودی بگویید که باید چکار بکنند که بر اساس همین برنامه ریزی پیش بروند. شما باید ازهمان ابتدای کار برایشان مشخص کنید که روند کار به چه شکلی خواهد بود تا آن ها هم بتوانند بر اساس همین روند کاری کارهای خودشان را تطبیق دهند.

14. پروسه های طولانی و کارهایی را که به نظر آن ها بزرگ می آید را برایشان به صورت کارهای کوچک درآورید که احساس کنند قابل انجام است!

 

ممکن است دانش آموزان از این که می خواهند در طول دوره کلاس کارهای بزرگی انجام دهند ترس داشته باشند. شما باید به آن ها کمک کنید تا از این که می خواهند چنین فرآیندها و پروسه هایی را طی کنند ترسی نداشته باشند. به عنوان مثال فرض کنید که شما می خواهید یک کتاب را در طول یک دوره به آن ها یاد بدهید. در این صورت اگر این توانایی را داشته باشید که به آن ها بگویید که خواندن این کتاب به یک باره انجام نمی گیرد بسیار موفق عمل کرده اید. در حقیقت شما باید به آن ها بگویید که قرار است این کتاب را به صورت فصل به فصل به آن ها یاد دهید. حتی در بسیاری از موارد شما می توانید کاری کنید که آن ها از فصل های بعدی این کتاب خبر نداشته باشند و تنها سعی کنید تا همان فصل های ابتدایی را بخوانید و در این صورت خواهید دید که نسبت به زمانی که تمام کتاب را در همان ابتدا به آن ها معرفی کنید و آن ها را بترسانید؛ بسیار موفق تر عمل خواهید کرد!

15. از احساسات هم استفاده کنید!

 

شما به عنوان یک معلم موفق که قرار است به شاگردان و دانش آموزان درس بدهد و می خواهد بهترین نتیجه را بگیرد باید سعی کنید تا از احساسات استفاده کنید. به عبارت دیگر شما باید سعی کنید تا با این دانش آموزان رابطه ای احساسی برقرار کنید. تحقیقات نشان داده است که برقرار کردن رابطه احساسی با این دانش آموزان می تواند به میزان بسیار زیادی به آن ها کمک کند تا در کارشان موفق شوند. در صورتی که فکر می کنید برقرار کردن رابطه احساسی با آن ها می تواند منجر به پایین آمدن بازدهی آن ها شود سخت در اشتباه هستید. شما باید سعی کنید تا هر چند وقت یک بار با استفاده از روش های مختلفی که خودتان درست می دانید با آن ها رابطه عاطفی برقرار کنید و کاری کنید که آن ها بتوانند این احساساتی را که از جانب شما وجود دارد را حس کنند. در این صورت می توانید انتظار داشته باشید که شانس شما برای این که در این کار موفق شوید بسیار بیشتر از زمانی می شود که بدون احساس به آن ها درس می دهید و رابطه عاطفی با آن ها برقرار نمی کنید.

16. سعی کنید در کلاستان احساس کنجکاوی را در دانش آموزان ایجاد کنید!

 

از دیگر روش هایی که توجه کردن به آن می تواند به شما کمک کند تا یک معلم و استاد خوب باشید این است که سعی کنید کلاس هایتان را به شیوه ای برگزار کنید احساس کنجکاوی در دانش آموزان ایجاد شود. تحقیقات نشان داده است یکی از بهترین شیوه هایی که شما می توانید با استفاده از این شیوه کیفیت کار دانش آموزان را بیشتر کنید این است که سعی کنید تا احساس کنجکاوی را در آن ها تقویت کنید و آن ها را نسبت به موضوعات و مطالبی که قرار است ارایه دهید کنجکاو کنید. محققانی که در این زمینه کار می کنند به این نتیجه رسیده اند که برانگیختن این احساس در دانش آموزان می تواند به آن ها کمک کند تا موفق تر شوند و مطالب را بیشتر یاد بگیرند. به این دلیل که هنگامی که آن ها را کنجکاو می کنید احتمال این که خودشان به دنبال مطالب بروند و آن ها را پیدا کنند خیلی بیشتر می شود تا زمانی که در کلاس هایی خشک بدون این که آن ها را نسبت به موضوع کنجکاو کنید مطالبی را به زور به آن ها ارایه کنید.

17. سعی کنید کلاس حالت یک طرفه نداشته باشد!

 

از دیگر موضوعات مهمی که معلمان باید برای این که بازدهی بهتری داشته باشند به آن توجه کنند این است که نباید کاری کنند که کلاس حالت یک طرفه داشته باشد. در صورتی که شما به عنوان یک معلم در جایگاه خودتان قرار بگیرید و جلوی دانش آموزان بایستید و شروع به درس دادن بکنید در صورتی که به آن ها اجازه ندهید که آن ها هم پاسخ دهند؛ شانستان برای این که بتوانید آن طور که باید و شاید نتیجه مطلوب را از کلاس بگیرید خیلی کم می شود به این دلیل که در این حالت کلاس شما یک حالت یک طرفه پیدا می کند و دانش آموزان نمی توانند در کار دخالت کنند. این در صورتی است که کلاس شما باید حالت دو طرفه داشته باشد به این شکل که دانش آموزان باید این توانایی را داشته باشند که در کارها دخالت کنند و سعی کنند تا در صورتی که درباره موضوعی نظری دارند آن را بیان کنند. از همه مهم تر این است که آن ها باید آزاد باشند تا سوالات خودشان را از شما بپرسند و ترسی از پرسیدن سوال نداشته باشند. در چنین حالت می توانید انتظار داشته باشید که کلاس شما از یک حالت یک طرفه درآمده است و شما به راحتی می توانید یک تعامل سازنده با دانش آموزان داشته باشد.

18. سعی کنید تا توجه دانش آموزان را به خودتان جلب کنید و بعد از این که توجهشان را جلب کردید نگذارید که حواشان پرت شود!

 

یکی دیگر از ویژگی هایی که یک معلم خوب باید داشته باشد این است که توجه دانش آموزان را به خودش جلب کند و وقتی که این کار را انجام داد دیگر نگذارد که توجه آن ها به جای دیگری برود. این یکی از تکنیک های درس دادن است که هر معلمی که می خواهد از کلاسش نتیجه ای مطلوب بگیرد باید به آن توجه کند. این در حقیقت مهارتی است که معلمان دارند و با استفاده از آن توجه دانش آموزان را به خودشان جلب می کنند و وقتی که این کار را انجام دادند نمی گذارند تا توجه دانش آموزان از خودشان پرت شود. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند به میزان بسیار زیادی به معلمان کمک کند تا نتیجه مطلوبی را که می خواهند از کارشان بگیرند. این کار همچنین می تواند به دانش آموزان کمک کند تا مطالب را بهتر یاد بگیرند.

19. به عنوان یک معلم کاری کنید که کلاستان خشک نباشد!

 

شما به عنوان یک معلم نباید کاری کنید که کلاستان دارای جو خشکی باشد. به عبارت دیگر هر چند وقت یک بار چیزی بگویید که این حالت خشک بودن کلاس تغییر کند. مثلا فرض کنید که در حال درس دادن درباره یک موضوعی هستید که فکر می کنید یک موضوع بسیار خشک است. در این صورت یکی از روش هایی که با استفاده از آن می توانید شانستان را برای تبدیل شدن به یک معلم خوب افزایش دهید و کاری کنید که میزان علاقه دانش آموزان به شما بیشتر شود این است که سعی کنید تا با گفتن حرف هایی کلاس را از این حالت خشک درآورید. شما باید سعی کنید تا حرف هایی بزنید که دانش آموزان احساس نکنند که شما به عنوان یک معلم صرفا برای درس دادن به آن ها آمده اید. به عنوان مثال گفتن لطیفه هایی وسط کلاس می تواند بهترین گزینه برای این کار باشد. همچنین می توانید با شوخی هایی که وسط درس می کنید روحیه دانش آموزان را تغییر دهید و کاری کنید که آن ها بتوانند راحت تر مطالب را درک کنند.

20. سعی کنید به جای این که معلم دانش آموزان باشید؛ دوستشان باشید!

 

شما به جای این که معلم دانش آموزانتان باشید باید سعی کنید تا دوست آن ها باشید. تحقیقات نشان داده است که این کار می تواند به بالا رفتن بازدهی آن ها به میزان بسیار زیادی کمک کند. شما به عنوان معلم باید سعی کنید تا با آن ها رابطه عاطفی برقرار کنید. باید سعی کنید تا جایی که می توانید به آن ها در کنار درس دادن مطالب علمی، به عنوان دوست توصیه هایی هم به آن ها بکنید. فراموش نکنید که آن ها بچه و نوجوان هستند و برای این که وارد زندگی شوند باید به آن ها درس های زیادی بدهید. شما به عنوان فردی که سال ها از آن ها بزرگتر است و تجربه های زیادی دارد باید از برخی از تجربه هایی که در زندگی کسب کرده اید و فکر می کنید به درد آن ها می خورد در اختیارشان قرار دهید. همچنین فراموش نکنید که یک دوست همیشه باید برای شنیدن درددل های دوستان دیگرش آماده باشد و شما هم باید به عنوان یک معلم همیشه آماده شنیدن حرف های دانش آموزان به عنوان دوستانتان باشید.

 

 

[ یک شنبه 16 آبان 1400 ] [ 15:25 ] [ شکوهی ]

19. وقت زیادی را در شبکه های اجتماعی بگذرانید!

 

یکی دیگر از اشتباهاتی که مردانی که به سن چهل سالگی می رسند انجام می دهند این است که وقت زیادی را به شبکه های اجتماعی اختصاص دهند. این کار می تواند منجر به این شود که آن ها دچار استرس های بیشتری شوند. گشت و گذار کردن در شبکه های اجتماعی کار خوبی است ولی در صورتی که شما بخواهید این کار را به میزان بیش از اندازه انجام دهید ممکن است برای شما دردسرهای زیادی ایجاد کند. این کار می تواند منجر شود که شانس شما برای این که بتوانید یک زندگی موفق داشته باشید به میزان زیادی کاهش پیدا کند. شما باید تمام تلاشتان را بکنید به جایی که در شبکه های اجتماعی سیر کنید سعی کنید تا در زندگی واقعی به تمامی حضور داشته باشید. این که به جای زندگی واقعی تمام مدت در فضای مجازی باشید باعث می شود که احتمال موفقیت شما به عنوان یک مرد چهل ساله خیلی کم شود. بنابراین سعی کنید تا حتما استفاده کردن از شبکه های اجتماعی را کاهش دهید و به واقعیت زندگی بیشتر اهمیت دهید.

20. کودک درونتان را انکار کنید!

 

انکار کردن کودک درون نیز از دیگر اشتباهاتی است که مردانی که به سن چهل سالگی می رسند ممکن است مرتکب شوند. در حقیقت حتی آن دسته از مردانی که به سن چهل سالگی رسیده اند و هنوز هم سرشار از آرزوهای بزرگ هستند و دوست دارند تا در جهت رسیدن به این آرزوها جاه طلبانه حرکت کنند نیز در زندگیشان به این نتیجه می رسند که یک کودک درون دارند! در حقیقت تمام ما انسان ها این کودک درون را داریم و نباید آن را انکار کنیم! شما باید سعی کنید تا هر چند وقت یک بار از کارتان فاصله بگیرید و زمانی را با این کودک درون بگذرانید. هر مردی (و البته هر زنی) در دنیا این کودک درون را دارد که باید سعی کند تا کاری کند که این کودک درون از بین نرود. شما باید سعی کنید که تا جایی که می توانید در کنترل کردن این کودک نقش داشته باشید و باید سعی کنید تا کارهایی انجام دهید که این کودک را خوشحال می کند. شما باید سعی کنید تا این کودک را زنده نگه دارید برای این که بتواند به شما کمک کند تا احساس جاری بودن زندگی در خودتان را حفظ کنید.

21. کتاب نخوانید!

 

در صورتی که به سن چهل سالگی رسیده اید و فکر می کنید بهتر است کتاب نخوانید، این فکر کاملا اشتباه است! در حقیقت این یکی از اشتباهاتی است که مردانی که به این سن می رسند انجام می دهند. آن ها فکر می کنند دیگر وقت کتاب خواندن نیست در صورتی که شما هرگز نباید از یاد گرفتن چیزهای جدید قافل شوید. شما باید سعی کنید تا به بهانه های مختلف از وقت خودتان استفاده کنید تا کتاب بخوانید. منظور این است که حتی اگر شده از اینترنت و زمانی که به رفتن به وب سایت ها اختصاص می دهید بزنید و این زمان را به خواندن کتاب اختصاص دهید. این کتابی که می خوانید اصلا مهم نیست که چه محتوایی داشته باشد. به عنوان مثال می تواند یک کتاب داستان باشد و یا این که می تواند یک کتاب تاریخ و یا مواردی از این قبیل باشد. شما باید سعی کنید تا کتاب خواندن را در تمام مرحله های زندگیتان داشته باشید. کتاب می تواند دوست خوبی برای انسان باشد. کتاب از کاغذ ساخته شده است و با کلمات پوشیده شده است و چیزی درون آن است که می تواند مغز و ذهن شما را بازتر کند.

22. نسبت به بدن خودتان به اندازه کافی اعتماد به نفس داشته باشید!

 

این که خیلی چاق باشید و یا خیلی لاغر باشید و یا خیلی کوتاه و یا خیلی بلند باشید و یا این که عضلانی نباشید می تواند در شما استرس ایجاد کند! این استرس ها استرس هایی هستند که شما باید در دهه 30 زندگی خودتان کنار می گذاشته اید! در صورتی که به سن 40 رسیده اید و هنوز هم استرس دارید ممکن است برای شما مشکلاتی ایجاد شود. در این سن بدن شما بدن شماست و شما باید این موضوع را درک کرده باشید که وقتی 40 ساله شده اید دیگر ممکن است نتوانید به اندازه کافی همان طور که در دهه 30 و 20 خودتان خوش اندام بوده اید خوش اندام باشید. بنابراین باید سعی کنید تا قدر بدنتان را بدانید و قبول کنید که بدنتان هر شکل و شمایلی که داشته باشد همان شکل و شمایل را دارد و این چیزی نیست که بتوانید آن را تغییر دهید! پس نسبت به بدنی که در این سن دارید احساس اعتماد به نفس داشته باشید و سعی کنید تا آن را قبول کنید!

23. در صورتی که ازدواج کرده ایدبه اندازه کافی به خانواده تان اهمیتی ندهید!

 

در صورتی که ازدواج کرده اید کمی بیشتر به فکر خانواده تان باشید. این موضوع خیلی مهم است که شما سعی کنید تا کمی بیشتر به فکر خانواده ای باشید که دارید. یکی از مهم ترین و کلیدی ترین موضوعاتی که در زندگی شما باید وجود داشته باشد خانواده شما می باشد و بنابراین شما در این سن باید سعی کنید تا با خانواده خودتان رابطه ای بهتر داشته باشید. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است مردهای بالای 40 سالی که اولویت اصلی زندگیشان خانواده شان است نسبت به آن هایی که به خانواده اهمیت نمی دهند زندگی سالم تر و بهتری از نظر روانی دارند و بنابراین در صورتی که شما سعی کنید تا زندگی سالمی از نظر روانی داشته باشید باید سعی کنید تا با خانواده خودتان رابطه صمیمانه تری برقرار کنید. در صورتی که فرزند دارید باید سعی کنید تا زمان بیشتری را به بودن در کنار فرزندانتان اختصاص دهید و در صورتی که فرزند ندارید سعی کنید وقت بیشتری را با همسرتان بپردازید. توجه کردن به خانواده و در اولویت قرار دادن آن می تواند به ارتقای کیفیت سلامتی شما کمک بسیار زیادی بکند.

24. فکر کنید برای انجام دادن برخی از کارها دیگر پیر شده اید!

 

از دیگر اشتباهاتی که مردانی که به سن چهل سالگی و یا بیشتر می رسند مرتکب می شوند این است که فکر می کنند برای انجام دادن برخی از کارها دیگر پیر شده اند و یا این که برخی از کارها را دیگر نباید انجام دهند به این دلیل که به سن و سالشان نمی خورد. این در صورتی است که آن ها باید بدانند هیچ وقت برای انجام دادن کاری دیر نیست و در صورتی که شما بتوانید کاری را انجام دهید که از انجام دادن آن لذت می برید به هیچ عنوان نباید این گونه فکر کنید که این کار برایتان دیر شده است و یا این که شما برای این که چنین اقداماتی انجام دهید دیگر "بزرگ" شده اید! به عنوان مثال همه ما بستنی دوست داریم. در صورتی که سن شما به سن چهل سالگی رسیده باشد به هیچ عنوان نباید به خودتان تلقین کنید که خوردن بستنی می تواند باعث شود که شخصیت شما افت کند. برعکس، شما باید سعی کنید تا کارهایی را انجام دهید که از انجام دادن آن لذت می برید بدون این که به این فکر کنید که ممکن است برایتان دیر شده باشد. ممکن است پیش خودتان بگویید : "انجام دادن این کار؟ آن هم در سنی که من دارم؟ محال است!" از این فکرها به ذهن خودتان راه ندهید!

25. برای کوتاه کردن موهای سر، صورت و بدنتان به اندازه کافی وقت نگذارید!

 

از دیگر اشتباهاتی که شما به عنوان مردهایی که بالای چهل سال سن دارند ممکن است انجام دهید این است که وقت زیادی را به کوتاه کردن موهایتان نپردازید. این کار می تواند باعث شود که شما ظاهری ژولیده داشته باشید و همین ظاهر ژولیده ممکن است در ظاهر اثر چندانی بر روی زندگی شما نداشته باشد ولی در باطن می تواند باعث شود که شانس شما برای این که در زندگی موفق عمل کنید و احساس رضایت درونی بیشتری نسبت به خودتان داشته باشید کاهش پیدا ند. شما برای این که موهای خودتان را کوتاه نکنید و وقت کافی برای این کار نداشته باشید؛ به هیچ عنوان بهانه ای ندارید و هرگز نباید داشته باشید! به عبارت دیگر هیچ مردی در دنیا (و حتی آن هایی که از همه بیشتر مشغله دارند) نمی توانند ادعا کنند که برای کوتاه کردن موهای صورت و بدن و سرشان زمان ندارند! این کار یک بهانه خنده دار است! بنابراین سعی کنید تا همیشه موهای بدن و صورت و سرتان را کوتاه کنید و یا به آرایشگاه بروید و به ظاهر خودتان رسیدگی کنید.

26. همزمان با این که رانندگی می کنید، به دیگران پیام های متنی ارسال کنید!

 

این هم یکی از اشتباهات بسیار بسیار خطرناکی است که شما ممکن است به هنگام رانندگی کردن انجام دهید. این موضوع مخصوصا زمانی بدتر می شود که شما مردی باشید که به سن 40 سالگی رسیده است. البته این کار همان طور که بیان شد برای افراد در هر سن و سالی اشتباهی فاحش است ولی مخصوصا زمانی که شما به چهل می رسید این کار برایتان تبدیل به اشتباهی خطرناکتر هم می شود! این کار می تواند باعث شود که شما دچار سوانح رانندگی شوید و یا این که منجر به این شود که اتفاقاتی بسیار بسیار تلخ را برای خودتان و خانواده تان رقم بزنید. فراموش نکنید اشتباهاتی که شما به هنگام رانندگی انجام می دهید اشتباهاتی هستند که در بسیاری از موارد می توانند مسیر زندگی شما و دیگران را تغییر دهند. به عنوان مثال چند ثانیه غفلت از طرف شما می تواند منجر به تغییر کردن سرنوشت شما و افرادی که در ماشین شما قرار دارند و همچنین افرادی که در ماشینی که با شما تصادف می کنند بشود. حتی این اتفاق می تواند باعث شود که به زندگی انسان های دیگری نیز که در مسیر خیابان در حال حرکت هستند و به دلیل تصادفی که پیش آمده است و راه بندانی که ایجاد شده است مجبور می شوند تا از حرکت خودشان باز ایستند نیز لطمه های جبران ناپذیر دیگری وارد کند  و همه این لطمه ها تنها به این دلیل ایجاد می شود که شما داشتید یک متنی را برای دوستتان ارسال می کردید که شاید اصلا نیازی به این کار در زمان رانندگی هم نبوده است! بنابراین مراقب باشید که هرگز به هنگام رانندگی کردن به کسی پیام متنی ننویسید!

27. نوشیدنی های الکلی مصرف کنید!

 

مشروب خوردن آن هم به میزان زیاد می تواند باعث بروز بیماری های مختلف در شما شود. شما باید سعی کنید تا جایی که می توانید از این نوع نوشیدنی ها خودداری کنید. تحقیقات نشان داده است افرادی که از این نوع مواد مصرف می کنند ضررات جبران ناپذیری به بدنشان می زنند. در صورتی که شما مرد باشید و بالای چهل سال سن داشته باشید این موضوع برای شما شدت بیشتر پیدا می کند و بنابراین باید سعی کنید تا حتما از انجام این کار خودداری کنید.

28. برای زمانی که بازنشسته می شوید، پولی ذخیره نکنید!

 

اگر شما برای زمانی که بازنشسته می شوید چیزی ذخیره نکنید یکی از بزرگترین اشتباهاتی را مرتکب شده اید که یک مردی که به سن چهل سالگی رسیده است می تواند مرتکب شود. در حقیقت شما باید سعی کنید تا بخش زیادی از دارایی های خودتان را برای زمانی ذخیره کنید که می خواهید بازنشسته شوید. این کار می تواند به شما آرامش زیادی دهد و می تواند منجر شود که شما در زندگیتان احساس موفقیت بشتری بدهید. البته باید به این نکته توجه داشته باشید که برای این که بازنشسته شوید هنوز هم وقت زیادی دارید. در حقیقت وقتی که به سن 40 سالگی برسید هنوز هم خیلی وقت دارید. 40 سالگی هنوز هم نسبتا سن کمی است ولی حقیقت این است که فکر نکنید زمانی که شما بازنشسته شوید یک زمانی است که خیلی دور و دراز می باشد و یک عمر با شما فاصله دارد! حقیقت این است که بازنشستگی برای شما خیلی خیلی زودتر از آن چیزی می آید که انتظارش را داشته اید! آیا برای آن آماده هستید؟

29. در گذشته زندگی کنید!

 

از دیگر اشتباهاتی که مردانی که به سن چهل سالگی می رسند ممکن است مرتکب شوند این است که در گذشته زندگی کنند. شما نباید این کار را بکنید به این دلیل که این کار می تواند باعث شود دچار بیماری های مختلف جسمی و روحی شوید. یکی از مهم ترین و اساسی ترین عوارضی که فکر کردن به گذشته و دوران های قدیم می تواند برای شما داشته باشد افسردگی می باشد. تحقیقات نشان داده است آن دسته از مردان بالای چهل سالی که بیشتر از دیگران به گذشته فکر می کنند بیشتر دچار مشکلاتی مانند افسردگی می شوند. در صورتی که مردانی که به سن چهل سالگی رسیده اند و کمتر به روزگارانی که در گذشته داشته اند فکر می کنند به همان میزان هم کمتر دچار افسردگی می شوند. شما باید به این نکته توجه کنید که به هیچ عنوان نمی توانید گذشته تان و اتفاقاتی را که در گذشته تان افتاده است را عوض کنید و بنابراین به جای این که به فکر تغییر دادن گذشته باشید سعی کنید تا آینده ای را که پیش رویتان است تغییر دهید چون تغییر دادن گذشته به طور کلی محال است.

30. بر روی بدنتان از تاتو استفاده کنید!

 

درست است که شما برای انجام دادن بسیاری از کارها و تفریحاتی که در زندگی وجود دارد پیر نشده اید و درست است که هنوز هم این امکان وجود دارد که بتوانید این کارها را انجام دهید ولی حقیقت این است که انجام دادن برخی از کارها ممکن است برای شما در سن و سالی که قرار گرفته اید کمی دشوار باشد. در حقیقت برخی از کارها ممکن است احساس افسردگی در شما را بیشتر کند. یکی از این کارها می تواند خالکوبی کردن و یا تاتو کردن نام افرادی باشد که دوستشان دارید ( و یا به طور کلی استفاده کردن از تاتو) به این دلیل که تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است که استفاده کردن از تاتو برای مردانی که به سن 40 سالگی رسیده اند می تواند تاثیرات منفی بر روی روحیه آن ها و کیفیت زندگیشان داشته باشد و مردانی که به سن 40 سالگی رسیده اند و از این کار استفاده می کنند نسبت به مردانی که هم سن و سالشان هستند ولی این کار را نمی کنند روحیه ضعیف تری دارند و احتمال این که افسرده تر شوند بیشتر می شود.

31. تمام آخر هفته را در حالی بگذرانید که نور طبیعی را نمی بینید!

 

یکی دیگر از اشتباهاتی که انسان هایی که مردانی که بالای چهل سال سن دارند ممکن است انجام دهند این است که آخر هفته را در خانه بگذرانند در صورتی که اصلا زیر نور خورشید نروند. این کار می تواند بر روی روحیه شما تاثیر منفی داشته باشد و باعث شود که شانس شما برای این که در زندگی کیفیت روانی بالاتری داشته باشید کمتر شود. شما باید سعی کنید تا آخر هفته ها را با خانواده و در محیط هایی بگذرانید که زیر نور آفتاب قرار دارد (البته برخی از ساعت های آن را!) به عنوان مثال می توانید یک برنامه تفریحی با دیگر اعضای خانواده داشته باشید و با هم به پارک و یا به طبیعت بروید و از فضایی که در آنجا وجود دارد لذت ببرید. این کار می تواند به شما کمک کند تا هم از نظر جسمی و هم از نظر روانی وضعیت سلامتی بهتری داشته باشید. این کار همچنین می تواند به شما کمک کند تا احتمال این که به افسردگی و یا بیماری هایی مانند آن دچار شوید به میزان زیادی کاهش پیدا کند.

32. به دندان هایتان اهمیت ندهید!

 

شما به عنوان آقایانی که دیگر از مرحله جوانی عبور کرده اند و پا به سن گذاشته اند باید حتما به دندان هایی که در دهان دارید اهمیت دهید. این موضوع می تواند برای شما بسیار مهم و تاثیرگذار باشد و حتی می تواند باعث شود که شانس شما برای این که از نظر روحی یک زندگی سالم تر داشته باشید افزایش پیدا کند. ممکن است شما فکر کنید که این دندان ها صرفا برای این است که شما یک لبخند دلنشین داشته باشید در صورتی که این گونه نیست! مطالعاتی که توسط محققان در این زمینه انجام گرفته نشان داده است که دندان هایی که مردان و زنانی که به سن 40 سالگی می رسند دارند و وضعیت سلامتی آن ها می تواند تاثیر بسیار مستقیمی هم بر روی سیستم گوارشی آن ها و هم بر روی سیستم تنفسی آن ها داشته باشد که سیستم تنفسی هم تاثیر مستقیمی بر روی گردش خون و جریان پیدا کردن خون در بدن شما دارد که تعیین کننده وضعیت سلامتی و یا بیماری اکثر اعضای بدن می باشد. بنابراین در صورتی که شما دندان های خودتان را در این سن مورد توجه قرار ندهید لطمه های بزرگ و جبران ناپذیری را به بدنتان زده اید که ممکن است با توجه به سن و سالی که دارید دیگر به این آسانی ها جبران نشوند!

33. درباره مرگ بیش از اندازه فکر کنید!

 

وقتی که سن شما بیشتر و بیشتر می شود، به مرگ نزدیکتر می شوید و این یک حقیقتی است که هیچ کس نمی تواند آن را انکار کند. بنابراین این که وقتی به سن بالاتری می رسید بیشتر از گذشته به مرگ فکر کنید و یا حتی در برخی از موارد ترس از مرگتان نسبت به گذشته افزایش پیدا کند نیز یک حقیقتی کاملا غیر قابل انکار می باشد. شما باید به این نکته توجه داشته باشید که بالاخره یک روز خواهید مرد. اما در صورتی که بیشتر از آن چیزی که باید به آن فکر کنید ممکن است مشکلاتی برایتان ایجاد شود. در حقیقت شما با فکر کردن بیش از اندازه به مرگ می توانید منجر به افسرده تر شدن خودتان شوید. تحقیقات نشان داده است مردان بالای چهل سالی که بیشتر از دیگران به مرگ فکر می کنند احتمال بیشتری وجود دارد که به بیماری هایی مانند افسردگی دچار شوند. بنابراین سعی کنید تا به جای فکر کردن به آن با این موضوع کنار بیایید و پذیرید که یک روز خواهید مرد و در عین حال از این موضوع ناراحت نباشید!

34. با دیگران بیش از اندازه جر و بحث کنید!

 

جر و بحث کردن با دیگران نیز از دیگر کارهایی است که بسیاری از مردان وقتی که به سن چهل سالگی می رسند انجام می دهند و نمی دانند که این کار چقدر می تواند به ضررشان باشد. شما به هیچ عنوان نباید با کسی جر و بحث کنید. شما حرف خودتان را به این فرد می زنید. در صورتی که او حرف شما را قبول کرد؛ شما دیگر نیازی به جر و بحث کردن و توضیح اضافه ندارید. اما در صورتی که حرف شما را قبول نکرد؛ شما برای این که حرف خودتان را به این فرد ثابت کنید به هیچ عنوان نباید با این فرد وارد بحث شوید. شما باید سعی کنید تا حرفتان را به او بزنید و نظرتان را بگویید ولی دیگر نمی توانید انتظار داشته باشید که نظر این فرد تغییر کند. در حقیقت شما باید به این نکته توجه داشته باشید که شما این حق را ندارید که با انسان های دیگر درباره موضوعات مختلف حرف بزنید برای این که نظر آن ها را عوض کنید. شاید نظرشان تغییر نکند چون دوست ندارند که به شکل دیگری فکر کنند!

35. لباس هایی بپوشید که خیلی تنگ هستند!

 

پوشیدن لباس های تنگ نیز از دیگر هایی است که بسیاری از مردانی که به سن چهل سالگی رسیده اند انجام می دهند در صورتی که این کار اشتباه است. شما نباید لباس های تنگ بپوشید و باید سعی کنید تا این عادت را در صورتی که دارید ترک کنید. تحقیقات نشان داده است پوشیدن لباس های تنگ برای مردانی که در سن چهل سالگی هستند ممکن است هم مشکلات جسمی و هم مشکلات روحی ایجاد کند. حتی در صورتی که فکر می کنید بدن شما به اندازه کافی موزون و خوش فرم است که این لباس ها را بپوشید ولی باز هم پوشیدن این لباس ها می تواند به این معنی باشد که شما از این که سنتان بالا برود می ترسید و باید لباس هایی بپوشید که این ترس را پنهان کنید. در حقیقت وقتی که چنین لباس هایی را می پوشید مانند فردی می شوید که فکر می کند پیر شده است ولی به هیچ عنوان نمی خواهد آن را قبول کند و این اصلا خوب نیست و حتی ممکن است منجر به این شود که شما دچار استرس شوید. بنابراین سعی کنید تا لباس های راحت بپوشید.

36. سر خودتان را با تعمیر کردن ماشینتان گرم کنید!

 

از دیگر اشتباهاتی که مردانی که به سن چهل سالگی رسیده اند انجام می دهند این است که سر خودشان را با کارهایی گرم می کنند که بهتر است در این سن و سال انجام ندهند. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است اکثر مردانی که به سن چهل سالگی می رسند برای این که بتوانند سرشان را گم کنند و برای این که کاری کنند روزگارشان به بیکاری نگذرد سرگرم کارهایی مانند تعمیر کردن ماشینشان می شوند. این در صورتی است که افرادی که در این زمینه تحقیق می کنند می گویند انجام دادن این کار به هیچ عنوان درست نیست و حتی می تواند باعث ایجاد مشکلات روحی مانند افسردگی و مواردی از این قبیل شود. تحقیقات نشان داه است شما در این سن بهتر است که یک مکانیکی را پیدا کنید که به او اعتماد دارید و از او بخواهید تا ماشینتان را تعمیر کند و بهتر است خودتان برای این که این کار را انجام دهید و ماشینتان را تعمیر کنید وارد عمل نشوید. بنابراین سعی کنید تا برای تعمیر کردن ماشین به مکانیک مراجعه کنید.

37. دوستان صمیمی جدیدی پیدا نکنید به این بهانه که دیگر پیر شده اید!

 

یکی از مهم ترین نکته هایی که شما به هنگامی که به سن چهل سالگی رسیده اید باید به آن توجه کنید این است که دوستان جدیدی پیدا کنید درست مانند زمانی که جوان بوده اید. یکی از اشتباهاتی که مردانی که بالای چهل سال هستند انجام می دهند این است که فکر می کنند چون به این سن رسیده اند دیگر نباید دوستی داشته باشند و یا این که اگر دوستی داشته باشند دیگر چون پیر شده اند نمی توانند آن را نگه دارند. این یک اشتباه بسیار سنگین و بزرگ است. شما باید برای این که دوستان جدیدی پیدا کنید سعی کنید تا توج کردن به این که چند سالتان است را کنار بگذارید. در حقیقت شما هیچ وقت برای این که دوست جدیدی پیدا کنید پیر نیستید. باید همیشه سعی کنید تا دوستان جدیدی برای خودتان بیابید و برای این که دوستان جدید پیدا کنید به هیچ عنوان هیچ سنی برای شما سن زیادی نیست. انسان موجودی اجتماعی است وباید در تمام زمان ها به این فکر باشد که برای خودش دوست جدیدی پیدا کند و با انسان ها بجوشد و زندگی خوب و سالمی داشته باشد.

38. ناامید باشید و احساس پیری بکنید!

 

آخرین مورد که البته از موارد دیگر کم اهمیت تر نیست این است که شما ناامید شوید و احساس پیری بکنید. این کار می تواند باعث شود که سیستم بدن شما هم از نظر فیزیکی و هم از نظر روانی دچار لطماتی شود که در بسیاری از موارد می تواند برای شما جبران ناپذیر باشد. تحقیقات نشان داده است مردان بالای چهل سالی که در زندگی دچار ناامیدی می شوند در حقیقت به نوعی بحران میانسالی را طی می کنند. این افراد باید سعی کنند تا به جای این که امیدشان را به زندگی از دست بدهند؛ با تمام توانی که در اختیار دارند زندگی را ادامه بدهند و به جای این که ناامید شوند امیدشان را حفظ کنند. ممکن است وقتی که شما به این سن می رسید خودتان را در موقعیتی احساس کنید که به بسیاری از آرزوهایی که داشته اید نرسیده اید و بنابراین ممکن است این کار باعث شود که دچار افسردگی شوید اما باید در نظر داشته باشید که امید همیشه در زندگی انسان ها وجود دارد و بنابراین برای ناامید نشدن همیشه بهانه ای وجود دارد. به عبارت دیگر: "تا شقایق هست زندگی باید کرد!"

 

[ یک شنبه 16 آبان 1400 ] [ 14:11 ] [ شکوهی ]

 همه ما انسان ها اشتباه می کنیم. این موضوع برای زمانی که زنده هستیم درست است و نمی توانیم بگوییم زمانی که سنمان بالاتر می رود اشتباه نمی کنیم! بنابراین شما برای این که اشتباه کنید هرگز پیر نیستید!!!

اشتباه کردن جز طبیعت انسان ها می باشد و شما نباید برای این که اشتباه کرده اید خودتان را سرزنش کنید. شما باید سعی کنید تا از اشتباهات خودتان درس بگیرید تا در آینده عملکرد بهتری داشته باشید. در حقیقت در این زمینه یک اصطلاحی وجود دارد که می گوید: "انسان هایی که از تاریخ درس نمی گیرند؛ محکوم به تکرار کردن آن هستند!"

پس باید سعی کنیم تا از این اشتباهات درس بگیریم و آن ها را تکرار نکنیم. در حقیقت اشتباهاتی وجود دارد که هر کسی به هنگامی که جوانتر است مرتکب می شود ولی وقتی که پا به سن می گذارد اگر از این اشتباهات درس بگیرد می تواند کاری کند که این اشتباهات دیگر تکرار نشود و این اشتباهات برای او تبدیل به تجربه هایی گرانبها شوند. در حقیقت شما باید سعی کنید تا از اتفاقاتی که برایتان افتاده است درس بگیرید و دیگر آن ها را تکرار نکنید. هنگامی که شما به سن چهل سالگی می رسید، به احتمال زیاد باید نسبت به این که زندگی چگونه کار می کند دیدگاه مناسبی داشته باشید و باید به اندازه کافی تجربه داشته باشید که بدانید رفتاری که باید از آن ها دوری کرد چه رفتاری هستند. البته بسیاری از ما هستیم که وقتی به سن چهل سالگی می رسیم هنوز هم نمی دانید که این کارها چه هستند و با این که ممکن است تجربه هایی در این زمینه داشته باشیم این کار که تشخیص دهیم دقیقا چه کارهایی را در این سن نباید انجام دهیم برایمان دشوار باشد. بنابراین در ادامه این پست سعی می کنیم تا 38 کاری را که شما نباید بعد از رسیدن به این سن انجام دهید برای شما مشخص کنیم. شما بعد از رسیدن به سن 40 سالگی دیگر نباید این کارها را انجام دهید و باید سعی کنید تا با عمل نکردن به آن ها زندگی بهتری داشته باشید. در صورتی که این اشتباهاتی را که در ادامه این پست می خوانید در سن 40 سالگی انجام ندهید می توانید انتظار داشته باشید که یک زندگی سالم تر، کامل تر و بهتر و در عین حال مفیدتر و موفق تر و همراه با شادی بیشتری در این سن بکنید.

1. احساس "شوخ طبعی" تان را در شبکه های اجتماعی به دیگران نشان دهید!

 

یکی از کارهایی که انجام دادن آن در سن بالای چهل سالگی می تواند برای شما آقایان کمی مضر باشد این است که در این سن سعی کنید تا در شبکه های اجتماعی احساس شوخ طبعی را به دیگران القا کنید. در حقیقت حتی کمدین های حرفه ای هم به هنگامی که می خواهند در شبکه های اجتماعی جوک درست کنند در بسیاری از موارد دچار مشکل می شوند. در حقیقت آن چیزی که ممکن است به نظر شما در ذهنتان خنده دار بیاید ممکن است به هنگامی که می خواهید آن مفهوم را در شبکه های اجتماعی مانند توییتر و یا شبکه های اجتماعی دیگر ارایه کنید به آن اندازه ای که فکرش را می کنید خنده دار نباشد! در حقیقت در بسیاری از موارد شما ممکن است قادر نباشید تا این احساسات خودتان را به این شکل در شبکه های اجتماعی انتقال دهید! از این رو بهتر آن است که این احساسات را در ذهن خودتان نگه دارید و سعی کنید تا آن ها را در شبکه های اجتماعی ارایه نکنید. فراموش نکنید که نباید ریسک کرد!

2. به موضوع کچل شدن بیش از اندازه اهمیت دهید!

 

فراموش نکنید که زندگی با تمام ما به یک شکل برخورد نمی کند! در حقیقت با برخی از ما به شیوه بی رحمانه تری نسبت به دیگران برخورد می کند! بنابراین ما باید سعی کنیم تا با این حقیقت کنار بیاییم! برخی از ما هستیم که به مرور زمان موهای سرمان کم می شود و کچل می شویم در صورتی که بعضی دیگر هستیم که موهای خودمان را از دست نمی دهیم! بنابراین در صورتی که فکر می کنید دارید کچل می شوید به هیچ عنوان نباید این موضوع کوچک شما را ناراحت کند. تحقیقات نشان داده ست که یکی از ترس هایی که آقایان بالای 40 سال دارند ترس از این است که موهای سرشان کم پشت شود. این موضوع به هیچ عنوان نباید شما را ناراحت کند. البته امروزه تکنیک های زیادی هست که می تواند به شما کمک کند تا از این موضوع رهایی پیدا کنید البته فراموش نکنید که در بسیاری از موارد این موضوع ممکن است حتی به ضرر شما هم باشد! به عبارت دیگر بسیاری از افراد هستند که موهای نداشته و سر کچل شدن آقایان را نسبت به موهایی که مربوط به خودشان نیست ترجیح می دهند!

3. قبل از ورزش بدن خودتان را نرم نکنید!

 

از دیگر کارهای اشتباهی که آقایان در سنین بالای 40 سال ممکن است انجام دهند این است که ورزش کنند بدون این که قبل از انجام حرکات ورزشی خودشان را نرم کنند. این موضوع می تواند باعث شود که شانس آن ها برای این که به آسیب های جسمی دچار شوند بیشتر شود. حتی ممکن است به خودتان بگویید که من سالهاست که ورزش می کنم بدون این که خودم را گرم کنم. ولی وقتی که به سن چهل سالگی می رسید باید بدانید که آن روزها دیگر گذشته است! شما اگر بالای 40 سال سن داشته باشید بدون این که بدن خودتان را نرم کنید نمی توانید انتظار داشته باشید که در ورزش بهترین بازدهی را داشته باشید. بنابراین در صورتی که به سن 40 سالگی می رسید برای این که ورزش کنید باید "حتما" بدن خودتان را نرم کنید تا از آسیب های جسمی که ورزش کردن می تواند در این سن و سنین بالای آن به شما وارد کند مصون بمانید. پس سعی کنید تا حتما بدن خودتان را قبل از انجام هرگونه حرکت ورزشی نرم کنید.

4. وقتی که فردا صبح یک قرار مهم با کسی دارید، شب دیر بخوابید!

 

زود خوابیدن یکی از کارهایی است که شما برای این که سالم تر بمانید باید حتما این کار را انجام دهید. شما باید سعی کنید تا حتما به میزان کافی در شبانه روز بخوابید. در حقیقت خوابیدن که زمانی برای شما قبل از سن 40 سالگی کار آسانی بوده است اکنون دیگر کم کم تبدیل به کاری سخت می شود. در بسیاری از موارد ممکن است شما دچار بی خوابی شده باشید. بنابراین وقتی که در سن بالای 40 سالگی روز مهمی را در پیش دارید یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید این است که به سرعت به رختخواب بروید و زود بخوابید. این کار می تواند به شما کمک کند تا فردای بهتری داشته باشید. در صورتی که شما کمتر از 8 ساعت در شبانه روز بخوابید نه تنها می تواند باعث مشکلات جدی برای خلق و خوی شما شود (البته این ها تنها مربوط به زمانی است که زیر 40 سال سن دارید) بلکه برای شمایی که بالای 40 سال هستید می تواند لطمات جبران ناپذیری به بدنتان وارد کند. در حقیقت شما با میزان کم خواب می توانید بدنتان را نابود کنید!

5. در صورتی که علایم خطرناک و مشکوکی در بدنتان مشاهده کردید به آن توجه نکنید به این بهانه که "احتمالا چیزی نیست"

 

از دیگر نکته های بسیار مهمی که به مردانی که بالای 40 سال سن دارند توصیه می شود این است که در صورتی که نشانه ها و علامت های مشکوکی در بدنتان دنبال کردید، باید حتما به دکتر مراجعه کنید و با او در این رابطه حرف بزنید. در حقیقت شما باید همیشه سعی کنید تا قبل از مشاهده کردن این علایم و نشانه ها هم با دکترتان صحبت کنید و به صورت دوره ای و هر چند وقت یک بار برای چکاپ کردن نزد دکتر بروید. وقتی که چنین نشانه هایی دریافت کردید که دیگر کار بدتر هم می شود و باید بلافاصله و بدون هیچ درنگی این موضوع را با متخصصین مربوط در میان بگذارید. نشانه ها و علایمی که از آن ها صحبت می شود می تواند هر نشانه و یا علامتی باشد که شما احساس می کنید کمی با حالت طبیعی متفاوت است. یادتان باشد که کار از محکم کاری عیب نمی کند و شما باید سعی کنید تا همیشه سلامتی خودتان را رعایت کنید و برای این کار باید هر چند وقت یک بار چک کنید که مشکلی برایتان ایجاد نشده باشد.

6. فکر کنید که متابولیسم بدنتان به صورت خود به خودی دوباره تند می شود!

 

حقیقت این است که متابولیسم بدن شما وقتی که به یک سن و سال معینی می رسید شروع به کند شدن می کند. بنابراین این که فکر کنید بعد از مدتی این متابولیسم دوباره خودش شروع به تند شدن می کند یک دروغ آشکاری است که شما به خودتان می گویید. در حقیقت متابولیسم بدن شما هرگز دیگر به سرعتی که در گذشته داشته است بر نمی گردد و تازه با افزایش سن شما کندتر و کندتر هم خواهد شد.

بنابراین در صورتی که فکر می کنید نباید در این زمینه کاری انجام دهید اشتباه می کنید. شما باید سعی کنید تا جایی که می توانید از این فرآیند کندتر شدن متابولیسم بدنتان جلوگیری کنید و باید سعی کنید تا جایی که می توانید غذاهایی بخورید که این روند کند شدن را به تعویق می اندازند. این حقیقت که متابولیسم بدن شما به مرور کندتر می شود قابل انکار نیست ولی شما با خوردن غذاهای مختلف می توانید کاری کنید که این فرآیند کندتر شدن به شیوه ای مناسب تر انجام بگیرد و یا این که به تعویق بیفتد.

7. غذاهای چاق کننده بخورید!

 

خوردن غذاهایی که شما را چاق می کند هم از دیگر اشتباهاتی است که می توانید به عنوان مردی که بالای 40 سال سن دارد انجام دهید. در صورتی که شما می خواهید انسان سالمی باشید و در صورتی که می خواهید احتمال این که به بیماری های مختف دچار شوید را کمتر کنید باید سعی کنید تا کمتر چاق شوید. تحقیقات نشان داده است مردانی که بعد از سن 40 سالگی غذاهایی می خورند که آن ها را چاق می کند احتمال مبتلا شدن آن ها به بیماری های مختلف بسیار بیشتر از مردانی است که از خوردن چنین غذاهایی پرهیز می کنند. بنابراین در صورتی که می خواهید زندگی سالم تری داشته باشید باید سعی کنید تا از غذاهایی مصرف کنید که احتمال چاق شدن شما را کمتر می کنند. شما همچنین باید سعی کنید تا از مصرف کردن غذاهایی که ممکن است برای بدنتان مضر باشند نیز پرهیز کنید. به عنوان مثال تا جایی که می توانید از مصرف کردن غذاهایی مانند پیتزا و غذاهایی مانند آن پرهیز کنید و سعی کنید تا از غذاهای ساده تری استفاده کنید که به بدن شما کمک می کنند که سالم تر بماند.

8. ورزش کردن را به طور کلی ترک کنید چون احساس خستگی می کنید و دیگر نمی توانید مانند زمانی که جوانتر بودید این کار را بکنید!

 

یکی دیگر از اشتباهاتی که مردان چهل ساله و بالای چهل سال انجام می دهند این است که فکر می کنند چون دیگر برای انجام برخی از ورزش هایی که در دورانی که جوانتر بوده اند انجام می داده اند پیر شده اند؛ بهتر است دیگر به طور کلی ورزش را کنار بگذارند. این در صورتی است که همه ما انسان ها به ورزش کردن نیاز داریم و بنابراین در صورتی که این کار را انجام ندهیم ممکن است با مشکلات جدی مواجه شویم. تحقیقات حتی نشان داده است انسان ها در سن 80 سالگی هم می توانند با ورزش کردن مدت زمانی را که زندگی می کنند افزایش دهند. بنابراین در صورتی که شما بتوانید به اندازه کافی ورزش کنید می توانید انتظار داشته باشید که سالم تر بمانید و آینده سالم تری داشته باشید. این در حالی است که این ورزش هایی که انجام می دهید به هیچ عنوان نیازی نیست که با سرعت و یا شدت بالایی همراه باشند و همین که ورزش های ساده ای هم باشند انجام دادن آن ها بسیار بهتر از انجام ندادنشان است.

9. در مواقعی که نیازی ندارید، از دیگران پول قرض کنید!

 

یکی دیگر از اشتباهاتی که بسیاری مردان چهل ساله و بالای چهل سال انجام می دهند این است که در بسیاری از مواقعی که هیچ ضرورتی ندارد از دیگران پول قرض می کنند. این کار می تواند به شما به عنوان مردان چهل ساله و بالای چهل سال لطمه های فکری زیادی وارد کند. در حقیقت این کار می تواند از نظر روانشناسی باعث شود که شما شانس کمتری برای موفقیت در داشتن یک زندگی سالم داشته باشید. تحقیقاتی که روان شناسان در این زمینه انجام داده اند نشان داده است مردان چهل ساله و بالای چهل سالی که سعی می کنند تا به هر ترتیبی که شده است استقلال مالی خودشان را حفظ کنند نسبت به مردان چهل ساله و بالای چهل سالی که در بسیاری از مواقعی که کاملا غیر ضروری است از دیگران پول قرض می کنند از میزان سلامتی روحی و در عین حال میزان شادی و رضایت از زندگی بالاتری برخوردار می باشند. بنابراین در صورتی که می خواهید زندگی سالم تری داشته باشید و سالم تر بمانید باید سعی کنید تا کمتر این کار را انجام دهید!

10. برای این که وجود دارید عذرخواهی کنید!

 

در صورتی که کار اشتباهی کردید، بهترین روش این است که با شهامت از دیگران و از افرادی که فکر می کنید به دلیل این کار اشتباه شما ضرر کرده اند عذرخواهی کنید. ولی اگر کار اشتباهی انجام نداده اید، خیلی خنده دار است که صرفا به دلیل این که هیچ کاری انجام نداده اید از دیگران عذرخواهی کنید! در حقیقت این که شما بدون دلیل از فردی معذرت بخواهید تنها برای این که شما باید از آن ها معذرت خواهی کنید و یا این که برای این که شما وجود دارید؛ خیلی موضوع خنده دار و مسخره ای است که شما به عنوان مرد چهل ساله و بالای چهل سال باید حتما این کار را ترک کنید. در حقیقت شما همانید که هستید و این موضوع به هیچ عنوان نیازمند عذرخواهی از کسی نمی باشد! هر کسی که شما را دوست ندارد، می تواند به شما توجهی نکند و حتی اصلا اگر دوست ندارد که در کنار شما باشد می تواند برود! این در صورتی است که شما به هیچ عنوان برای چیزی که هستید به کسی بدهکار نیستید و نباید از دیگران عذرخواهی کنید!

11. چون فکر می کنید قیافه تان تغییر کرده است دست به عمل های جراحی زیبایی بزنید!

 

یکی دیگر از اشتباهات بسیار بد و در بسیاری از موارد خطرناکی که مردان چهل ساله و بالای چهل سال انجام می دهند این است که فکر می کنند چون ظاهرشان دیگر مانند گذشته نیست باید دست به کارهایی مانند عمل های جراحی پلاستیک بزنند تا قیافه شان را بهتر کنند. این کار می تواند برای آن ها بسیار نابود کننده باشد. شما باید این نکته را درنظر داشته باشید که با دست زدن به چنین کارهایی نمی توانید خودتان را جوان کنید! در حقیقت با این که هیچ انسانی از این که پیر می شود راضی و خشنود نیست ولی شما نباید این پروسه طبیعی را با کارهایی که انجام می دهید تبدیل به یک پروسه ای غیرطبیعی کنید که برایتان ضررهایی هم داشته باشد! بسیاری از افراد هستند که از بوتاکس و مواردی مانند آن استفاده می کنند ولی به سختی می توانند ابروهایشان را هم حرکت بدهند و بنابراین همین موضوع باعث می شود که در نشان دادن و ابراز کردن احساساتی هم که دارند ناتوان شوند  که البته این تازه اول کار است و این افراد با مشکلات جدی بسیار بیشتری نیز مواجه می شوند. بنابراین سعی نکنید تا به چهره خودتان دست بزنید و عمل های جراحی زیبایی انجام دهید صرفا برای این که به نظر جوانتر و زیباتر بیایید!

12. همه چیز را برای کارتان قربانی کنید!

 

با این که شغلی که دارید خیلی مهم است. با این که شغل شما در حقیقت منبع درآمد شماست و شما زندگی خودتان را بر اساس همین شغلتان اداره می کنید ولی حقیقت این است که شما به عنوان یک مردی که اکنون دیگر وارد مرحله 40 سالگی شده است باید سعی کنید تا اولویت های دیگری نیز در زندگیتان داشته باشید. به عنوان مثال باید سعی کنید تا به خانواده ها و دوستانتان هم توجه کنید و تنها به کارتان توجه نکنید! در صورتی که هنوز هم حتی در ساعت هایی که در خانه تان نشسته اید و قرار است وقتتان را با اعضای خانواده تان بگذارنید به ایمیل هایی که از طرف همکارانتان به شما ارسال می شود می پردازید و سعی می کنید تا آن ها را پاسخ بدهید؛ باید سعی کنید تا در این روند زندگیتان تجدید نظری بکنید. شما باید سعی کنید تا در این سن برای خودتان اولویت هایی بگذارید و بر اساس این اولویت ها عمل کنید.

13. در زمانی که کارهای ورزشی انجام نمی دهید، لباس های ورزشی بپوشید!

 

شما به عنوان مردی که به سن 40 سالگی رسیده است و از آن ها عبور کرده و به عنوان مردی که وارد مرحله پختگی در زندگی شده است باید سعی کنید تا در شکل لباس پوشیدنتان هم تجدید نظر کنید. فراموش نکنید که لباس پوشیدن مانند افرادی که از شما چندین سال جوانتر هستند می تواند خوب باشد ولی این که زمانی که ورزش نمی کنید لباس های ورزشی بپوشید ممکن است برای شما خیلی مناسب نباشد. این موضوع درست مثل این می ماند که شما در محل کارتان و در جایی که تمام افرادی که در کنار شما هستند لباس های مخصوص کار بر تن دارند نشسته باشید ولی لباس شما با لباس این افراد متفاوت باشد! شما باید سعی کنید تا لباس هایی بپوشید که متناسب با شخصیت شما باشند. البته وقتی که بر دوچرخه تان سوار شده اید و در حال عبور کردن در جاده های پارک ها هستید به هیچ عنوان اشکالی ندارد که لباس های ورزشی بر تن داشته باشید این در صورتی است که اگر در یک مکان رسمی باشید و با همان لباس ها باشید ممکن است این موضوع برایتان دردسرساز شود.

14. با افرادی دوست شوید که از شما خیلی جوانتر هستند!

 

شما به عنوان مردی که به سن چهل سالگی رسیده است و از آن هم گذر کرده است؛ نباید سعی کنید تا با انسان هایی دوست شوید که از شما خیلی جوانتر هستند. این کار ممکن است باعث شود که به روحیه شما به عنوان فردی که در میانسالی قرار گرفته است آسیب بزند. تحقیقات نشان داده است انسان هایی که در سن 40 سالگی و بالای 40 سالگی هستند و با افرادی دوست می شوند که از خودشان خیلی کوچکتر هستند نسبت به آن هایی که سعی می کنند تا با افراد هم سن و سال خودشان دوست شوند روحیه ضعیف تری دارند و احتمال این که به مشکلاتی مانند افسردگی و مشکلاتی مانند آن دچار شوند بیشتر است. بنابراین سعی کنید به جای این که با انسان هایی دوست شوید که از شما خیلی کوچکتر هستند سعی کنید تا با افرادی دوست شوید که حداقل از نظر سنی هم سن و سال خودتان هستند تا به این شکل احتمال این که به بیماری هایی مانند افسردگی و یا سندروم های میان سالی و مواردی از این قبیل دچار شوید را به میزان زیادی در خودتان کاهش دهید.

15. دوستان زیادی نداشته باشید!

 

شما باید سعی کنید تا حتما تعداد زیادی دوست در کنار خودتان داشته باشید. تحقیقات نشان داده است به میزانی که انسان ها می توانند در کنار خودشان دوستان زیادتری داشته باشند می توانند میزان موفقیت بیشتری هم در داشتن یک روحیه سالم تر داشته باشند. البته این موضوع مخصوصا زمانی که شما به سن 40 سالگی می رسید و از آن هم عبور می کنید مهم تر و مهم تر می شود. تحقیقات نشان داده است که داشتن دوستان صمیمی برای مردانی که به سن 40 سالگی رسیده اند تاثیر بسیار زیادتری حتی از مردانی دارد که زیر 40 سال هستند. بنابراین در صورتی که فکر می کنید داشتن دوست صمیمی نمی تواند به روحیه شما در سن بالای 40 سال کمک کند سخت در اشتباه هستید. شما باید به این نکته توجه داشته باشید که مطالعات زیادی هستند که ثابت کرده اند حتی مردانی که به دنبال دوست می گرند نسبت به مردانی که این ویژگی را ندارند هم سالم تر و هم موفق تر زندگی می کنند. بنابراین داشتن دوست صمیمی می تواند تاثیر بسیار زیادی بر روی روحیه شما داشته باشد.

16. فکر کنید که چربی های دور شکم برای شما خطری ایجاد نمی کند!

 

اگر شما مردی هستید که به سن 40 سالگی و یا بیشتر از آن رسیده اید و فکر می کنید که داشتن میزان زیادی چربی دور شکم برای شما ضرری ندارد سخت در اشتباه هستید! البته این که میزان کمی چربی دور شکمتان وجود داشته باشد ممکن است برای شما موضوعی پیش پا افتاده باشد و بسیاری از مردان بالای چهل سال هستند که این میزان کم چربی دور شکمی را دارند اما در صورتی که این میزان چربی کمی افزایش پیدا کند ممکن است برای شما خطرساز باشد. همچنین در صورتی که شما همین میزان کم چربی را نیز مورد بررسی پزشکی قرار ندهید و با پزشکتان در این رابطه مشورت نکنید می تواند برای شما دردسرساز باشد و بیشتر و بیشتر شود و به مرحله ای برسد که واقعا تبدیل به یک تهدید بزرگ برای سلامتی شما شود. از این رو شما باید سعی کنید تا حتما این موضوع را مورد بررسی قرار دهید و نگذارید تا از یک میزان مشخص چاقتر شوید چراکه اگر خودتان را ول کنید این شکم شما بزرگ و بزرگ و بزرگتر می شود تا جایی که حتی می توانید یک لیوان را بر روی شکمتان قرار دهید!

17. در صورتی که پدرتان زنده است؛ زمان زیادی را با او نگذرانید!

 

یکی دیگر از اشتباهاتی که مردان چهل ساله انجام می دهند این است که زمان زیادی را با پدرانشان نمی گذرانند. در صورتی که شما به سن 40 سالگی و بالای چهل سالگی رسیده اید و هنوز هم پدرتان زنده است؛ سعی کنید تا زمانی را برای گذراندن با او بگذارنید و از او استفاده کنید. وقتی که شما به سن چهل سالگی رسیده اید ممکن است دیگر مانند زمانی که کمی جوانتر بوده اید وقت برای گذراندن را اعضای خانواده نداشته باشید ولی باید سعی کنید تا حتما این زمان را برای خودتان ایجاد کنید تا از بودن در کنار آن ها لذت ببرید. در حقیقت شما باید سعی کنید تا بعد از سن چهل سالگی نیز از پدرتان استفاده کنید. تحقیقات نشان داده است که مردان چهل ساله و بالای چهل سالی که زمان بیشتری را با پدرانشان می گذرانند نسبت به مردان چهل ساله و بالای چهل سالی که وقت کمتری را با پدرشان می گذرانند از نظر فکری و روانی کیفیت زندگی بهتری دارند و می توانند زندگی سالم تری داشته باشند. بنابراین سعی کنید حتما برای بودن در کنار پدر زمانی را اختصاص دهید.

18. استرس داشته باشید!

 

شما دیگر به سن چهل سالگی رسیده اید! وقت آن است که دیگر نسبت به موضوعاتی در زندگی که فکر می کنید ارزش زیادی ندارد استرس کمتری داشته باشید. تحقیقات نشان داده است که افرادی که استرس کمتری دارند در زندگی موفق تر عمل می کنند. این موضوع مخصوصا برای افرادی که سنشان بیشتر می شود بیشتر صدق می کند. استرس می تواند باعث شود که شما به انواع و اقسام بیماری های جسمی و روانی دچار شوید و در عین حال می تواند عمر شما را کم کند. داشتن استرس همچنین بر سیستم ایمنی بدن شما تاثیرات مخرب و جبران ناپذیری می گذارد و می تواند باعث شود که ضربان قلب شما تندتر شود و در عین حال می تواند باعث رسیدن آسیب های جدی به قلب و ریه ها و در نهایت به تمام اعضای بدن شما شود. مخصوصا زمانی که به سن 40 سالگی می رسید باید دیدگاه های بچه گانه ای را که ممکن است منجر به ایجاد استرس در شما شوند ترک کنید و سعی کنید تا با آرامش بیشتری زندگی کنید و فراموش نکنید که دور کردن استرس از خودتان می تواند به میزان زیادی به سلامتی جسم و جان شما کمک کند.

 

[ یک شنبه 16 آبان 1400 ] [ 13:51 ] [ شکوهی ]

اپرا: باور کنید همین که الان در کنار شما نشسته ام و دارم با شما صحبت می کنم، خیلی برای من سخت است که این موضوع را باور کنم که این مردی که جلوی من نشسته است مردی است که بخش زیادی از عمرش را که سال ها می شود در یک زندانی بسیار کوچک گذرانده است که دارای ابعاد 7 در 9 فوتی بوده است. وقتی که سال ها بعد دوباره برگشتی تا آن زندان را دیدار کنی به نظرت کمی کوچک نمی آمد؟

ماندلا: چرا خوب البته وقتی که دوباره آن را دیدم به نظر دارای ابعاد بسیار کوچکی بود. ولی حقیقت این است که وقتی در آن زندگی می کردم و به عنوان یک زندانی نگه داشته می شدم دیگر به آن عادت کرده بودم. بنابراین در آن زمان به این اندازه برایم کوچک نبود. در آن زمان می توانستم تمام کارهایی را انجام دهم که یک زندانی می تواند انجام دهد. به عنوان مثال در آن زمان هر روز صبح به من این اجازه داده می شد که ورزش کنم و حتی بعد از ظهرها هم می توانستم ورزش کنم. ولی حقیقتش را بخواهید اگر از اعماق قلبم صحبت کنم به این فکر می کنم که حالا که بیرون از این زندان قرار گرفته ام؛ راستش را بخواهید واقعا نمی دانم که چگونه در آن شرایط سخت دوام آورده ام! آن محیط برای ما خیلی کوچک بود و به نظرم دوام آوردن در این شرایط برایم خیلی دشوار بود!

اپرا: بله البته در طول روز هم شما را مجبور می کردند که کارهای سخت انجام دهید. در حقیقت آن طور که من شنیده ام شما در طول روز مجبور بودید که کارهای اجباری را به عنوان زندانی انجام دهید. خوب البته این موضوع برای شما یک مزیت هم داشت به این دلیل که در آن زمانی که شما را مجبور می کردند تا کارهای سخت انجام دهید همچنین این توانایی را داشتید که با هم بندهای خودتان و افراد دیگری که در زندان زندگی می کردند صحبت کنید و من حدس می زنم که این یک نقطه قوت برایتان بوده است. ولی هنگامی که من به عنوان بازدیدکننده از این زندان بازدید می کردم، آن ها به من گفتند که شما را مجبور می کردند که از ساعت 4 بعد از ظهر به بعد در زندان های خودتان بروید و با هیچ کس صحبت نکنید آیا چنین چیزی درست بود؟

ماندلا: بله درست است ما از ساعت 4 بعد از ظهر به بعد دیگر حق نداشتیم تا با کسی صحبت کنیم و این موضوع برای ما یک نقطه تاریک بود. البته این قانون برای ما خیلی سخت بود و ما سعی می کردیم تا به هر شکلی که شده است این قانون را از بین ببریم.  در حقیقت افرادی که در آن زمان در زندان به عنوان زندانبان از ما نگهداری می کردند افرادی سخت گیر بودند ولی به این دلیل که ما با آن ها با احترام صحبت می کردیم بنابراین آن ها نیز به ما کمک می کردند. در حقیقت در بسیاری از موارد ما این شانس را داشتیم که خارج از برنامه ای که برایمان گذاشته بودند با دیگران صحبت کنیم. در حقیقت وقتی که آن دسته از زندانبانهایی که خیلی سخت گیر بودند می رفتند، به ما اجازه داده می شد تا با همدیگر صحبت کنیم. در حقیقت زندانبانهایی که ما با آن ها دوست شده بودیم به ما اجازه می دادند تا هر کاری بکنیم به جز این که درهای زندان هایمان را باز کنیم. بنابراین این داستان به آن شکلی هم که شما فکر می کنید سخت بنود. در حقیقت آن ها در بسیاری از موارد آزادی های عمل زیادی به ما می دادند و به ما کمک می کردند تا از این آزادی عمل ها استفاده کنیم و البته این کار را در زمانی انجام می دادند که دیگران رفته بودند. منظورم از دیگران افرادی هستند که بیشتری مسئولیت را در زندان ها بر عهده دارند. آن ها به ما اجازه می دادند تا با افرادی که در زندان های مقابلمان قرار گرفته اند صحبت کنیم. بنابراین در نتیجه می توان گفت که هرچقر که ما با این زندانبان ها برخورد بهتری داشتیم آن ها برای ما دوستان بهتر و بهتری می شدند.

 

اپرا: بنابراین تو باید به این موضوع اعتقاد داشته باشی که همه انسان ها دارای بخش های خوب زیادی هستند این طور نیست؟

ماندلا: بله دقیقا همان طوری است که شما می گویید. هیچ شکی وجود ندارد که در تمام انسان هایی که در کنار ما هستند و به طور کلی در تمام انسان های دنیا خوبی وجود دارد. بنابراین در صورتی که شما بتوانید به شیوه ای این خوبی هایی را که در آن ها وجود دارد بیدار کنید می توانید نتیجه های خوبی از برخورد کردن با آن ها بگیرید. به عبارت دیگر، شما می توانید خودتان تعیین کنید که می خواهید این انسان ها دوستان شما باشند یا این که با شما دشمنی کنند. همه این موضوعات بستگی به خود شما دارد. هیچ شکی وجود دارد که ما انسان ها این توانایی را داریم که این خوبی ها را که در انسان های دیگر به صورت ذاتی وجود دارد برانگیخته کنیم. برخی از ما انسان ها سعی می کنیم که به این موضوع بجنگیم به این دلیل که فکر می کنیم چنین چیزی وجود ندارد و انسان ها بد هستند این در صورتی است که همه انسان ها خوب هستند و ما باید سعی کنیم این خوبی را پیدا کنیم. حتی افرادی مانند ما که با آپارتاید جنگیدیم در حقیقت بسیاری از مردمی را که از ما متنفر بودند تغییر دادیم و آن ها را تبدیل به دوستان خودمان کردیم به این دلیل که آن ها متوجه شدند که ما به آن ها احترام می گذاریم و دوست داریم تا آن ها را به عنوان دوستان خودمان داشته باشیم.

اپرا: می دانی درک کردن این موضوع برای من خیلی سخت است که چگونه تو می توانی به افرادی احترام بگذاری که به تو ستم کرده اند؟ من این موضوع را درک نمی کنم! چگونه این کار را انجام داده ای؟

ماندلا: خوب می دانی داستان از این قرار است که تو باید سعی کنی تا این موضوع را به خوبی و به تمامی درک کنی که انسان ها همگی شبیه به هم هستند. در حقیقت نه خوبی خوبان به آن اندازه است که گفته اند و نه بدی بدان به آن اندازه است که گفته اند. تو باید سعی کنی تا این تفاوت میان آن ها را به خوبی درک کنی. ببین بگذار موضوع را به این شکل برای تو بیان کنم. در حقیقت انسان ها بیشتر توسط فرهنگ و سیاست کشوری که دارند تحت تاثیر قرار می گیرند و هیچ کدام از آن ها بد نیستند بلکه این سیاست است که بد است! به عنوان مثال، وقتی که در یک زندان مانند زندانی که من در آن بودم، یک فردی که به عنوان یک زندانبان کار می کند و یا حتی فردی که در آنجا به عنوان یک دفتردار مشغول به کار است نتواند به قوانینی که برای آن ها و همچنین برای زندانیان وجود دارد آن طور که باید و شاید احترام بگذارد، آن ها او را اخراج می کنند. همچنین آن دسته از زندانبانان و همچنین دفتردارانی که می خواهند وضعیت زندگی خودشان را ارتقا بدهند و کار بهتری در آن زندان پیدا کنند باید سعی کنند تا به تمامی از قوانین پیروی کنند در غیر این صورت با تقاضای ارتقای آن ها موافقت نمی شود. بنابراین همان طور که می دانید بسیاری از این افراد مجبور می شوند برای این که از کارشان اخراج نشوند و یا برای این که ارتقای کاری داشته باشند از قوانینی که در آنجا وجود دارد تبعیت کنند. بنابراین همان طور که می بینید در بسیاری از موارد افرادی که در آپارتایت و در این رژیم کار می کردند و تمام شغل ها را داشتند افرادی بودند که در اکثر موارد مجبور به انجام این کار شده اند. حتی ممکن است در بسیاری از موارد زندانبانانی که در زندان کار می کنند و یا افرادی که به عنوان دفتردار در آنجا کار می کنند اعتقادی به قوانینی که در زندان وجود دارد نداشته باشند ولی در نهایت این کار را انجام می دهند چون هیچ چاره ای ندارند.

 

اپرا: بله خیلی جالب است فکر کنم کم کم دارم درک می کنم که شما چگونه فکر می کنی! در حقیقت شما می گویید می توان نظر فردی را تغییر داد که یک سیاست خاصی را دنبال می کند صرفا به این دلیل که این فراد خودش سیاست نیست و در حقیقت دارد آن را اجرا می کند. این طور نیست؟

ماندلا: بله دقیقا همین طور است! ببین وقتی که ما در زندان بودیم، من خودم یک وکیل آموزش دیده بودم و هنگامی که افرادی که به عنوان زندانبان در آنجا کار می کردند کارهایی داشتند که نیاز به داشتن وکیل داشت من سعی می کردم تا این کارها را به آن ها یاد بدهم. در حقیقت من سعی می کردم تا به عنوان یک وکیل به آن ها کمک کنم تا کارشان بهتر انجام شود. به عنوان مثال در بسیاری از موارد این افراد نیاز به داشتن نظرات کارشناسی شده داشتند و من به آن ها کمک می کردم و به آن ها نظراتی را که می خواستند می دادم. همچنین در بسیاری از موارد نیز من سعی می کردم تا منابعی را برای مراجعه کردن به آن ها معرفی کنم که با مراجعه کردن به این منابع سعی کارشان راه بیفتد. حتی در بسیاری از موارد آن ها درگیر دعواهای مختلفی با دیگران می شدند که من به آن ها کمک می کردم تا درگیری ها و دعواهایشان را برطرف کنند. تمام این موضوعات باعث شد تا آن ها نسبت به من احساس خوبی پیدا کنند و در نتیجه کم کم با هم دوست شدیم. همین دوستی ما با آن ها باعث شد تا رابطه صمیمانه ای میان مان و آن ها ایجاد شود و آن ها توانستند به من کمک کنند تا در بسیاری از موارد قوانین زندان را تغییر دهم. به عنوان مثال آن ها کارهایی را برای من انجام می دادند که در شرایط معمولی غیر ممکن بود و زندانی های دیگر نمی توانستند این کارها را انجام دهند.

اپرا: چه جالب! شما در کتاب زندگینامه شخصی خودتان می گوییم که شما به این نتیجه رسیده اید که این توانایی را داریم که می توانید حریف خودتان را شکست بدهید بدون این که به او بی احترامی کرده باشید. چگونه یاد گرفته اید که این کار را انجام دهید؟

 

ماندلا: خوب می دانی حقیقت این است که همکاران من و افرادی که با من کار می کردند و در حزب من بودند، و حتی خودم من هم هرگز دوست نداشتیم تا با افرادی صحبت کنیم که قوانین آپارتایت را گذاشته بودند. حتی این موضوع وقتی که حزب ما به پیروزی رسید نیز ادامه پیدا کرده بود. در حقیقت حتی وقتی که ما برنده شده بودیم نیز این توانایی را نداشتیم. ولی حقیقت این است که برخی از ما کارهایی کردیم که باعث شد که با این افراد ارتباط برقرار کنیم. به عنوان مثال، هنگامی که سیاه پوست ها مجبور شدند تا جوهانسبورگ را ترک کنند و به خانه هایشان برگردند، یادم می آید که مردی نزد آن آمد و به من گفت: "کمکم کن من شغل خودم را از دست داده ام! من زن و بچه دارم که بچه هایم هم در مدرسه درس می خوانند و به من گفته اند که باید این شهر را ترک کنم و برگردم! آخر من چطور این کار را انجام دهم؟ من جایی برای برگشتن ندارم؟ باید چکار کنم؟ چه کاری از من ساخته است؟ راه من چیست؟ لطفا به من کمک کن!"

بنابراین من هم به عنوان یک وکیل می خواستم از این مرد دفاع کنم. بنابراین پیش مقاماتی که وجود داشتند رفتم و گفتم: "ببین من به عنوان یک انسان می خواهم با شما صحبت کنم و لطفا شما هم پاسخ من را به عنوان یک انسان بدهید! من می خواهم درباره مردی صحبت کنم که...." و داستان مرد مورد نظر را برای آن ها تعریف می کردم. و در بسیاری از موارد این افرادی که من به این شکل با آن ها صحبت می کردم به من کمک می کردند تا مشکل را حل کنم. به عنوان مثال به این مرد فرصتی چند ماهه می دادند تا کار پیدا کند. از این رو من به این نتیجه رسیدم که بسیاری از افرادی که حتی در این دولت آپارتایت کار می کردند خودشان به آن اعتقادی نداشتند و در حقیقت این سیاست بود که آن ها را وادار به انجام چنین کارهایی کرده بود.

در صورتی که شما بنشینید و با این افراد صحبت کنید به این نتیجه می رسید که بسیاری از آن ها حتی ممکن است خودشان هم اعتقادی به این قوانین نداشته باشند. در حقیقت ممکن است بسیاری از این افراد حتی بعد از مدت کوتاهی که به آن ها صحبت می کنید به خوبی قانع شوند که کاری که این دولت آپارتایت انجام می دهد اشتباه است. بنابراین در صورتی که خوب به این موضوع فکر کنید به این نتیجه می رسید که انجام دادن این کار می تواند حتی در بسیاری از موارد ناجی شما باشد. بسیاری از آن ها از ظلم ناراحت هستند و در صورتی که شما به این افراد در رابطه با ظلمی که به دیگران شده است صحبت می کنید آن ها هم مانند تمام انسان های دیگر دنیا که از ظلم ناراحت می شوند ناراحت می شوند و حتی ممکن است این ناراحتی آن ها باعث شود که شانسشان برای این که حتی داستان آپارتایت را از بین ببرند هم بیشتر شود. خیلی ساده است که این افراد را قانع کنید که این کشور تحت ظلم یک رژیم ظالمانه اداره می شود و این رژیم بسیاری از افراد را می کشد که به طور کلی بیگناه هستند. بنابراین من به این نتیجه رسیدم که بسیاری از این افراد در صورتی که شما به عنوان یک انسان با آن ها صحبت کنید می توانند تبدیل به افرادی شوند که نه تنها مخالف آپارتایت هستند بلکه حتی با رژیم و اندیشه های ما هم موافقت کنند.

 

اپرا: شما نوشته اید که هنگامی که یک پسربچه بوده اید، در آبادی که در آن بودید که ریش سفید وجود داشت که معمولا تمام افرادی که در آنجا بودند مشکلات مختلف خودشان را پیش او می بردند و او این مشکلات را حل می کرد این طور نیست؟

ماندلا: بله و اتفاقا این موضوع باعث شد که من در طول زندگی خودم خیلی تحت تاثیر قرار بگیرم. در حقیقت همین موضوع مرا به میزان زیادی تحت تاثیر خودش قرار داد. من به خوبی یاد گرفتم که صبر داشته باشم و سعی کنم تا با صبر زیاد به افرادی گوش دهم که درددل هایشان را برای من می گفتندو همچنین یاد گرفته بودم تا صبر کنم و با صبر زیاد درباره حرف هایی که قرار است به من بزنند گوش کنم. یاد گرفتم که گوش دادن از صحبت کردن خیلی بهتر است و شما برای این که بتوانید به خوبی گوش دهید باید سعی کنید تا در ابتدا یک صبر و تحمل را در خودتان ایجاد کنید. همچنین یاد گرفتم که نباید در این زمینه ها زود تصمیم گیری کرد و در صورتی که تصمیم گیری هایی که شما در این زمینه می کنید اشتباه است باید سعی کنید تا به سرعت آن ها را جبران کنید. یاد گرفتم که قضاوت کردن در رابطه با زندگی که دارند خیلی اشتباه است و بنابراین این کار را نباید انجام داد. من همچنین یاد گرفتم که ملت یکی از مهم ترین چیزهایی است که شما باید به عنوان یک انسانی که قرار است رهبری آن ها را بر عهده بگیرد به آن توجه کنید. من یاد گرفتم که تو باید به عنوان یک رهبر به تمام این ملت به خوبی احترام بگذاری و سعی کنی تا جایی که می توانی این موضوع را برای خودت مشخص کنی.

اپرا: خیلی برای من جالب است. شنیده ام که یک بار به تو پیشنهاد شده است که زندان را ترک کنی این طور نیست؟ در حقیقت شنیده ام که به تو پیشنهاد شده است که در صورتی که تو آپارتایت را به رسمیت بشناسی به تو اجازه خواهند داد که زندان را ترک کنی این طور نیست؟ و خیلی جالب تر برای من این است که تو قبول نکردی و ظاهرا ترجیح دادی که در زندان بمانی تا این که زندان را ترک کنی این طور نیست؟ این موضوع برای من خیلی جالب است! آیا اعتقاد داشتی که این روش یک روش مناسب است؟ آیا تو فکر می کردی که با این کارت می توانی به مردم بیشتر کمک کنی؟ چرا این کار را کردی و داستان چه بود؟

ماندلا: خوب می دانی حقیقت این است که روزی به من گفتند که تو آزاد می شوی در صورتی که اعمال خشونت آمیز را ترک کنی! و من گفتم نه! البته نباید در این زمینه به اشتباه بیفتید. من به هیچ عنوان با انجام دادن کارهای خشونت آمیز موافق نیستم ولی می دانی در آن زمان و با توجه به جنگی که با آن ها داشتم فکر می کردم که این کار بهترین کاری است که می توان انجام داد. در حقیقت من در پاسخ به این افرادی که به من پیشنهاد داده بودند که خشونت را ترک کن گفتم: "ببینید من خشونت را آغاز کردم و خودم هم آن را ادامه می دهم به این دلیل که در حقیقت خشونتی که ما ایجاد کرده ایم برای ما به نوعی یک دفاع است و بنابراین این روش ماست برای این که ما فعالیت های سیاسی را علیه افرادی انجام دهیم که ستمگر هستند تا به این شیوه بتوانیم ظالم را شکست دهیم. همچنین یکی دیگر از دلایلی که من نخواستم زندان را ترک کنم این بود که من دوست نداشتم تا افرادی را که به عنوان دوستانم در این زندان می شناختم که می توانستند به من کمک زیادی بکنند ترک کنم. من تمام تلاشم را می کردم که با تمام انرژی که داشتم با این رژیم دیکتاتور جانی که انسان های بی گناه را می کشت و بسیار ظالم بود مقابله کنم.

 

اپرا: خیلی جالب است که تو نسبت به افرادی که در کنارت زندگی می کرده اند احساس بسیار خوبی داشتی. در حقیقت من در جایی خوانده ام که تو هرگز به خودت در زندان این اجازه را نمی دادی که با تو نسبت به افراد دیگری که در زندان با تو بوده اند برخورد بهتری بشود به این دلیل که تو خودت و افرادی را که با آن ها کار می کردی شبیه به هم می دیدی و فکر می کردی که کار رهبری یک کار اشتراکی است که تو به همراه این افراد انجام می دهی این طور نیست؟

ماندلا: چرا دقیقا همین طور است! مردم ما که در خارج از زندان بوده اند نیز می توانند در این رهبری و رهبر بودن نقش داشته باشند. در حقیقت من به عنوان یک رهبر باید به این موضوع توجه داشته باشم که رهبر بودن نباید صرفا به یک انسان و یا یک شخص مخصوصی محدود شود بلکه تمام انسان ها می توانند رهبر باشند. بنابراین من هرگز خودم را به عنوان یک رهبر از افرادی که در کنارم هستند و یا حتی افرادی که مردمم محسوب می شوند جدا نکرده امو! من احساس می کنم در صورتی که من خودم را به صورت مستقل یک رهبر بدانم در حقیقت به تمام این افراد خیانت کرده ام به این دلیل که همه این افراد باید در رهبر بودن سهم داشته باشند.

اپرا: خیلی جالب است پس شما تماما بردارهایی بودید که همراه با هم و به صورت دوش به دوش به زندان رفته اید! این در صورتی است که ما تنها درباره شما شنیده ایم! ما درباره افرادی که در کنار شما بوده اند چیزی نشنیده ایم! هرگز نشنیده ایم که چیزی به نام "گروه ماندلا" وجود داشته است! چرا این طور است؟

ماندلا: خوب می دانی حقیقت این است که ما همگی با هم به زندان رفته بودیم ولی در حقیقت حتی بسیاری از این افراد از من هم بهتر بوده اند! ببینید واقعا ممکن است شما فکر کنید که این حرف از خود کم بینی من است و یا حتی ممکن است فکر کنید من می خواهم به افراد دیگری که هم گروه خودم هستم اعتماد به نفس بدهم و یا می خواهم ارزش این افراد را بالاتر ببرم ولی حقیقت کلی این است که این انسان ها حقیقتا در بسیاری از موارد از من باهوشتر بوده اند! در حقیقت من فکر می کنم برخی از این مردانی که در گروه من بوده اند هم از نظر هوشی از من بهتر بوده اند و هم این که توانایی جنگندگی بسیار بیشتری نسبت به من داشته اند! حتی دیدگاه هایی که نسبت به آزادی هم داشتند نسبت به من بسیار بهتر بود.

 

اپرا: شما در سال 1986 شروع کردید به مذاکره کردن با آن ها. مذاکراتی که کم کم باعث شد تا شما از زندان آزاد شوید این طور نیست؟ آیا در آن زمان شما به این اندازه امید داشتید که آزاد شوید؟ آیا در آن زمان فکر می کردید که ممکن است یک روز علاوه بر این که آزاد می شوید تبدیل به رییس جمهور کشور آفریقای جنوبی شوید؟ آیا انتظار این همه موفقیت را که بعد از این که از زندان آزاد شدید به سراغتان آمده بود داشتید؟

ماندلا: خوب البته همیشه می دانستم که یک روزی بالاخره از زندان آزاد می شوم چون همیشه بر این باور بوده و هستم که ظلم و ظالم هرگز نمی مانند و ظالم هرگز نمی تواند تا ابد به ستم ادامه دهد. تنها چیزی که نمی دانستم این بود که زمان آزادی من چه زمانی خواهم بود! حتی من یادم می آید که یکی از افرادی که در آن زمان به عنوان زندانبان کار می کرد نزد ما آمد و به ما گفت: "نامتان را بگویید و بگویید از چه مکان هایی آمده اید د همچنین بگویید که دقیقا قرار است بعد از این که آزاد شوید کجا بروید!" حتی در بسیاری از موارد زندانبان ها به ما می گفتند که ما نمی توانیم شما را تا ابد در اینجا نگه داریم به این دلیل که "تمام دنیا پافشاری می کند که شما آزاد شوید!"

البته دورانی که ما در آن زمان در زندان می گذراندیم دورانی بود که در بسیاری از موارد با خودش ناامیدی هایی داشت و در بسیاری از موارد هم برای ما امیدواری هایی ایجاد می کرد. به عنوان مثال دوران هایی داشتیم که آپارتایت سخت نیروهایی را که در بیرون از زندان بودند و به مبارزه می پرداختند را سرکوب می کرد. این روزها برای ما روزهای بدی بود به این دلیل که ما انتظار نداشتیم که چنین شود و با این سرکوبی امید ما کم می شد. همچنین در برخی از دوران ها هم مشاهده می کردیم که نیروهایی که همراه ما بودند و در بیرون از زندان به مبارزه می پرداختند خیلی قوی می شدند و حتی در بسیاری از موارد می توانستند ضربه هایی هم به آپارتایت بزنندو بنابراین در چنین مواردی می توانستیم انتظار داشته باشیم که امیدمان برای این که از این زندان آزاد شویم بیشتر شود. ولی در مجموع می توان گفت که روزهای پر از امیدی را پشت سر می گذاشتیم و انتظار داشتیم که این موضوع برایمان حل شود.

 

هنگامی که آقای دی کرک در سال 1990 (به طور دقیق در روز 10 فوریه سال 1990) مرا خواند، به من گفت: "ببین تصمیم گرفتم که فردا تو را آزاد کنم." او گفت: " خوب حالا که دیگر آزاد می شوی خواهش می کنم حداقل یک هفته صبر کن تا بعد از آن این خبر را به مردم بگوییم!" من هم به او پاسخ دادم: "به مجردی که من پایم را از درهای این زندان به بیرون بگذارم، شما دیگر هیچ نوع کنترلی بر روی من نخواهید داشت و بنابراین هیچ کاری نمی توانید بکنید و از من هم چیزی نمی توانید بخواهید. من از سال 1988 تا کنون در این زندان هستم و بنابراین دوست دارم تا با افرادی که در این محل هستم صحبت کنم و شما به هیچ عنوان نمی توانید مانع شوید که من این کار را انجام ندهم"

اپرا: 27 سال در زندان خیلی سخت است نه؟

ماندلا:بله ولی خوشبختانه وقتی آزاد شدیم هم من و هم دوستانم اطمینان داشتیم که کمیته بین المللی وجود دارد که ما را حمایت می کند.

 

[ پنج شنبه 13 آبان 1400 ] [ 13:13 ] [ شکوهی ]

اپرا: آخرین باری که با من صحبت کردیم، تو به من گفتی که اگر در زندان نبودی، سخت ترین کاری را که هر انسانی می تواند در زندگی انجام دهد را هرگز انجام نمی دادی که "تغییر دادن خود" است! حالا اگر ممکن است برای ما بگو که چطور شد که 27 سال زندان بودن از تو یک مرد متفاوتی ساخت؟

ماندلا: قبل از این که در زندان بودم، فردی بسیار فعال بودم به این شکل که در سیاست فعالیت های زیادی داشتم و در عین حال خودم به عنوان یکی از اعضای سازمان رهبری آفریقای جنوبی فعالیت می کردم. و معمولا از ساعت 7 صبح هر روز به فعالیت های مختلف می پرداختم تا زمانی که دیگر نیمه شب شده بود! بنابراین در طول تمام این مدت هرگز فرصت این را نداشتم که بنشینم و به فکر فرو بروم و با خودم خلوت کنم. وقتی که کار می کردم، تمام روح و جسم من درگیر کارهایی می شد که انجام می دادم و بنابراین هرگز نمی توانستم به ماکزیمم میزان توانایی های هوشی خودم برسم. این در صورتی است که وقتی شما را در یک سلول کوچک می اندازند، وقت بسیار بیشتری را برای فکر کردن خواهید داشت. شما در این حالت این فرصت را خواهید داشت که دیدگاه کاملا شفافی را نسبت به گذشته و همچنین نسبت به آینده خودتان پیدا کنید و خوشبختانه من این موقعیت را پیدا کردم. من به این نتیجه رسیدم که گذشته ای که دارم هنوز هم جای زیاد بسیاری برای ارتباطاتی که با دیگران انسان ها داشتم و همچنین برای فرصت هایی که برای رشد بیشترم در اختیارم قرار گرفته باشد می گذاشت.

اپرا: منظورتان از این جمله چیست؟ می توانید بیشتر برایمان توضیح دهید؟ منظورتان چیست که گذشته تان جای زیادی را برای این چیزها می گذاشت؟

ماندلا: وقتی که در سال های دهه 1940 به جوهانسبورگ رسیدم، خانواده من من را ترک کردند به این دلیل که آن ها احساس می کردند که من آن ها را ناراحت کرده ام. حقیقت این است که آن ها می خواستند مرا به یک ازدواجی وادار کنند که از ابتدا برای من برنامه ریزی شده بود. این در صورتی است که من قبول نمی کردم و بنابراین وقتی که آن ها را ترک کردم آن ها احساس می کردند که من حقیقتا آن ها را ناامید کرده ام. در جوهانسبرگ، بسیاری از افراد بودند که با من خیلی مهربان بودند و به من محبت زیادی داشتند. ولی وقتی که تحصیلاتم را در آن دانشگاه به اتمام رسیدم و تبدیل به یک وکیل شدم، کم کم رو به سیاست آوردم و دیگر به خانواده ای که داشتم فکر نمی کردم. همین موضوع باعث شد تا کاملا از یاد خانواده ام غافل شوم. این غفلت برای مدت طولانی با من مانده بود تا زمانی که من را به زندان انداختند. هنگامی که به زندان افتادم تازه با خودم فکر می کردم که چرا تا کنون به آن ها توجهی نداشته ام! آن زمان بود که کم کم به این فکر افتادم که بهتر است به آن ها هم توجه کنم. در حقیقت تها زمانی که در زندان بودم شروع به فکر کردن به این موضوع کردم که : "پس برای این فرد در خانواده ام و یا آن فرد و ... چه اتفاقی افتاد؟ چرا من هرگز برنگشتم تا به آن ها بگویم که از آن ها تشکر می کنم؟ چرا از آن ها تشکر نکردم؟"

حقیقت این است که هنگامی که مرا به زندان انداختند دربار زندگی که در گذشته داشتم فکر می کردم و به این نتیجه رسیده بودم که در آن زمان دیگر خیلی کوچک شده بودم و دیگر به عنوان یک انسان به آن شکلی که باید باشد نبودم که ارزش های انسانی داشته باشم. در حقیقت در آن زمان من احساس می کردم که به عنوان فردی که قدردان خانواده اش باشد عمل نمی کردم. من تبدیل به یک موجود حقیری شده بودم که اصلا شبیه به انسانی که می خواهد دیگران را مورد حمایت قرار دهد نبودم. بنابراین می توان گفت که زندان رفتن مرا خیلی تغییر داد. پیش خودم تصمیم گرفته بودم که اگر از این زندان بیرون بیایم سعی کنم تا کاری کنم که این افراد مورد حمایت من قرار بگیرم. تصمیم گرفتم وقتی که از زندان بیرون رفتم دیگر انسان بهتری باشم و سعی کنم تا نسبت به این افراد بهتر عمل کنم. همچنین تصمیم گرفتم که ارزش های انسانی را که فکر می کردم به هنگام رفتن به زندان از دست داده ام دوباره برای خودم بیشتر و بیشتر کنم. من همیشه فکر می کردم که می توانم انسانی باشم که می خواهم ولی این مدتی که در زندان بودم به من ثابت کرد که چنین چیزی نبود و تبدیل به فردی شده بودم که نمی خواهم. بنابراین وقتی که به زندان رفتم به این نتیجه رسیدم که می توانم زندگی خودم را آن طوری که می خواهم تغییر دهم و می توانم کاری کنم که وقتی از زندان بیرون آمدم دیگر انسانی دیگر باشم که به انسان های دیگر کمک و نکی می کند. هنگامی که بیرون از زندان بودم این اصل را فراموش کرده بودم که اگر انسانی به تو خوبی کند تو هم باید سعی کنی تا به این فرد پاسخ بدهی این در صورتی است که وقتی به زندان رفتم به این اصل فکر کردم و بر این اساس تصمیم گرفتم تا این کار را انجام دهم. بنابراین می توان این گونه نتیجه گرفت وقتی که من برای مدت 27 سال زندان بودم این مدت طولانی به من کمک کرد تا نفس خودم را پالوده کنم و سعی کنم تا با تمام وجود در تغییر خودم بکوشم. سعی کردم تا فرد دیگری باشم که همیشه به دیگران کمک می کند و به نظر من این یک دستاورد بسیار بزرگ برای من است. در حقیقت می توان گفت سال هایی که در زندان بودم از پربارترین سال های زندگی من بود چراکه به من کمک کرد تا انسان دیگری شوم.

 

اپرا: بله دقیقا درست است در صورتی که کسی به شما کمک کند تو هم باید به او کمک کنی.

ماندلا: بله دقیقا و این دقیقا همان کاری است که من در حال انجام دادن آن هستم: پاسخ دادن به کارهای خوبی که آن ها برای من کرده اند! در حقیقت من از زمانی که از زندان آزاد شدم تا به کنون سعی می کنم تا به کارهای خوبی که دیگران برای من انجام می دهند پاسخ بدهم. البته من بر این باورم که انسان باید به افراد دیگر هم خوبی کند. در حقیقت من برای این که به آن ها خوبی کنم برنامه ریزی های مشخصی دارم. به نظر من هیچ چیزی بدتر از این نیست که من یک روز صبح از خواب بیدار شوم در صورتی که هیچ برنامه ای برای پیاده کردن ندارم. در حقیقت من دوست دارم تا همیشه برای کمک کردن به افرادی که مستحق کمک کردن می باشند برنامه داشته باشم و بر این اساس تمام تلاش خودم را هم می کنم. بسیاری از افراد هستند که زندگی سختی دارند و فقیر هستند. همچنین بسیاری از افراد دیگر هستند که مشکلاتی دارند که حقیقتا نیاز به کمک کردن دارد. بسیاری از افراد دیگر هم به بیماری های جسمی و در برخی از موارد روحی دچار هستند که نیاز دارند تا کسی مانند من به آن ها کمک کند. بنابراین کمک کردن به دیگران باید به عنوان یک موضوع بسیار مهم و اساسی در برنامه ریزی هایم درآید و در صورتی که برنامه ریزی برای کمک کردن به این افراد نداشته باشم واقعا برایم یک فاجعه است. من همیشه به این موضوع فکر می کنم که اگر قرار باشد روزی من به یک دلیل از بین بروم، این دلیل این است که توانایی کمک کردن به این افراد را نداشته باشم. حتی در صورتی که این توانایی را داشته باشم که بخش کوچکی از زندگی خودم را با خوشحال کردن دیگران بگذرانم حتما این کار را خواهم کرد و بدون تردید تمام تلاشم را می کنم که در این راه موفق شوم.

اپرا: بنابراین وقتی که شما از خواب بیدار می شوی، روز خودتان را این گونه آغاز می کند که به دیگران کمک کنی؟

ماندلا: بله من سعی خودم را می کنم که این کار را به شیوه های مختلفی انجام دهم. به عنوان مثال این کار هم به شکل مستقیم و هم به شکل غیرمستقیم برای من قابل انجام است. مثلا یکی از کارهایی انجام می دهم این است که سعی می کنم تا برای این افراد مدرسه بسازم. همچنین در برخی از موارد سعی می کنم تا برایشان کلینیک تولید کنم تا آن دسته از افرادی که توانایی آن را ندارند که به مراکز درمانی بروند که خیلی گران است؛ از کلینیک استفاده کنند. همچنین در بسیاری از موارد سعی می کنم تا فرصت های آموزشی بیشتری را برای کودکان ایجاد کنم که بتوانند درس بخوانند. و البته علاوه بر همه این کارها، من برای این که در کنار خانواده ام زندگی کنم هم وظیفه هایی دارم که سعی می کنم به این وظیفه ها هم رسیدگی کنم.

 

اپرا: آیا سعی می کنی تا به این روش تمام آن سال هایی را که برای این که به آن ها کمک کنی آماده نبودی چون در زندان بودی و بنابراین نمی توانستی به آن ها کمک کنی را به این شکل جبران کنی؟

ماندلا: خوب البته من به قضایا به این شکل نگاه نمی کنم. ولی سعی می کنم تا در زمانی که از زندگیم باقی مانده است به افرادی که فقیر هستند کمک کنم تا مشکلاتی را که با آن ها مواجه می شوند حل کنند. می دانی یکی از مهم ترین و کلیدی ترین مشکلاتی که در تمام جوامع وجود دارد مشکل فقر است. در حقیقت فقر را می توان به عنوان یکی از بزرگترین و یا حتی می توان گفت بزرگترین چالشی دانست که تمام انسان ها و تمام بشریت با آن مواجه می باشد. بنابراین من تمام تلاشم را می کنم که این چالش از بین برود. به همین دلیل است که من سعی می کنم تا مدرسه بسازم و به همین دلیل هم هست که سعی می کنم کاری کنم که انسان ها را از این هیولای زندگی خوار به نام فقر نجات دهم.

اپرا: من این اواخر مدتی به جزیره رودن رفته بودم. همان طور که می دانی زندانی که تو در آن زندانی بودی در این جزیره قرار دارد. در حقیقت این زندانی بود که تو برای مدت 18 سال ابتدایی دوره حبست در آن بودی. من در این رابطه داستان هایی شنیده ام. به عنوان مثال شنیده ام که تو جوان ترین دخترانت را هنگامی که 2 و 3 ساله بوده اند برای آخرین بار دیده بودی و دیگر آن ها را ندیدی تا زمانی که حدودا 16 ساله بودند! این موضوع چه احساسی به تو می داد؟

ماندلا: خوب می دانی شاید همین که آن ها را نمی دیدم باعث شده بود که نسبت به کودکان یک علاقه بسیار زیادی پیدا کنم. می دانم من برای مدت 27 سال نتوانستم آن ها را ببینم. این یکی از بزرگترین و سخت ترین مجازات هایی است که به طور کلی زندگی کردن در زندان می تواند برای شما به همراه داشته باشد. به این دلیل که کودکان یکی از مهم ترین دارایی ها برای هر کشوری هستند. آن ها نسل های آینده کشور را می سازند و بنابراین انسان های آینده کشور هستند. بنابراین خیلی مهم است که به آن ها آموزش های صحیح داده شود و همچنین به اندازه کافی نسبت به پدر و مادرشان به آن ها عشق داده بود. و هنگامی که شما در زندان هستید، متاسفانه نمی توانید این چیزها را به فرزندان خودتان بدهید و این موضوع برای من خیلی دردناک بود.

 

اپرا: بله این خیلی سخت است. به نظر من حتی خیلی سخت است که دنیایی را تصور کنی که در آن دنیا تو این شانس را نداشته باشی که کودکان خودت را ببینی، آن ها را لمس کنی، آن ها را نگه داری و از بودن در کنار آن ها بهره مند شود. من فکر می کنم این موضوع باید بزرگترین درد تو باشد این طور نیست؟

ماندلا: بله دقیقا همین طول است که می گویی. این بزرگترین درد من در این دوران بود.

اپرا: خوب علاوه بر این که بزرگترین چیزی که تو را از داشتن آن منع می کردند بچه بوده است؛ دیگر فکر می کنی از چه چیزهایی محروم شده ای؟ دیگر چه چیزهایی در زندگیت قبل از زندان رفتنت بود که وقتی به زندان افتادی دیگر آن ها را نداشتی و این موضوع تو را اذیت می کرد؟

ماندلا:خوب می دانی خیلی چیزها وجود داشت ولی از همه آن ها مهم تر خانواده من بود و در درجه دوم هم مردمم که خیلی دلم برایشان تنگ شده بود. البته من با رژیمی که در آن زمان در کشور وجود داشت راحت نبودم و می دانستم که از بسیاری از جنبه ها افرادی که خارج از زندان بودند از افرادی مانند من که داخل زندان بودند بیشتر رنج می کشیدند و همین موضوع به نوبه خودش بازهم مرا بیشتر اذیت می کرد. در حقیقت ما در زندان حداقل امکاناتی داشتیم. به عنوان مثال سه بار غذا می خوردیم و چیزهایی داشتیم که بپوشیم که البته با این که لباس زندانی بودند ولی با این وجود به اندازه ای بودند که ما را از گرما و سرما حفظ کنند. همچنین خدمات درمانی زندان برای ما رایگان بود و به صورت رایگان پزشک ما را معالجه می کرد و همچنین ما این توانایی را داشتیم که برای مدت 12 ساعت بخوابیم! این در صورتی است که بسیاری از افراد بودند که با این که به ظاهر آزاد بودند و بیرون از این شرایط بودند ولی با این وجود از داشتن این چیزها لذت نمی بردند.

اپرا: آیا احساس می کردی که از کل دنیا بریده ای؟ آیا رابطه ات با کل دنیا قطع شده بود؟

نسلون: خوب می دانی البته به این شکلی که شما می گویید ممکن است پاسخ آری باشد ولی حقیقت این است که ما وسایل دیگری برای ارتباط گرفتن با دنیا داشتیم. به عنوان مثال همیشه اخبار به ما می رسید. البته با این که این اخبار معمولا حدودا 2 تا 3 روز بعد از این که اتفاق افتاده بودند به ما می رسید ولی با این وجود در معرض اخبار بودیم. علت این موضوع این بود که با برخی از زندانبانانی که در آنجا بودند دوست شده بودیم و از آن ها می پرسیدیم که خبرهای جدید چیست و آن ها هم به ما می گفتند به این شکل که به صورت مخفیانه برای ما روزنامه ها را می آوردند و ما آن ها را می خواندیم و دوباره به زندانبانان می دادیم و آن ها هم روزنامه ها را برمی گرداندند.

اپرا: برای من خیلی جالب است که شما توانسته بودید تا با این زندانبانان دوست شوید. به نظر من این طور می آید که تو در زمانی که در زندان بودی نسبت به زمانی که بیرون از زندان بودی انسان منظم تری شده ای این طور نیست؟ همچنین من شنیده ام که تو در این دوران به طور منظم مطالعه می کرده ای و دوستانت را هم که در آنجا بوده اند تشویق می کرده ای که مطالعه کنند. چرا این کار را انجام می دادی؟

 

ماندلا: خوب می دانی من برای این موضوع یک دلیل کاملا قانع کننده دارم. دلیل من این است که هیچ کشوری به هیچ عنوان پیشرفت نمی کند مگر این این که افرادی که در آن زندگی می کنند درس بخوانند و تحصیلات داشته باشند. بنابراین من هم تصمیم گرفتم تا این کار را انجام دهم تا برای دیگرانی هم که به من نگاه می کنند الگو شود و آن ها هم این کار را بکنند. من فکر می کنم هرگاه که یک ملتی رشد می کند به مدد افرادی است که این "مزیت" مطالعه کردن را دارند. بنابراین بر این باورم که افرادی که مطالعه می کنند افرادی هستند که می توانند چرخ های این ملت را بچرخانند. من به این موضوع ایمان کامل داشتم و در عین حال می دانستم که این توانایی را دارد که زندگی انسان های دیگر را در زندان بهبود بدهم. می دانی من فکر می کنم در صورتی که ما در زندان رفتارهای دیگری می کردیم ممکن بود وقتی که از زندان بیرون می آییم انسان های دیگری بیرون بیاییم! و حتی ممکن بود تبدیل به انسان هایی جنایتکار شده باشیم! بنابراین برای این که جو زندان را بهتر کنم و برای این که کاری کنم که این افراد هم بتوانند به نوبه خودشان سهم خودشان را ایفا کنند و در آینده تبدیل به مردان بهتری شوند، تصمیم گرفتم تا در زندان درس بخوانم و این درس خواندن را به آن ها هم یاد بدهم. می دانی وقتی که تو به سلاح تحصیلات مسلح شده باشی این امکان را داری که وقتی که از زندان خارج شدی فرد قدرتمندی شده باشی که توان بالایی دارد و همچنین میزان آزادی بیشتری را تحصیلات بیشتر خواهی داشت و بنابراین من تمام تلاشم را کردم تا این کار را انجام دهم.

اپرا: بنابراین فکر می کنی وقتی که از زندان بیرون آمدی انسان باهوش تری شده بودی؟

خوب می دانی چیست تمام چیزی که می توانم در این رابطه بگویم این است که من نسبت به زمانی که به زندان رفته بودم کمتر احمق بودم و فکر می کنم که این می تواند یک دستاورد بزرگ باشد. من سعی کردم تا خودم را به خواندن ادبیات و کتاب های ادبیاتی جهان مشغول کنم. به عنوان مثال یکی از کتاب هایی که خواندن آن را خیلی دوست داشتم کتاب خوشه های خشم بود.

اپرا: این کتاب یکی از کتاب های مورد علاقه است

 

ماندلا: بله می دانی وقتی که کتاب را به صورت کامل خواندم، احساس کردم که انسان دیگری شده بودم و با انسان قبلی متفاوت بودم. من با خواندن این کتاب توانایی های خودم را در فکر کردن و در عین حال در منظم بودن افزایش داده بودم و همچنین توانایی هام در ارتباطاتی که با دیگران برقرار می کردم نیز بیشتر می شد. بنابراین می توانم این گونه بگویم که من زندان را در حالی ترک گفتم که نسبت به زمانی که به آن رفتم آگاهی بیشتری پیدا کرده بودم و همان طور که می دانید به میزانی که شما آگاه تر می شوید به همان میزان هم کمتر دچار غرور و خشم خواهید بود.

اپرا: آیا تو فکر می کنی که غرور چیز بدی است؟ آیا غرور داشتن را امری نامطلوب می دانی؟

ماندلا: البته که چنین است! غرور داشتن به نظر من به هیچ عنوان چیز خوبی نیست! وقتی که من جوانتر بودم، حقیقتش را اگر بخواهید خودم کمی مغرور بودم! ولی خوشبختانه وقتی که به زندان رفتم این غرور در من از بین رفت! زندان به من کمک کرد تا دیگر فرد مغروری نباشم و من احساس می کنم این که از غروری که در گذشته در من وجود داشت کاملا پالوده شدم از جمله مزیت هایی است که رفتن زندان برای من داشته است. می دانی فردی که مغرور باشد و غرور داشته باشد هیچ کاری نمی کند جز این که گروهی از افراد را با خودش دشمن می کند. من با این غرور خودم در حقیقت هیچ کاری نکردم جز این که تعداد افرادی را که دشمنان من بودند بیشتر کردم و خوشحالم که وقتی به زندان رفتم این غرور من در شکسته شد.

اپرا: به غیر از مغرور بودن دیگر چه مشخصه هایی وجود دارد که تو فکر می کنی بهتر است انسان ها آن ها را نداشته باشند؟

 

ماندلا: همان طور که گفتم یکی از این مشخصه ها غرور است. مشخصه دیگر هم بی تفاوت بودن نسبت به اتفاقاتی است که در زندگی انسان ها می افتد. این موضوع خیلی اهمیت دارد. در صورتی که شما نسبت به اتفاقاتی که برایتان می افتد بی تفاوت باشید این موضوع نیز می تواند برای شما بسیار مضر باشد و به ضررتان تمام شود. شما باید سعی کنید تا چیزهایی را ببینید که مربوط به همه انسان ها است. در حقیقت انسان هایی که بی تفاوت هستند به جای این که چیزهایی را مشاهده کنند که مربوط به همه انسان ها هستند و همه انسان ها را به همدیگر پیوند می دهند چیزهایی را می بینند که انسان های مختلف را از هم جدا می کنند و این خیلی موضوع مهمی است که شما باید سعی کنید تا چیزهایی را ببینید که نسل بشر را در کنار هم نگه داشته است. من فکر می کنم یکی از مهم ترین و بهترین خصوصیاتی که یک رهبر خوب باید داشته باشد این است که سعی کند تا مستقیما به این موضوع توجه کند و بنابراین به جای این که بی تفاوت باشد این موضوعات را هم درنظر بگیرد. این در صورتی است که وقتی شما فردی بی تفاوت می باشید دیگر این ویژگی در شما وجود نخواهد داشت.

اپرا: بله و البته یکی از ویژگی های مهم یک رهبر خوب این است که صلح ایجاد کند این طور نیست؟

بله البته این که حتما به عنوان یکی از مهم ترین ویژگی ها و پارامترهایی که یک رهبر خوب باید داشته باشد مورد توجه است. شما به عنوان یک رهبر خوب باید تمام تلاشتان را بکنید تا صلح ایجاد کنید و در انجام دادن این کار از هیچ تلاشی دریغ نکنید. در حقیقت صلح جو بودن مهم ترین ویژگی است که یک رهبر باشد داشته باشد و بنابراین باید سعی کند تا همیشه در زمانی که یک خطری کشورش را تهدید می کند تا تمام توانش به سمت جلو حرکت کند و با این خطر مبارزه کند در صورتی هم که کشور در صلح و آرامش بود یک رهبر خوب باید تلاشش را بکند تا این صلح را به تمام بخش های کشور و تمام مردم انتقال دهد و در عین حال تمام تلاشش را برای برقرار کردن و ادامه دادن این صلح بکند.

اپرا: فکر می کنی افرادی که از همه بیشتر به آن ها احترام می گذاری دارای چه مشخصه های کلیدی هستند؟

 

ماندلا: خوب می دانی در بسیاری از موارد یک رهبر باید سعی کند تا افرادی را که در کنار آن ها کار می کند نقد کند. ممکن است بسیاری از ویژگی های مربوط به افرادی که او در کنارشان کار می کند مطالبق میلش نباشند و از این نظر ممکن است نیاز باشد که آن ها را نقد کند. البته این در حالی است که من بسیاری از افرادی را که در کنارم کار می کنم دوست دارم و البته با این که نسبت به برخی از آن ها انتقاداتی هم دارم ولی در مجموع نسبت به آن ها احساس علاقه زیادی می کنم. من رهبری را دوست دارم که سعی کنم تا در عین حال که نقاط ضعف دیگران را می بیند و در بسیاری از موارد سعی می کند تا به آن ها یادآوری کند سعی کند تا نقاط مثبت زندگی آن ها را هم ببیند و سعی کند تا ویژگی های مثبتشان را به آن ها بگوید و حتی در بسیاری از موارد سعی کند تا از این ویژگی های مثبت استفاده کند و این ویژگی های مثبت را خودش هم با سعی و تلاش بدست آورد. در حقیقت ما باید سعی کنیم تا به جای این که انسان های مختلف را به شکل کامل سیاه و یا به شکل کامل سفید ببینیم؛ آن ها را به صورت خاکستری و به همان شکلی که همه ما انسان ها هستیم ببینیم و سعی کنیم تا ویژگی های مثبتشان را قدردانی کنیم و از آن ها یاد بگیریم و در صورتی که فکر می کنیم برخی از ویژگی های منفی دارند؛ آن ها را به این افراد بگوییم تا این ویژگی ها را برطرف کند. در صورتی که شما بتوانید به عنوان یک رهبر چنین کاری انجام دهید می توانید انتظار داشته باشید که ویژگی های اصلی و اساسی یک رهبر خوب را دارا می باشید. فراموش نکنید در صورتی که بخواهید از ویژگی های منفی این فرد بگویید ممکن است این فرد از دست شما آزرده شود و این اصلا کار درستی نمی باشد. در صورتی که شما بخواهید فردی را آزار دهید این کار حتی ممکن است در ابعاد بزرگ مانند زمانی که شما رهبر هستید به ضرر شما و مردم و یا حتی به ضرر خود این فرد هم باشد. بنابراین فراموش نکنیم که آزار دادن یک فرد می تواند کار بسیار خطرناکی باشد که مشکلات جدی برای شما ایجاد کند.

 

[ پنج شنبه 13 آبان 1400 ] [ 12:51 ] [ شکوهی ]

مغز ما انسان ها پیچیده ترین و در عین حال مهم ترین عضو بدن ماست. مغز ما از بخش های مختلفی تشکیل شده است که هرکدام از این بخش ها کار خودشان را انجام می دهند. تحقیقات نشان داده است که روابطی که در مغز ما انسان ها وجود دارد می تواند به ما کمک کند تا فکر کنیم. در حقیقت مغز انسان ها مهم ترین مرکز برای فکر کردن آن ها می باشد. در صورتی که شما انسان ها این توانایی را داشته باشیم که کنترل مغزمان را به دست خودمان بگیریم شانس بسیار زیادی برای موفقیت خواهیم داشت. تحقیقات نشان داده است که مغز انسان ها از دیگر اعضای بدن انسان ها کمتر شناخته شده است به عبارت دیگر ما انسان ها از همه اعضای دیگر کمتر مغز خودمان را می شناسیم و بنابراین انسان های زیادی هستند که تلاش می کنند تا مغز را بیشتر بشناسند. دانشمندان نشان داده اند که هنوز هم خیلی نکته های جالب و دانستنی درباره مغز داریم که به آن آگاهی پیدا نکرده ایم. مغز ما انسان ها از بخش های مختلفی تشکیل شده است که هرکدام از این بخش ها یک کار را در بدن انجام می دهند. به عنوان مثال، پالس هایی که به صورت رشته های عصبی در مغز ما جابجا می شوند تمام اطلاعاتی را که برای ما مورد نیاز است جابجا می کنند و همچنین در این مغز بخش هایی برای فکر کردن وجود دارد و غیره. در ادامه این پست قرار است تا درباره ویژگی های بسیار شگفت انگیزی که مغز ما دارد مطالبی را ارایه کنیم. در این پست تصمیم داریم تا مشخص کنیم که چرا مغز ما انسان ها از اعضای دیگرمان بسیار متفاوت تر است!

 

مغز ما انسان ها مهم ترین بخش از بدن ماست. البته این مغز به هیچ عنوان ظاهری شبیه به آن چیزی که در ذهنمان تصور می کنیم ندارد! به عبارت دیگر مغز ما به هیچ عنوان سفت نیست و 80 درصد آن از آب تشکیل شده است! مغز یک بافت بسیار نرم و ژله مانندی است که در کنار میزان زیادی آبی که در آن قرار گرفته است و در کنار رگ های خوبی و بافت هایی که آن را احاطه کرده اند به وظیفه خودش یعنی کنترل کردن تمام بخش های بدن انسان ادامه می دهد و از بزرگترین ابرکامپیوترهایی هم که تا کنون ساخته شده اند بهتر عمل می کند و دانشمندان بر این باورند که تا کنون هیچ ابرکامپیوتری ساخته نشده که از نظر توان محاسباتی از مغز انسان ها بهتر عمل کند! یکی از مهم ترین نکته های جالب در رابطه با مغز این است که پالس هایی که قرار است از طریق رشته های عصبی جابجا شوند به شکلی هستند که می توانند با سرعتی بسیار بالا به میزان 170 مایل بر ساعت حرکت کنند! تا کنون توجه کرده اید که چرا شما می توانید تا این اندازه سریع به محیطی که در آن قرار گرفته اید پاسخ دهید؟ علت این موضوع این است که شما برای این که فکر کنید نیاز به این دارید که این رابطه ها در مغزتان ایجاد شود و بخش هایی از مغز شما که قرار است فکر کنند اطلاعات را با سرعت از بخش هایی که مربوط به دریافت آن ها هستند دریافت کنند و به سرعت پاسخ دهند. بنابراین یکی از مهم ترین دلایلی که شما می توانید به این سرعت فکر کنید این است که تمام این اطلاعات با چنین سرعت بالایی در مغز شما جابجا می شوند و شما می توانید به راحتی فکر کنید. حتی بخش هایی از مغز هستند که مربوط به حس های ما هستند. به عنوان مثال در صورتی که شما احساس درد می کنید این احساس در حقیقت از طریق مغزتان است که به بقیه بخش هایتان منتقل می شود. بنابراین وقتی که شما پایتان را بر روی یک مکان داغ می گذارید این احساس داغی که قرار است در شما سوزش ایجاد کند از طریق مغزتان به بدنتان اعمال می شود. تحقیقات نشان داده است که مغز ما انسان ها دارای سیستم و ارگانیسمی بسیار پیچیده است که هنوز هم دانشمندان نتوانسته اند به زوایا و خفایای آن دست پیدا کنند.

 

توانایی تجزیه و تحلیل کردن مغز ما انسان ها نیز بسیار بالا می باشد. به عبارت دیگر شما می توانید اطلاعات بسیار زیادی را در مدتی کوتاه مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید بدون این که برایتان مشکلی ایجاد شود. این اطلاعات می توانند شامل حجم عظیمی از داده ها باشند. به عنوان مثال برای این که درک بهتری از عملکرد مغز در تجزیه و تحلیل کردن اطلاعات داشته باشید زمانی را درنظر بگیرید که شما در حال تماشای کارتون و یا یک فیلم هستید. در چنین شرایطی مغز شما می تواند با سرعتی بسیار باورنکردنی تمام این اطالاعاتی را که وجود دارد مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد و بنابراین شما می توانید به راحتی از میان تمام تصاویری که در این کارتون و یا این فیلم در کنار هم قرار داده شده اند نتیجه گیری های لازم را انجام دهید. مغز شما این توانایی را دارد که به شکل گسترده ای با استفاده از تمام پردازنده هایی که در آن وجود دارد این کارتون و فیلم را تجزیه و تحلیل کند و نتیجه را به شما بدهد. شما باید سعی کنید که تا جایی که می توانید از توانایی که مغزتان دارد استفاده کنید تا راه پیشرفت خودتان را طی کنید و بدانید که استفاده کردن از مغز و یا استفاده نکردن از آن به توانایی هایی که مغز شما دارا می باشد  بستگی ندارد و ارتباط زیادی با این که شما به چه میزانی می خواهید اراده کنید یا خیر دارد. پس سعی کنید تا از توانایی هایی که در اختیارتان قرار گرفته است بیشترین استفاده ممکن را ببرید. مغز ما برای این که تجزیه و تحلیل ها را به خوبی انجام دهد نیاز به این دارد که انرژی زیادی در اختیار داشته باشد. به عبارت دیگر انرژی که مغز شما مصرف می کند (از نظر انرژی الکتریکی) را می توان معادل انرژی درنظر گرفت که یک لامپ معمولی 10 ولت مصرف می کند! به عبارت دیگر به میزانی که یک لامپ 10 ولت معمولی که در خانه شما وجود دارد انرژی مصرف می کند به همان میزان هم مغز شما می تواند انرژی مصرف کند. نکته جالب این است که مغز شما این میزان انرژی را حتی هنگامی که شما خواب هستید نیز مصرف می کند! به عبارت دیگر زمانی که این انرژی مصرف می شود هیچ ارتباطی به بیدار بودن و یا خواب بودن شما ندارد و بنابراین شما به صورت 24 ساعته در حال مصرف کردن میزان انرژی الکتریکی هستید که برای روشن نگه داشتن یک لامپ روشنایی 10 واته مورد نیاز است.

علاوه بر انرژی زیادی که مغز شما مصرف می کند، میزان اطلاعاتی هم که در مغز وجود دارد خیلی زیاد است. مغز شما می تواند حجم بسیار عظیمی از اطلاعات را در خودش جای دهد. علت این موضوع این است که شما برای این که فکر کنید نیاز به تجزیه و تحلیل دارید و این مغز شما می توانید با استفاده از اطلاعاتی که جمع آوری کرده است این توانایی را در اختیار شما قرار دهد تا قدرت تجزیه و تحلیل کردن اطلاعات را داشته باشید. هنگامی که شما از مغرتان استفاده می کنید در حقیقت از یک منبع و مجموعه عظیم و بزرگی از اطلاعات استفاده می کنید. در حقیقت وقتی که شما سعی می کنید تا خاطره ای را که مربوط به مدت ها پیش است به یاد بیاورید در حقیقت در حال تلاش کردن برای این هستید که این خاطره را از میان میلیون ها میلیون خاطره دیگری که در مغزتان انبار شده است پیدا کنید. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است که مغز ما انسان ها با این که می تواند این حجم عظیم از خاطرات را در کنار خودش نگه دارد ولی این توانایی را هم دارد که به سرعت به خاطره ای که ما می خواهیم دست پیدا کند. به عنوان مثال ما هرگز برای این که یکی از خاطرات کودکی خودمان را دوباره برای خودمان مجسم کنیم سردرگم نمی شوید صرفا به این دلیل که تعداد خاطراتی که مربوط به آن دوران است زیاد هستند!!! بلکه ما به راحتی می توانیم به سراغ این خاطره برویم. این موضوع نشان دهنده سرعت بسیار بالایی است که پردازش کننده های مغز ما دارند. این پردازش کننده ها می توانند با سرعت بسیار بالا داده هایی را که در مغز ما وجود دارد مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و ما به راحتی می توانید به سرعت دنبال خاطره ای بگردیم که از آن ما بوده است و مد نظرمان می باشد و سپس می توانید به سرعت آن را پیدا کنیم و جلوی چشمانمان مجسم کنیم. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است که علاوه بر این که سرعت پردازش کردن خاطرات در ما خیلی زیاد است ولی مغز ما انسان ها می تواند حجم بسیار بسیار عظیمی از اطلاعات را در خودش نگه دارد. به عبارت دیگر دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند می گویند مغز انسان ها این توانایی را دارد که به میزان 5 برابر بزرگترین دایره المعارف های دنیا اطلاعات در خودش ذخیره کند!

 

 جالب است بدانید که این میزان اطلاعاتی که در مغز قرار گرفته اند به راحتی در دسته بندی های مختلفی قرار می گیرند و دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند هنوز هم به این نتیجه نرسیده اند که چگونه این همه اطلاعات در مغز جا می شود و حتی میزان دقیق گنجایشی که مغز برای جمع آوری اطلاعات دارد نیز برای آن ها مشخص نیست! به عبارت دیگر آن ها هنوز هم به طور دقیق نمی دانند که مغز انسان ها آیا تنها به همین اندازه جا دارد و یا این که گنجایش آن خیلی بیشتر از آن چیزی است که ما فکرش را می کرده ایم! ولی به طور کلی می توان گفت که میزان گنجایشی که مغز انسان ها برای ذخیره سازی اطلاعات دارد بسیار زیاد است و بنابراین دانشمندانی که سعی کرده اند تا این کار را از دیدگاه الکترونیکی انجام بدهند (چون همان طور که می دانید بخش زیادی از اطلاعاتی که در مغز انسان ها وجود دارد مانند اطلاعات الکترونیکی است و حتی روابطی هم که در مغز وجود دارد تا حدود زیادی شبیه به روابط الکترونیکی و الکترومغناطیسی می باشد) به این نتیجه رسیده اند که مغز ما انسان ها این توانایی را دارد که حجمی به اندازه بین 3 تا 1000 ترابایت اطلاعات را در خودش داشته باشد! جالب است بدانید که این میزان از اطلاعات را می توان برابر با تقریبا 900 سال حافظه دانست!

 

بنابراین مغز ما انسان ها در تمام طول عمرمان اطلاعاتی را جمع می کند و آن را در بخش حافظه نگه داری می نماید. سیستم مغز به شیوه ای است که تمام این اطلاعات را در بخش های مختلف ذخیره سازی می کند و شما تا پایان عمر هرگز نمی توانید به این فکر کنید که مغز شما دیگر پر شده است چون مغز شما حداقل به اندازه 900 سال حافظه را می تواند در خودش جمع آوری کند! البته مغز شما برای این که این کارهای پیشرفته و بسیار سنگینی را که حتی در بسیاری از موارد ار عهده بزرگترین کامپیوترهای دنیا هم برنمی آید انجام دهد نیاز به این دارد که میزان زیاد اکسیژن مصرف کند! تحقیقات نشان داده است که مصرف کردن این میزان اکسیژن می تواند باعث شود که مغز شما عملکرد بهینه ای داشته باشد و در صورتی که به مغز شما به اندازه کافی اکسیژن نرسیده باشد شانس شما برای این که بهتر فکر کنید پایین تر می آید. تحقیقاتی که دانشمندان در این زمینه انجام داده اند ثابت کرده است که مغز انسان ها برای این که عملکرد بهینه ای داشته باشد به میزان 20 درصد از کل اکسیژنی را که وارد جریان خون شما می شود مصرف می کند! به عبارت دیگر مغز شما ارگانی است که یک پنجم از کل اکسیژنی را که شما تنفس می کنید مصرف می کند! این در صورتی است که در مجموع جرم کل توده مغزی شما چیزی حدود 2 درصد از جرم کل بدنتان می باشد! اما این بخش 2 درصدی 20 درصد از تمام اکسیژن بدن شما را مصرف می کند!

 

این موضوع باعث شده است که مغز را به عنوان بخشی از بدن معرفی کنند که نسبت به تمام بخش های دیگر بدن بیشتر اکسیژن مصرف می کند. البته یک نکته بسیار مهم در این رابطه وجود دارد و آن هم این است که مغز شما با توجه به این که بیشتری میزن اکسیژن را مصرف می کند از تمام بخش های بدنتان هم بیشتر احتمال دارد که در معرض مشکلاتی مانند کمبود اکسیژن قرار بگیرد. به عبارت دیگر در صورتی که شما کمتر از مواقع دیگر اکسیژن به بدنتان برسانید بخشی از بدنتان که از همه بخش ها بیشتر ضرر می کند مغز شما می باشد و بنابراین می توان این گونه نتیجه گرفت که مغز شما این حساسیت بیش از اندازه را به میزان اکسیژنی که قرار است تنفس کنید دارد به این شیوه که در صورتی که میزان اکسیژن وارد شده به بدن شما کم باشد شانس بسیار زیادی وجود دارد که به سلول های مغزی شما آسیب بخورد و وقتی که به سلول های مغزی شما آسیب بخورد بدترین آسیب های ممکن به سیستم های مختلف بدن شما هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم خواهد خورد. بنابراین مغز شما از تمام بخش هایی که شما فکر می کنید (حتی بخش هایی مانند قلب و یا شش ها) بیشتر نسبت به نبود اکسیژن حساسیت دارد و شما باید تمام تلاشتان را بکنید تا به میزان کافی اکسیژن به بدنتان برسانید. مغز شما برای این که به فعالیت خودش ادامه بدهد نیاز به اکسیژن دارد و این کار را به صورت 24 ساعته انجام می دهد. به عبارت دیگر مغز شما به صورت 24 ساعته نیاز به داشتن اکسیژن دارد. حتی زمانی که شما در خواب هستید نیز مغزتان به اکسیژن نیاز دارد به این دلیل که در خواب هم فعالیت می کند! تحقیقاتی که دانشمندان در این زمینه انجام داده اند نشان داده است که مغز انسان ها در طول مدت شبانه روز پیوسته در حال فعالیت کردن می باشد. البته برخی از این فعالیت ها مربوط به فکر کردن نیستند و به کارهایی بر می گردند که علایم حیاتی ما انسان ها درنظر گرفته می شود. به عنوان مثال شما برای این که تنفس کنید نیاز به مغزتان دارید و یا برای این که احساس سیری و یا گرسنگی کنید نیاز به مغزتان دارید و مواردی از این قبیل. این کارها توسط بخش هایی از مغز انجام می دهند که ارتباط چندانی با بخش های تفکر ندارند ولی آن ها هم باید در جای خودشان به صورت 24 ساعته فعالیت کنند. به عنوان مثال فرض کنید هنگامی که شما می خوابید مغز شما هم به خواب برود و بنابراین آن بخش هایی از مغزتان که مربوط به تنفس کردن است و قرار است تا به بدن و به شش ها دستور دهد که هوا را از داخل ریه به درون خودشان بکشانند به خواب برود! بنابراین وقتی که شما خوابیدید دیگر از خواب بیدار نخواهید شد به این دلیل که به محض این که خوابیدید مغزتان دیگر به شش هایتان دستور نمی دهد که تنفس کنند و بنابراین همه چیز تمام می شود!

 

بنابراین فعالیتی که این بخش های مغز انجام می دهند فعالیتی است که در تمام مدت شبانه روز انجام می شود! یک نکته بسیار جالب دیگر هم که در این زمینه وجود دارد این است که تحقیقاتی که دانشمندان در این زمینه انجام داده اند نشان داده است که فعالیت هایی که مغز انسان ها در زمان شب و وقتی که شما خواب هستید انجام می دهد نه تنها از فعالیت هایش در زمان بیداری کمتر نیست بلکه حتی بیشتر هم می شود! ممکن است تعجب کنید ولی دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند ثابت کرده اند که مغز انسان ها زمانی که بیدار هستید به اندازه زمانی که در خواب هستید فعالیت نمی کند! تحقیقات دانشمندان نشان می دهد که مغز انسان ها در این زمان فعالیت های مختلفی انجام می دهد که شامل بسیاری از محاسبات پیچیده مغزی می شود! ممکن است در ابتدا برای شما این موضوع کمی عجیب به نظر برسد. ممکن است با خودتان فکر کنید چگونه ممکن است هنگامی که بیدار هستید و هوشیارید و ذهنتان به صورت ذهن خودآگاه کار می کند و چشمانتان دنیا را می بیند و شروع به جمع آوری اطلاعات می کنید و به صورت آگاهانه به همه چیز فکر می کنید و این اطلاعات را در ذهنتان جمع آوری و تجزیه و تحلیل می کنید مغزتان از زمانی که در حالت هوشیاری قرار ندارید و به خواب رفته اید بیشتر کار کند؟ ولی حقیقت این است که حتی خود دانشمندان هم هنوز برای این که چرا مغز ما انسان ها در زمانی که خواب هستیم از زمانی که بیدار هستیم بیشتر کار می کند پاسخی ندارند. آن ها سعی می کنند تا الگوریتم هایی را که مربوط به مغز می باشد بیشتر مورد تجزیه و تحلیل و بررسی قرار دهند تا بتوانند با استفاده از داده های جدید نتیجه های بهتر و دقیق تری را در این رابطه بگیرند. دانشمندان نشان داده اند که هنگامی که شما به رختخواب می روید و به نوعی بدنتان خاموش می شود مغزتان روشن می شود و شروع به کار می کند! مغز ما در طول شب هم مانند روز و حتی بیشتر از آن کار می کند و برای شما رویاهایی ایجاد می کند. رویاهایی که اکثر افراد وقتی که از خواب بیدار می شوند آن ها را به طور کامل فراموش می کنند و دیگر چیزی یادشان نمی آید! البته دانشمندان و محققان درباره موضوع رویا و رویاپردازی های مغز انسان تحقیقات زیادی کرده اند و می گویند که هنوز هم برای این که بتوانیم بفهمیم مغز انسان ها دقیقا چگونه کار و رویاپردازی می کند زمان زیادی لازم است طی شود. آن ها می گویند بسیاری از جنبه های رویاپردازی در مغز انسان ها هنوز هم قابل توجیه نمی باشد و ما برای این که این جنبه ها را توجیه کنیم نیاز به داشتن دانش بیشتری نسبت به این موضوع داریم. ولی نکته جالبی که در این رابطه وجود دارد این است که دانشمندان با تحقیقاتی که در این زمنیه انجام داده اند به این نتیجه رسیده اند که مغز انسان های افرادی که دارای میزان IQ بالاتری هستند به همان نسبت میزان رویاهای بیشتری تولید می کند! به عبارت دیگر در صورتی که شما فرد باهوش تری باشید رویاهایی که تولید می کنید بیشتر است! البته همان طور که اشاره شد ما انسان ها اکثر این رویاهایمان را از یاد می بریم ولی حقیقت این است که اگر افرادی باهوش تر باشیم در مجموع بیشتر از دیگران رویا می بینیم و این موضوع ارتبطات مستقیمی با فعالیت هایی دارد که مغز انسان ها انجام می دهد. البته رویاهایی که ما آن ها را از یاد می بریم در بسیاری از موارد رویاهایی بسیار کوتاه مدت هستند و در برخی از موارد حتی به کمتر از 2 یا 3 ثانیه می شوند. دانشمندان ثابت کرده اند رویاهایی که ما وقتی از خواب بیدار شدیم آن ها را به خاطر می آوریم رویاهایی هستند که اکثر بیشتر از 2 یا 3 ثانیه به طول می انجامند!

 

مغز انسان ها می تواند عملیاتی را انجام دهد که حتی بزرگترین و پیشرفته ترین کامپیوترهای دنیا هم نمی توانند انجام دهند! تحقیقات نشان داده است که کارهایی که مغز انسان ها انجام می دهد به اندازه ای شگفت انگیزند که حتی این کارها را از بهترین و جدیدترین پردازنده هایی که بشر ساخته است نمی توان انتظار داشت! علت این موضوع این است که در مغز انسان ها میلیون ها میلیون سلول مغزی وجود دارد که کارهای مختلفی را انجام می دهند. بسیاری از این سلول ها به شیوه ای هستند که هرکدامشان کارهای مخصوصی انجام می دهند. به عنوان مثال برخی از این سلول ها این توانایی را دارند که صرفا اطلاعات را در بخش های مختلف مغزی حرکت دهند و یا برخی از این سلول ها برای فکر کردن ساخته شده اند و مواردی مانند آن! نورون هایی که در مغز انسان ها وجود دارند مهم ترین وظیفه ها را در فرآیندهایی که در مغز رخ می دهد بر عهده دارند. این نورون ها این توانایی را دارند که به شکل های مختلف حرکت کنند و با استفاده از ارتباطات الکترومغناطیسی با همدیگر ارتباط برقرر کنند. نکته خیلی جالبی که در رابطه با نورون ها وجود دارد این است که آن ها تا پایان عمر رشد می کنند! به عبارت دیگر انسان با افزایش سن مغزی دارد که در آن اندازه نورون ها بزرگتر از زمانی است که این انسان جوان بوده! در زمان های گذشته و در زمانی که دانشی که ما انسان ها نسبت به این پیچیده ترین بخش بدنمان داریم به این اندازه زیادی نبود و چیز زیادی از آن نمی دانستیم دانشمندان زیادی بودند که در این زمینه تحقیق می کردند و فکر می کردند که این موضوع صحت ندارد. آن ها بر این باور بودند نورون ها دارای قشرهایی هستند که به هیچ عنوان این توانایی را ندارند که در طول زندگی رشد کنند و یا تکثیر شوند. این در صورتی است که نورون ها مانند بسیاری از قشرهای دیگر بدن انسان ها عمل نمی کنند! بلکه آن ها می توانند رشد کنند و در تمام مدت زندگی انسان ها می توان انتظار داشت که به رشد خودشان ادامه دهند!

جالب است بدانید که این موضوع باعث شده که دانشمندان برای این که در رابطه با این نورون ها بیشتر تحقیق کنند با استفاده از این حقیقت توانسته اند سرنخ های بیشتر پیدا کنند! همچنین اطلاعاتی که در بخش های دیگر مغز انسان ها رد و بدل می شود به شیوه ای است که در قسمت های مختلف دارای سرعت های مختلفی می باشد. این اطلاعات با شکل های مختلف نورونی رد و بدل می شود و البته همان طور که می دانید تمام نورون ها شبیه به هم نمی باشند و بنابراین می توان گفت که این اطلاعات هم ممکن است با استفاده از نورون های مختلفی جابجا شوند که دارای سرعت های مختلف و متفاوتی می باشند. البته ناگفته نماند که این تفاوتی که میان سرعت نورون ها با هم وجود دارد تفاوتی بسیار زیاد است به این شکل که در بسیاری از موارد ممکن است سرعت انتقال برخی از اطلاعاتی که با استفاده از برخی از نورون ها جابجا می شوند نسبت به برخی از اطلاعات دیگر به به اندازه ای زیاد باشد که حتی به چندین برابر هم برسد. به عنوان مثال، برخی از این اطلاعات ممکن است با سرعتی برابر با 0.5 متر بر ثانیه حرکت کنند و یا برخی دیگر از آن ها ممکن است سرعت هایی برابر با حتی 120 متر بر ثانیه داشته باشند!!! بنابراین نسبت سرعت نورون هایی که با سریعترین شکل ممکن حرکت می کنند نسبت به نورون هایی که با سرعت بسیار پایین حرکت می کنند می تواند تا اندازه 240 برابر باشد! این نورون ها مسئول انتقال تمام اطلاعاتی هستند که در مغز جابجا می شود. حتی زمانی که شما درد می کشید این نورون ها هستند که وظیفه انتقال این احساس را به شما دارند. البته نباید این نکته را فراموش کرد که مغز شما به تنهایی درد نمی کشد بلکه مغز را می توان به عنوان مرکز درد به هنگامی که شما آسیب بدنی می بینید نامید. مغز جایی است که این احساس را به شما منتقل می کند و شما به این شکل احساس درد داشتن می کند. بنابراین وقتی که بخش از بدن شما آسیب می بیند در حقیقت این مغز شما نیست که درد می کشد بلکه مغز شما تنها با استفاده از نورون ها و سلول های مغزی که در بدنتان وجود دارد این درد را به شما نشان می دهد و شما درد را احساس می کنید. مغز شما به صورت کلی توسط نورون ها و بافت هایی که در کنار آن وجود دارند و همچنین توسط سلول های عصبی و رشته های عصبی و رگ های خونی احاطه شده است و کارهای اساسی بدن شما را انجام می دهد بنابراین به هنگام درد کشیدن هیچ آسیبی به آن وارد نمی شود ولی احساس درد را به شما انتقال می دهد.

 

 

[ یک شنبه 28 شهريور 1400 ] [ 11:38 ] [ شکوهی ]

71. مدام به این فرد بگویید که  بگویید که ارزش هایش را درک می کنید و قدر او و دوستیش را می دانید!

 

از دیگر کارهایی که شما می توانید در این زمینه انجام دهید این است که به فردی که قرار است دوست صمیمی شما شود بگویید که قدر او را می دانید. این کار می تواند باعث شود که این فرد تبدیل به دوست صمیمی تری برای شما شود. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند تاثیر بسیار زیادی بر روی بالا بردن کیفیت رابطه شما و دوست مورد نظر داشته باشد و می تواند باعث شود که این دوست برای شما تبدیل به یک دوست صمیمی شود. دانشمندان زیادی هستند که بر روی این موضوع کار می کنند. اکثر آن ها بر این باورند که برای این که یک دوست صمیمی داشته باشید یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید این است که به این فرد بگویید که چقدر قدر خودش و دوستیش را می دانید. این کار باعث می شود که این فرد از گذشته نیز برای شما دوست بهتری شود.

 

72. کاری کنید که این فرد احساس کند که در زندگی شما تاثیر مثبت دارد!

 

از دیگر کارهایی که شما می توانید برای این که یک دوست صمیمی داشته باشید انجام دهید این است که کاری کنید که این فرد احساس کند که شما در زندگی او تاثیر مثبت دارید. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن کار به این شکل می تواند باعث شود که شانس شما برای این که این فرد را تبدیل به دوست صمیمی تر خودتان بکنید به میزان زیادی افزایش پیدا می کند. دانشمندان زیادی هستند که در این رابطه تحقیق می کنند و بر این باورند که اگر شما این احساس را به دوستتان بدهید که فکر کند در زندگی خیلی به شما کمک کرده است می توانید انتظار داشته باشید که شانس بیشتری برای موفقیت در داشتن یک رابطه سالم داشته اید. تحقیقاتی که محققان انجام داده اند ثابت کرده است که داشتن رابطه موفقیت آمیز و دوستانه با انسان هایی که تبدیل به دوستان صمیمی شما می شوند تنها در این صورت قابل دستیابی است که آن ها این احساس را داشته باشند که به عنوان یک دوست تاثیر بسیار مناسب و مثبتی بر روی زندگی شما دارند.

 

73. در صورتی که با هم کار می کنید، همیشه به این که چه زمانی برای فرد مورد نظری که قرار است تبدیل به دوست صمیمی شما شود چایی، قهوه و یا شیر همراه با شکر بیاورید توجه کنید!

 

اگر شما با این دوست کار می کنید باید حتما به این نکته توجه داشته باشید که چه زمانی برای این افراد چای، شیر و یا قهوه بیاورید. این موضوع ممکن است در ابتدا کمی پیش پا افتاده به نظر برسد ولی در نهایت خواهید دید که می تواند تاثیر بسیار زیادی بر روی شما داشته باشد. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند باعث شود که آن ها نسبت به شما و رابطه دوستانه ای که قرار است با آن ها برقرار کنید احساس اطمینان و اعتماد بیشتری داشته باشند و بدانند که شما آن ها را دوست دارید و به فکر آن ها هستید. به عنوان مثال در صورتی که در یک اتاق با هم کار می کنید بهتر است اگر آن ها عادت دارند تا در زمان های مشخصی به عنوان مثال چای بنوشند سعی کنید تا در همان زمان ها برایشان چای مورد نظرشان را فراهم کنید و فراموش نکنید که این کار اگر به صورت مرتب تکرار شود منجر به ایجاد احساسات بسیار مثبتی در آن ها می شود.

 

74. به این فرد مورد نظر یک فیلم سینمایی و یا یک سریال تلویزیونی هیجان انگیزی که خودتان نگاه می کنید را پیشنهاد دهید!

 

شما برای این که بتوانید با افرادی که دوستان معمولی شما هستند رابطه صمیمانه ای برقرار کنید باید سعی کنید تا به آن ها یک فیلم سینمایی و یا یک سریال تلویزیونی و یا به طور کلی برنامه ای را که خودتان به آن علاقه دارید پیشنهاد دهید. این کار باعث می شود که شانس شما برای این که آن ها را تبدیل به دوستان صمیمی خودتان بکنید افزایش پیدا کند. تحقیقات نشان داده است انسان هایی که سعی می کنند تا به دوستان خودشان درباره سریال های تلویزیونی مورد علاقه و یا درباره فیلم های سینمایی مورد علاقه شان به دیگرانی که می خواهند آن ها را دوستان صمیمی خودشان بکنند بگویند افرادی هستند که شانس بیشتری برای موفقیت در تبدیل کردن این افراد به دوستان صمیمی دارند. به این دلیل که در این حالت این افراد به این فکر می کنند که شما تا به این اندازه به آن ها اعتماد کرده اید که تصمیم گرفته اید تا بهترین سریال ها و فیلم های مورد علاقه تان را به آن ها نشان دهید.

 

75. به شیوه ای کاملا دوستانه دست ها، پاها و یا گوش های خودتان را با این فرد مقایسه کنید!

 

یکی دیگر از کارهایی که شما برای این که بتوانید فرد مورد نظر را تبدیل به یکی از بهترین و صمیمی ترین دوستانتان بکنید این است که وقتی که در کنار این فرد نشسته اید سعی کنید تا اعضای بدنتان را با اعضای بدن این فرد مقایسه کنید. به عنوان مثال در صورتی که شرایط لازم وجود داشت شما می توانید دستان خودتان را با دستان این فرد مقایسه کنید و سعی کنید تا به صورت دوستانه از دستان او تعریف کنید. (مثلا به او بگویید که دستان تو از دستان من به نظر زیباتر می آیند!) و یا به عنوان مثال می توانید اعضای صورت خودتان را با اعضای صورت این فرد مقایسه کنید (مثلا گوش هایتان را با گوش های این فرد مقایسه کنید و مواردی از این قبیل) در چنین مواردی شما متوجه خواهید شد که رابطه ای که میان شما و فرد مورد نظر ایجاد شده است بسیار صمیمانه تر از زمانی می شود که شما این مقایسه ها را انجام داده بودید.

 

76. به فرد مورد نظر جملات آرامش بخش بگویید!

 

گفتن جمله های آرامش بخش به دیگران یکی از نشانه های مهمی است که شما باید حتما به آن توجه داشته باشید. در صورتی که شما به دیگران جمله های خوب و آرامش بخش بگویید آن ها نسبت به شما علاقه بیشتری پیدا می کنند. تحقیقات نشان داده است که بسیاری از افراد هستند که در تمام زندگیشان در به در به دنبال شنیدن سخنانی می گردند که به آن ها روحیه مثبت دهد. در حقیقت این گونه حرف زدن می تواند بر روی تمام افراد مختلفت تاثیر مستقیم داشته باشد. مثلا در صورتی که شما بتوانید کلمات و عبارت هایی را به آن ها بگویید که در آن ها احساس امید را ایجاد کند می توانید انتظار داشته باشید که شانس بسیار بیشتری برای این که آن ها را دوستان صمیمی خودتان بکنید خواهید داشت. این در صورتی است که اگر شما به جای گفتن جملات آرامش بخش سعی کنید تا مرتبا به آن ها استرس ایجاد کنید شانستان برای این کار کمتر و کمتر و کمتر می شود. پس تمام تلاشتان را بکنید که تا جایی که می توانید از جملات آرامش بخش برای آن ها استفاده کنید و آن ها را به این شیوه تبدیل به دوستان خودتان بکنید.

 

77. بعد از دوران تعطیلات برای این فرد یک هدیه از جایی که رفته اید بیاورید!

 

اگر می خواهید فردی که در کنار شماست (به عنوان مثال همکار شماست و یا در یک دانشگاه در کنار شما درس می خواند) نسبت به شما احساس بهتری داشته باشد به این شکل که تبدیل به دوست صمیمی شما شود یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید این است که سعی کنید تا برای این فرد از تعطیلاتی که رفته اید یک هدیه بیاورید. تحقیقات نشان داده است که تعداد افرادی که توانسته اند به این شیوه دوستان معمولی را تبدیل به دوستان همیشگی و بسیار صمیمی خودشان بکنند بسیار زیاد است. آمارها همچنین نشان می دهد که انجام دادن این کار می تواند تاثیر بسیار زیادی را بر روی افرادی داشته باشد که هدیه دریافت می کنند. این افراد در بسیاری از موارد تا مدت ها این هدیه ها را از یاد نمی برند. دانشمندان بر این باورند که انجام دادن کارهایی مانند این کار می تواند باعث شود که این افراد شما را از دوستان بسیار خوب و قابل اطمینان خودشان بدانند.

 

78. در روزهای سرد زمستانی و در مواقع سرما به این فرد یک یک کلاه و یا یک لباس گرم هدیه بدهید!

 

همان طور که در بالا اشاره شد یکی از مهم ترین کارهایی که می توانید در این زمینه انجام بدهید برای این که افرادی را که دوستان معمولی شما هستند تبدیل به دوستان صمیمی بکنید این است که در فصل سرما و یا در زمان هایی که احساس می کنید شدیدا به یک لباس گرم نیاز دارند به آن ها یک لباس گرم و یا یک کلاه گرم هدیه بدهید. به عنوان مثال فرض کنید که شما با فردی همکار هستید. در این صورت اگر بتوانید به این فرد لباس هایی گرم بدهید می توانید انتظار داشته باشید که شانس بیشتری برای این که آن ها تبدیل به دوستان شما شوند داشته باشید. مثلا می توانید کاری کنید که در ابتدای فصل زمستان و زمانی که تازه سرما شروع شده است در یکی از روزهای کاری به این افراد یک کلاه گرم به عنوان هدیه بدهید و از او بخواهید که این کلاه گرم را در تمام روزهای تابستانی بپوشد. این کار باعث می شود که شانس شما برای این که این فرد تبدیل به دوست شما شود به میزان زیادی افزایش پیدا کند.

 

79. به این فرد درباره فواید دوستی و داشتن یک دوست خوب بگویید!

 

از دیگر کارهایی که شما می توانید در این زمینه انجام دهید این است که به آن ها درباره دوستی و فواید داشتن دوست خوب بگویید. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند باعث شود که شانس شما برای موفقیت در این زمینه بسیار بیشتر شود. دانشمندان زیادی هستند که در این زمینه تحقیق می کنند. آن ها بر این باورند که یکی از مهم ترین عواملی که می تواند منجر به قوی تر شدن رابطه دوستی در میان دو دوست شود این است که آن ها درباره دوستی و فوایدی که می تواند داشته باشد برای همدیگر تعریف کنند. به عنوان مثال در صورتی که شما سعی کنید تا به آن ها بگویید که در این زمانه و روزگار داشتن یک دوست مناسب و خوب چقدر می تواند اهمیت داشته باشد و این که اگر دوست صمیمی داشته باشید می توانید تمام درددل های خودتان را با این فرد بکنید، در این صورت احتمال این که پیوند دوستی میان شما قوی تر شود به میزان زیادی افزایش پیدا می کند. این موضوع به این دلیل است که در این حالت این فرد قدر شما و دوستیش را شما را به خوبی خواهد دانست.

 

80. در صورتی که روز تولد آن ها بود، برای فرد مورد نظرتان متن هایی خصوصی و زیبا بفرستید!

 

از دیگر کارهایی که در این زمینه باید انجام دهید این است که تاریخ تولد افرادی را که دوست شما هستند ولی شما می خواهید آن ها را تبدیل به دوست صمیمتان بکنید از آن ها بگیرید و در صورتی که روز تولد آن ها فرا رسید سعی کنید تا برای آن ها متن هایی بنویسید که نشان دهنده علاقه شخصی زیاد شما به این افراد باشد. این کار می تواند باعث شود که شانس شما برای موفقیت به میزان زیادی افزایش پیدا کند. تحقیقات نشان داده است که انجام این کار باعث می شود که رابطه عاطفی و منطقی میان شما و فرد مورد نظر ایجاد شود و همین موضوع می تواند به شما کمک کند تا شانس بیشتری برای داشتن تعداد بیشتری از دوستان صمیمی داشته باشید چون افرادی که از شما در روز تولدشان هدیه دریافت می کنند افرادی هستند که شما را به عنوان دوستان صمیمی خودشان خواهند شناخت و رابطه شما و آن ها به میزان قابل توجهی بهتر و بیشتر خواهد شد.

 

81. همیشه به این فرد بگویید که از نبودش ناراحت می شوید!

 

اگر شما می خواهید با افرادی که دوستان معمولیتان هستند رابطه صمیمانه ای برقرار کنید یکی از بهترین کارهایی که در این زمینه می توانید انجام دهید این است که به آن ها بگویید که از نبودشان ناراحت می شوید. این حرف می تواند تاثیر مثبت بسیار زیادی بر روی آن ها و همچنین بر روی رابطه ای که شما با آن ها دارید داشته باشد. شما در صورتی که به آن ها بگویید که از این که در کنارتان نیستند ناراحت هستید ناخودآگاه می توانید میزان زیادی از اعتماد را در این افراد ایجاد کنید. در چنین حالتی این افراد به اندازه ای به شما اعتماد می کنند که می توانند دوستان بسیار خوبی در آینده برای شما شوند. در چنین شرایطی حتی این افراد این احساس را می کنند که شما به قدری آن ها را دوست داشته اید که از نبودن آن ها در کنارتان ناراحت هستید و همین موضوع باعث می شود که احساس دوست داشتن و علاقه ای به صورت متقابل در آن ها هم نسبت به شما ایجاد شود و آن ها هم شما را دقیقا به همان شکل دوست داشته باشند و بنابراین می توانید برای هم دوستان خوبی باشید.

 

82. از فرد مورد نظر بخواهید تا شما را بغل کند!

 

این که از نظر فیزیکی به آن ها نزدیک شوید می تواند تاثیر مثبت بسیار زیادی بر روی آن ها داشته باشد. تحقیقات نشان داده است دوستانی که با هم رابطه فیزیکی برقرار می کنند نسبت به دوستانی که با هم تماس نمی گیرند خیلی صمیمی تر می شوند. بنابراین سعی کنید تا با این افراد ارتباط فیزیکی داشته باشید. یکی از بهترین جنبه هایی که در این ارتباط فیزیکی می توانید برای یک رابطه دونفره و دوستانه بین خودتان و فرد مورد نظرتان متصور شوید این است که این فرد را بغل کنید. این کار می تواند تاثیر بسیار زیادی بر روی این فرد داشته باشد و حتی در چنین شرایطی شما می توانید این توانایی را داشته باشید که علاقه خودتان را به طور تمام و کمال به این فرد ابراز کنید. تحقیقات نشان داده است که انجام این کار می تواند باعث شود که آن ها احساس صمیمیت و نزدیکی بسیار بیشتری با شما داشته باشند و بنابراین شما به این شیوه می توانید شانس خودتان را برای داشتن رابطه بهتر و صمیمانه تر با آن ها به میزان زیادی بالا ببرید.

 

83. در صورتی که مشکلی برای این فرد پیش آمد سعی کنید تا به او امید بدهید!

 

یکی از مهم ترین و بارزترین مشخصه های افرادی که با هم دوستان صمیمی هستند این است که آن ها سعی می کنند تا به هم امید بدهند. این موضوع می تواند تاثیر بسیار زیادی بر روی کیفیت رابطه شما و فرد مورد نظر شما داشته باشد. بنابراین در صورتی که می خواهید یکی از دوستان معمولی خودتان را تبدیل به دوست صمیمی برای خودتان بکنید یکی از بهترین کارهایی که می توانید در این زمینه انجام دهید این است که به این فرد امید بدهید مخصوصا در زمان هایی که او در نا امیدی قرار گرفته است و به کمک شما احتیاج دارد. دوست خوب و واقعی فردی است که در زمانی که شما حقیقتا به او احتیاج دارید به شما شما بیاید و این دقیقا همان کاری است که شما باید با این افراد بکنید تا تبدیل به دوستان صمیمیتان شوند. شما باید سعی کنید تا این افراد را در شرایطی که احتیاج به کمک شما دارند دلداری بدهید و سعی کنید تا همیشه به آن ها امید بدهید و آینده روشن را برایشان متصور کنید.

 

84.  سعی کنید همیشه به فرد مورد نظر اعتماد به نفس دهید!

 

سعی کنید تا همیشه به این فرد اعتماد به نفس بدهید. این یکی از مهم ترین و کلیدی ترین اصولی است که شما برای این که یک دوستی پایدار داشته باشید باید حتما آن را رعایت کنید. تحقیقات نشان داده است که افرادی که یک رابطه دوستانه بسیار پایدار را با هم دارند افرادی هستند که همیشه سعی می کنند تا به هم اعتماد به نفس بدهند. دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که دادن اعتماد به نفس به دیگران می تواند باعث شود که آن ها نسبت به شما یک دیدگاه بسیار مثبتی داشته باشند و بنابراین شانس این که در آینده برای شما تبدیل به دوستان خوبی شوند به میزان زیادی افزایش پیدا کند. بنابراین تمام تلاشتان را بکنید که تا جایی که می توانید به این افراد اعتماد به نفس دهید. شما باید این نکته را درنظر داشته باشید که اگر به فردی که می خواهید تبدیل به دوست صمیمی شما شود اعتماد به نفس دهید می توانید انتظار داشته باشید که این فرد یک دیدگاه بسیار مثبت را نسبت به شما پیدا کند و تا زمانی که شما را می شناسد این دیدگاه مثبت را نسبت به شما داشته باشد.

 

85. سعی کنید در شرایط سکوت مدت زیادی را در کنار فرد مورد نظر بگذرانید!

 

از دیگر کارهایی که شما در این زمینه می توانید انجام دهید این است که سعی کنید تا در شرایط سکوت مدت زمان نسبتا طولانی را در کنار این افراد بگذرانید. تحقیقات نشان داده است که در صورتی که بتوانید این کار را انجام دهید شانستان برای این که یک دوستی بسیار مفیدتر داشته باشید به میزان زیادی افزایش پیدا  می کند. این موضوع یک اصل روان شناسی است. روان شناسان و افرادی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که هنگامی که شما مدت زمان نسبتا طولانی را در کنار این افراد گذرانده باشید در صورتی که در محیط هیچ صدایی نباشد (و یا صدای کمی وجود داشته باشد) می توانید انتظار داشته باشید که این افراد نسبت به شما دیدگاه مثبت تری را پیدا کنند. بنابراین می توان گفت یکی از روش هایی که شما می توانید با این روش شانستان را برای داشتن دوستان صمیمی افزایش دهید این است که سعی کنید تا مدت زمان نسبتا طولانی را در سکوت در کنار این افراد بگذرانید تا رابطه تان بهتر شود و صمیمیت بیشتری میان شما ایجاد شود.

 

86. از فرد مورد نظر بخواهید تا خاطرات روز گذشته را برایتان تعریف کند!

 

اگر شما از این فرد بخواهید تا خاطرات روز گذشته را برایتان تعریف کند این امکان را پیدا خواهید کرد که به میزان بیشتری با او دوست شوید. تحقیقات نشان داده است افرادی که به دنبال داشتن دوستان صمیمی هستند سعی می کنند تا هر روز وقتی که آن ها را دیدند (در صورتی که شما بر طبق یک برنامه روزانه این افراد را ملاقات می کنید به عنوان مثال در صورتی که همکار هستید و با هم در یک محیط کار می کنید و یا در صورتی که دانشجو هستید و با  هم در یک دانشگاه درس می خوانید و یا مواردی مانند آن) از آن ها می خواهند که خاطراتی را که مربوط به روز گذشته بوده است برایشان تعریف کنند. همین موضوع باعث می شود که افرادی که خاطرات را تعریف می کنند در دلشان نسبت به این افراد یک احساس اعتماد ایجاد می شود. آن ها فکر می کنند می شود به این افراد اعتماد کرد به این دلیل که آن ها به اندازه کافی نزدیک هستند که می خواهند خاطراتشان را بشنوند. پس این که از دوستان بخواهید برایتان خاطره تعریف کنند نکته بسیار مهمی است که باید حتما در ذهن داشته باشید.

87. به همراه فرد مورد نظر در کارهای گروهی شرکت کنید!

 

یکی دیگر از کارهایی که شما می توانید انجام دهید برای این که این افراد را تبدیل به دوستان صمیمی برای خودتان بکنید این است که سعی کنید تا از آن ها بخواهید تا در کارهای گروهی شرکت کنند. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند تاثیر بسیار زیادی بر روی رابطه ای داشته باشد که شما با آن ها پیدا می کنید. به عنوان مثال فرض کنید که کار شما به شیوه ای است که نیاز به تشکیل گروه های مختلفی دارید که هرکدام از این گروه ها باید یک کاری را انجام دهید. در چنین مواردی در صورتی که شما از این فرد مورد نظر درخواست کنید که به همراه شما در یک گروه وارد شود این امکان را پیدا خواهید کرد که رابطه دوستانه تر و بسیار بهتری را میان خودتان و این فرد برقرار کنید. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند منجر به دوستانه تر شدن و صمیمی تر شدن شما و فرد مورد نظر شود و به این شیوه می توانید تعداد دوستان صمیمیتان را بیشتر کنید.

 

88. با همدیگر به مکان های زیبا بروید!

 

انسان سالم انسانی است که وقتی در مکان های زیبا قرار گرفته باشد از بودن در این مکان ها لذت می برد. بنابراین یکی از بهترین کارهایی که شما می توانید برای این که یک نفر را تبدیل به دوست صمیمیتان بکنید انجام دهید این است که سعی کنید تا با فرد مورد نظر به مکان های زیبا بروید. به عنوان مثال فرض کنید که یک طبیعت بسیار زیبا را می شناسید که خودتان همیشه برای این که از این طبیعت لذت ببرید به این مکان می روید. در این صورت اگر سعی کنید تا این دوستتان را هم با خودتان به این مکان بروید می توانید انتظار داشته باشید که احساس بهتری نسبت به شما پیدا خواهد کرد. این موضوع یکی از اصول ثابت شده روان شناسی است. دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که انجام دادن این کار می تواند باعث شود که شما کاری کنید که این فرد نسبت به خودش احساس بهتری داشته باشد و بنابراین بخش زیادی از این احساس را با شما تقسیم می کند (چون شما او را به این مکان برده اید و بنابراین شما این احساس را در این فرد ایجاد کرده اید) و بنابراین احتمال این که شما بتوانید دوستان صمیمی داشته باشید بیشتر می شود.

89. در مواردی که فکر می کنید این فرد در جمعی قرار گرفته که نیاز به دفاع دارد، حتما از او دفاع کنید!

 

از دیگر کارهایی که شما می توانید برای این که دوستان صمیمی تری داشته باشید انجام دهید این است که در صورتی که فکر می کنید نیاز است از آن ها در جمع دفاع کنید حتما این کار را انجام دهید. تحقیقات نشان داده است که این کار یکی از بهترین و موثرترین کارهایی است که شما می توانید برای این که این فرد را تبدیل به یک دوست صمیمی برای خودتان بکنید انجام دهید. بنابراین در صورتی که فکر می کنید این فرد در شرایطی قرار گرفته است که شما می توانید به او کمک کنید تا از پس موقعیتی که جلوی دیگران قرار گرفته است برآید بهترین کار این است که حتما از او دفاع کنید. تحقیقات نشان داده است انجام دادن این کار می تواند به شما کمک کند تا بر جمع افرادی که دوستان صمیمی شما می شوند روز به روز اضافه شود.

90. مستقیما از او بخواهید که تبدیل به دوست صمیمی شما شود!

 

از دیگر کارهایی که شما در این زمینه برای این که این فرد را تبدیل به دوست خودتان انجام دهید باید بکنید این است که مستقیما از او بخواهید تا دوست شما شود. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است که این کار می تواند تاثیر بسیار مناسبی بر روی ایجاد یک رابطه مستقیم و مناسب میان شما و دوستتان داشته باشد. این کار همچنین می تواند به شما کمک کند تا تعداد بیشتری دوست صمیمی داشته باشید. یکی از مهم ترین پارامترهایی که در دوستی ها ممکن است خیلی برای هم شما و هم افرادی که قرار است دوستان شما شوند اهمیت داشته باشد داشتن صداقت است. در صورتی که شما بتوانید کاری کنید که این افراد باور کنند که شما در رابطه تان با آن ها صادق هستید می توانید انتظار داشته باشید که شانستان برای موفقیت بیشتر شود. بنابراین این که صادقانه از آن ها بخواهید که دوست شما شوند می تواند هم باعث شود که احساس خوبی نسبت به شما داشته باشند و هم این که منجر به این شود که شما را فردی صداق بدانند و بنابراین از این جنبه نیز احتمال این که یک دوستی خوب میان شما ایجاد شود بالا برود.

 

[ یک شنبه 24 مرداد 1400 ] [ 16:24 ] [ شکوهی ]

51. بازوی این فرد را لمس کنید!

 

اگر شما بتوانید بازوی فردی را که دوست دارید تبدیل به دوست صمیمی شما شود لمس کنید می توانید این فرد را با خودتان صمیمی تر کنید. تحقیقات نشان داده است که وقتی شما با یک فردی تماس جسمی برقرار می کنید احتمال این که بتوانید با او صمیمی تر شوید بیشتر از زمانی می شود که با او هیچ گونه تماسی ندارید. دانشمندان نشان داده اند که لمس کردن افراد دیگر می تواند به آن ها این احساس را بدهد که شما دوستان صمیمیشان می باشید و بنابراین شما با استفاده از این لمس کردن این موقعیت را پیدا خواهید کرد که به آن ها ثابت کنید که دوستشان دارید. دانشمندان زیادی هستند که در این زمینه تحقیق می کنند. آن ها به این نتیجه رسیده اند که به میزانی که شما سعی کنید تا در طول رابطه دوستانه تان با دیگران از تماس دست و تماس بدنی استفاده کنید به همان میزان شانستان برای این که با این افراد رابطه موفق تری داشته باشید افزایش پیدا می کند. بنابراین سعی کنید تا در برخی از موارد و زمانی که فکر می کنید این امکان را دارید به بازوی آن ها دست بزنید و یا دست آن ها را بفشارید تا به آن ها نشان دهید که دوستشان دارید.

 

52. حق تقدم را به فرد مورد نظر بدهید!

 

در مواقعی که نیاز دارید حق تقدمی برای فردی قایل شوید یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید این است که حق تقدم را به آن ها بدهید. این کار می تواند به شما کمک کند تا شانس بیشتری برای موفقیت داشته باشید. تحقیقات نشان داده است افرادی که سعی می کنند تا از این روش استفاده کنند افرادی هستند که موفق می شوند دیدگاه های مثبت دوستان معمولی را نسبت به خودشان جلب کنند. به عنوان مثال در صورتی که شما می خواهید از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنید بهترین کار این است که وقتی خواستید سوار شوید به آن ها تعارف کنید که آن ها اول بروند. و یا در صورتی که خواستید به اتاق محل کارتان وارد شوید و هر دوی شما به صورت همزمان به در اتاق رسیده بودید به آن ها بگویید که آن ها بروند و کارهایی از این قبیل. این کارها باعث می شود که آن ها نسبت به شما اعتماد بیشتری داشته باشند.

 

53. سعی کنید تا خالصانه به فرد مورد نظر کمک کنید!

 

یکی از مهم ترین ویژگی هایی که دوستان خوب می توانند داشته باشند این است که در شرایط مختلف به هم کمک کنند. بنابراین در صورتی که شما می خواهید دوستان صمیمی داشته باشید باید سعی کنید تا همیشه خودتان را در اختیار آن ها بگذارید و سعی کنید تا جایی که می توانید به این افراد کمک کنید. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند باعث شود که کیفیت رابطه دوستانه ای که میان شما و فرد مورد نظر برقرار می شود بیشتر شود. دانشمندان می گویند که وقتی شما این احساس را در ذهن این افراد ایجاد می کنید که می خواهید خالصانه و با تمام وجود به آن ها کمک کنید همچنین این احساس را در ذهن آن ها ایجاد کرده اید که شما فردی قابل اطمینان هستید. بنابراین این افراد تمام سعی خودشان را می کنند تا به شما کمک کنند و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نمی کنند. بنابراین شما باید سعی کنید که تا جایی که ممکن است به آن ها کمک کنید تا در زندگی مشکلاتشان حل شود و در این صورت می توانید انتظار داشته باشید که آن ها را تبدیل به دوستانی صمیمی کرده اید.

 

54. وقتی که این فرد را می بینید، همیشه احساس شادی از خودتان بروز دهید!

 

شما برای این که دوستانی صمیمی داشته باشید باید کاری کنید که با آن ها صمیمیت بیشتری پیدا کنید. یکی از بهترین و مهم ترین شیوه هایی که شما با استفاده از آن می توانید در میان این افراد صمیمیت ایجاد کنید این است که اگر آن ها را دیدید به آن ها این احساس را بدهید که از دیدنشان خوشحال می باشید. تحقیقات نشان داده است انجام دادن کارهایی مانند این کار می تواند تاثیر مثبتی بر روی رابطه ای داشته باشد که شما با این افراد پیدا می کنید و می تواند باعث شود که این افراد تبدیل به دوستانی صمیمی برای شما شوند. بنابراین سعی کنید تا جایی که می توانید از این که آن ها را می بینید احساس رضایت و صمیمیت از خودتان نشان دهید. شما باید به آن ها ثابت کنید که از دیدنشان خوشحال می باشید و برای این که تلاش کنید تا همیشه وقتی که ملاقاتشان می کنید از خودتان خوشرویی نشان دهید.

 

55. همیشه جویای احوال این فرد باشید و سپس به پاسخی که می دهد دقت کنید!

 

دوستان صمیمی افرادی هستند که همیشه احوال همدیگر را می پرسند. شما برای این که با یک فردی دوست شوید باید همین کار را بکنید تا به او نشان دهید که می توانید دوستی صمیمی برایش شوید. شما باید سعی کنید تا احوال این فرد را از او بپرسید. به عنوان مثال در صورتی که او بیمار شده است شما باید سعی کنید تا احوال او را بپرسید و از او بپرسید که آیا بهتر شده است یا خیر و نکته مهم تر این است که شما باید سعی کنید تا به دنبال جزئیاتی باشید که این فرد می گوید و با دقت به پاسخ هایی که می دهد گوش کنید. این کار می تواند به شما کمک کند تا شانستان برای این که این فرد دوست صمیمی شما شود به میزان زیادی افزایش پیدا کند. تحقیقات نشان داده است دوستانی که احوال همدیگر را می پرسند می توانند برای همدیگر دوستان صمیمی تری نسبت به آن هایی که این کار را نمی کنند شوند. بنابراین سعی کنید تا احوال این دوستان خودتان را بپرسید و منتظر بمانید که به شما پاسخ بدهند و به پاسخشان هم در کمال احترام توجه کنید.

 

56. موقعیت هایی را پیش بیاورید که در آن با همدیگر می خندید!

 

شاید شما هم این ضرب المثل قدیمی را شنیده باشید که می گوید خنده بر هر درد بی درمان دواست! در صورتی که شما بتوانید موقعیت هایی را پیش بیاورید که هم شما و هم فرد مورد نظر همزمان با هم بخندید می توانید انتظار داشته باشید که احتمال این که این فرد برای شما تبدیل به یک دوست صمیمی شود افزایش پیدا کند. به عنوان مثال شما می توانید با این فرد نزد دوست سومی بروید و از دوست سوم بخواهید که برای شما لطیفه ای تعریف کند. در این صورت است که شما می توانید موقعیتی را پیش بیاورید که هم شما و هم این فرد به صورت همزمان بخندید. در چنین شرایطی احتمال این که بتوانید رابطه و دوستی پایدارتری داشته باشید به میزان بیشتری افزایش پیدا می کند. همچنین تحقیقات نشان داده است افرادی که سعی می کنند تا لطیفه هایی تعریف کنند که هم خودشان بخندند و هم فرد مورد نظر را بخندانند می توانند انتظار داشته باشند که شانسشان برای این که دوستان صمیمی پیدا کنند به میزان زیادی افزایش پیدا کند.

 

57. یک بازی خنده دار و مسخره با هم انجام دهید!

 

ممکن است به نظرتان کمی خنده دار بیاید ولی در صورتی که شما بتوانید یک بازی خنده دار و مسخره را با هم انجام دهید می توانید انتظار داشته باشید که رابطه شما و دوست مورد نظر بهتر شود. تحقیقات نشان داده است این که شما چه نوع بازی با هم انجام می دهید هیچ ارتباطی با نتیجه کار و میزان دوستی شما ندارد. به عنوان مثال در صورتی که شما می خواهید با این دوست بازی کنید اصلا مهم نیست که این بازی یک بازی معنی دار باشد و حتی در صورتی که این بازی یک بازی معنی دار هم نباشد بازهم شما می توانید همان نتیجه را از کار بگیرید. حتی این بازی می تواند برای شما خنده دار هم باشد! به عنوان مثال ممکن است شما احساس کنید که یک بازی بسیار خنده دار وجود دارد که هیچ قائده منطقی ندارد. در چنین شرایطی اگر بتوانید این بازی را انجام دهید نباید برای این که این بازی قائده منطقی ندارد جلوی خودتان را بگیرید و آن را انجام ندهید! چون مهم قائده بازی نیست و شما باید سعی کنید تا زمانی را به شوخی بگذرانید فقط همین و بس!

 

58. با هم یک بازی فکری انجام دهید!

 

انجام دادن یک بازی فکری هم می تواند تاثیر زیادی بر روی دوست یابی شما داشته باشد. تحقیقات نشان داده است در صورتی که شما یک بازی فکری با هم انجام دهید این توانایی را خواهید داشت که به میزان قابل توجهی با دوست مورد نظر رابطه بهتری برقرار کنید. به عنوان مثال یکی از کارهایی که در این زمینه می توانید انجام دهید انجام بازی شطرنج می باشد. اگر شما این بازی را بلد هستید می توانید دوستتان را دعوت کنید که همراه با شما این بازی را انجام دهد. این ار می تواند به شما کمک کند تا احساس صمیمیت بیشتری را با این دوستتان ایجاد کنید و بنابراین شما این موقعیت را پیدا خواهید کرد که با او دوست تر شوید. دانشمندان زیادی هستند که بر روی این موضوع تحقیق می کنند. آن ها به این نتیجه رسیده اند که انجام دادن بازی هایی مانند شطرنج و بازی های فکری دیگر می تواند به شما کمک کند تا به میزان زیادی صمیمیت بیشتری با دوستانتان پیدا کنید و بنابراین شانستان برای این که در این کار موفق شوید به میزان زیادی افزایش پیدا کند و دوستان بیشتر و صمیمی تری خواهید داشت.

 

59. به این فرد یک مهارت کاربردی یاد بدهید!

 

یاد دادن یک مهارت کاربردی به دوستانتان می تواند به شما کمک کند تا آن ها را تبدیل به دوستان صمیمی بکنید. محققان نشان داده اند وقتی شما چیزی را به این افراد یاد می دهید آن ها را تبدیل به افرادی می کنید که در عمق وجودشان از شما متشکر خواهند بود و بنابراین شما این امکان را پیدا خواهید کرد که آن ها را دوستان صمیمی خودتان بکنید. به عنوان مثال فرض کنید که شما در محیط کاری هستید و دوست شما نیاز دارد که کار کردن با یک نرم افزار مخصوص را بلد باشد. در صورتی که شما این مهارت را بلد هستید اگر بتوانید این مهارت را به این فرد یاد بدهید می توانید انتظار داشته باشید که فرد مورد نظر دوست صمیمی شما شود. این کار می تواند به این فرد کمک کند تا با شما رابطه صمیمانه تری را برقرار کند. دانشمندان زیادی هستند که در این زمینه تحقیق کرده اند. این افراد بر این باورند که یاد دادن یک مهارت جدید به افراد به آن ها کمک می کند تا از شما در درونشان تشکر کنند و ناخودآگاه به دلیل دینی که نسبت به شما احساس می کنند سعی کنند تا با شما رابطه دوستانه تری برقرار کنند. بنابراین در صورتی که شما بتوانید به این افراد مهارت هایی را بیاموزید که قبلا نمی دانسته اند می توانید انتظار داشته باشید که آن ها برای مدت طولانی تری دوستان صمیمی شما بشوند و شما صمیمیت بیشتری با آن ها داشته باشید.

 

60. در صورتی که باران می آید چترتان را به فرد مورد نظر بدهید!

 

این ضرب المثل قدیمی را شنیده اید که "یار را زیر باران باید یافت؟" یکی از شیوه هایی که شما می توانید دوستان صمیمی داشته باشید این است که در صورتی که هر دوی شما زیر باران بودید و احساس کردید که این دوست شما احتیاج دارد که شما چتری به او بدهید حتما این کار را بکنید. این کار باعث می شود که این دوست احساس کند که شما می خواهید به او مهربانی کنید و بنابراین به این شیوه شانس شما برای این که دوستتان را تبدیل به یک دوست صمیمی بکنید بیشتر می شود. تحقیقات همچنین نشان داده است که اگر شما بتوانید بدون این که او به سمت شما بیاید شما به سمت او بروید و چترتان را به او بدهید نیز می توانید احتمال این که او دوست صمیمی شما شود را بیشتر کنید.

 

61. همیشه به این فرد بگویید که در نظر شما او فرد خوبی است!

 

از دیگر روش هایی که شما می توانید دوستان معمولی خودتان را تبدیل به دوستانی خوب و صمیمی بکنید این است که همیشه به این افراد بگویید که آن ها دوستان و انسان های خوبی هستند. در صورتی که شما این جملات و عبارت ها را برای آن ها بکار ببرید شانستان را برای این که در تبدیل کردن آن ها به دوستانی صمیمی موفق تر شوید به میزان زیادی افزایش داده اید. شما باید سعی کنید تا همیشه از خصوصیت های خوبی که در این افراد مشاهده می کنید تعریف کنید و همیشه به آن ها بگویید که فکر می کنید آن ها انسان های خوبی هستند. در چنین شرایطی است که می توانید انتظار داشته باشید که آن ها دوستان صمیمی شما شوند. به عنوان مثال در صورتی که یک ویژگی مثبت در آن ها پیدا کردید سعی کنید تا این ویژگی مثبت را بارها و بارها برای آن ها تعریف کنید  و همیشه به آن ها بگویید که این ویژگی مثبت را در آن ها خیلی دوست می دارید. در چنین شرایطی می توانید آن ها را دوست صمیمی خودتان بکنید.

 

62. سعی کنید تا با فرد مورد نظر احساس همزادپنداری کنید!

 

دانشمندان نشان داده اند این که شما با افرادی که می خواهید تبدیل به دوستان صمیمی برای شما شوند احساس همزادپنداری کنید می تواند تاثیر بسیار زیادی در تبدیل کردن آن ها به دوستان صمیمیتان داشته باشد. شما باید سعی کنید تا با این افراد احساس همزادپنداری کنید و به آن ها نشان دهید که به خوبی آن ها را درک می کنید. به عنوان مثال فرض کنید که شما با یک فردی همکار هستید. این فرد با شما صحبت می کند و از مشکلات خانوادگی که دارد برای شما می گوید. در این صورت شما باید سعی کنید تا این فرد را به خوبی درک کنید و به او این احساس را بدهید که با او احساس همزادپنداری می کنید. این کار می تواند منجر شود که شانس شما برای این که این فرد را برای خودتان تبدیل به یک دوست صمیمی کنید بسیار بیشتر می شود. تحقیقاتی که دانشمندان انجام داده اند نشان داده است که این که شما بتوانید به دوستانتان احساس همزادپنداری بدهید یکی از بهترین کارهایی است که می تواند منجر به نتیجه های بسیار مناسبی برای ایجاد شدن یک دوستی صمیمی میان شما و آن ها شود.

 

63. یکی از رازهایتان را که به هیچ کس نگفته اید به این فرد بگویید!

 

همان طور که در بالا اشاره شد یکی از مهم ترین مواردی که شما باید به هنگام ایجاد کردن یک دوستی صمیمیانه با دیگران به آن توجه داشته باشید ایجاد اعتماد است. شما باید کاری کنید که هم این فرد به شما اعتماد کند و هم شما به این فرد اعتماد کنید. یکی از بهترین شیوه هایی که شما می توانید به این شیوه اعتماد این فرد را بدست بیاورید و خودتان هم به او اعتماد کنید این است که سعی کنید تا یکی از رازهایی را که تا کنون به هیچ کسی نگفته اید برای این فرد بیان کنید. این کار به شما کمک می کند تا همان احساساتی را که می خواستید در آن ها ایجاد کنید ( شما به این روش می توانید کاری کنید که این افراد به میزان زیادی به شما اعتماد کنند چون فکر می کنند که شما حرفی را که برای هیچ کس نمی زنید برای آن ها می زنید و بنابراین به آن ها خیلی اعتماد دارید) و بنابراین به این روش می توانید دوستان صمیمی داشته باشید.

 

64. با این فرد مورد نظر درباره موضوعات جالب و هیجان انگیز حرف بزنید!

 

برای این که دوستان صمیمی داشته باشید باید سعی کنید تا با آن ها درباره موضوعات مختلف حرف بزنید تا آن ها فکر کنند که شما به اندازه کافی به آن ها اعتماد می کنید و به اندازه کافی با آن ها صمیمی هستید که درباره این موضوعات حرف بزنید. تحقیقات نشان داده است در صورتی که شما یک احساس صمیمیتی را میان خودتان و این افراد ایجاد کنید این توانایی را پیدا خواهید کرد که آن ها را دوست صمیمی خودتان بکنید. یکی از روش هایی که شما می توانید این صمیمیت را ایجاد کنید این است که درباره موارد و موضوعاتی با آن ها حرف بزنید که جنبه هیجان انگیز داشته باشد. به عنوان مثال شما می توانید با این افراد درباره مواردی مانند موجودات فضایی و یا مواردی که منجر به فکر فرو رفتن آن ها می شود صحبت کنید. به عنوان مثال می توانید سوال اصلی بحث را این گونه آغاز کنید که: به نظر شما آیا موجودات فضایی وجود دارند؟ اگر وجود دارند آیا به اندازه ما و یا حتی بیشتر از ما هوشمند هستند؟ آیا متمدن تر از ما می باشند؟ و سوالاتی از این قبیل!

 

65. خاطرات دوران کودکی خودتان را برایش تعریف کنید!

 

یکی دیگر از روش هایی که شما می توانید دوستان صمیمی تری برای خودتان داشته باشید این است که سعی کنید تا برایشان خاطرات کودکی خودتان را تعریف کنید. این کار باعث می شود که شانس شما برای این که آن ها را تبدیل به دوستان صمیمی خودتان کنید بیشتر شود. تحقیقات نشان داده است وقتی که شما از خاطراتی که در دوران کودکیتان داشته اید برای این افراد می گویید احتمال این را که این افراد با شما صمیمی تر شوند به میزان زیادی افزایش می دهید. تحقیقات همچنین نشان داده است که انجام دادن این کار باعث می شود که یک احساس اعتماد بسیار قوی در ذهن این افراد نسبت به شما ایجاد شود و بنابراین شما این توانایی را خواهید داشت که به بهترین شکل ممکن از این اعتماد استفاده کنید و تبدیل به دوستان صمیمی این افراد شود. بنابراین در صورتی که می خواهید آن ها دوستان صمیمی شما شوند یکی از روش های کار این است که برایشان خاطراتی را تعریف کنید که مربوط به دوران کودکی شما می شود.

 

66. در صورتی که فکر می کنید فرد مورد نظری که شما تصمیم گرفته اید او را تبدیل به دوست صمیمی خودتان بکنید ظاهرش را به شیوه ای تغییر داده اند که به نظرتان خوشایند نمی آید به شکل غیرمستقیم و بسیار مودبانه ای به این فرد بگویید که ظاهر قبلیش بهتر بود!

 

دوستان صمیمی افرادی هستند که ظاهرشان برای هم مهم است. در صورتی که شما با فردی دوست باشید و ظاهر این فرد برای شما مهم باشد می توانید انتظار داشته باشید که این فرد دوست صمیمی شما باشد. تحقیقات نشان داده است که اگر به ظاهری که آن ها دارند فکر کنید آن ها احساس می کنند که شما نسبت به آن ها احساس علاقه دارید و بنابراین شانس شما برای موفقیت بیشتر می شود. یکی از مهم ترین و کلیدی ترین روش هایی که شما با استفاده از این روش می توانید علاقه  و توجهتان نسبت به ظاهر افراد را ابزار کنید این است که در صورتی که دیدید این فرد ظاهرش را تغییر داده است و ظاهر جدید او به نظر شما خیلی خوشایند نمی آمد و یا فکر کردید که ظاهر قبلی او خیلی بهتر از ظاهر کنونی او می باشد بهتر است که به او بگویید. البته این کار را باید به شیوه ای انجام دهید که هیچ گونه بی احترامی وجود نداشته باشد و این فرد به هیچ عنوان نباید احساس کند که شما قصد توهینی به او داشته اید. به عنوان مثال می توانید به شیوه ای کاملا دوستانه و بدون این که او حتی ذره ای متوجه بی احترامی شود به او با حالت دوستی و خنده بگویید که فکر می کنم لباس پوشیدن دیروزت خیلی بهتر از امروز بود خودت اینطور فکر نمی کنی؟ و یا مواردی از این قبیل. این کار باعث می شود که فرد مورد نظر احساس می کند که شما به فکر او هستید و بنابراین شما به این روش می توانید در عین حال که به او بی احترامی نکرده اید، این احساس اعتماد و صمیمیت را در او بوجود بیاورید و بنابراین او را تبدیل به دوستی از دوستان صمیمی خود بکنید.

 

67. به رنگ چشمان او توجه کنید!

 

از دیگر روش هایی که شما می توانید با استفاده از این روش شانستان را برای موفقیت در صمیمی کردن فرد مورد نظر افزایش دهید این است که به رنگ چشمان فرد مورد نظر توجه کنید. این کار می تواند به شما کمک کند تا این فرد احساس صمیمیت بیشتری با شما داشته باشد.

 

68. با همدیگر پیاده روی بروید!

 

شما باید سعی کنید تا به هر روشی که می توانید با دوستان معمولی که می خواهید تبدیل به دوستان صمیمیتان شود رابطه بهتری برقرار کنید. یکی از روش هایی که می تواند به شما کمک کند تا چنین رابطه ای را با آن ها برقرار کنید این است که با همدیگر به پیاده روی بروید. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند به شما کمک کند تا شانس بیشتری برای موفقیت در صمیمی تر کردنشان داشته باشید. باید سعی کنید تا با این افراد پیاده روی بروید تا احساس دوستی را در آن ها بیشتر ایجاد کنید. یکی از مهم ترین و کلیدی ترین مزیت هایی که انجام این کار می تواند برای شما داشته باشد این است که سطح سلامتی شما بالا می رود و بنابراین شما کاری را با فرد مورد نظر به اشتراک می گذارید که منجر به بهتر شدن سطح سلامتی هر دوی شما می شود و این کار را می توان یکی از بهترین و موثرترین کارها برای پیدا کردن یک دوست صمیمی دانست. همچنین وقتی که شما با این فرد ورزش می کنید می توانید انتظار داشته باشید که زمان زیادی برایتان بوجود بیاید که بتوانید در این زمان درباره موضوعات مختلف حرف بزنید. به عنوان مثال در این زمان می توانید درباره اتفاقاتی که در روز گذشته برایتان افتاده است و یا فکرهایی که برای آینده تان دارید و یا مواردی از این قبیل حرف بزنید و همین موضوع می تواند باعث شود که شانس شما برای این که بتوانید رابطه تان را با دوست پیاده رویتان بیشتر و بیشتر کنید افزایش پیدا کند. پس سعی کنید تا با این فرد برنامه ای بگذارید و با هم به پیاده روی و ورزش های هوازی بپردازید. علاوه بر پیاده روی کارهایی مانند نرم دوی و یا دوی آهسته نیز می تواند همان اثر را بر روی رابطه صمیمانه شما داشته باشد به این دلیل که در این حالت شما خواهید توانست تا در حالت خوشحالی (ترشح هورمون های شاد کننده در مغز) با این افراد روبرو شوید.

 

69. با فرد مورد نظر به باشگاه بدنسازی بروید!

 

رفتن به باشگاه بدنسازی با فرد مورد نظر نیز می تواند به شما کمک کند تا با او رابطه بهتری داشته باشد. در این حالت نیز وقت زیادی برای صحبت کردن درباره موضوعات مختلف و صمیمی تر شدن با هم خواهید داشت.

 

70. در صورتی که فرد مورد نظر شما مهارت ویژه ای دارد، از آن تعریف کنید!

 

افرادی که می خواهند تبدیل به دوستان صمیمی برای همدیگر شوند افرادی هستند که قدر همدیگر را می دانند. در صورتی که شما می خواهید یکی از دوستان معمولی خودتان را تبدیل به یک دوست صمیمی بکنید باید سعی کنید تا از ویژگی های مثبتی که این فرد دارد تعریف کنید. به عنوان مثال در صورتی که این فرد درباره موضوع مخصوصی دارای یک مهارت ویژه است شما باید سعی کنید تا از این مهارت ویژه تعریف کنید. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند به شما کمک کند تا شانس بیشتری برای موفقیت در داشتن تعداد بیشتری از دوستان صمیمی داشته باشید. دانشمندان زیادی در این زمینه تحقیق کرده اند و به این نتیجه رسیده اند که انسان هایی که شما مهارت های ویژه شان را به یادشان می آورید معمولا احساس اعتماد و صمیمیت بیشتری نسبت به شما پیدا می کنند و بنابراین شما برای این که بخواهید با آن ها صمیمی تر شوید باید سعی کنید تا درباره ویژگی های مثبتی که آن ها دارند بیشتر به آن ها بگویید. این کار باعث می شود که شانس شما برای داشتن دوستان صمیمی تر بیشتر و بیشتر می شود.

 

 

 

 

 

[ یک شنبه 24 مرداد 1400 ] [ 16:17 ] [ شکوهی ]

31. از فرد مورد نظر بپرسید که به چه هنرپیشه و یا فیلم و یا موسیقی علاقه مند است؟

 

یکی دیگر از روش هایی که شما با استفاده از این روش می توانید کاری کنید که فردی که دوست شماست تبدیل به یک دوست صمیمی شود این است که از این فرد بپرسید که به چه هنرپیشه و یا خواننده و یا فیلمی علاقه دارد. پرسیدن سوالاتی مانند این سوال باعث می شود که رابطه دوستانه و صمیمانه ای میان شما و این فرد ایجاد شود و بنابراین شما می توانید انتظار داشته باشید که شانس شما برای این که دوست صمیمی این فرد شوید افزایش پیدا کند. آمارها نشان داده است که یکی از رایج ترین موضوعاتی که دوستان صمیمی درباره آن با هم حرف می زنند همین موضوع هنرپیشه ها و فیلم هایی است که هر دوی آن ها دوست دارند. این کار می تواند باعث شود که شانس شما برای این که یک دوست صمیمی داشته باشید به میزان قابل توجهی افزایش پیدا کند و بنابراین می توانید انتظار داشته باشید که به راحتی دوستان صمیمیتان بیشتر و بیشتر شود.

 

32. در صورتی که اتفاقاتی مانند تصادف برای شما اتفاق افتاده باشد این داستان ها را برای شخص مورد نظر تعریف کنید!

 

از دیگر روش هایی که شما می توانید با این روش تعداد دوستان صمیمی خودتان را بیشتر کنید این است که سعی کنید تا اگر داستان هایی مانند تصادف و اتفاقات ناگواری که منجر به بروز صدمات جسمی به شما شده است برایتان اتفاق افتاده این داستان ها را برای آن ها تعریف کنید. این کار می تواند باعث شود که یک احساس اعتماد زیادی میان شما و این فرد ایجاد شود به این دلیل که این فرد در ناخودآگاه خودش می گوید که شما به او اعتماد کرده اید که درباره داستان های تصادف خودتان و دردهای جسمی که داشته اید برایش تعریف می کنید. به عنوان مثال در صورتی که شما دچار یک سانحه رانندگی شدید و به پایتان لطمه ای رسیده است سعی کنید تا این داستان را برای فرد مورد نظر تعریف کنید و این که دقیقا چه بخشی از پایتان درد می کند را برای این فرد تعریف کنید. این کار باعث می شود که آن ها احساس کنند که شما به قدری دوستشان دارید که این داستان ها را برایشان تعریف می کنید.

 

33. با این فرد مورد نظری که دوست دارید تا او را تبدیل به یکی از دوستان صمیمی خودتان بکنید درباره مسافرت و مسافرت رفتن صحبت کنید!

 

شما باید سعی کنید تا فردی را که می خواهید تبدیل به دوستتان شود به شیوه های مختلف به سمت خودتان متوجه نمایید. تحقیقات نشان داده است که در صورتی که شما سعی کنید تا درباره موضوعات و موارد مختلف با این فرد حرف بزنید این توانایی را پیدا خواهید کرد که نظر مثبت او را به سمت خودتان جلب کنید. یکی از بهترین کارهایی که می توانید در این زمینه انجام دهید این است که سعی کنید تا درباره سفر رفتن و مسافرت کردن به او بگویید. دانشمندان بر این باورند که افرادی که به این شیوه سعی می کنند تا دوستان صمیمی پیدا کنند افرادی هستند که شانس بیشتری برای موفقیت دارند به این دلیل که این افراد می توانند باب سخن را درباره یکی از بهترین موضوعاتی که دو دوست می توانند درباره آن حرف بزنند باز کنند و آن هم مسافرت کردن می باشد. بنابراین فراموش نکنید که در صورتی که درباره مسافرت کردن با این افراد صحبت کنید شانستان را برای این که آن ها را با خودتان صمیمی کنید به میزان قابل توجهی افزایش داده اید.

 

34. با فرد مورد نظر درباره غذا و غذا خوردن صحبت کنید!

 

از دیگر نکته های بسیار مهمی که شما برای این که بتوانید یک دوست صمیمی داشته باشید باید حتما به آن توجه کنید این است که با این فرد مورد نظر درباره غذا و غذا خوردن صحبت کنید. دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که وقتی شما با فرد دیگری درباره غذا حرف می زنید این امکان را پیدا خواهید کرد که شانستان را برای نزدیکتر شدن به این فرد به میزان زیادی افزایش دهید. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند باعث شود که این افراد احساس کنند که شما می توانید آن ها را به عنوان یکی از بهترین دوستان خودتان انتخاب کنید (به این دلیل که حاضر شده اید تا درباره غذا خوردن که یکی از نیازهای مهم و اولیه بشر است با آن ها صحبت کنید) بنابراین سعی کنید تا با آن ها درباره غذا و غذا خوردن صحبت کنید. به عنوان مثال می توانید برای آن ها توضیح دهید که چه غذایی را دوست دارید و یا از خوردن چه غذایی خوشتان نمی آید و مواردی مانند آن.

 

35. هنگامی که در کنار این فرد هستید سعی کنید تا جوک های جدید بسازی کنید و برای این فرد تعریف کنید!

 

از دیگر کارهایی که شما می توانید برای این که شانستان را برای پیدا کردن دوستان صمیمی افزایش دهید این است که برای این افراد جوک تعریف کنید. البته یکی از بهترین شیوه هایی که می توانید این کار را انجام دهید این است که سعی کنید تا هنگامی که در کنار این افراد هستید برایش جوک بسازید! البته ممکن است فکر کنید که این کار تنها از افرادی برمی آید که خودشان در این زمینه حرفه ای هستند ولی حقیقت این است که در صورتی که شما بخواهید این کار را انجام دهید انجام دادن آن به این سختی ها هم که فکرش را می کرده اید نمی باشد و شما برای انجام دادن این کار تنها نیاز به داشتن مقدار بسیار کمی شوخ طبعی می باشید. دانشمندان و روان شناسان بر این باورند که در صورتی که شما بتوانید هنگامی که در کنار این فرد و یا افراد هستید برایشان جوک بسازید می توانید انتظار داشته باشید که بخش اعظم کار را انجام داده اید و بنابراین احتمال این که این افراد را دوست خودتان کرده باشید بیشتر می شود.

 

36. با فرد مورد نظر به کلاس های رقص و یا کلاس های ورزش ایروبیک بروید!

 

هنگامی که شما کارهایی انجام می دهید که تحرک بدنی زیادی دارند می توانید احساس کنید که این حس خوبی و شادی علاوه بر این که برای شما وجود دارد برای افرادی که درکنار شما هستند نیز وجود دارد. به عنوان مثال در صورتی که شما به تنهایی به یک کلاس رقص بروید در صورتی که احساس شادی پیدا کنید اگر همین کار را در کنار فرد دیگری انجام دهید که دوست شما می باشد می توانید انتظار داشته باشید که این احساس شادی همان طور که به شما انتقال پیدا می کند به این فرد مورد نظر نیز انتقال پیدا کند. همین موضوع باعث می شود که شما این توانایی را داشته باشید که در این احساس شادی با آن ها شریک شوید. تحقیقات نشان داده است انجام دادن این کار می تواند باعث ایجاد یک شادی مشترک شود و مغز افرادی که همراه با شما به کلاس رقص و یا کلاس ایروبیک آمده اند به میزان بیشتری برای این که شما را به عنوان دوست صمیمی خودش انتخاب کند آماده می شود.

 

37. سعی کنید همیشه با فردی که قرار است دوست صمیمی شما شود خوش برخورد باشید!

 

این که بتوانید با افرادی که دوستان صمیمی شما هستند به درستی برخورد کنید و برای این که کاری کنید که این افراد دوستان صمیمی شما شوند یکی از لازم ترین و مهم ترین کارهایی که باید انجام دهید این است که با آن ها رفتار زیبا داشته باشید. تحقیقاتی که روان شناسان و دانشمندان در این زمینه انجام داده اند نشان داده است که افرادی که با دیگران رفتار خوبی دارند و سعی می کنند تا با آن ها خوش رفتاری کنند افرادی هستند که شانس بسیار بیشتری برای این که دوستان صمیمی داشته باشند دارند. بنابراین بر اساس تحقیقاتی که توسط دانشمندان انجام گرفته است شما باید سعی کنید تا اگر می خواهید با فرد دیگری که قرار است تبدیل به دوست صمیمی شما شود بهترین رفتار را داشته باشید. به عنوان مثال در صورتی که شما بر سر یک موضوع ساده با هم مشکل پیدا کردید این شما هستید که باید سعی کنید تا مشکل را برطرف کنید و شما باید سعی کنید تا کاری کنید که حال طرف مقابل بهتر شود چون در غیر این صورت این افراد شما را به عنوان دوستان صمیمی خودشان حساب نمی کنند.

 

38. حرف هایی که فرد مورد نظر به شما می گوید را به خوبی به یاد داشته باشید!

 

شما باید سعی کنید تا حرف ها و سخنانی را که طرف مقابل شما (که شما تصمیم گرفته اید او را تبدیل به دوستتان بکنید) به خوبی به خاطر بسپارید و سعی کنید تا هر چند وقت یک بار برای این که به این فرد نشان دهید که این حرف ها را می دانید دوباره به این فرد برگردانید. به عنوان مثال در صورتی که این فرد درباره این سخن می گوید که از یک نوع غذای مخصوص خوشش می آید شما برای این که این فرد را تبدیل به یکی از دوستان صمیمی خودتان بکنید بهترین کار این است که سعی کنید تا حرف هایی را که فرد درباره غذا زده است به خاطر بسپارید و در فرصت مناسب این حرف را برای او تعریف کنید و به او بگویید که : "از آن حایی که می دانم که تو از غذای.... خوشت می آید بنابراین...." و یا در صورتی که این فرد درباره زندگی و جامعه نظراتی داشت شما باید سعی کنید تا بر این اساس در شرایط جدیدی که برایتان پیش آمد این دیدگاه ها را برای خود او تعریف کنید.

 

39. به فرد مورد نظر بگویید که بوی خوشی دارد!

 

روش دیگر برای این که دوستان معولیتان را تبدیل به دوستان صمیمی کنید این است که به فرد مورد نظر بگویید که بدنش بوی خوبی می دهد. این موضوع می تواند به میزان زیادی رابطه میان شما و فرد مورد نظر را عمیق تر کند به این دلیل که اکثر ما انسان ها از این که فردی به ما بگوید که بدنمان بوی خوبی دارد لذت می بریم. بنابراین در صورتی که شما سعی کنید تا از بوی بدن این فرد تعریف کنید می توانید انتظار داشته باشید که تا حدود زیادی به آن چیزی که می خواسته اید نزدیکتر شده باشید. تحقیقات نشان داده است که اکثر انسان هایی که با هم دوستان صمیمی هستند انسان هایی هستند که سعی می کنند تا درباره ویژگی های مثبتی که دارند صحبت کنند. این موضوع باعث می شود که هم خود این افراد نسبت به همدیگر احساس خوبی داشته باشند و هم نسبت به فردی که این تعریف ها را از آن ها می کند احساس خوبی خواهند داشت. بنابراین تعریف کردن از ویژگی های ظاهری یکی از بهترین کارهایی است که شما می توانید انجام دهید البته یکی از بهترین جلوه های این کار این است که سعی کنید تا از بوی خوشی که طرف مقابل دارد تعریف نمایید.

 

40. از "زبان بدنی" مناسبی به هنگام برخورد کردن با فرد مورد نظر استفاده کنید!

 

شما برای این که بتوانید دوستان صمیمی داشته باشید باید سعی کنید که رفتار خوبی با آن ها داشته باشید. یکی از بهترین روش ها برای این که رفتار مناسبی با آن ها داشته باشید این است که از یک زبان بدنی مناسب با آن ها استفاده کنید. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند باعث شود که میزان اعتمادی که آن ها نسبت به شما دارند به میزان زیادی افزایش پیدا کند. دانشمندان و محققانی که در این زمینه کار می کنند به این نتیجه رسیده اند که استفاده کردن از یک زبان بدنی مناسب می تواند تاثیر بسیار زیادی بر روی کیفیت رابطه ای داشته باشد که شما با این افراد برقرار می کنید. دانشمندان و محققان می گویند در صورتی که شما بتوانید چنین رابطه ای با آن ها برقرار کنید می توانید انتظار داشته باشید که آن ها نیز برای شما احترام قایل شوند و این احترام متقابل می تواند باعث شود که شانس شما برای پیدا کردن یک دوست صمیمی به میزان زیادی افزایش پیدا کند.

 

41. درباره تئوری های توطئه ای که دارید با این شخص صحبت کنید!

 

اگر می خواهید کاری کنید که این شخص تبدیل به دوست صمیمی شما شود باید سعی کنید تا درباره تئوری توطئه هایی که دارید با این شخص صحبت کنید. تحقیقات نشان داده است که افرادی که سعی می کنند تا با دیگران دوست شوند افرادی هستند که سعی می کنند تا درباره دیدگاه های منفی که نسبت به زندگی و حتی نسبت به دوستانشان دارند با این افراد صحبت کنند. به عنوان مثال در صورتی که شما از این نظریه ها دارید اگر سعی کنید تا این داستان ها را با آن ها سهیم شوید می توانید کاری کنید که میزان اعتمادی که آن ها نسبت به شما دارند بیشتر شود و بنابراین در این حالت شانس شما برای این که یک رابطه صمیمی تر و صادقانه تر بین شما و این افراد ایجاد شود افزایش پیدا می کند. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند باعث شود که اعتماد دوستان معمولی شما نسبت به شما بیشتر می شود و بنابراین این دوستان تبدیل به دوستان صمیمی برای شما خواهند شد.

 

42. در برخی از موارد از دیگران بخواهید تا شما را با نام این شخص صدا کنند!

 

یکی دیگر از کارهایی که شما برای این که شخصی را که دوست معمولی شما محسوب می شود تبدیل به دوست صمیمیتان بکنید می توانید انجام دهید این است که کاری کنید که دیگران شما را با نام این شخص صدا کنند. تحقیقات نشان داده است که این روش می تواند روشی بسیار سودمند برای تبدیل کردن دوستان معمولی به دوستان صمیمی شما باشد. به عنوان مثال در صورتی که نام این شخص محمود است در صورتی که شما از اطرافیانتان بخواهید که برای مدتی شما را به نام محمود صدا کنند می توانید انتظار داشته باشید که این شخص به شما نزدیک تر شود. انجام دادن این کار می تواند باعث ایجاد صمیمیت بهتر و بیشتر شود و همچنین این کار باعث می شود که این افراد احساس کنند که شما به اندازه ای به آن ها علاقه دارید که حتی دوست دارید تا شما را با نام این افراد صدا بزنند و بنابراین در چنین شرایطی شانس شما برای این که با این افراد صمیمی تر شوید بیشتر می شود.

 

43. برای این فرد کیک بخرید!

 

این که شما سعی کنید تا برای افرادی که می خواهید با آن ها دوستان صمیمی شوید کیک بخرید یکی از روش هایی است که با استفاده از این روش می توانید به میزان زیادی رابطه دوستانه بیشتری با آن ها برقرار کنید. به عنوان مثال در صورتی که شما سعی کنید تا در مراسم مختلف و به بهانه های مختلف و هر مکانی که فکر می کنید لازم است برای این افراد کیک بخرید می توانید رابطه صمیمیانه تری را با این افراد برقرار کنید و بنابراین می توانید انتظار داشته باشید که این افراد نسبت به شما دیدگاه مثبت تری داشته باشند و بنابراین شما را به عنوان دوستان صمیمی خودشان بدانند. تحقیقات نشان داده است افرادی که به این شکل دوست پیدا می کنند موفق می شوند تا هم میزان پایداری دوستانشان را بهتر کنند و هم این که از نظر کیفیتی دوستی باکیفیت بالاتری را ایجاد کنند. دانشمندان و محققان بر این باورند که وقتی که شما برای آن ها یک خوردنی خوشمزه می خرید می توانید آن ها را تشویق کنید که شما را بهتر ببینند. محققان می گویند این کار همچنین می تواند باعث شود که خود شما هم موقعیت های بیشتری برای جلب کردن نظر آن ها داشته باشید.

 

44. در صورتی که این فرد ناراحت نمی شود از او کاریکاتور بکشید!

 

کشیدن کاریکاتور از افرادی که فکر می کنید آن ها از انجام دادن این کار ناراحت نمی شوند نیز از دیگر کارهایی است که شما می توانید برای این که آن ها را تبدیل به دوستان صمیمی خودتان بکنید انجام دهید. تحقیقاتی که دانشمندان در این زمینه انجام داده اند به این نتیجه رسیده است که وقتی شما می خواهید دوست صمیمی داشته باشید باید شوخی هایی هم که با این فرد می کنید صمیمانه باشد. به عنوان یک مثال بارز از شوخی هایی که می توانید با او بکنید این است که سعی کنید تا از او کاریکاتور بکشید. کشیدن کاریکاتور می تواند باعث شود که شانس شما برای این که این فرد به شما نزدیک تر شود بیشتر شود البته یک نکته بسیار مهم در این زمینه وجود دارد و آن هم این است که کشیدن کاریکاتور ممکن است باعث شود که این فرد احساس ناراحتی کند و از کار شما آزرده شود. بنابراین قبل از این که درباره این فرد کاریکاتور بکشید حتما این نکته را درنظر داشته باشید که به این فرد بگویید که می خواهید این کار را انجام دهید تا او ناراحت نشود.

 

45. به جای این که به راحتی دیگران فکر کنید به راحتی خودتان فکر کنید!

 

اگر تصمیم دارید تا دوستان صمیمی داشته باشید باید به جای این که به راحتی و آرامش آن ها فکر کنید به این فکر کنید که خودتان آرامش داشته باشید. تحقیقات نشان داده است افرادی که سعی می کنند که دیگران آرامش و راحتی داشته باشند و بعد از آن به این هستند که خودشان راحت باشند نسبت به انسان هایی که قبل از هر چیزی به آرامش خودشان فکر می کنند تعداد دوستان صمیمی بیشتری دارند. بنابراین باید سعی کنید تا به جای این که به این فکر کنید که خودتان آرامش داشته باشید به این فکر کنید که دیگرانی که قرار است دوستان صمیمی شما شوند آرامش داشته باشند و بعد از آن که خیالتان راحت شد که دیگران آرامش دارند می توانید به این فکر کنید که خودتان هم آرامش داشته باشید. دانشمندان زیادی در این زمینه تحقیق کرده اند و به این نتیجه رسیده اند که اگر می خواهید دوست صمیمی داشته باشید باید سعی کنید تا در مواقع مختلف به خوبی به فکر این باشید که دوستتان آرامش داشته باشد. به عنوان مثال در صورتی که هر دوی شما به یک مهمانی دعوت شدید باید قبل از این که یک جای راحت برای خودتان پیدا کنید به این فکر کنید که برای دوستتان یک جای راحت پیدا کنید.

 

46. از فرد مورد نظر بپرسید که آیا کلکسیون خاصی دارد؟

 

بسیاری از افراد هستند که در خانه خودشان کلکسیون هایی دارند که مرتبط با چیزهایی است که آن را جمع آوری می کنند. به عنوان مثال برخی از آن ها ممکن است کلکسیون اشیای قدیمی داشته باشند و مواردی مانند آن. بنابراین در صورتی که از آن ها درباره کلکسیون هایی که دارند بپرسید می توانید کاری کنید که آن ها نسبت به شما اعتماد و اطمینان بیشتری داشته باشند. تحقیقات نشان داده است که افرادی که سعی می کنند تا به این روش کار کنند افرادی هستند که شانس بیشتری برای داشتن دوستان صمیمی دارند. بنابراین در صورتی که شما می خواهید دوستان صمیمی داشته باشید یکی از کارهایی که می توانید برای این کار انجام دهید این است که از آن ها بخواهید که اگر کلکسیونی دارند این کلکسیون را به شما نشان دهند و یا این که درباره کلکسیونشان با آن ها صحبت کنید تا به این شیوه بتوانید احساس بهتری را در آن ها نسبت به خودتان بوجود بیاورید.

 

47. با همدیگر به استخر بروید!

 

اگر می خواهید با دوستانتان رابطه صمیمی تری برقرار کنید و در صورتی که می خواهید این دوست شما تبدیل به یک دوست صمیمی برای شما شود یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید این است که با فرد مورد نظر به استخر بروید. این کار می تواند به شما کمک کند تا شانس بیشتری برای پیروزی و موفقیت در داشتن دوستان صمیمی و داشتن یک رابطه صمیمانه داشته باشید. تحقیقات نشان داده است که این که دو دوست بتوانند با هم به استخر بروند می تواند کمک زیادی به آن ها بکند برای این که رابطه صمیمانه تری با هم داشته باشند به این دلیل که رفتن به استخر به نوعی ورزش محسوب می شود و بنابراین وقتی که شما با دوستانتان به استخر می روید در حقیقت همراه با آن ها ورزش می کنید و بنابراین می توانید انتظار داشته باشید که در حین این که ورزش می کنید شانس بیشتری برای داشتن صمیمیت بیشتر با هم داشته باشید. تحقیقات نشان داده است که انجام این کار می تواند دوستی های زیادی را در شما ایجاد کند و می تواند باعث شود که شما تعداد بیشتری از این دوستان صمیمی را داشته باشید.

 

48. از فرد مورد نظر بخواهید تا مکان هایی را که او رفته است ولی شما نرفته اید را برای شما توصیف کند!

 

شما باید سعی کنید تا در این فرد اعتماد ایجاد کنید به شیوه ای که او نیز شما را قبول داشته باشد. بنابراین برای انجام دادن چنین کاری نیاز به برقراری یک رابطه اولیه دارید. این رابطه اولیه را می توانید به شیوه های مختلف با فرد مورد نظر برقرار کنید. به عنوان مثال یکی از روش هایی که انجام دادن آن می تواند تاثیر مثبتی بر روی کار شما داشته باشد این است که به فرد مورد نظر بگویید که مکان هایی را که او رفته است ولی شما نرفته اید را برای شما توصیف کند. این کار می تواند منجر به این شود که شانس بیشتری برای موفقیت داشته باشید. تحقیقات نشان داده است که افرادی که سعی می کنند تا توصیفات مکان هایی را که هرگز نرفته اند از دوستانشان بپرسند افرادی هستند که شانس بسیار بیشتری برای موفقیت در داشتن دوستان صمیمی پیدا می کنند. بنابراین شما باید سعی کنید تا از دوستانتان بخواهید که مکان هایی که رفته اند را برای شما توصیف کنند.

 

49. در صورتی که همکار هستید و نوبت فرد مورد نظر است که ظرف ها را بشوید، می توانید این کار را بر عهده بگیرید!

 

شما برای این که بتوانید دوست صمیمی پیدا کنید باید کاری کنید که فرد مورد نظر به شما اعتماد کامل داشته باشد. یکی از روش های انجام دادن این کار می تواند این باشد که کارهایی را که وظیفه این فرد است بر عهده بگیرید. به عنوان مثال شما می توانید برای این که ظرف ها را بشویید نوبت فرد مورد نظر را نیز بگیرید. مثلا اگر همکار هستید و تصمیم گرفته اید که کار شستن ظرف ها را به صورت نوبتی انجام دهید و اکنون نوبت به همکار شما رسیده است که این کار را انجام دهید و شما می خواهید کاری کنید که این فرد تبدیل به دوست خوب شما شود؛ یکی از کارهایی که می توانید انجام دهید این است که جلو بیفتید و سعی کنید تا این کار را شما انجام دهید. این کار باعث می شود که شانس شما برای این که در این کار موفق تر باشید بیشتر می شود. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند باعث شود که شما بیشتر از گذشته اعتماد آن ها را جلب کنید.

 

50. با هم آواز بخوانید!

 

وقتی که شما همراه با دوستتان کاری را به صورت مشترک انجام می دهید می توانید انتظار داشته باشید که نتیجه بهتری می گیرید. به عنوان مثال در صورتی که شما به همراه دوستتان آواز بخوانید می توانید انتظار داشته باشید که احتمال این که رابطه دوستانه میان شما و دوستتان عمیق تر شود افزایش پیدا کند. تحقیقات نشان داده است افرادی که سعی می کنند تا به این شیوه توجه دوستانشان را به خودشان جلب کنند افرادی هستند که شانس بیشتری برای موفقیت دارند. دانشمندان فکر می کنند این که شما و دوستتان یک کاری را به صورت اشتراکی با هم انجام دهید می تواند تاثیر بسیار زیادی بر روی موفقیت شما برای داشتن رابطه صمیمانه و دوستانه با این فدر داشته باشد چون در این حالت شما می توانید این احساس را به فرد مورد نظر بدهید که شما به او اعتماد دارید و بنابراین می توانید انتظار داشته باشید که همه چیز به خوبی پیش برود. دانشمندان همچنین بر این اعتقاد هستند که انجام دادن کارهایی مانند این کار باعث می شود که تعداد افرادی که دوستان صمیمی شما هستند افزایش پیدا کنند و شما دوستان صمیمی بیشتری داشته باشید.

 

 

 

 

 

[ یک شنبه 24 مرداد 1400 ] [ 14:42 ] [ شکوهی ]

21. با فرد مورد نظر به خرید بروید!

 

خرید رفتن به فرد مورد نظر نیز از دیگر کارهایی است که شما می توانید برای این که این فرد را تبدیل به دوست صمیمی خودتان بکنید انجام دهید. دانشمندان بر این باورند که وقتی شما با افرادی که دوستان شما هستند و شما می خواهید آن ها را دوستان صمیمی خودتان بکنید به خرید می روید این توانایی را پیدا می کنید که شانس بیشتری برای ایجاد کردن یک رابطه صمیمانه و دوستانه با آن ها داشته باشید. تحقیقات زیادی در این زمینه انجام گرفته و نتیجه همه آن ها نشان داده است که این که شما با فرد دیگری به صورت مشترک به خرید می روید می تواند باعث شود که این تجربه برای آن ها تبدیل به یک تجربه ای شود که در ذهن آن ها برای مدت طولانی باقی بماند و منجر به این شود که آن ها همیشه شما را به عنوان فردی که تصمیم داشته یک رابطه صمیمانه و دوستانه با آن ها برقرار کند به خاطر خواهند آورد. بنابراین این که با آن ها خرید بروید می تواند تاثیر زیادی بر روی بالا بردن احتمال این که آن ها دوستان صمیمی شما شوند داشته باشد.

 

22. سعی کنید تا با فرد مورد نظر ارتباط چشمی قرار کنید!

 

برقرار کردن ارتباط چشمی نیز از دیگر کارهایی است که شما می توانید برای این که دوستتان را تبدیل به یک دوست صمیمی کنید انجام دهید. تحقیقات نشان داده است که این روش می تواند یک روش بسیار کارآمد برای شما باشد و می تواند باعث شود که شانس شما برای این که دوستان صمیمی بیشتری داشته باشید به میزان بسیار زیادی افزایش پیدا کند. این که شما بتوانید با این افراد ارتباط چشمی برقرار کنید ممکن است در ابتدا کمی دشوار باشد. شما باید سعی کنید تا انجام دادن این کار را به خوبی یاد بگیرید تا بتوانید از این روش به خوبی استفاده کنید. ممکن است شما احساس محبت زیادی در قلبتان نسبت به این افراد داشته باشید ولی به دلیل این که مهارت لازم برای انجام این کار را ندارید این توانایی را نداشته باشید که با این افراد ارتباط چشمی برقرار کنید. بنابراین سعی کنید تا جایی که می توانید شیوه ها و روش های برقرار کردن ارتباط چشمی با افراد دیگر را به خوبی یاد بگیرید و این کرا را بر روی فردی که قرار است دوست صمیمی شما شود اجرا کنید.

 

23. هر چند وقت یک بار به صورت او نگاه کنید و لبخند بزنید!

 

لبخند زدن کاری است که شما با انجام دادن آن می توانید تاثیر مثبت بسیار زیادی بر روی افرادی داشته باشید که در کنارتان هستند. حتی شما با انجام دادن این کار در بسیاری از موارد می توانید این احساس را در آن ها ایجاد کنید که شدیدا به آن ها علاقه دارید. این کار همچنین می تواند به آن ها ثابت کند که شما تصمیم دارید تا دوستان صمیمی این افراد بشوید. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کارها می تواند باعث شود که دوستان به هم نزدیکتر شوند. به عنوان مثال در صورتی که شما و دوستتان قرار است برای مدت نسبتا طولانی در یک اتاق در کنار هم بمانید سعی کنید تا در این مدت طولانی هر چند وقت یک بار به چشمان او نگاه کنید و با لبخندهایی که بر روی چهره تان دارید به این فرد نشان دهید که او را دوست دارید و می خواهید تا با او رابطه صمیمانه ای برقرار کنید. این کار باعث می شود که صمیمیت شما به میزان قابل توجهی افزایش پیدا کند.

 

24. خلاقیت آن ها را تشویق کنید!

 

در صورتی که شما ببینید که دوستتان دارای خلاقیت است اگر بتوانید این فرد را همان طور که لایقتش را دارد تشویق کنید می توانید انتظار داشته باشید که این فرد احتمال بیشتری دارد که تبدیل به دوست صمیمی شما شود. تحقیقات نشان داده است که افراد دوست دارند تا از آن ها تعریف کنیم. این موضوع مخصوصا زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که شما سعی کنید تا از خلاقیت فرد مورد نظر تعریف کنید. این کار باعث می شود که این فرد احساس می کند که شما حقیقتا دوست دارید تا به او نزدیک شوید. به عنوان مثال در صورتی که این فرد در یکی از زمینه های کارهای هنری از خودش خلاقیت نشان داد شما می توانید به شیوه های مختلف کار او را تحسین کنید و از خلاقیتی که از خودش نشان داده است تعریف کنید. این کار باعث می شود که شما بتوانید در تبدیل کردن این فرد به یک دوست صمیمی برای خودتان موفق تر عمل کنید. مثلا اگر این فرد در زمینه طراحی خلاقیت داشت هر چند وقت یک بار این موضوع را به او یادآوری کنید و از او بخواهید تا جنبه های بیشتری از خلاقیت خودش را به شما نشان بدهد.

 

25. از لباس های او تعریف کنید!

 

یکی دیگر از روش هایی که شما با استفاده از این روش می توانید کاری کنید که دوستان معمولیتان برای شما تبدیل به دوست صمیمی شوند این است که سعی کنید تا از لباس هایی که این افراد می پوشند تعریف کنید. به عنوان مثال شما می توانید به این فرد بگویید که چه پیراهن زیبایی پوشیده است و یا می توانید به از کلاهی که بر سر گذاشته است تعریف کنید. این کار می تواند باعث شود که احساس اطمینان و اعتماد بیشتری میان شما و فرد مورد نظر ایجاد شود و بنابراین شما می توانید به این شیوه یک قدم در تبدیل کردن فرد مورد نظر به یک دوست صمیمی برای خودتان جلوتر رفته باشید. تحقیقات نشان داده است افرادی که سعی می کنند تا از چیزهایی که دوستانشان دارند تعریف کنند افرادی هستند که تعداد دوستان صمیمی آن ها بیشتر است. پس سعی کنید تا به دنبال نکته های مثبت افرادی بگردید که در کنارتان قرار دارند و سپس آن ها را با تعریف کردن تبدیل به دوستان صمیمی برای خودتان بکنید. این کار می تواند باعث شود که اعتمادی که به شما بکنند بیشتر و بیشتر گردد.

 

26. به شیوه های مختلف به آن ها بگویید که حمایتشان برای شما بسیار مهم است!

 

 

شما برای این که دوست صمیمی داشته باشید باید سعی کنید تا به افرادی که دوستان معمولی شما هستند بگویید که حمایت آن ها برای شما لازم می باشد. دانشمندان بر این باورند که انجام دادن این کار می تواند تعداد دوستان صمیمی یک فرد را به میزان زیادی بیشتر کند. تحقیقات نشان داده است وقتی که شما به یک فرد می گویید که دوست دارید تا حمایت او را داشته باشید این فرد احساس قدرت و غرور بیشتری می کند و در عین حال نسبت به شما نیز احساس صمیمیت بیشتری پیدا می کند و بنابراین به این روش شما می توانید افرادی را که در گذشته تنها دوستان معمولی شما بوده اند تبدیل به دوستان صمیمی خودتان بکنید. تحقیقاتی که روان شناسان در این زمینه انجام داده اند ثابت کرده است که وقتی شما به حمایتی که از شما می کنند ارزش می دهید در حقیقت به ایجاد کردن یک رابطه دوستانه و همراه با اعتماد فراوان با آن ها کمک کرده اید و علاوه بر همه این ها این شانس هم وجود دارد که آن ها نسبت به گذشته به میزان بیشتری شما را حمایت کنند!

 

27. درباره کارهایی که دوست دارید انجام دهید به آن ها بگویید!

 

یکی دیگر از راه هایی که رفتن آن منجر به داشتن دوست صمیمی می شود این است که شما به دوستان معمولیتان درباره کارهایی که دوست دارید انجام دهید بگویید. به عنوان مثال فرض کنید که شما عاشق پیاده روی کردن هستید. در صورتی که به آن ها بگویید که چقدر از این کار خوشتان می آید می توانید یک احساس صمیمیت میان خودتان و آن ها ایجاد کنید. احساسی که می تواند باعث شود که آن ها را تبدیل به دوستانی صمیمی برای شما بکند. حتی در مواردی مانند این ممکن است این افراد از شما بخواهند که کاری را که دوست دارید با آن ها انجام دهید. به عنوان مثال ممکن است در صورتی که به این افراد گفته باشید که دوست دارید پیاده روی کنید این احتمال وجود دارد که این افراد به شما پیشنهاد کنند تا همراه با آن ها به پیاده روی بپردازید. بنابراین همین موضوع می تواند باعث ایجاد قرار ملاقات های بعدی شما شود و در نتیجه می تواند به ایجاد رابطه بهتر و صمیمانه تری که شما با این افراد پیدا می کنید کمک کند.

 

28. درباره عادت های غذایی خودتان با آن ها حرف بزنید!

 

شما برای این که بتوانید دوست صمیمی داشته باشید یکی از کارهایی که می توانید انجام دهید این است که سعی کنید تا درباره عادت های غذایی خودتان با این افراد حرف بزنید. تحقیقات نشان داده است که وقتی شما درباره غذا با این افراد حرف می زنید شانس بیشتری برای ایجاد رابطه صمیمانه و بهتر در آن ها خواهید داشت. تحقیقات همچنین نشان داده است که انجام این کار می تواند باعث شود که مدت زمانی که ممکن است طول بکشد که آن ها تبدیل به دوستان خوب برای شما شوند افزایش پیدا کند. دانشمندان بر این باورند که چنین افرادی می توانند این شانس را داشته باشند که با سرعت خیلی بیشتری دوستان صمیمی پیدا کنند. روان شناسان بر این باورند که وقتی شما درباره عادت های غذایی خودتان با فردی حرف می زنید از آن جایی که غذا حوردن یک موضوع بسیار بنیادی است و مربوط به نیاز گرسنگی که یکی از نیازهای بنیادی بشر می باشد می شود؛ بنابراین احتمال این که به سرعت یک رابطه همراه با اعتماد و صمیمانه در این افراد شکل بگیرد بوجود می آید و شما می توانید انتظار داشته باشید که این افراد به سرعت تبدیل به دوستانی صمیمی برای شما شوند.

 

29. از آن ها بپرسید که آیا در دوران تعطیلات مسافرت می روند و اگر چنین است به کجا می روند؟

 

یکی دیگر از چیزهایی که شما باید از افرادی که می خواهید تبدیل به دوست صمیمی شما شوند بپرسید این است که در زمان تعطیلات به کجا می روند؟ ممکن است پاسخ آن ها این باشد که به هیچ جایی نمی روند و در خانه می مانند. در این صورت بهترین کار این است که از آن ها بپرسید پس در طول این مدت در خانه چکار می کنند؟ وقتی که سوالاتی مانند این سوال را از آن ها می پرسید می توانید انتظار داشته باشید که یک بحث شیرین و صمیمانه ای میان شما و این افراد ایجاد می شود و شما می توانید به این شیوه احساس کنید که دارید با یک دوست صمیمی حرف می زنید و جالب است بدانید این احساس برای این افراد هم به همین شکل است به این معنی که آن ها هم احساس می کنند که مانند یک دوست صمیمی دارند با شما صحبت می کنند. همین موضوع می تواند باعث شود که شما شانس بیشتری برای تبدیل کردن آن ها به دوست صمیمی داشته باشید.

 

30. با هم کمی شیطنت کنید!

 

از دیگر کارهایی که شما می توانید انجام دهید تا دوستان معمولی و ساده خودتان را تبدیل به دوستانی صمیمی بکنید این است که سعی کنید تا با هم کمی شیطانی کنید! البته یک نکته بسیار مهم و اساسی که در این زمینه وجود دارد این است که این شیطانی کردن ها نباید به شیوه ای باشد که به فرد دیگری آسیب برساند به این دلیل که در چنین مواردی نام آن دگرآزاری می شود و به در این حالت شما به جای این که دوستان صمیمی داشته باشید حتی ممکن است برخی از دوستان خودتان را هم از دست بدهید! بنابراین به هنگام انجام دادن این کار حتما مراقب باشید که کارهایی که می کنید به هیچ کس آسیبی نرساند. این شیطانی کردن ها می تواند جنبه های مختلفی داشته باشد به عنوان مثال در صورتی که تولد یک دوست مشترک شماست شما می توانید از روش های مختلفی برای این که این دوست را سورپرایز کنید استفاده کنید و بنابراین به این شکل می توانید شانستان را برای داشتن یک دوست صمیمی جدید و تبدیل کردن یک دوست معمولی به دوست صمیمی افزایش دهید.

 

31. دیدگاه فرد مورد نظر  را درباره موضوعات مختلف درک کنید!

 

یکی از مهم ترین ویژگی هایی که در یک دوستی بسیار صمیمی ارزش دارد درک متقابل است. شما در صورتی که می خواهید یک دوست صمیمی داشته باشید باید سعی کنید تا دیدگاهی را که او نسبت به موضوعات مختلف دارد به خوبی درک کنید. در این حالت است که می توانید انتظار داشته باشید که شانس بیشتری برای موفقیت در داشتن یک دوست صمیمی خواهید داشت. تحقیقات نشان داده است وقتی که دو دوست همدیگر را آن طور که باید باشند درک می کنند احتمال این که تبدیل به دوستان صمیمی شوند بسیار بیشتر از زمانی است که چنین اتفاقی نمی افتد. بنابراین شما باید سعی کنید تا درباره نقطه نظرات و دیدگاه هایی که این دوستتان دارد اطالعاتی داشته باشید. شما باید سعی کنید تا درباره نقطه نظرات او و این که چگونه دنیای اطراف خودش را می بیند فکر کنید و سعی کنید تا دید او را نسبت به جهان درک کنید. این کار را می توانید با پرسش کردن از او درباره موضوعات مختلف نیز جویا شوید. به عنوان مثال می توانید چندین ساعت با او درباره موضوعات مختلفی که به نظرتان تعیین کننده دیدگاه این فرد می باشد حرف بزنید تا بتوانید یک دیدگاه کلی در این رابطه بدست آورید.

 

32. درباره کودکی این فرد از او سوال کنید!

 

اگر می خواهید یک دوست صمیمی داشته باشید یکی از بهترین روش ها این است که درباره کودکی که این فرد داشته است سوال کنید. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است که وقتی شما با فردی دوست می شوید وقتی که درباره کودکی او و روزگاری که در کودکی داشته است سوال می کنید می توانید انتظار داشته باشید که رابطه بسیار صمیمانه ای میان شما برقرار شود. روان شناسان بر این باورند که وقتی که شما درباره کودکی خودتان با فرد دیگری حرف می زنید مانند این است که درباره برخی از رازهایی که در زندگیتان وجود دارد با این فرد سخن می گویید و بنابراین می توانید انتظار داشته باشید که به میزان زیادی به این فرد نزدیک شوید. صحبت کردن درباره کودکی افراد همچنین باعث می شود که شما احساس کنید که می توانید برخی از خاطراتی را که شما نیز نظیر آن ها را داشته اید پیدا کنید و همین موضوع می تواند باعث شود که شانس شما برای این که با این افراد گرم تر و صمیمی تر شوید افزایش پیدا کند.

 

33. درباره اولین شغلی که این فرد داشته است از او سوال کنید!

 

این کار نیز می تواند تاثیر زیادی بر روی داشتن رابطه صمیمانه میان شما و فرد مورد نظر داشته باشد. وقتی که شما از این فرد می پرسید که در زمانی که اولین شغلش را داشت چه احساسی داشت و یا این که اولین شغلی که این فرد داشته چه بوده و یا سوالاتی از این قبیل؛ می توانید کاری کنید که رابطه گرم تر و صمیمانه تری بین شما و فرد مورد نظر برقرار شود. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند به شما کمک کند که بر تعداد افراد که دوست صمیمی شما حساب می شوند بیفزایید. وقتی که شما از این افراد درباره اولین باری که سر کار رفتند سوال می کنید می توانید انتظار داشته باشید که آن ها به شما اعتماد بیشتری بکنند و بنابراین به این شیوه می توانید رابطه گرم تری با آن ها برقرار کنید. آن ها معمولا از این که شما درباره اولین شغلی که داشته اند از آن ها سوال کنید خوشحال می شوند و معمولا احساس می کنند شما دوستشان دارید و می خواهید تا با آن ها نزدیک تر شوید.

 

34. درباره دوران تحصیل این فرد و خاطرات خوبی که از آن دوران دارد از او سوال کنید!

 

شما برای این که بتوانید فردی را که دوست معمولی شماست تبدیل به یک دوست صمیمی بکنید نیاز دارید تا درباره خاطرات خوبی که داشته است از او بپرسید. یکی از بهترین روش هایی که می توانید این کار را انجام دهید این است که سعی کنید تا از مدرسه و دانشگاه و دوران تحصیل این فرد سوال کنید. شما می توانید از این فرد سوال کنید که دوران تحصیلش را به چه شیوه ای گذرانده است. همچنین می توانید از او بپرسید که برخی از خاطرات شیرینی را که در این دوران برایش باقی مانده است برای شما بگوید. این کارها باعث می شود که احساس نزدیکی و همبستگی میان این افراد و شما ایجاد می شود و شما این امکان را پیدا خواهید کرد که به آن ها نزدیک تر و نزدیک تر شوید. فراموش نکنید که بهتر است درباره خاطرات خوب دوران کودکی از آن ها سوال کنید تا خاطرات بد به این دلیل که معمولا به یاد آوردن خاطرات خوب برای آن ها بسیار لذت بخش تر از آن است که خاطرات بد را به یاد بیاورند بنابراین به یاد آوردن خاطرات خوب می تواند باعث شود که شانس شما برای موفقیت افزایش پیدا کند.

 

35. درباره نویسنده مورد علاقه تان با فردی که می خواهید تبدیل به دوست صمیمی شما شود صحبت کنید!

 

از دیگر کارهایی که شما می توانید انجام دهید تا دوست صمیمی پیدا کنید این است که با افرادی که دوستان معمولیتان هستند درباره نویسنده مورد علاقه تان صحبت کنید. این کار می تواند منجر به این شود که آن ها هم تشویق شوند تا درباره نویسنده مورد علاقه شان با شما صحبت کنند و به این ترتیب شما می توانید یک بحث بسیار صمیمانه را میان خودتان و این افراد شروع کنید که درباره کتاب ها و نویسنده هایی است که شما دوستشان دارید. این کار نیز می تواند به عنوان یکی دیگر از شیوه هایی که برای تبدیل کردن یک دوست معمولی به یک دوست صمیمی بکار می روند مورد استفاده قرار بگیرد. در صورتی که شما درباره نویسنده ای که دوست دارید بحثی شروع کنید بحث شما به کتاب های مختلف می کشد و بنابراین می توانید وقت زیادی را در کنار این فرد بگذرانید و همزمان با این که درباره این موضوعات با او صحبت می کنید صمیمی تر و صمیمی تر شوید.

 

36. از فرد مورد نظر درباره گروه های دوستانه ای که قبلا در آن بوده است و یا دوستانی که قبلا داشته است سوال کنید!

 

از دیگر روش ها برای تبدیل کردن یک دوست معمولی به یک دوست صمیمی این است که سعی کنید تا درباره گروه هایی که این فرد در آن بوده است و یا درباره دوستانی که در گذشته داشته است سوال کنید. انجام دادن این کار می تواند به شما کمک کند تا شانس بیشتری برای موفقیت داشته باشید. تحقیقات نشان داده اند که انجام دادن این کار می تواند باعث شود که آن ها احساس کنند که شما هم می خواهید مانند این گروه ها و یا مانند دوستان قدیمی این فرد با آن ها رابطه دوستانه و صمیمانه داشته باشید. به عنوان مثال در صورتی که از آن ها درباره دوستان قدیمی که داشته اند سوال کنید می توانید انتظار داشته باشید که این احساس در آن ها ایجاد شود که شما می خواهید دست بعدی آن ها شوید. انجام دادن این کارها می تواند باعث شود که آن ها با شما رابطه صمیمانه تر و بهتری را برقرار کنند و تبدیل به دوستان صمیمی تری برای شما گردند.

 

27. از این فرد بخواهید تا چیزی را به شما قرض بدهد (و البته به او بگویید که به سرعت این چیز را به او برمی گردانید!)

 

همان طور که در بالا اشاره شد شما برای این که بتوانید در کار پیدا کردن دوست صمیمی و تبدیل کردن دوستان معمولی به دوستان صمیمی موفق شوید باید سعی کنید تا احساس اعتماد را در آن ها تقویت کنید. بنابراین در صورتی که روش های مختلفی که منجر به بروز اعتماد دوطرفه می شود را بکار بگیرید می توانید انتظار داشته باشید که بخش اعظم کار را انجام داده اید. یکی از مهم ترین جنبه های جلب کردن اعتماد آن ها از طریق قرض گرفتن چیزهایی است که مربوط به آن هاست (البته باید به سرعت این چیزها را به آن ها برگردانید!) به عنوان مثال در صورتی که آن ها چیزی دارند که شما به آن احتیاج دارید می توانید به آن ها بگویید که این چیز را به شما قرض دهند ولی خیالشان را راحت کنید که به زودی این چیز را به آن ها برمی گردانید. این کار می تواند باعث شود که رابطه بهتر و صمیمانه تری میان شما و این افراد ایجاد می شود چراکه در این حالت آن ها به شما اعتماد می کنند.

 

28. سعی کنید به جای این که شما بیشتر حرف بزنید کاری کنید که این فرد بیشتر حرف بزند!

 

از دیگر کارهایی که شما می توانید انجام دهید برای این که دوست صمیمی داشته باشید این است که به جای این که شما بیشتر حرف بزنید و کاری کنید که آن ها گوش کنند شما بیشتر گوش کنید تا آن ها حرف بزنند. این موضوع بسیار مهم و اساسی است و در صورتی که شما این موضوع را رعایت کنید می توانید انتظار داشته باشید که در مدت کوتاهی این افراد تبدیل به دوستان صمیمی برای شما می شوند. تحقیقاتی که دانشمندان و روان شناسان در این رابطه انجام داده اند به این نتیجه رسیده است که هنگامی که شما در یک رابطه دونفره دوستی بیشتر از آن که حرف بزنید سکوت می کنید و می گذارید تا طرف مقابلتان حرف بزند در چنین رابطه ای احتمال این که اعتماد آن ها به شما بیشتر شود خیلی افزایش پیدا می کند. در بسیاری از موارد انسان ها دوست دارند تا فردی در کنارشان وجود داشته باشد که بیشتر از آن که برایشان حرف بزند به حرف هایشان گوش دهد. در چنین مواردی است که احساس اعتماد در آن ها بیشتر می شود.

 

29. درباره زندگی عشقی خودتان و روابطی که در گذشته داشته اید صحبت کنید!

 

شما برای این که بتوانید دوستان معمولی خودتان را تبدیل به دوستان صمیمی کنید روش های مختلفی پیش رو دارید. اکثر این روش ها توسط  روان شناسان و دانشمندان و محققان و افرادی که در این زمینه تحقیق می کنند ارایه می شوند. بنابراین در صورتی که سعی کنید تا از این روش ها استفاده کنید احتمال این که به چیزی که می خواهید برسید خیلی زیاد می شود. یکی از این روش ها که همه روان شناسان هم آن را تایید کرده اند این است که سعی کنید تا درباره زندگی عشقی که در گذشته داشته اید و روابطی که در گذشته داشته اید با این افراد صحبت کنید. این کار باعث می شود که این افراد به شما احساس نزدیکی بیشتری داشته باشند و بنابراین میزان اعتمادی که آن ها نسبت به شما خواهند داشت خیلی زیادتر می شود. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند باعث شود که دوستان معمولی شما به اندازه ای به شما اطمینان کنند که تبدیل به دوستان صمیمی شما شوند.

 

30. فردی را که دوست دارید تبدیل به دوست صمیمی شما شود به جشن تولدتان دعوت کنید!

 

از دیگر کارهایی که شما می توانید انجام دهید برای این که دوستان معمولی و عادی خودتان را تبدیل به دوست صمیمی کنید این است که سعی کنید تا آن ها را به جشن تولد خودتان دعوت کنید. انجام دادن این کار باعث می شود که آن ها احساس کنند که شما به این اندازه برایشان احترام قایل بوده اید که آن ها را به مراسمی دعوت کرده اید که مربوط به شخص شما می باشد. انجام این کار همچنین باعث می شود که رابطه صمیمانه تر و دوستانه تری میان شما و این افراد ایجاد شود. تحقیقات نشان داده است که افرادی که دوستان معمولیشان را به جشن تولد دعوت می کنند افرادی هستند که شانس بیشتری برای تبدیل کردن این دوستان معمولی به دوست صمیمی دارند. بنابراین در صورتی که شما بتوانید این دوستان را به مراسم تولد خودتان دعوت کنید می توانید انتظار داشته باشید که شانس شما برای موفقیت در داشتن رابطه صمیمانه تر با آن ها به میزان زیادی افزایش پیدا کند چون این افراد تبدیل به دوستان صمیمی شما خواهند شد و یک مزیت دیگر این کار هم این است که احتمالا آن ها نیز شما را به جشن تولد خودشان دعوت خواهند کرد!

 

[ یک شنبه 24 مرداد 1400 ] [ 13:49 ] [ شکوهی ]

1. با لبخند به آن ها صبح بخیر بگویید!

 

این که به آن ها صبح بخیر بگویید می تواند تاثیر زیادی بر روی رابطه ای داشته باشد که قرار است با آن ها داشته باشید. وقتی که شما اول صبح به آن ها لبخند بزنید و همراه با سلامی گرم و صمیمانه به آن ها بگویید "صبح بخیر"، آن ها احساس گرمی و صمیمیتی که در درون شما نسبت به آن ها وجود دارد را به خوبی درک می کنند و بنابراین با انجام دادن این کار می توانید انتظار داشته باشید که آن ها دوستان شما شوند. دانشمندانی و روان شناسان بر این باورند این که شما روزتان را با دیگران چگونه آغاز کنید می تواند تاثیر بسزایی بر روی رابطه ای داشته باشد که قرار است در آینده با آن ها داشته باشید. بنابراین سعی کنید تا این کار را به بهترین شکل ممکن انجام دهید. سعی کنید تا به شیوه ای به آن ها صبح بخیر بگویید که گرمی و صمیمیت دوستانه شما را از همان اول صبح به خوبی احساس کنند.

 

2. در صورتی که شرایطش را دارید برای آن ها یک فنجان قهوه درست کنید

 

اگر می توانید برای آن ها یک فنجان قهوه درست کنید می توانید انتظار داشته باشید که صمیمیت و دوستی میان شما بهتر شود. این کار می تواند به شما کمک کند تا به آن ها نشان دهید که به چه میزان به آن ها علاقه دارید و چقدر می خواهید با آن ها دوست شوید و در عین حال این کار به آن ها نیز کمک می کند تا احساس کنند که شما آن قدر برای آن ها ارزش قایل هستید که برای آن ها یک فنجان قهوه درست می کنید. تحقیقاتی که روان شناسان و دانشمندان در این زمینه انجام داده اند نشان داده است که برای این که شما بتوانید صمیمیت و دوستی خودتان را به آن ها نشان دهید روش های مختلفی وجود دارد و یکی از این روش ها این است که شما سعی کنید تا برای آن ها چیزی درست کنید چون این کار باعث می شود که از نظر اصول روان شناسی آن ها نسبت به رابطه ای که میان شما و خودشان وجود دارد احساس بسیار بهتری داشته باشند و بنابراین شانس شما برای این که بتوانید آن ها را تبدیل به دوستان صمیمی خودتان بکنید به میزان زیادی بیشتر می شود.

 

3. از آن ها بخواهید شما را درباره موضوعات مختلف راهنمایی کنند!

 

شما برای این که بتوانید رابطه بهتری را با این دوستانتان داشته باشید می توانید از آن ها بخواهید که درباره موضوعات مختلف به شما راهنمایی هایی بدهند. انجام دادن این کار برای شما می تواند دو مزیت عمده داشته باشد: مزیت اول این است که شما می توانید این احساس را در آن ها ایجاد کنید که شما به این اندازه به آن ها اهمیت می دهید که می خواهید از آن ها راهنمایی بگیرید و بنابراین آن ها فکر می کنند که صمیمیت و دوستی شما بسیار بیشتر از آن چیزی است که انتظارش را داشته اند. مزیت دوم برای شما می تواند این باشد که شما این توانایی را پیدا خواهید کرد که از راهنمایی هایی که آن ها از شما می کنند به بهترین شکل ممکن استفاده کنید. به عبارت دیگر در این حالت شما می توانید با راهنمایی گرفتن از این افراد درباره موضوعات مختلف احساس کنید که فردی را دارید که می تواند به شیوه های مختلف به شما کمک کند.

 

4. به آن ها چیزی قرض بدهید!

 

شما برای این که کاری کنید که دوستانتان تبدیل به دوستانی صمیمی برای شما شوند باید سعی کنید تا پارامتر اعتماد را در آن ها تقویت کنید. به عبارت دیگر شما برای این کار باید سعی کنید کاری کنید که آن ها به شما اعتماد داشته باشند. یکی از مهم ترین عواملی که باعث می شود افراد برای همدیگر دوستان صمیمی شوند همین داشتن اعتماد متقابل است. اعتماد را می توان به عنوان جوهره رابطه میان دو دوست صمیمی دانست و در صورتی که اعتمادی وجود نداشته باشد به هیچ عنوان این دو نفر نمی توانند برای همدیگر دوستانی صمیمی شوند. بنابراین شما باید تلاش کنید تا به هر روشی که می توانید این اعتماد را در این افراد ایجاد کنید. تحقیقات نشان داده است یکی از بهترین روش هایی که شما می توانید با استفاده از آن برای دوستانتان اعتماد ایجاد کنید این است که سعی کنید تا به آن ها چیزی قرض بدهید. این کار باعث می شود آن ها فکر کنند که شما به اندازه کافی به آن ها اعتماد کرده اید که چیزی را که متعلق به شما می باشد را به آن ها داده اید و بنابراین اطمینان دارید که آن ها این چیز را به زودی به شما پس می دهند.

 

5. در صورتی که دیدید آن ها یک چیز جدید خریدند از آن ها بپرسید که آن را از کجا و یا چه زمانی خریده اند!

 

از دیگر روش هایی که شما با استفاده از این روش می توانید دوستان معمولیتان را تبدیل به دوستانی صمیمی بکنید این است که اگر دیدید که چیز جدیدی خریده اند از آن ها بخواهید به شما بگویند که این چیز جدید را از کجا خریده اند و یا برای آن چه قیمتی پرداخت کرده اند و یا این که چه زمانی این چیز را خریده اند. این کار می تواند باعث شود که شما به آن ها این احساس را بدهید که به چیزهای جدیدی که می خرند توجه می کنید. بنابراین در صورتی که فکر می کنید آن ها چیزی خریده اند که اگر این سوالات را ازشان بپرسید می تواند تاثیر مثبت بر روی آن ها داشته باشد بهتر است حتما سعی کنید تا این کار را انجام دهید. دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که انجام دادن این کار می تواند تاثیر بسیار زیادی بر روی عمیق تر شدن رابطه میان دوستان داشته باشد و می تواند باعث شود که آن ها صمیمی تر و صمیمی تر از گذشته شوند.

 

6. غذایتان را با آن ها به اشتراک بگذارید!

 

روان شناسان بر این باورند که یکی از بهترین و موثرترین کارهایی که شما می توانید انجام دهید برای این که یک رابطه صمیمانه را میان خودتان و فرد دیگری برقرار کنید این است که از غذایی که می خورید به این فرد هم بدهید. بنابراین در صورتی که شما می خواهید دوستان معمولیتان را تبدیل به بهترین دوستانتان بکنید می توانید از این غذاهایی که می خورید نیز به آن ها بدهید. به عنوان مثال فرض کنید که شما در محل کار با خودتان نهار می آورید. در صورتی که دوستانی دارید که می خواهید کاری کنید که تبدیل به دوستان صمیمی شما شوند یکی از بهترین کارهایی که در زمان غذا خوردن می توانید انجام دهید این است که بخشی از غذایی را که می خورید به آن ها بدهید. این کار باعث می شود که احتمال این که بتوانید این افراد را به عنوان دوستان صمیمی خودتان با خودتان نزدیک تر کنید بیشتر می شود چراکه بر اساس این اصل روان شناسی وقتی که شما به آن ها غذا می دهید می توانید انتظار داشته باشید که آن ها با شما صمیمی تر شوند.

 

7. در صورتی که می توانید برای آن ها نوشیدنی بخرید!

 

اگر می توانید برای دوستانتان نوشیدنی بخرید حتما این کار را بکنید چراکه با انجام دادن این کار می توانید انتظار داشته باشید که آن ها با شما رابطه بهتر و صمیمانه تری داشته باشند. آمارها و نظرسنجی هایی که در این رابطه انجام گرفته نشان داده است افرادی که می خواهند دوستان جدیدی پیدا کنند معمولا سعی می کنند تا برای آن ها نوشیدنی بخرند. این کار از نظر روان شناسی دقیقا همان تاثیری را دارد که دادن غذایتان به آن ها دارد. وقتی که شما برای این افراد نوشیدنی می خرید می توانید در آن ها میزان اعتماد را بیشتر کنید و همین بیشتر کردن میزان اعتماد یکی از مهم ترین نکته هایی است که شما برای این که بخواهید دوستان صمیمی پیدا کنید باید حتما به آن توجه کنید. محققان و روان شناسانی که در این زمینه کار می کنند بر این باورند که انجام دادن این کار می تواند باعث شود که آن ها به شما اعتماد بیشتری بکنند و بنابراین شما می توانید انتظار داشته باشید که زمینه های ایجاد احساساتی مانند احساس صمیمیتی که منجر به بوجود آمدن دوستان صمیمی می شود نیز به میزان زیادی افزایش پیدا می کند.

 

8. درباره برنامه های تلویزیونی حرف بزنید که هر دوی شما دوست دارید!

 

از دیگر کارهایی که شما باید انجام دهید این است که درباره برنامه های تلویزیونی حرف بزنید که هم شما آن ها را دوست دارید و هم فرد مورد نظرتان آن را دوست دارد. این کار باعث می شود که آن ها احساس می کنند که با شما وجه شباهت هایی دارند و همین موضوع باعث می شود که از نظر روان شناسی رابطه دوستانه بهتری میان شما و این فراد ایجاد می شود. بنابراین شما باید سعی کنید تا درباره برنامه هایی صحبت کنید که هم شما دوست دارید و هم آن ها دوست دارند. در صورتی که نمی دانید آن ها از چه برنامه های تلویزیونی خوششان می آید می توانید به راحتی از آن ها بپرسید. به عنوان مثال می توانید از آن ها بخواهید که لیستی از برنامه های تلویزیونی که به آن علاقه دارند را به شما بگویند و شما به دنبال این باشید که به کدامیک از این برنامه ها علاقه دارید و در نتیجه سعی کنید تا برنامه ای را که مشترکا هم خودتان و هم فرد مورد نظر به آن علاقه دارد پیدا کنید و شروع به صحبت کردن درباره آن بکنید.

 

9. درباره کارهای خنده داری که انجام داده اید با آن ها صحبت کنید!

 

شما برای این که دوستان صمیمی داشته باشید باید سعی کنید تا با آن ها رابطه صمیمانه ای را برقرار کنید. به عنوان مثال باید سعی کنید تا از کارهایی که در گذشته انجام داده اید و به نظرتان خنده دار بوده است برای آن ها تعریف کنید. وقتی که چنین تعریف هایی می کنید می توانید انتظار داشته باشید که رابطه میان شما و فرد مورد نظر صمیمانه تر می شود.  در صورتی که فکر می کنید شما برای صمیمی تر شدن باید با آن ها خیلی خشک و جدی برخورد کنید کاملا در اشتباه می باشید. در صورتی که شما چنین برخوردی داشته باشید و طوری خودتان را به آن ها معرفی کنید که آن ها فکر کنند شما هیچ اشتباهی نمی کنید هرگز موفق نخواهید شد تا با آن ها رابطه صمیمانه ای برقرار کنید! این در صورتی است که راه این که بتوانید با آن ها صمیمی شوید این است که سعی کنید تا درباره این که در گذشته چه کارهای خنده دار و حتی در برخی از موارد خجالت آوری را انجام می داده اید مطالبی بیان کنید تا آن ها احساس کنند که شما به عنوان یک دوست از گذشته های خجالت آور خودتان صحبت می کنید در صورتی که ممکن است برای هر کسی این چیزها را تعریف نکنید!

 

10. از آن ها درباره آرزوهایشان سوال کنید!

 

یکی دیگر از روش هایی که شما می توانید با استفاده از این روش شانستان را برای این که دوستان صمیمی ترین پیدا کنید بیشتر کنید این است که از آن ها بپرسید که آرزوهایشان چیست. انجام دادن این کار می تواند به آن ها کمک کند تا احساس کنند که شما حقیقتا آن ها را دوست دارید و سعی می کنید تا به آرزوهایی که دارند هم فکر کنید. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند باعث شود که آن ها احساس کنند که یک دوست در کنارشان وجود دارد که دوست دارد تا در بخشی از آرزوهایی که دارند شریک شود. این کار می تواند همچنین باعث شود که آن ها نیز درباره آرزوهای شما از شما بپرسند و خود این پرسش ها و پاسخ ها باعث می شود که رابطه میان شما و این فرد مورد نظر که شما می خواهید آن ها تبدیل به دوست صمیمی خودتان بکنید بهتر و صمیمی تر شود.

 

11. با همدیگر درباره خصوصیات دوستان دیگرتان حرف بزنید!

 

از دیگر روش هایی که شما می توانید با استفاده از آن از دوستان معمولی و دوستانی که هر روز آن ها را می بینید دوستانی صمیمی بسازید این است که سعی کنید تا با آن ها درباره خصوصیاتی که دوستان دیگرتان دارند صحبت کنید. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند تاثیر زیادی بر روی بالا بردن توانایی های شما برای موفقیت داشته باشد. روان شناسان می گویند وقتی که شما این کار را انجام می دهید آن ها را مجبور می کنید که درباره دوستان دیگر فکر کنند و همچنین باعث می شود که آن ها فکر کنند اگر شما به این میزان به آن ها فکر می کنید بنابراین به خودشان بیشتر از آن فکر می کنید و بنابراین همین می تواند آغاز یک دوستی خوب باشد! البته یک نکته خیلی مهم دیگر که در این رابطه باید حتما به آن توجه کنید این است که به هنگامی که از دوستان دیگرتان برای آن ها صحبت می کنید باید مراقب باشید که درباره ویژگی هایی از آن ها صحبت کنید که فکر می کنید ویژگی مثبت آن ها می باشد (صحبت کردن درباره ویژگی های منفی دوستان شما نه تنها کار به جایی نمی برد بلکه حتی ممکن است باعث شود که رابطه دوستانه میان شما و فرد مورد نظر بدتر هم بشود!)

 

12. درباره سلیقه آن ها در زمینه دکوراسیون خانه و محل زندگیشان با آن ها صحبت کنید!

 

 

از دیگر روش های که شما با استفاده از آن می توانید شانستان را برای داشتن یک رابطه صمیمانه تر میان خودتان و دوستانتان افزایش دهید این است که سعی کنید تا از آن ها درباره سلیقه ای که در چیدن دکوراسیون خانه و محل زندگیشان دارند سوال کنید. این کار باعث می شود که آن ها نسبت به شما احساس بهتری داشته باشند و سعی کنند تا شما را بیشتر درک کنند. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند باعث ایجاد میزان بیشتری از صمیمیت میان دو دوست شود و می تواند باعث شود که دوستان شما بیشتر به دوستان صمیمی شما شبیه شوند. بنابراین در صورتی که از آن ها درباره چگونگی چیدن دکوراسیون مکان زندگیان بپرسید این شانس را پیدا خواهید کرد که با آن ها صمیمانه تر باشید و بنابراین می توانید انتظار داشته باشید که شانستان برای این که این فرد را دوست صمیمی خودتان کنید بیشتر می شود.

 

13. از آن ها بپرسید که آخر هفته ها و در روزهای تعطیلات چه کار می کنند!

 

وقتی که می خواهید با این افراد بیشتر دوست شوید باید سعی کنید تا از آن ها درباره این که چگونه زندگی خودشان را می گذرانند سوال کنید. یکی از بهترین روش ها برای پرسیدن سوال هایی در این زمینه این است که از آن ها بپرسید که آخر هفته خودشان را چگونه گذرانده اند؟ به عنوان مثال در صورتی که امروز شنبه است می توانید از آن ها بپرسید که دیروز چه کارهایی انجام داده اند و یا به کجا رفته اند و سوالاتی از این قبیل. این کار باعث می شود که یک احساس خوبی در آن ها ایجاد شود. در این حالت آن ها باور می کنند که شما حقیقات دوست دارید تا بدانید که آن ها زندگیشان را چگونه می گذرانند و بنابراین شانستان برای این که بتوانید آن ها را تبدیل به دوستان صمیمی خودتان بکنید به میزان زیادی بیشتر می شود. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند باعث شود که آن ها دیدگاه بهتر و مثبت تری را نسبت به شما و رابطه ای که می خواهید با آن ها برقرار کنید پیدا کنند.

 

14. نزدیک به آن ها بنشینید!

 

در صورتی که شما حق انتخابی برای جای نشستن داشته باشید یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید برای این که رابطه بهتری با آن ها پیدا کنید این است که نزدیک به مکانی بنشینید که آن ها نشسته اند. به عنوان مثال در صورتی که در یک اتاقی چند جای خالی وجود داشت و شما وارد این اتاق شدید و متوجه شدید که آن ها بر روی یک صندلی نشسته اند یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید این است که بر روی یکی از این صندلی ها بنشینید که نزدیک ترین فاصله را با فرد مورد نظر دارد. این کار می تواند باعث شود که آن ها احساس نزدیکی بهتر و بیشتری با شما پیدا کنند و بنابراین شانس شما برای این که در داشتن یک رابطه صمیمانه با این فرد موفق شوید به میزان زیادی افزایش پیدا می کند. در صورتی که وارد اتاق شوید و در مکانی دور از آن ها بنشینید ممکن است احساس صمیمیت به اندازه ای که شما می خواهید میان شما و این فرد ایجاد نشود و این یک اصل روانشناسانه و ثابت شده می باشد.

 

15. از آن ها بخواهید تا متخصصانی در زمینه های مختلف را به شما معرفی کنند!

 

از روش های دیگری که شما می توانید با استفاده از این روش دیدگاه مثبت مخاطبین را به سمت خودتان جلب کنید این است که سعی کنید تا از آن ها بخواهید تا متخصصانی را در زمینه های مختلف به شما معرفی کنند. به عنوان مثال در صورتی که شما می خواهید خانه خودتان را عوض کنید از آن ها بخواهید که یک فردی را به شما معرفی کنند که در زمینه مشاور املاکی کار می کند و یا در صورتی که می خواهید به آرایشگاه بروید می توانید به آن ها بگویید که یک آرایشگاه خوب را که کیفیت کار خوبی دارد به شما معرفی کنند و مواردی از این قبیل. انجام دادن کارهایی مانند این کار باعث می شود که آن ها احساس می کنند که شما به اندازه ای برای آن ها و حرف هایی که می زنند احترام قایل هستید که درباره موضوعاتی که در بسیاری از موارد بسیار در زندگی شما با اهمیت می شوند نیز از این افراد مشورت می گیرید. این کار باعث می شود که این دوستان معمولی تبدیل به دوستان صمیمی می شوند.

 

16. در صورتی که به سلبریتی خاصی علاقه دارید درباره این علاقه با فرد مورد نظر صحبت کنید!

 

اگر فکر می کنید به هنرپیشه و سلبریتی علاقه دارید سعی کنید تا درباره این علاقه خودتان با فرد مورد نظر صحبت کنید. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند باعث شود که شما شانس بهتری را برای موفقیت داشته باشید. دانشمندان زیادی در رابطه با این موضوع تحقیق کرده اند و نتیجه تحقیقات آن ها نشان داده است که صحیت کردن درباره فرد سومی که شما به آن علاقه زیادی دارید می تواند تاثیر بسیار زیادی بر روی کیفیت رابطه شما با فرد مورد نظر داشته باشد. بنابراین در صورتی که فکر می کنید هنرپیشه و یا سلبریتی (و یا حتی فردی معمولی) وجود دارد که شما به میزان زیادی به این فرد علاقه دارید می توانید بدون این که خجالت بکشید این علاقه خودتان را با دوستتان در میان بگذارید و بدانید که با انجام دادن این کار می توانید رابطه خودتان و دوستتان را به میزان زیادی صمیمی تر کنید. شما به این شکل می توانید دوست معمولی خودتان را تبدیل به دوستی صمیمی تر کنید و با او رابطه بسیار دوستانه تری برقرار کنید.

 

17. با آن ها معما حل کنید!

 

حل کردن معما با دوستان می تواند احساس صمیمیت و نزدیکی را در آن ها افزایش دهد و حتی می تواند باعث شود که این دوستان تبدیل به دوستان صمیمی شما شوند. وقتی که شما با دوستان خودتان معما حل می کنید در حقیقت سعی می کنید که برای حل کردن یک مسئله از آن ها کمک بگیرید. روان شناسان بر این باورند که انجام دادن این کار می تواند تاثیر بسیار زیادی بر روی آن ها داشته باشد و می تواند منجر به این شود که آن ها احساس اعتماد بسیار بیشتری نسبت به شما پیدا کنند. اعتمادی که در نتیجه می تواند منجر به ایجاد یک رابطه صمیمی و دوستانه میان شما و آن ها شود. دانشمندانی که در این زمینه تحقیق می کنند به این نتیجه رسیده اند که انجام دادن این کار از نظر روان شناسانه می تواند تاثیر بسیار زیادی بر روی روحیه و طرز تفکر آن ها داشته باشد و بنابراین می تواند باعث شود که آن ها احساس کنند که شما به اندازه ای به آن ها اعتماد می کنید که درباره مشکلاتی که می خواهید حل کنید از آن ها کمک می گیرید (البته این چرخه افکار در ناخودآگاه آن ها می گذرد)

 

18. آن ها را به خوردن قهوه دعوت کنید!

 

اگر شما دوستانتان را دعوت کنید تا به همراه شما قهوه بخورند می توانید شانستان را برای این که این دوستانتان تبدیل به دوستان صمیمی شوند افزایش دهید. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند باعث شود که آن ها به میزان بسیار بیشتری نسبت به شما اعتماد پیدا کنند و همین احساس اعتماد می تواند باعث شود که شانس شما برای موفقیت در داشتن دوستانی صمیمی به میزان بیشتری افزایش پیدا کند. بنابراین در صورتی که تواناییش را دارید آن ها را به خوردن قهوه دعوت کنید و سعی کنید تا در طول مدتی که با هم قهوه می نوشید با آن ها صمیمی شوید و درباره موضوعات مختلف با آن ها حرف بزنید. این کار می تواند باعث شود که شما برای موفقیت شانس بیشتری را داشته باشد. تحقیقات نشان داده است که انجام دادن این کار می تواند باعث شود که آن ها با شما صمیمی تر شوند و بنابراین بیشتر از گذشته دوستتان داشته باشند. بنابراین دعوت کردن دوستانی را که می خواهید تبدیل به دوستان صمیمی کنید به صرف قهوه را فراموش نکنید.

 

19. به آن ها یک کارتون خنده دار نشان دهید!

 

یکی از بهترین تجربه هایی که در صورتی که به شکل جمعی صورت بپذیرد می تواند تاثیر زیادی بر روی افزایش میزان صمیمیت میان افراد داشته باشد تجربه خندیدن به هم است. تحقیقات نشان داده است که افرادی که با هم می خندند افرادی هستند که به احتمال بیشتری با هم صمیمی خواهند شد. بنابراین در صورتی که شما بتوانید کاری کنید که چنین تجربه ای میان شما و این افراد ایجاد شود می توانید انتظار داشته باشید که میان شما و آن ها صمیمیت بیشتری ایجاد شود. یکی از روش های انجام این کار این است که فرد مورد نظر را به دیدن یک کارتون خنده دار دعوت کنید. در چنین شرایطی شما می توانید انتظار داشته باشید که یک تجربه شاد را در کنار فرد مورد نظر خواهید داشت و همین تجربه باعث می شود که رابطه میان شما و این فرد به میزان زیادی بهتر می شود. یکی از اصول تبدیل کردن دوستان معمولی به دوستان صمیمی این است که شما سعی کنید تا به این افراد یک کارتون خنده دار نشان دهید که هم خودتان بخندید و هم فرد مورد نظر لحظاتی  شاد را در کنارتان تجربه کند.

 

20. درباره اتفاقاتی که در جهان می افتد نظر آن ها را هم بپرسید!

 

اگر شما سعی کنید تا نظر افرادی را که دوست دارید تبدیل به دوست صمیمیتان شوند درباره اتفاقاتی که در دنیا می افتد بپرسید این شانس برای شما بیشتر می شود. در صورتی که شما از آن ها بپرسید که درباره این موضوعات چه فکر می کنند این توانایی را خواهید داشت تا احساس اعتماد را در آن ها ایجاد کنید و از آن جایی که روان شناسان و دانشمندان می گویند داشتن احساس اعتماد یکی از بهترین پارامترهایی است که می تواند منجر به دوستی های خوب شود بنابراین شما می توانید به این روش و با ایجاد کردن اعتماد در آن ها کاری کنید که دوستان صمیمی شما شوند. وقتی که شما نظر این افراد را درباره موضوعات مختلف در جهان می پرسید می توانید این احساس را در آن ها ایجاد کنید که شما به اندازه کافی به آن ها اهمیت می دهید که نظرشان را درباره موضوعات و اتفاقاتی که در جهان افتاده و می افتد می پرسید و بنابراین در ناخودآگاهشان می گویند که شما به اندازه کافی به آن ها اعتماد دارید و همین فکر باعث ایجاد اعتماد متقابل و در نتیجه آن دوستی صمیمانه می شود.

 

 

 

 

 

 

[ چهار شنبه 20 مرداد 1400 ] [ 15:45 ] [ شکوهی ]

 

مغز شما انسان ها با مغز دوستتان و یا با مغز افراد خانواده تان کاملا متفاوت است! در حقیقت تحقیقات نشان داده است که مغز هیچ کدام از افراد دنیا شبیه به هم نمی باشد! در حقیقت تجربه هایی که شما در زندگی داشته اید  و یا اتفاقاتی که در زندگی برای شما افتاده است و چیزهایی که در زندگی یاد گرفته اید باعث شده است که سیم پیچی های مغز شما به شیوه متفاوت از دیگران شکل بگیرد. وقتی که شما تجربیاتی کسب می کنید که در ارتباط با موضوع خاصی است این تجربیات باعث می شود که شکل مغز شما با شکل مغز دیگران تفاوت کند! سیم پیچی های مربوط به مغز افرادی که مهارت های مخصوصی دارند با سیم پیچی های مغز افرادی که مهارت های دیگری دارند کاملا متفاوت می باشد! به همین دلیل است که چیزهایی که ما در دنیا یاد می گیریم و یا تجربیاتی که تجربه می کنیم به شکل معجزه آسایی می توانند بر روی مغز ما اثر بگذارند. همچنین وقتی که ما انسان ها تجربه های جدیدی را یاد می گیریم دوباره شکل مغزمان به شکل های دیگر تغییر می کند و این تغییر همچنان ادامه پیدا می کند. علت این تغییرات این است که مغز ما انسان ها می تواند به سرعت خودش را با چیزهای جدیدی که وارد آن می شود منطبق سازد. در حقیقت مکانیسمی که مغز ما انسان ها بر اساس آن کار می کند یک مکانیسم پیشرفته می باشد و به ما این اجازه را می دهد که کارهایی انجام دهیم که هرگز فکر نمی کردیم قادر به انجام دادن آن می باشیم. ولی یک نکته بسیار مهم در این رابطه وجود دارد و آن هم این است که مغز انسان به هیچ عنوان نمی تواند چند کار را با هم به صورت همزمان انجام دهد! چنین چیزی غیرممکن است! تحقیقات نشان داده است وقتی که ما می گوییم مغزمان می تواند چند کار را به صورت همزمان انجام دهد در حقیقت بدون این که خودمان بخواهیم وقتی که کار می کنیم باعث می شویم که مغزمان از یک کار به سرعت به سمت کار دیگری حرکت کند و بنابراین نمی توان گفت که مغز ما چند کار را با هم انجام می دهد. این تغییر پیدا کردن و رفتن از یک کار به کار دیگر ممکن است در زمان بسیار کمی (به عنوان مثال چیزی حدود چند دهم ثانیه) صورت بپذیرد و بنابراین ما فکر می کنیم چند کار را به صورت همزمان انجام می دهیم!

البته باید توجه داشته باشیم که مغز ما در عین حال که به این سرعت می تواند کارهایی به این هیجان انگیزی و به این پیچیدگی را انجام دهد به همین سرعت هم می تواند خسته شود! بله مغز ما انسان ها هم می تواند خسته شود! در حقیقت تحقیقات نشان داده است که مغز انسان وقتی که به کاری مشغول می شود بعد از مدتی احساس خستگی می کند. دانشمندانی که در این زمینه کار می کنند به این نتیجه رسیده اند که برای مدت هر 10 دقیقه مغز انسان بعد از انجام فعالیت خسته می شود و بنابراین شما هر 10 دقیقه نیاز دارید تا مغزتان آرامش پیدا کند تا بار خستگی هایی که داشتید از تن درآید. تحقیقات همچنین نشان داده است که افرادی که به اندازه کافی استراحت نمی کنند افرادی هستند که توانایی های مغزی کمتر و کمتری خواهند داشت. بنابراین در صورتی که شما سعی کنید تا به اندازه کافی به مغزتان استراحت دهید این توانایی را خواهید داشت که بهتر از آن کار بکشید ولی در صورتی که مغزتان به اندازه کافی استراحت نکند شانستان برای موفقیت در تمرکز کردن خیلی کم می شود.

البته با این که مغز شما برای انجام کارهایی که نیاز به تمرکز دارد نیاز به استراحت کردن دارد ولی حقیقت این است که این استراحت مربوط به بخش هایی از مغز می شود که مربوط به محاسبات می باشند. به عبارت دیگر وقتی که شما می خواهید کارهای منطقی مانند ریاضیات انجام دهید و یا وقتی که می خواهید بر روی نکته های مهم درسی و علمی تمرکز کنید و یا هنگامی که می خواهید یک قانون جدید علمی را کشف کنید نیاز به تمرکز دارید ولی آن بخش از مغزتان که مرتبط با کارهایی می شود که باید همیشه انجام دهید همیشه کار می کند. چه زمانی که خسته هستید و چه زمانی که خسته نمی شوید! در حقیقت این بخش از مغز شما هرگز از این که هر 10 دقیقه یک بار استراحت داشته اید خسته نمی شود. در حقیقت شما هرگز تمرکز خودتان را بر روی کنترل کردن ضربان قلبتان از دست نمی دهید. به عنوان مثال شما هرگز نمی توانید خسته شوید از این که نفس می کشید! و یا این که نمی توانید از این که قلب تپنده ای داشته باشید خسته شوید! چنین چیزهایی غیرممکن است چون شما همیشه نفس می کشید و همیشه قبلتان می زند! بنابراین خستگی تنها مخصوص آن بخش از مغز می باشد!

مغز شما علاوه بر این که از کنترل کردن انجام علایم حیاتی در بدن خسته نمی شود بلکه همیشه درباره ایمنی شما تصمیماتی می گیرد و به هنگام انجام دادن این تصمیمات نیز خسته نمی شود. به عبارت دیگر مغز شما دایما درباره حل کردن مسئله ها و موضوعات مربوط به ایمنی و ایمن نگه داشتن بدن شما تصمیماتی می گیرد و برای این تصمیم گیری ها هم خسته نمی شود. به عنوان مثال مغز شما هنگامی که یک حیوان وحشی به شا حمله کند حتی اگر در خسته ترین حالت ممکن هم باشد بازهم باعث می شود که شما از جایتان بلند شوید و شروع به فرار کنید! در صورتی که مغز شما خسته باشد آیا ممکن است اگر یک حیوان وحشی به شما حمله کرد و قصد داشت تا شما را بخورد شما از جایتان بلند نشوید صرفا به این دلیل که مغز شما خسته است و توانایی بلند شدن از جایش را ندارد؟ یا آیا ممکن است شما احساس خواب آلودگی نکنید صرفا برای این که مغز شما خسته است و این احساس خواب آلودگی را به شما اطلاع نمی دهد؟!!!

نکته جالب دیگر در این رابطه این است که مغز شما هرگز نمی خوابد! در حقیقت تحقیقات نشان داده است که مغز شما هرگز به صورت کامل به خواب نمی رود و همیشه حتی در زمانی که شما خوابید هم در حال فعالیت می باشد. یکی از مهم ترین دلایلی که شما می توانید برای آن داشته باشید رویاهایی است که می بینید! در حقیقت در صورتی که شما مغزتان در زمانی که خواب هستید همراه با شما می خوابید به هیچ عنوان رویا نمی دیدید! ولی حقیقت این است که شما حتی اگر آن ها را به خاطر نیاورید بازهم هر شب رویا می بینید و اکثر انسان ها رویاهایشان را به خاطر نمی آورند. البته این دلیل برای افرادی که درکی از علم و دانش ندارند دلیل قانع کننده ای است ولی برای افرادی که در رابطه با شناختن مغز فعالیت می کنند دلایل بسیار بسیار قانع کننده تری مبنی بر این که مغز شما در شب ها هم فعالیت می کند وجود دارد. شما برای این که فعالیت مغز در طول شب را درک کنید باید اطلاعاتی در این رابطه داشته باشید.

مفهوم "فکر" در ذهن چگونه شکل می گیرد؟

 

تا کنون درباره مفاهیمی مانند مفهوم مغز و گنجایش آن و کارهایی که انجام می دهد صحبت کردیم. اکنون زمان آن رسیده است که مفهوم فکر کردن را بررسی کنیم و مشخص کنیم که فکر در ذهن ما انسان ها چگونه ایجاد می شود. در حقیقت وقتی که شما انسان ها رویا می بینید، ممکن است یک محیط تخیلی را برای خودتان ایجاد کرده باشید. در این محیط تخیلی، شما می توانید مفاهیم جدیدی را برای خودتان ایجاد کنید. در حقیقت در این محیط تخیلی وظیفه مغز شماست که تمام در و دیوارهای این خانه رویایی را ایجاد کند و به شما کمک کند تا در این خانه رویا وارد شوید. در حقیقت مغز شما وظیفه دارد تا با استفاده از داده های حسی که شما به شیوه های مختلف دریافت کرده اید یک تصویر کاملی را از دنیای ذهنی که شما برای خودتان ساخته اید بسازد و شما را در این دنیای ذهنی قرار دهد. بنابراین تصوری که مغز شما از ایجاد مفهوم دارد به شیوه ای است که از داده های موجود در دنیای واقعی استفاده می کند و سعی می کند تا با استفاده از این مفهوم ها یک مجموعه ای درست کند که وجود خارجی ندارد ولی برای ذهن شما وجود دارد!

البته باید توجه داشت که تولید کردن رویا و خیال و مفهوم های ذهنی و حتی فکر در ذهن شما به این آسانی نمی باشد. در حقیقت شما برای این که خیال پردازی کنید باید چندین پارامتر در ذهن ما وجود داشته باشد و بنابراین برای این که بتوانید این پارامترها را داشته باشید مغز شما باید سعی کند تا جایی که می تواند خلاقانه عمل کند. به عنوان مثال فرض کنید که شما در واقعیت یک خانه ای را دیده اید ولی درون این خانه را ندیده اید. وقتی که خواب می بینید و یا وقتی که به درون این خانه فکر می کنید مغز شما سعی می کند تا با استفاده از تصاویری که شما در بیداری و در واقعیت از این خانه دیده اید و همچنین با بهره گیری از خیالاتی که در این رابطه داشته اید و استفاده از تصوراتی که شما از بیرون این خانه دارید سعی کند تا این خانه را برای شما بازسازی کند. این در صورتی است که در بسیاری از موارد ممکن است استفاده کردن ازاین حس ها باعث شود که شما بتوانید رویاهای خودتان را بهتر تولید. کنید.

دلیل این که رویاپردازی هایی که ما انسان ها داریم از همدیگر متفاوت هستند به این دلیل است که تعاملاتی که مغز ما انسان ها با اطلاعات احساسی می کند با هم متفاوت می باشد. به عبارت بهتر این موضوع به این دلیل است که مغز ما انسان ها می تواند این داده ها را به شیوه های مختلفی تجزیه و تحلیل کند. این شیوه های مختلف تجزیه و تحلیل بستگی به روش های مختلفی دارد که مغز ما دنیا را می بیند. به عنوان مثال فرض کنید که یک کودک پنج ساله در کودکستان در حال بازی کردن می باشد. در این زمان اگر مربی مورد نظر در صورت این کودک کودکستانی نگاه کند و به او لبخند بزند این کودک ممکن است یک دیدگاه نسبت به این معلم داشته باشد در صورتی که اگر یک کودک دیگر که در همین نزدیکی وجود دارد همان لبخند معلم را از یک زاویه دیگر ببیند ممکن است یک دیدگاه دیگر نسبت به آن داشته باشد. بنابراین همان طور که مشاهده می کنید دیدگاهی که ما انسان ها نسبت به زندگی داریم تا حدود بسیار زیادی می تواند مرتبط با شیوه پردازش اطلاعات در مغزمان باشد. همچنین همان طور که اشاره شد تجربیاتی که ما انسان ها در ارتباط با صداهایی که می شنویم و یا چیزهایی که می بینیم داریم تجربیاتی هستند که می توانند دیدگاه ما نسبت به زندگی را شکل دهند. بنابراین شیوه تجزیه و تحلیل هایی که مغز ما انسان ها نسبت به زندگی می کند می تواند دیدگاه ما انسان ها را نسبت به زندگی شکل بدهد. علاوه بر آن این دیدگاه ها می توانند مغز شما را نیز شکل دهند. حتی این تفاوت ها می تواند به شیوه ای باشد که دو انسانی که به یک صدا گوش می دهند می توانند این صداها را به شیوه متفاوتی بشنوند و آن را به شیوه متفاوتی تجزیه و تحلیل کنند. به عنوان مثال، ممکن است برخی از افراد اصوات مخصوصی را نسبت به یک سری صداها بشنوند در صورتی که برخی دیگر از افراد فرکانس های دیگری از این صداها را بشنوند. همه این ها به این دلیل است که مغز شما به شیوه متفاوتی با مغز دیگران صداها را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد و همین شیوه مختلف تجزیه و تحلیل می تواند باعث شود که شیوه استدلال های مختلفی از این تجزیه و تحلیل ها برای خودمان بکنیم و بنابراین همین موضوع می تواند باعث شود که بسیاری از حقیقت ها را به شیوه های مختلفی ببینیم!

یک نکته دیگر در ارتباط با فکر کردن این است که این فرآیند از نظر پزشکی و علمی کاملا تایید شده و فیزیکی می باشد! به عبارت دیگر وقتی که شما در حال فکر کردن هستید واکنش های فیزیکی و شیمیایی در مغزتان ایجاد می شود که باعث می شود که این کار را انجام دهید. علت این موضوع این است که وقتی که شما فکر می کنید نورون هایی که در مغز شما وجود دارند می سوزند و این سوختن نورون ها باعث می شود که در مغز شما از نظر فیزیکی تعاملاتی ایجاد شود. به عبارت دیگر هنگامی که شما فکر می کنید دانشمندان و محققان می توانند ببینند!!! آن ها می توانند تشخیص دهند که شما هم اکنون در حال فکر کردن هستید یا خیر! البته ناگفته نماند که هنوز هم درباره فکر کردن و پروسه انجام این کار و این که چه اتفاقاتی در مغز می افتد تا این کار انجام شود رازهای بسیار زیادی وجود دارد و هنوز هم راه زیادی برای رسیدن به پاسخ های قطعی در این رابطه وجود دارد ولی حقیقت این است که در یک سطح پایه ای و اساسی، مغز شما اطلاعات مختلفی را به شکل ترکیب مخصوصی در می آورد که به این ترکیب مخصوص یک "فکر" گفته می شود!

خاطرات چگونه در مغز شکل می گیرند؟

 

تا کنون درباره پروسه فکر کردن و این که شما چگونه فکر می کنید برایتان مطالبی را ارایه کردیم. شما به این نتیجه رسیدید که مغز شما می تواند برای این که افکار شما را ایجاد کند فرآیندهای پیچیده ای داشته باشد و برای این که بتواند فکر کند و این اطلاعات را تجزیه و تحلیل کند نیاز به قدرتی دارد که بسیار بیشتر از قدرت اکثر ابرکامپیوترهای دنیا می باشد. بنابراین با این که فکر کردن و پروسه تجزیه و تحلیل اطلاعات در مغز شما ممکن است به نظر عجیب برسد ولی حقیقت این است که پروسه ذخیره کردن اطلاعات و این که چگونه این اطلاعات ذخیره شده در مغز شما دوباره مورد استفاده قرار می گیرند نیز پروسه ای است که به همان اندازه مهم و ضروری می باشد. به عبارت دیگر با این که توانایی مغز برای تولید کردن فکر بسیار بالا می باشد ولی حقیقت این است که "حافظ" و تولید کردن آن نیز به همان اندازه شگفت انگیز می باشد. تخمین زده می شود که مغز شما می تواند به میزان 2500000 گیگابایت اطلاعات را در خودش جای دهد!

 ممکن است به نظرتان باورنکردنی بیاید ولی این میزان حافظه بسیار بسیار زیاد است. به عنوان مثال شما برای این که یک فیلم سینمایی دوساعته را بر روی کامپیوتر و یا فلش مموری خودتان ذخیره کنید تنها به چیزی بین 1 تا 2 گیگابایت (در صورتی که کیفیت فیلم خیلی خوب باشد!) احتیاج دارید. این در صورتی است که میزان اطلاعاتی که در حافظه مغز شما وجود دارد چیزی برابر با 2.5 میلیون فیلم سینمایی می باشد! به عبارت دیگر شما می توانید حجمی برابر با 2.5 میلیون فیلم سینمایی را در حافظه خودتان کاملا ضبط کنید (به این صورت که تمام صحنه های این فیلم ها را به خوبی به یاد بیاورید و نه از تمام فیلم فقط داستانش را به خاطر داشته باشید!!!!) بنابراین توانایی های مغزی شما در رابطه با حافظه بسیار گسترده تر و عظیم تر از آن چیزی است که فکرش را می کرده اید!

حافظه شما به دو بخش عمده تقسیم بندی می شود: حافظه طولانی مدت و حافظه کوتاه مدت. با توجه به نام این دو بخش از حافظه به احتمال زیاد درباره آن ها حدس هایی زده اید که باید گفت حدس شما درست است! حافظه طولانی مدت مربوط به زمان های طولانی و حافظه کوتاه مدت مربوط به زمان های کوتاه می باشد.

در حقیقت حافظه کوتاه مدت برای مدت کوتاهی برای شما کار می کند و بعد از مدتی شما اطلاعات موجود در آن را از یاد خواهید برد. به عنوان مثال، وقتی که شما می خواهید به جایی تلفن بزنید، در صورتی که شماره تلفن مکان مورد نظر را از فردی بپرسید این فرد شماره را به شما می دهد. در این صورت شما همان لحظه اعداد را به خاطر می سپارید و از آن ها استفاده می کنید و بعد از مدتی وقتی که تماستان با فرد مورد نظر تمام شد در صورتی که از شما پرسیده شود که این شماره چه بود شما به خاطر نمی آورید! علت آن است که شما شماره مورد نظر را در بخش کوتاه مدت حافظه خودتان ذخیره کرده اید. این در صورتی است که اگر تصمیم بگیرید تا این شماره را به خاطر بسپارید آن را در بخش طولانی مدت حافظه خودتان ذخیره می کنید و بنابراین قادر خواهید بود تا آن را به خاطر بیاورید. بنابراین حافظه کوتاه مدت حافظه ای است که تنها تا زمانی به شما اجازه می دهد که خاطرات را به خاطر بیاورید که بتوانید از آن استفاده کنید.

بر خلاف حافظه کوتاه مدت، در حافظه طولانی مدت یا بلند مدت شما سعی می کنید تا خاطرات را به ذخیره کنید به شیوه ای که برای تمام عمرتان هر وقت که به سراغ آن ها رفتید بتوانید آن ها را پیدا کنید. در این حالت مغز شما سعی می کند تا اطلاعات را به شیوه ای وارد خودش کند که در آینده دسترسی پیدا کردن به آن ها بسیار آسان باشد.

البته فراموش نکنید که دسترسی پیدا کردن به اطلاعات مانند این نیست که شما به پوشه ای مراجعه کنید و سعی کنید تا فایل مورد نظر خودتان را از پوشه مورد نظر درآورید! در حقیقت مغز شما به این شکل کار نمی کند! یکی از نکته های جالبی که در رابطه با مغز وجود دارد این است که با این که اکثر افراد فکر می کنند که مغز شما این توانایی را دارد که حافظه ها را مانند صفر و یک هایی در خودش ذخیره کند ولی حقیقت این است که مغز شما وقتی که شما بعدا می خواهید از این حافظه ها استفاده کنید حافظه ها را دوباره می سازد و یک تصویر جدیدی از این حافظه به شما می دهد و آن را به شما نشان می دهد!!! بنابراین نمی توان گفت که کاری که شما به هنگام به خاطر آوردن اتفاقات می کنید کاری مانند بررسی کردن یک فایل است!

نکته جالب دیگر این است که دسترسی پیدا کردن به حافظه شما مانند این نیست که شما وارد کامپیوتر شوید و به راحتی درباره موضوع خاصی در گوگل سرچ کنید! در حقیقت وقتی که شما می خواهید به اطلاعات مختلفی که در گوگل وجود دارد دسترسی داشته باشد این کار را می توانید به راحتی و بدون ایجاد هیچ گونه مشکلی انجام دهید. این در صورتی است که مغز شما نمی تواند به همین راحتی اطلاعاتی را که می خواهید در اختیار شما قرار دهد. به بیان بهتر، مغز شما "تنبل" است و بنابراین حتی ممکن است برخی از کارهای دیگری را که دارد به این کار اولویت دهد. به عنوان مثال، ممکن است در بسیاری از اوقات شما حتی با این که تلاش کنید درباره یکی از خاطرتاتتان اطلاعاتی بدست آورید مغزتان نتواند این امکان را به شما بدهد! علاوه بر همه این موارد، مغز شما این توانایی را دارد که تشخیص دهد که آیا شما به احتمال زیاد دوباره به خاطره مورد نظر مراجعه می کنید یا خیر و در صورتی که احساس کند که شما ممکن است به این خاطره مراجعه نکنید ممکن است به طور کلی این خاطره را از شما حذف کند!

یکی از بهترین ابزارهایی که مغز شما برای به خاطر آوردن خاطرات از آن استفاده می کند ابزار تصاویر می باشد. در حقیقت تصاویری که شما به خاطر می آورید یکی از بهترین روش هایی هستند که مغز از آن استفاده می کند تا چیزهایی را که می خواهید به شما نشان دهد. مطالعاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است که انسان ها وقتی که در چیزهایی که می خواهند به خاطر بسپارند تصاویری وجود داشته باشد به میزان 65 درصد بهتر این چیزها را به خاطر می سپارند. بنابراین تصاویر در اطلاعاتی که شما به ذهن می سپارید نقش بسیار مهمی بازی می کنند. مطالعات همچنین نشان داده است که استفاده کردن از تصاویر برای به خاطر سپردن حافظه ها و خاطرات بهترین روش است و بنابراین در صورتی که شما بتوانید چیزهایی را که می خواهید به خاطر بسپارید در کنار تصاویر به ذهن بسپارید می توانید انتظار داشته باشید که شانستان برای موفقیت در به خاطر سپردن آن ها بسیار زیاد شود.

اگر شما می خواهید اطلاعات را به خوبی به خاطر بسپارید باید سعی کنید تا مطلب مورد نظر را تکرار کنید. تکرار بهترین و موثرترین روشی است که شما با استفاده از آن می توانید مطالب را به خاطر بیاورید. وقتی که این کار را انجام می دهید احتمال این که بتوانید در آینده آن را به خاطر بیاورید بسیار زیاد می شود. علاوه بر آن شما می توانید سرعت انتقال اطلاعات به مغزتان را آهسته تر کنید به این معنی که سعی کنید تا اطلاعاتی را که به خاطر می سپارید با سرعت کمتری به خاطر بسپارید. این کار می تواند به شما کمک کند تا موفق تر مطالب را به خاطر بسپارید. تا کنون توجه کرده اید که جملات و کلماتی را که افراد با آهستگی بیان می کنند بیشتر در خاطر شما می ماند؟ علت همین است که شما به آهستگی این جملات و کلمات را وارد مغزتان می کنید و بنابراین شانستان برای این که برای مدت طولانی تری در مغزتان بماند بیشتر می شود. فراموش نکنید که در صورتی که بخواهید سیل عظیمی از اطلاعات را در مغزتان جاری کنید بدون تردید موفق نخواهید شد به این دلیل که در مغزتان این سیل اطلاعات غرق خواهد شد!

چگونه مغز سالمی داشته باشیم؟

 

برای این که مغز سالمی داشته باشید باید به این توصیه ها توجه کنید

- آب بنوشید

آب نقش بسیار بسیار مهمی در سالم نگه داشتن مغز شما خواهد داشت. در صورتی که شما سعی کنید تا روزانه به میزان زیادی آب بنوشید می توانید انتظار داشته باشید که عملکرد مغزتان بهتر شود. علت این است که توانایی های محاسباتی مغز شما و همچنین میزان سلامتی مغز شما همگی بستگی به این دارند که آب به مغز برسد. در حقیقت 75 درصد از مغز شما اب است! بنابراین اگر می خواهید مغزتان سالم عمل کند آب بنوشید!

- به اندازه کافی بخوابید!

خواب یکی دیگر از مهم ترین عواملی است که می تواند بر مغز شما تاثیر داشته باشد. در صورتی که شما کم خوابی و یا بی خوابی و یا بدخوابی داشته باشید نمی توانید انتظار داشته باشید که عملکرد مغزتان بهینه باشد. وقتی که شما می خوابید مغز شما تا حدود زیادی استراحت می کند (البته همان طور که بیان گردید به طور کامل خاموش نمی شود) و بنابراین می تواند برای شما بهتر عمل کند. وقتی کم خوابی دارید این کم خوابی می تواند بر روی پروسه پردازش اطلاعات در مغزتان، میزان توجهتان و همچنین تواناییتان در به خاطر آوردن مطالب و حتی بر روی حال عمومیتان هم اثر داشته باشد!

- بعد از ظهرها چرت بزنید!

در صورتی که ساعت 3 بعد از ظهر احساس خواب آلودگی کردید سعی کنید حتما یک چرت کوتاه بزنید! علت آن است که مغز شما احساس خواب آلودگی می کند و می خواهد استراحت کند و شما هم باید این موقعیت را برای آن فراهم کنید! بنابراین به هنگام برنامه ریزی برای کارهای روزانه تان حتما این نکته را هم درنظر داشته باشید!

- ورزش کنید!

یکی دیگر از روش هایی که می تواند به شما کمک کند تا مغزتان کارش را بهتر انجام دهد این است که ورزش کنید. تحقیقات نشان داده است که ورزش کردن یکی از بهترین روش هایی است که می تواند باعث شود عملکرد مغز بهتر و بهتر شود.

- استرس نداشته باشید!

استرس نداشته باشید به این دلیل که مغز شما استرس را دوست ندارد! استرس برای کل سیستم سلامتی شما بد است بنابراین ترجیحا تا جایی که می توانید آن را از خودتان دور کنید. داشتن استرس باعث می شود که به مغزتان ضررهای جبران ناپذیری بخورد که ممکن است در بسیاری از موارد این ضررها جبران ناپذیر باشند!

 

[ پنج شنبه 16 ارديبهشت 1400 ] [ 12:32 ] [ شکوهی ]

مغز شما انسان ها در حقیقت یک معمایی است که تنها خودش می تواند خودش را حل کند! اطلاعات ما انسان ها نسبت به مغز بسیار ناچیز است و مغز مهم ترین و پیچیده ترین عضو از اعضای بدن انسان ها می باشد. تحقیقات نشان داده است که مغز انسان دارای روابط و بخش های بسیار بسیار پیچیده ای می باشد و مسئولیت تمام افکار و احساساتی را که به ما دست می دهد بر عهده دارد. تمام چیزهایی که می بینیم در مغزمان تجزیه و تحلیل می شود و در صورتی که اطلاعاتی که از چشمانمان به مغزمان می رود در آنجا مورد تجزیه و تحلیل قرار نگیرند نمی توانیم انتظار داشته باشیم که آن ها را درک کنیم! همچنین تمام صداهایی که با گوشمان می شنویم هم در مغزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و بنابراین در صورتی که مغزمان نتواند به درستی صداهایی را که می شنویم تجزیه و تحلیل نکند در حقیقت هیچ صدایی به گوشمان نمی رسد! همچنین حواس دیگرمان هم با مغز کار می کنند. به عنوان مثال وقتی که بویی می شنویم این بو به مغز می رود و مغزمان آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد و در نتیجه ما احساس می کنیم که بوی خاصی را شنیده ایم. بنابراین در صورتی که مغزمان بوها را تجزیه و تحلیل نکند در صورتی که در یک گلستانی قرار داشته باشیم و شروع به بو کردن گل های خوشبوی صحرایی بکنیم به هیچ عنوان بویی نخواهیم شنید! بنابراین بهتر است بگوییم ما با چشممان نمی بینیم بلکه با مغزمان می بینیم! ما با گوشمان نمی شنویم بلکه با مغزمان می شنویم! ما ما بینیمان بوها را احساس نمی کنیم بلکه با مغزمان این کار را می کنیم! و غیره.

بنابراین این مغز ماست که کنترل کننده تمام احساساتی که می کنیم و تمام فکرهایی که می کنیم است. مغز شما یک سیستم عصبی است که شامل دستگاه های بسیار بسیار پیچیده ای می باشد که بزرگترین و پیشرفته ترین کامپیوترهای دنیا در مقابل سیستمی که در مغز انسان وجود دارد بسیار ناچیز به نظر می رسند. در هر ثانیه ای که می گذرد، مغز ما به میزان بسیار زیادی اطلاعات را دریافت می کند که مربوط به بخش های مختلف هستند. این اطلاعات بلافاصله در مغز ما مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند و بنابراین باعث می شوند که ما انسان ها نتیجه گیری هایی بکنیم. علاوه بر همه این ها احساساتی مانند احساس تشنگی و یا احساس گرسنگی و یا احساساتی مانند این ها همگی در مغز شما ریشه دارند و شما برای این که بتوانید این احساسات را درک کنید نیاز به مغز دارید. به عنوان مثال وقتی که بدن شما دچار کم آبی می شود مغز شما به شما علامت می دهد که به آب نیاز دارید و بنابراین شما احساس تشنگی می کنید!

اما این مغز پیچیده شما چگونه کار می کند؟ چگونه می توان سر از کار این سیستم بسیار پیچیده و پیشرفته به نام مغز درآورد؟ راز مغز را چگونه می توان کشف کرد؟ حقیقت این است که اطلاعاتی که ما از مغز داریم هنوز هم نسبت به آنچه که باید بدانیم بسیار بسیار ابتدایی و ناچیز است. علم هنوز به جایی نرسیده که به اندازه کافی درباره مغز اطلاعاتی به ما ارایه دهد. ولی مسلما درباره عملکرد ابتدایی مغز و این که ساختار کلی آن چگونه می باشد اطلاعات زیادی در دسترس داریم. در ادامه این پست سعی می کنیم تا شما را با اطلاعاتی عمومی و کلی درباره چگونگی کارکرد مغز و سیستم کلی که مغز بر اساس آن تشکیل شده است آشنا کنیم.

 

مغز شما مهم ترین بخش از بدن شما می باشد که در صورتی که شما یک فرد بالغ باشید وزنی برابر با حدودا 1.4 کیلوگرم دارد. این عضو از بدن قدرتی برابر با قدرت بزرگترین کامپیوترهایی را که تا کنون اختراع شده اند دارد و خیلی جالب است که بدانید تقریبا 60 درصد از جرم مغز از چربی تشکیل شده است! در این مغز 1.4 کیلوگرمی انسان ها قدرت تمام تصمیم گیری های انسانی و همچنین قدرت پردازشی برای تمام پردازش هایی که برای انسان ها مورد نیاز است وجود دارد. همچنین جالب است بدانید که تمام تصمیم گیری هایی که شما با استفاده از این مغز انجام می دهید و همچنین تمام فرآیندهایی که در مغزتان انجام می گیرد میزان خیلی کمی انرژی مصرف می کنند! بر خلاف تصور بسیاری از افراد که فکر می کنند تصمیم گرفتن در مغز به دلیل این که یک فرآیند پیچیده می باشد نیازمند مصرف کردن میزان زیادی انرژی می باشد در حقیقت تمام تصمیم گیری های شما و تمام فرآیندهایی که در مغز شما ایجاد می شود در مجموع چیزی حدود 20 درصد از کل انرژی را که در بدنتان وجود دارد به خودشان اختصاص می دهند! یعنی وقتی که در مغز شما پدیده تصمیم گیری انجام می شود و یا وقتی که مغز شما برای این که پردازش انجام دهد فعالیت می کند شما در مجموع برای تمام این فعالیت ها 20 درصد از اکسیژنی را که در خونتان وجود دارد و همچنین 20 درصد از تمام انرژی را که در بدنتان وجود دارد مصرف می کنید!

هنگامی که شما به عنوان یک نوزاد به دنیا می آیید اولین و بهترین عضو بدن شما مغز شما می باشد. علت این موضوع این است که یک نوزاد باید چیزهای زیادی را یاد بگیرد و بنابراین برای این کار نیاز به یک مغز بزرگ دارد! در حقیقت حقیقاتی که دانشمندان انجام داده اند نسان داده است که مغز شما در طول همان سال اول زندگیتان بیشترین رشد خودش را می کند! در حقیقت از لحظه ای که شما به دنیا می آیید تا لحظه ای که سن شما به 1 سالگی می رسد مغز شما نسبت به زمان تولد 3 برابر می شود! جالب است بدانید که وقتی که شما به سن بزرگسالی می رسید مغز شما از نظر اندازه دیگر تغییری نمی کند و یا حتی کوچکتر هم می شود!

البته باید به این نکته توجه داشته باشید که بر خلاف تصور بسیاری از افراد که فکر می کنند افرادی که از دیگران باهوش تر هستند افرادی هستند که مغز آن ها از نظر فیزکی بزرگتر می باشد به هیچ عنوان این گونه نیست! در حقیقت انسان هایی که دارای مغز بزرگی دارند به هیچ عنوان از نظر توانایی های ذهنی و فکری برتری نسبت به آن هایی که مغز کوچکی ندارند نیستند! در حقیقت تحقیقات نشان داده است که میان اندازه ای که مغز ما انسان ها دارد و میزان هوش و توانایی ما انسان ها هیچ ارتباطی وجود ندارد. به طور کلی تحقیقاتی که در این رابطه انجام گرفته نشان داده است که اثر اندازه ظاهری مغز بر روی میزان هوش ما انسان ها چیزی کمتر از 10 درصد است (که با توجه به عوامل دیگری که در این رابطه تاثیر دارند می توان گفت که اندازه مغز اثری بر روی بالا یا پایین بودن میزان هوش ندارد)

تحقیقات دانشمندان همچنین نشان داده است که مغز انسان ها را می توان به نواحی مختلفی تقسیم بندی کرد. در حقیقت مغز همه انسان ها را می توان به دو بخش نیمکره سمت راست و نیمکره سمت چپ تقسیم بندی کرد. این دو بخش بخش هایی تقریبا مشابه با هم هستند (ولی با هم شبیه نیستند) که با استفاده از یک رشته عصبی بسیار حساس به همدیگر ارتباط پیدا می کنند. بنابراین بر خلاف تصور عموم مردم مغز انسان ها به طور کلی به عنوان یک مجموعه هماهنگ کار نمی کند (البته با این که خروجی آن یک مجموعه هماهنگ است!) بلکه در دو بخش عمده کار می کند که یکی از آن ها بخش سمت راست و دیگری بخش سمت چپ می باشند. نکته خیلی جالبتر درباره نیمکره های مغزی این است که این نیمکره ها معمولا کارهایی را انجام می دهند که مربوط به بخش دیگر بدن است! به عنوان مثال نیمکره مغزی سمت راست شما کارهایی را می کند که مربوط به بخش های سمت چپی بدن شماست و نیمکره سمت چپی کارهایی را می کند که مربوط به بخش سمت راستی شماست! به عنوان مثال، نیکره سمت راست مغز شما مسئولیت هایچه هایی را دارد که در بخش سمت چپ شما قرار  گرفته اند و نیمکره سمت چپ مغز شما هم مسئولیت ماهیچه هایی را دارد که در بخش سمت راست شما قرار گرفته اند! ممکن است به نظر شما این که نیمکره چپیتان سمت راست بدنتان و نیمکره راستیتان سمت چپ بدنتان را کنترل نماید کمی عجیب و گیج کننده به نظر برسد ولی حقیقت این است که مغز شما به خوبی می داند که چگونه این کار را انجام دهد!

البته همان طور که اشاره شد با این که مغز به دو نیمکره مختلف تقسیم می شود ولی وقتی که صحبت از تصمیم گیری ها و یا بخش های احساسی باشد هر دو نیمکره مغز مانند همدیگر به عنوان یک کل بسیار قدرتمند عمل می کنند. البته حتی در این مواقع نیز میان نیمکره راست مغز و نیمکره چپ مغز اختلافات زیادی وجود دارد. در حقیقت افرادی که بیشتر به کارهای هنری علاقه مندند و می خواهند تا از مغزشان برای انجام دادن کارهای هنری استفاده کنند افرادی هستند که بیشتر از نیمکره سمت چپ مغزشان استفاده می کنند! این در صورتی است که افرادی که از مغزشان برای انجام کارهایی مانند تجزیه و تحلیل های منطقی و انجام دادن عملیات ریاضی و منطقی استفاده می کنند افرادی هستند که معمولا از سمت راست مغزشان استفاده می کنند!

مغز شما مانند یک کامپیوتر شگفت انگیز و بسیار بسیار قوی عمل می کند. مغز شما می تواند در مدت زمان هایی بسیار کمی میزان زیادی از اطلاعات را که به آن وارد می شود مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. البته از همه این ها گذشته، مغز شما این قابلیت را هم دارد که خروجی های خودش را در مدت بسیار کوتاهی به صورت حسی به شما نشان دهد. به عنوان مثال در صورتی که شما دست خودتان را به سمت آتش ببرید این مغز شماست که به سرعت به شما علامت می دهد که دستتان در حال سوختن است و در حقیقت این احساس درد ناشی از سوختن به دلیل واکنش های سریعی ایجاد می شود که مغز شما به شما می دهد.

مغز شما به طور کلی از سه بخش عمده تشکیل شده است:

بخش اول

این بخش از مغز شما در حقیقت بزرگترین بخش از مغز می باشد. حقیقت این است که جرمی که این بخش از مغز شما اشغال می کند چیزی برابر با 85 درصد از کل جرم مغزتان می باشد! این بخش در حقیقت مهم ترین و اساسی ترین بخش از مغز شما هم می باشد و شما با استفاده از این بخش می توانید مسئولیت تمام احساسات و حرکات را برعهده داشته باشید. در حقیقت این بخش از مغز شما همچنین مسئولیت تصمیم گیری هایی که می کنید نیز می باشد. علاوه بر همه این ها در این بخش از مغز شما کارهایی مثل پردازش ها و تجزیه و تحلیل های ریاضی نیز انجام می شود. علاوه بر آن مسئولیت احساساتی که به شما دست می دهد نیز به عهده این بخش از مغز شما می باشد. از همه این ها گذشته، این بخش از مغز شما همچنین می تواند مسئولیت یادگیری را نیز بر عهده بگیرد و شما با استفاده از این بخش از مغزتان می توانید چیزهای جدیدی را یاد بگیرید. بنابراین می توان گفت که اکثر کارهای کلیدی که در مغز انسان انجام می شود مربوط به این بخش می باشند.

بخش دوم

بخش دوم از مغز شما مربوط به انجام کارهای حیاتی بدن  می باشد. این بخش نسبت به بخش اول بسیار کوچکتر می باشد و کارهایی هم که در این بخش از مغز شما انجام می گیرد نسبت به بخش اول بسیار کمتر می باشند. در حقیقت مسئولیت اساسی که این بخش از مغز بر عهده می گیرد حفظ تعادل شما می باشد. البته با وجود این که حفظ کردن تعادل ممکن است در نگاه شما نسبت به کارهای که در بخش اول مغز انجام می شود پیش پا افتاده بیاید ولی حقیقت این است که همین هم وظیفه کمی نیست! (برای این که این موضوع را باور کنید فقط یک لحظه تصور کنید که نمی توانید تعادل خودتان را حفظ کنید و آن گاه به این موضوع خواهید رسید!!!!)
این بخش از مغز نه تنها مسئولیت تعادل در بدن شما را برعهده دارد بلکه مسئولیت انجام کارهای دیگری نیز مانند نفس کشیدن شما (که فرآیندی کاملا غیر اختیاری می باشد) و یا مسئولیت ادامه دادن ضربان قلب (که آن هم کاملا غیر ارادی می باشد و شما نمی توانید با اراده خودتان ضربان قلب خودتان را متوقف کنید!!!) و یا زنده نگه داشتن شما (که مربوط به فرآیندهای فیزیکی و شیمیایی می شود که در بدن شما ایجاد می شود) را نیز عهده دار می باشد. علاوه بر همه این ها، این بخش از مغز مسئولیت سرفه کردن و یا عطسه کردن و یا هضم کردن و بلعیدن غذا را دارد.

بخش سوم:

بخش سوم مغز شما هم مسئولیت انتقال دادن های علایم احساسی به بدن می باشد. به عنوان مثال در صورتی که شما سوزنی را در دستان خودتان بکنید علایمی که به مغز شما می رود و باعث می شود که شما درد را احساس کنید مربوط به این بخش می باشد. همچنین در صورتی که شما احساس خواب آلودگی کنید (که ناشی از خستگی بدن است) این احساس از سمت مغز شما به شما می رسد و این بخش سوم مغز است که مسئولیت انتقال دادن چنین احساسی را به شما دارد. بنابراین در صورتی که شما خسته باشید در صورتی که این بخش از مغزتان فعالیتی نکند نمی توانید خستگی را احساس کنید و بنابراین ممکن است باز هم به فعالیت ادامه دهید! همچنین در صورتی که گرسنه باشید در صورتی که این بخش از مغز شما وجود نداشته باشد شما نمی توانید چنین احساسی را داشته باشید و بنابراین به احتمال زیاد با این که بدنتان به غذا احتیاج دارد چیزی نمی خورید و بنابراین این موضوع می تواند تاثیرات زیادی بر  روی شما داشته باشد. بنابراین این بخش نیز مانند دو بخش اولی که به آن ها اشاره شد وظیفه سنگینی را برعهده دارد.

به طور کلی مغز شما مهم ترین کارهایی را که در بدن شما انجام می شود را انجام می دهدو می توان گفت که به نوعی فرمانروای بدن شما می باشد. در صورتی که تنها یکی از بخش های کوچک در هرکدام از این سه قسمت از مغز شما از کار بیفتند شما بدون تردید با اختلالات جدی روبرو خواهید شد...

مغز شما چگونه کار می کند و چگونه ارتباط برقرار می کند؟

 

هنگامی که به مغز فکر می کنید یکی از مهم ترین سوالاتی که به ذهنتان می آید این است که مغز ما چگونه می تواند با دیگر اعضای بدن ارتباط برقرار کند. به عنوان مثال در همین مورد گرسنگی، وقتی که بدن ما به غذا نیاز دارد مغز ما چه نقشی بازی می کند؟ در حقیقت مغز ما چگونه می تواند این ارتباط را با معده ما و یا دیگر اعضای بدن ما برقرار کند تا به این روش به ما اعلام کند که گرسنه هستیم؟ حقیقت این است که چنین ارتباطی با استفاده از شیوه های مختلف و پیچیده ایجاد می شود. ارتباطاتی که ممکن است درک کردن آن ها بسیار سخت باشد. در حقیقت مغز ما برای این که با دیگر اعضای بدن ما ارتباط داشته باشد از شیوه های مختلف ارتباطات سلولی و نورونی استفاده می کند. سلول های مختلف با استفاده از سیستم های بسیار بسیار پیچیده پیام هایی عصبی را به مغز ما می رسانند و مغز ما می تواند از طریق این پیام ها و تجزیه و تحلیل کردن آن ها به نتیجه های مورد نظر برسد.

حقیقت این است که ما انسان ها به صورت خودآگاه تنها از 10 درصد از کل کاری که مغز ما برای ما انجام می دهد استفاده می کنیم! در حقیقت وقتی که فکر می کنیم و یا وقتی که سعی می کنیم تا اطلاعات را تجزیه و تحلیل کنیم و یا حتی وقتی که شدیدا احساساتی می شویم و به خنده می افتیم و یا این که گریه می کنیم تنها از 10 درصد از آن استفاده کرده ایم! بقیه کاری که مغزمان انجام می دهد کاری است که به صورت ناخودآگاه انجام می گیرد! اصلا کار مغز هم همین است! مغز باید کاری کند که بدن ما اداره شود و برای این اداره کردن بدن نیاز است که تمام مدت شبانه روز به فعالیت بپردازد! در حقیقت مغز ما به گونه ای است که تمام 24 ساعت شبانه روز را (حتی زمانی که در خواب هستیم) به انجام فعالیت های مختلف می پردازد و به همین دلیل هم هست که ما انسان ها می توانیم نفس بکشیم و یا می توانیم غذا بخوریم و یا قلب ما از تپش باز نمی ایستد و غیره. اگر مغز ما تنها یک ثانیه استراحت می کرد ممکن بود هیچ کدام از این کارهایی که به نظر ما کاملا عادی است را انجام نمی دادیم! به عنوان مثال در صورتی که مغز ما از کار می افتاد دیگر نفس کشیدن هم از یادمان می رفت! مغز ما چنین دستگاه پیچیده ای است که می تواند تمام این فعالیت ها را سازماندهی کند. در حقیقت مغز ما حتی از بهترین و پیشرفته ترین دستگاه ها و کامپیوترهایی که در دنیا وجود دارد پیچیده تر و فعال تر می باشد. مغز ما این توانایی را دارد که حجم بسیار بسیار بسیار بالایی از اطلاعات را تنها در مدت زمان یک ثانیه پردازش و تجزیه و تحلیل کند! مغز ما می تواند این کار را سریعتر از یک کامپیوتر انجام دهد. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است که مغز انسان ها این توانایی را دارد که اطلاعات را به اندازه ای تقریبا برابر با 16 برابر بزرگترین کامپیوترهایی که در دنیا وجود دارند انجام دهد و میزان اطلاعاتی که بزرگترین کامپیوترهای دنیا می توانند ویرایش کنند "خیلی" زیاد است و برای این که بفهمید مغز چقدر توانایی دارد باید این عدد را در عدد 10 یا 16 ضرب کنید!

پردازش اطلاعات در مغز به شیوه مخصوص انجام می گیرد (که با شیوه ای که در کامپیوترها انجام می شود متفاوت می باشد!) در حقیقت در مغز انسان ها پردازش اطلاعات با استفاده از حرکت کردن سریع این اطلاعات در اطراف مغز انجام می شود. البته با این که سرعتی که اطلاعات در مغز از یک نقطه به نقطه دیگر می روند کمی متفاوت است ولی تخمین زده می شود که سرعتی که این اطلاعات با آن در مغز انسان ها جابجا می شوند چیزی برابر با 402 کیلومتر بر ساعت است! به عبارت دیگر اطلاعاتی که به عنوان اطلاعات وروردی به مغز ما وارد شده اند و قرار است که در مغز ما مورد پردازش قرار بگیرند اطلاعاتی هستند که در مغز ما با سرعتی برابر با 402 کیلومتر بر ساعت حرکت می کنند و در بخش های مختلف مغز جابجا می شوند و از یک طرف مغز به طرف دیگری می روند. بنابراین هم اکنون که در حال خواندن این نوشته هستید باید بدانید که در همین چند ثانیه میزان زیادی از اطلاعاتی که در مغز شما بوده اند توسط نورون هایی که در مغز هستند به بخش های مختلف جابجا شده اند و سرعت انتقال اطلاعات در مغز شما تقریبا 400 کیلومتر بر ساعت بوده است! به این معنی که "صفر و یک" هایی که حامل اطلاعات مختلف در مغز شما هستند با سرعت بیش از 400 کیلومتر در ساعت در بخش های مختلف مغز شما جابجا شده اند.

ممکن است به ذهنتان برسد که چطور چنین چیزی ممکن است؟ مگر ممکن است که در مغز ما انسان ها که تنها یک تکه کوچک به جرم 1.4 کیلوگرم است حجم عظیمی از اطلاعات با چنین سرعتی جابجا شوند؟ پاسخ سوال شما "بلی" است! بله مغز شما این توانایی را دارد که اطلاعات را با همین سرعت در سر شما جابجا کند. مغز انسان ها این کار را با استفاده از "نورون" ها می کند! نورون ها را در حقیقت می توان وسایل ارتباطاتی دانست که در آن ها مغز انسان ها اطلاعات را جابجا می کند. تحقیقات نشان داده است که به طور کلی تقریبا هزار میلیارد نورون در مغز انسان وجود دارد که مسئول جابجا کردن اطلاعات می باشند. عدد مذکور برابر با 100000000000 می باشد!!! این نورون ها سلول هایی هستند که مربوط به مغز شما می باشند و این توانایی را دارند که از طریق سیگنال های شیمیایی و الکتریکی با نورون های دیگر ارتباط برقرار کنند و از این طریق اطلاعات را جابجا کنند.

نورون هایی که در مغز شما وجود دارند در حقیقت از جنس سلول می باشند. آن ها سلول هستند ولی دارای خصوصیاتی منحصر به فرد می باشند. این خصوصیات منحصر به فرد باعث می شود که آن ها از دیگر سلول ها متمایز شوند. در حقیقت این خصوصیات منحصر به فرد است که باعث می شود آن ها بتوانند مغز ما را تبدیل به یک ابرکامپیوتری بکنند که تمام فعالیت های بدنمان را تحت پوشش قرار می دهد! نورون ها دارای لایه های مختلف و همچنین شاخه های مخصوصی هستند که این شاخه ها به یکی از پایانه ها به نام دندریت ختم می شود و به یکی دیگر از پایانه ها به نام آکسون ختم می شود. دندریت ها وظیفه دارند که اطلاعاتی را که بوسیله سیگنال های شیمیایی و فیزیکی به سمتشان آمده است دریافت کنند و آن ها را به نورون ها بدهند. آکسون ها نیز که در آن سو قرار گرفته اند وظیفه دارند که این اطلاعات را از طرف نورون هایی که قرار است بفرستند به نورون هایی که قرار است این اطلاعات را دریافت کنند و در بخش های دیگر مغز وجود دارند ارسال کنند. این فرایند ارسال کردن و دریافت کردن داده ها از طریق این نورون ها اعجاز مغز را ممکن می کند!

همچنین در میان این نورون ها فضاهایی نیز وجود دارند که به این فضاها "سیناپسیس" گفته می شود. این فضاها به شیوه ای طراحی شده اند که نورون هایی که می خواهند اطلاعات را بفرستند بتوانند به راحتی اطلاعات را بفرستند بدون این که مشکلی ایجاد شود چراکه فرستادن و انتقال دادن اطلاعات برای مغز می تواند تاثیر بسیار زیادی بر روی کارکردن آن داشته باشد. در حقیقت این کار باید به شیوه ای دقیق انجام شود و در صورتی که این کار به خوبی انجام نشود احتمال این که اطلاعات بتوانند به خوبی به مغز برسند و بنابراین مغز ما بتواند به اندازه کافی پرکاربرد باشد که بدن را اداره کند وجود نخواهد داشت! تحقیقات نشان داده است که این فضاهایی که بین مغز هستند یکی از مهم ترین پارامترهایی هستند که می توانند تعیین کننده کیفیت کاری مغز باشند. نباید فراموش کرد که اطلاعات در مغز با سرعت بسیار زیادی حرکت می کنند و بنابراین در صورتی که کوچکترین مشکلی در کار ایجاد شود ممکن است مشکلات جدی برای مغز انسان و در نتیجه برای بدن انسان بوجود بیاید. بنابراین وجود این فضاها یکی از حساس ترین و مهم ترین پارامترهای موجود در مغز می باشد.

ولی درباره این که اطلاعات چگونه به مغز می رسند باید گفت که این اطلاعات توسط پیام رسان های مخصوصی به سمت مغز منتقل می شوند. این پیام رسان های مخصوص که آن ها را "نروترنسمیتر" یا "فرستنده نورونی" می نامند بخش هایی هستند که در تمام بخش های مختلف بدن انسان ها وجود دارد. وقتی که لازم بود، این اطلاعات با استفاده از این فرستنده ها به سمت مغز حرکت می کنند و باعث می شوند که مغز ما از اتفاقاتی که در بدن می افتد آگاه شود. به عنوان مثال در صورتی که شما احساس گرسنگی داشته باشید نروترنسمیترهایی که در درون معده شما قرار دارند و با مغز شما ارتباط دارند این احساس گرسنگی را از طریق سیگنال های الکتریکی و شیمایی به مغز شما می فرستند و باعث می شوند که مغز شما بتواند این اطلاعات را دریافت کند. وقتی که مغز شما این اطلاعات را دریافت کند متوجه می شود که شما گرسنه هستید.  بنابراین مغز شما بعد از  بررسی این اطلاعات تصمیم می گیرد که این سیگنال گرسنگی را به شما اعمال کند و نتیجه این موضوع این می شود که شما احساس می کنید که مدتی است غذا نخورده اید و احتیاج به خوردن دارید و گرسنه هستید!

[ پنج شنبه 16 ارديبهشت 1400 ] [ 12:25 ] [ شکوهی ]

 

شما هنگامی رویا می بینید اتفاقات خاصی در مغزتان بیفتد. این اتفاقات خاص معمولا در ارتباط با بخش هایی مخصوص از مغز شما می شود که مرتبط با رویا دیدن می باشد. این بخش ها از مغز شما به هنگامی که شما رویا می بینید فعالیت می کنند و باعث می شوند که شما تصاویری را مشاهده کنید. رویاها و رویا دیدن می تواند نقش بسیار مهمی در زندگی انسان ها داشته باشد و حتی می تواند مرتبط با بسیاری از موضوعات جسمی بدن انسان ها مانند موضوع فشار خون و یا موضوع عملکردهای مغزی و یا موضوعات دیگر مرتبط با سلامتی هم باشد. در حقیقت رویا دیدن می تواند تاثیر مثبتی بر روی متابولیسم کلی بدن شما داشته باشد. البته در کنار این تاثیر مثبت می تواند تاثیرات منفی هم داشته باشد. این تاثیرات منفی عموما زمانی بوجود می آیند که شما به جای رویا دیدن "کابوس" ببینید. این کابوس ها می تواند باعث شود که سیستم بدنی شما هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی دستخوش تغییر و تحولاتی شود که باعث می شود که شما از فعالیت های معمولی زندگی خودتان به دلیل دیدن کابوس ها باز بمانید. در ادامه این پست قصد داریم تا درباره رویا دیدن و عواملی که می تواند باعث رویا دیدن در شما شود صحبت کنیم.

چه عواملی منجر به این می شود که شما رویا ببینید؟

 

یکی از سوالاتی که دانشمندان مختلف برای سال های متمادی به دنبال پیدا کردن پاسخی برای آن بوده اند این بوده است که چه عواملی می تواند منجر شود که انسان ها رویا ببینند. البته امروزه دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که برای رویا دیدن عوامل مختلفی وجود دارد و به عبارت دیگر عوامل مختلفی می تواند بر روی این پدیده تاثیر داشته باشد که در ادامه به این عوامل اشاره می کنیم:

وضعیت سلامتی

این عامل یکی از مهم ترین و کلیدی ترین عواملی است که نقشی تعیین کننده بر روی این که شما چه رویاهایی می بینید دارد. تحقیقات نشان داده است که این عامل مهم ترین عامل برای رفتن مغز به سمت رویا می باشد. در صدر عواملی که مرتبط با وضعیت سلامتی و تاثیر آن ها بر روی رویا دیدن می شود می توان عامل "میزان خواب" را بررسی کرد. این که شما به چه میزان می خوابید می تواند عامل بسیار مهمی در رویا دیدن شما باشد. در حقیقت تحقیقات نشان داده است که در صورتی که کیفیت خواب شما به اندازه کافی مناسب نباشد بعد از مدت کوتاهی شروع به رویا دیدن خواهید کرد. این موضوع برای دانشمندان یک موضوع ثابت شده می باشد و دانشمندان تمام تلاش خودشان را می کنند تا جنبه های بیشتری از ارتباطی که می تواند بین میزان خوابیدن و یا کیفیت خوابیدن و نوع رویاهایی که شما ممکن است ببینید داشت باشد را پیدا کنند.

دانشمندان می گویند در صورتی که شما تنها یک یا دو شب (و یا بیشتر) مشکلات خواب را تجربه کنید (که این مشکلات خواب می تواند شامل بی خوابی، کم خوابی، عدم رفتن به حالت خواب عمیق و مواردی مانند آن باشد) در این صورت آن بخش از مغز شما که مربوط به رویا دیدن در بدن شما می باشد فعال می شود و بنابراین در نتیجه شما شروع به رویا دیدن خواهید کرد. در حقیقت وقتی که شما برای مدتی مشکلات خواب داشته باشید بخش های مورد نظر از مغز شما فعال می شوند و فعال شدن این بخش ها منجر می شود که احتمال رویا دیدن در شما بسیار افزایش پیدا می کند. در این حالت است که شما به حالت "خواب REM) می روید. در این حالت چشمان شما در خواب با سرعت بسیار زیاد حرکت می کنند و بنابراین احتمال این که بتوانید رویاهایی تخیلی و قوی تر ببینید بیشتر از زمانی است که خواب شما کاملا منظم می باشد. همچین در این صورت احتمال این که شما بتوانید رویاهایی را که در شب قبل دیده اید صبح روز بعدی به خاطر بیاورید قوی تر می شود و همه این موضوعات به این دلیل است که مغز شما باعث شده است که رویاهایی قوی ببینید (چون به دلیل بی خوابی و یا کم خوابی فعال شده است)

البته یک نکته مهم که در این رابطه باید به آن توجه داشته باشید این است که وقتی که شما در چنین وضعیتی قرار گرفته اید و هنگامی که مغز شما به دلیل مشکلات خواب و یا عدم خواب کافی در زمینه بخش هیای که مرتبط با رویا و رویا دیدن هستند فعالیت می کند معمولا در چنین شرایطی مغز شما به شیوه مخصوصی اطلاعات درونش را پردازش می کند که به احتمال زیاد شما رویاهایی بسیار شدید و کاملا واقعی را می بینید. به عبارت دیگر در این حالت شما تصاویری کاملا واقعی و بسیار ملموس را در خواب می بینید.

البته مشکلاتی مانند مشکلات افسردگی، مشکلات استرس و یا مشکلاتی کانند مشکل دوقطبی و دیگر مشکلاتی که مربوط به حال شما می باشد نیز می تواند بر روی وجود چنین رویاهایی تاثیر داشته باشد. دانشمندان بر این باورند که افرادی که دارای چنین مشکلاتی هستند معمولا افرادی هستند که احتمال این که رویاهای بد و یا کابوس و یا خواب های ترسناک ببینند زیاد است به این دلیل که مغز این افراد نیز تقریبا واکنش مشابهی نسبت به مغز افرادی که مشکلات خواب داشته اند دارد و علاوه بر آن مغز آن ها به دلیل وجود مشکلاتی مانند افسردگی و مواردی مانند آن واکنش های منفی نیز از خودش نشان می دهد بنابراین مغز این افراد رویاهایی بسیار واضح و بد تولید می کند. همچنین دانشمندان بر این باورند که استفاده کردن از برخی از داروها مانند داروهای ضد افسردگی و مواردی مانند آن باعث می شود که شرایطی در مغز انسان ها ایجاد شود که منجر به ایجاد چنین رویاهایی بشود. در نهایت می توان گفت که مهم ترین و کلیدی ترین عاملی که می تواند بر روی رویا دیدن شما تاثیر داشته باشد همین عامل نوع خوابیدن و یا شیوه خوابیدن شما می باشد.

غذا خوردن

البته در ارتباط با این که چه نوع غذاهایی می توانند منجر به دیدن خواب های بهتر و شیرین تر شوند یکی دیگر از عواملی که می تواند بر روی رویا دیدن شما تاثیر داشته باشد عامل غذا است. چیزهایی که شما می خورید بدون تردید بر روی کیفیت خواب شما تاثیر دارند و بنابراین وقتی که کیفیت خواب شما را تغییر دهند بدون تردید بر روی کیفیت رویاهایی که می بینید و یا رویا دیدن و یا ندیدن تاثیر دارند. البته دانشمندان در ارتباط با کشف این که چگونه غذاهایی می تواند بر روی کیفیت خوب شما تاثیر داشته باشد هنوز اطمینان ندارند. به عبارت دیگر هنوز تحقیقات زیادی انجام نگرفته است و حتی تحقیقات اندکی هم که در این مورد انجام گرفته است به نتیجه های مطلوبی نرسیده اند. ولی می توان گفت که به طور قطع، برخی از غذاها هستند که می توانند منجر شوند که شما رویاهای خودتان را بهتر از دیگران به یاد بیاورید.

به طور کلی غذاهایی که شما می خورید می توانند تاثیر بسیار زیادی بر روی آنچه که از رویاهایی که دیده اید به خاطر بیاورید داشته باشند. به عنوان مثال، در صورتی که شما غذاهایی مصرف کنید که دارای میزان بالایی از کربونیت باشند؛ در این صورت شما می توانید انرژی زیادی از این غذاها بدست بیاورید. این انرژی به بدن و در نتیجه به مغز شما می رسد و میزان انرژی مغزی و جسمی شما را بالا می برد. البته این انرژی بعد از مدت کوتاهی فروکش می کند و بنابراین حالت مغزی و جسمی شما بعد از مدتی بدتر می شود. این پروسه مخصوصا در زمانی که شما خواب هستید اتفاق می افتد و بنابراین در صورتی که شما بخواهید از چنین غذاهایی استفاده کنید حالت مغزی و جسمی شما تحت تاثیر قرار می گیرند. بنابراین در صورتی که شما سعی کنید تا در برنامه های غذایی که می خورید از شکل استفاده کنید؛ در این صورت همین احساسات ایجاد انرژی زیادی در بدن و سپس پایین آمدن میزان انرژی در بدن هنگامی که شما خواب هستید نیز خودش را نشان می هد و همین موضوع باعث می شود که مغز ناخودآگاه شما هنگامی که در خواب هستید نیز تحت تاثیر این انرژی ها قرار بگیرد و طبیعتا این موضوع می تواند بر روی رویاهایی که شما دیده اید نیز تاثیر داشته باشد چون مغز شما هنگامی که انرژی زیادی دارید به یک شیوه عمل می کند و بنابراین شما به یک شیوه خواب می بینید و در مرحله هایی که انرژی ناشی از خوردن شکل کمتر می شود و سطح انرژی شما پایین می آید نیز شما به یک شکل دیگر عمل می کنید. نکته دیگر این است که معمولا هنگامی که چنین اتفاقی برای شما می افتد شما می توانید انتظار داشته باشید که بخش بیشتری از رویاهای خودتان را به خاطر بیاورید.

بنابراین می توان نتیجه گرفت که این که شما چه میزان از رویاهایتان را به خاطر بیاورید می تواند تحت تاثیر چیزهایی باشد که در برنامه های غذایی خودتان گنجانده اید.

ورزش و فعالیت های روزانه

یکی دیگر از نکته های بسیار مهمی که می تواند بر روی کیفیت رویاهای شما و یا حتی بر روی این که شما رویا ببینید یا نبینید تاثیر داشته باشد فعالیت های روزانه ای است که شما در طول مدت 24 ساعت شبانه روز انجام می دهید. این موضوع نیز دقیقا مانند موضوع نوع خوابی است که شما دارید (البته کیفیت تاثیر آن بسیار کمتر از تاثیر نوع خوابی است که شما می کنید!) در حالتی که شما احساس کنید که فعالیت هایی که می کنید برای بدنتان مناسب است وضعیت شما برای شب وقتی که رویا می بینید بسیار متفاوت از حالتی است که به اندازه کافی فعالیت نمی کنید.

مطالعات زیادی که در این زمینه انجام گرفته است نشان داده است که یکی از بهترین روش هایی که شما می توانید با استفاده از این روش کیفیت خواب خودتان را تضمین کنید این است که در طول شبانه روز به اندازه کافی ورزش کنید. ورزش کردن یکی از بهترین و موثرترین روش هایی است که می تواند به شما کمک کند کیفیت خواب بهترید اشته باشید. در صورتی که شما بتوانید قبل از ظهر فعالیت های ورزشی انجام دهید و یا پیاده روی تند بکنید می توانید انتظار داشته باشید که ساعت بدنیتان به اندازه کافی تنظیم شود که در زمان بعد از ظهر شما راحت تر به خواب بروید. امما در صورتی که شما ورزش نکنید ممکن است این ورزش نکردن تاثیرات بسیار مخربی را بر روی کیفیت خواب شما و در نتیجه کیفیت رویاهایی که می بینید داشته باشد. دانشمندان همچنین به این نتیجه رسیده اند که افرادی که در ساعت های پایانی روز و درست قبل از خوابیدن ورزش می کنند نیز نمی توانند از چنین مزیت هایی بهره مند شوند. در حقیقت پاسخ بدن شما به ورزش کردن در شب درست مانند پاسخ بدن شما به زمانی است که اصلا ورزش نمی کنید. بنابراین باید ورزش کردن را به عنوان یکی از مهم ترین عواملی که می تواند منجر به رویا دیدن می شود برای خودتان مشخص کنید.

تحقیقات زیادی در زمینه اثری که ورزش کردن می تواند بر روی کیفیت خواب داشته باشد انجام شده است. این تحقیقات مخصوصا اثرات دویدن را بر روی کیفیت خواب مورد بررسی قرار داده اند. نتیجه این تحقیقات به این شکل بیان شده است که دوندگان و افرادی که واقعا به سلامتی و فرم بدن خودشان توجه می کنند افرادی هستند که وقتی که می خوابند زمان کمتری را در حالت خواب حرکات تند چشمان یا REM در خواب سپری می کنند. همین موضوع می تواند یکی از بهترین نشانه های سلامتی باشد. همچنین ورزش کردن می تواند به شما کمک کند تا میزان استرس کمتری داشته باشید که همین میزان استرس کمتر می تواند باعث شود که احتمال این که شما با استرس و یا نگرانی به رختخواب بروید بیشتر می شود و همین موضوع به نوبه خودش می تواند باعث شود که کیفیت خواب شما بهتر شود. بنابراین در صورتی که می خواهید از شر کابوس دیدن راحت شوید به شما پیشنهاد می شود که حتما ورزش کردن را در برنامه روزانه خودتان قرار دهید.

همه ما رویا می بینیم!

 

یک نکته بسیار جالب که در زمینه رویا دیدن وجود دارد این است که همه ما انسان ها رویا می بینیم. در حقیقت مغز ما در تمام مدت شب فعال است درست مانند زمانی که در بیداری هستیم. ولی فرق زمانی که بیدار هستیم و زمانی که خواب هستیم این است که زمانی که بیدار هستید به شیوه هوشیارانه ای عمل می کنیم و بنابراین قسمت خودآگاه مغزمان فعال است ولی زمانی که خواب هستیم وارد بخش نیمه هوشیار مغز می شویم و بنابراین مغز ما ممکن است اطلاعاتی را که در زمانی که هوشیار هستیم تجزیه و تحلیل نمی کند در آن زمان مورد پردازش و تجزیه و تحلیل قرار دهد.

ما انسان ها به طور متوسط هر شب دو ساعت خواب می بینیم. نکته خیلی جالب این است که اکثر خواب هایی را که می بینیم به خاطر نمی آوریم. در حقیقت تحقیقات دانشمندان نشان داده است که ما انسان ها اکثر خواب هایی را که می بینیم وقتی که بیدار شدیم از یاد می بریم در صورتی که هر شب رویاهایی را می بینیم که معمولا بین 5 دقیقه تا 20 دقیقه به طول می انجامند! تحقیقات نشان داده است که تمام انسان ها به طور متوسط در مدت زمان عمرشان چیزی حدود 6 سال رویا می بینند!!!

ولی همه این رویاها فراموش می شوند و معمولا چیزهایی که از رویاها به خاطر ما می ماند بخش های بسیار بسیار کوچکی از تمام پروسه رویا دیدن هستند. در حقیقت دانشمندان بر این باورند که تقریبا 95 درصد از رویاهایی که ما می بینیم بلافاصله بعد از این که از خواب بیدار شدیم فراموش می شود! دانشمندان برای توضیح دادن این پدیده که چرا ما انسان ها نمی توانیم رویاهایی را که دیده ایم به خاطر بیاوریم نظریات زیادی مطرح کرده اند. یکی از بهترین این نظریات که امروزه مورد تایید بسیار از دانشمندان است بیان می کند که علت این که ما نمی توانیم بعد از بیدار شدن رویاهای طولانی و کوتاهی را که شب قبل دیده ایم به خاطر بیاوریم این است که مغزمان وارد یک مرحله جدید می شود (مرحله بیداری) و سیستم مغز به شیوه ای است که وقتی از مرحله خواب به مرحله بیداری می رود نمی تواند اطلاعاتی را که در مرحله خواب دیده است به خاطر بیاورد. بنابراین احتمال این که ما بتوانیم رویاهایی را که دیشب دیده ایم به خاطر بیاوریم خیلی کم است.

یکی دیگر از نظریاتی که در این رابطه وجود دارد بیان می کند که بخش های جلویی مغز انسان ها (که در حقیقت مسئولیت به خاطر آوردن خاطرات را بر عهده دارند) زمانی که ما انسان ها خواب هستیم در حالت غیرفعال قرار دارند و بنابراین شانس شما برای این که بتوانیم در طول مدت زمان خواب از آن ها استفاده کنید کم می شود. بنابراین وقتی که بیدار شدیم نمی توانیم این اطلاعات را به خاطر بیاوریم.

همچنین تحقیقات دیگری که دانشمندان انجام داده اند به این نتیجه رسیده است که این که ما رویاهایی را که می بینیم فراموش می کنیم ممکن است به این دلیل باشد که هورمون های مخصوصی در بدن ما ترشح می شوند که ترشح شدن آن ها باعث می شود بخش هایی از مغز که مربوط به به خاطر آوردن اطلاعات هستند غیرفعال شوند. این نظریه نیز یکی دیگر از نظریات بسیار مطرح است که می تواند برای پاسخ دادن به این سوال که چرا ما رویاهای خودمان را به خاطر نمی آوریم بسیار سودمند باشد. در هر حالت حقیقت این است که ما رویاهای بسیار بسیار بسیار بیشتری نسبت به چیزهایی که به خاطر می آوریم می بینیم.

رویاهایی که زنان می بینند با رویاهایی که مردان می بینند متفاوت است!

 

تحقیقاتی که دانشمندان در زمینه رویا و رویاپردازی انجام داده اند نشان می دهد که  رویاهایی که زنان می بینند با رویاهایی که مردان می بینند متفاوت است!  دانشمندان فکر می کنند این موضوع به دلیل تفاوت هایی است که در بدن مردان و زنان و در نتیجه در مغز مردان و زنان وجود دارد. به این شکل که در بسیاری از موارد گزارشاتی که از رویاهایی که مردان می بینند منتشر شده است نسبت به گزارش هایی که از زنان می بینند کاملا متفاوت بوده است. بسیاری از مطالعات هستند که این موضوع را ثابت کرده اند. در حقیقت در بسیاری از این موارد گزارش شده است که مردان نسبت به زنان بیشتر رویاهایی مربوط به اسحله و سلاح های مختلف می بینند این در صورتی است که زنان به میزان بسیار بیشتر از مردان درباره لباس خواب می بینند!

همچنین میزان خشنونتی که در رویاهای مردان نسبت به رویاهای زنان وجود دارد کاملا متفاوت است. به این صورت که در اکثر موارد مردان رویاهای خشن تری نسبت به زنان می بینند. رویاهایی که مردان گزارش می کنند نسبت به رویاهایی که زنان گزارش می کنند بیشتر فعالیت های فیزیکی دارد. این در صورتی است که رویاهایی که زنان می بینند بیشتر حالت آرام دارد و اثری از فعالیت های فیزیکی در آن ها دیده نمی شود. همچنین تحقیقات نشان می دهد که تعداد رویاهای خشن در مردان بسیار بیشتر از زنان می باشد.

رویاهای مردان و زنان همچنین از نظر مدت زمان هم متفاوت می باشد. به عبارت بهتر، رویاهایی که زنان می بینند نسبت به رویاهایی که مردان می بینند طولانی تر است و همچنین تعداد کاراکترهایی که در رویاهای زنان وجود دارد نسبت به تعداد کاراکترهایی که در رویاهای مردان وجود دارد بسیار بیشتر است.

همچنین کاراکترهای مرد و زن در رویاهایی که مردان می بینند نیز نسبت به رویاهایی که زنان می بینند با هم متفاوت است. به این شکل که در رویاهایی که مردان می بینند، تعداد کاراکترهای مرد بیشتر از از تعداد کاراکترهای زن می باشد و این در صورتی است که در رویاهایی که زنان می بینند تعداد کاراکترهای مرد با تعداد کاراکترهای زن برابر می باشد.

در مجموع می توان گفت که رویاهایی که مردان دارند با رویاهای که زنان دارند تفاوت های آشکاری دارد که این تفاوت ها مربوط به جنسیت این افراد می شود.

 حیوانات هم رویا می بینند!

 

یکی دیگر از نکته های بسیار مهمی که در زمینه رویا دیدن وجود دارد و بدون تردید دانستن آن برای شما شگفت انگیز خواهد بود این است که علاوه بر انسان ها، حیوانات نیز رویا می بینند! تحقیقات نشان داده است که حیوانات نیز تصاویری را مانند رویا در خواب می بینند که این تصاویر می تواند مربوط به خاطراتشان و یا می تواند مربوط به اعضای بدنشان باشد! به عنوان مثال، ممکن است سگی خواب ببیند که در حال پارس کردن است و یا گربه ای خواب پنجه های خودش را ببیند!

البته دانشمندان بر این باورند که اکثر حیوانات رویا می بینند که این حیوانات می تواند شامل پرندگان، خزندگان و حتی ماهی ها هم بشود! علت این موضوع این است که این حیوانات نیز مانند انسان ها وارد مرحله REM و مرحله غیر REM می شوند و در چنین شرایطی مغزآن ها برای رویا دیدن آمادگی پیدا می کند.

البته نکته بسیار مهمی که در این رابطه باید به آن توجه کرد این است که رویاهایی که حیوانات می بینند هیچ شباهتی به رویاهایی که انسان ها می بینند ندارد! علت این موضوع هم خیلی واضح است: چون مغز این حیوانات هیچ شباهتی با مغز انسان ها ندارد! و حتی چیزهایی که این حیوانات می بینند نیز شباهتی به چیزهایی که انسان ها می بینند ندارد! بنابراین از یک سگ یا گربه انتظار نداشته باشید که وقتی از خواب بیدار شد رویاهایش را به خاطر بیاورید و یا این که یک داستان به آن اضافه کند!!!

در برخی از موارد شما می توانید رویاهای خودتان را کنترل کنید!

 

یک نکته بسیار جالب این است که شما می توانید در برخی از موارد در رویاهای خودتان دخالت کنید و حتی می توانید آن را تغییر دهید! این نوع از رویاها که رویاهای شفاف نام دارند نوعی از رویاها هستند که در این رویاها شما به راحتی می توانید دخالت کنید و حتی می توانید با اراده خودتان این رویاها را کنترل کنید! در این رویاها شما معمولا خودتان از این که در حال دیدن رویا هستید آگاه می باشید حتی در صورتی که کاملا درخواب باشید! این رویاها به شیوه ای هستند که اگر تلاش کنید می توانید به طور کلی کنترل آن ها را در دست بگیرید.

تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است نشان داده که افرادی که می خواهند این گونه رویاهای خودشان را کنترل کنند می توانند از تکنیک های زیادی برای این کار استفاده کنند. به عنوان مثال دانشمندان در حال آزمایش کردن تکنیک های مختلفی برای این کار هستند. مثلا تکنیک "القایی MILD" و یا تکنیک هایی مانند تکنیک حسی SSILD و یا تکنیک هایی مانند آن از تکنیک هایی هستند که شما با استفاده از این تکنیک ها این توانایی را خواهید داشت که با استفاده از آن ها به کنترل کردن رویاهای خودتان بپردازید.

تحقیقاتی که در زمینه رویاها انجام گرفته نشان داده است که حداقل نیمی از تمام انسان های دنیا هستند که در طول زندگی خودشان حداقل یک بار رویای شفاف را تجربه کرده اند. حتی بسیاری از افراد هستند که هر چند وقت یک بار چنین رویاهایی می بینند!

دیدن کابوس معمول تر از دیدن رویاست!

 

تحقیقاتی که در طول مدت حدودا 40 سال در دانشگاه های مختلف انجام شده است به این نتیجه رسیده که دیدن رویاهای منفی و کابوس وار معمول تر از دیدن رویا می باشد! در حقیقت داده ها و آمارهایی که از بیش از 50000 گزارش رویا که مربوط به دانش آموزان مختلف بودند ارایه شد نشان می دهد که تعداد افرادی که کابوس می دیدند نسبت به تعداد افرادی که رویا می دیدند بیشتر بودند. در حقیقت این گزارش ها که مربوط به داده هایی بودند که در طول سال های طولانی ( از سال های دهه 1990 تا سال های دهه 2000) جمع آوری شده بودند نشان می دهد که بسیاری از احساساتی که انسان ها در رویاها تجربه می کردند احساسات ناخوشایند و غم انگیزی بوده است. به عبارت دیگر میزان افرادی که گزارش می کردند که کابوس می دیدند نسبت به افرادی که گزارش می کردند رویا می بینند بسیار کمتر بودند.

تحقیقات دانشمندان نشان می دهد که عوامل مختلف زیادی وجود دارد که می تواند بر روی محتوای یک رویا تاثیر داشته باشد. این عوامل می تواند شامل استرس، افسردگی، فشارهای روحی و روانی و عوامل دیگر باشد. حتی یکی از مطالعاتی که در این زمینه انجام گرفته بود نشان داد که عوامل خارجی به هنگامی که شما خواب می بینید نیز می تواند بر این موضوع تاثیر داشت باشد. به عنوان مثال، وقتی که شما در خواب هستید عامل بوهای خوب و بد می تواند تاثیرات تعیین کننده ای بر روی کیفیت و محتوای خواب شما داشته باشد.

اما دانشمندان می گویند که بیشترین عاملی که بر روی محتوای خواب افراد اثر داشته است عامل استرس و فشارهای روحی و روانی بوده. به طور عمومی استرس ها و فشارهای روحی و روانی می توانند باعث شوند که شما خواب های بد و کابوس ببینید. البته حتی در صورتی که این عوامل را از خودتان دور کنید نیز امکان دیدن خواب های بد وجود دارد ولی حقیقت این است که در صورتی که این عوامل در ذهن شما وجود داشته باشند احتمال این که شما خواب های بد ببینید بسیار بسیار بیشتر می شود.

در مجموع رویا دیدن یا کابوس دیدن یکی از پدیده هایی است که هنوز دانشمندان و محققان بسیار زیادی در سراسر دنیا بر روی آن کار می کنند تا ابعاد جدیدی را از این پدیده شگفت انگیز کشف کنند. تحقیقات آن ها تا کنون ما را به نتیجه های بسیار شگفت انگیز و باورنکردنی نسبت به این پدیده رسانده است ولی حقیقت این است که هنوز نسبت به این موضوع شگفت انگیز هیچ چیزی نمی دانیم! بنابراین تا زمانی که تمام زوایا و خفایای ذهن انسان در زمانی که در خواب هستیم توسط دانشمندان کشف نشود؛ برای این که دانشمندان بتوانند درباره پدیده رویاها و تاثیرات آن ها بر روی زندگی انسان ها و یا تاثیراتی که زندگی و افکار ما بر روی آن ها می گذارد نظراتی قطعی بدهند راه زیادی باقی است...

 

[ پنج شنبه 16 ارديبهشت 1400 ] [ 11:9 ] [ شکوهی ]

چرا ما رویا می بینیم؟

 

"رویا" پدیده ای است که ما انسان ها زمانی که در حالت های مخصوصی از خواب هستیم آن ها را تجربه می کنیم. این رویاها زمانی که ما در حالت REM (حالت حرکت سریع چشمان) در خواب قرار گرفته ایم از همه زمان ها شدیدتر می شوند! البته در این مرحله احتمال این که ما بتوانیم این رویاها را به خاطر بیاوریم خیلی کم می شود. درباره این که خوابیدن چه تاثیراتی می تواند بر روی تنظیم کردن متابولیسم بدن، تنظیم کردن فشار خون بدن، تنظیم کردن عملکرد مغزی و همچنین دیگر جنبه های سلامتی داشته باشد تحقیقات زیادی انجام شده است. اما حقیقت این است که درباره این که رویاها چه تاثیراتی بر روی این پارامترها دارند تحقیقات کمی انجام شده است.

هنگامی که شما بیدار هستید، افکاری که شما دارید دارای یک منطق مخصوصی است که مرتبط با زمان بیداری می باشد. این در صورتی است که هنگامی که شما خواب هستید، مغز شما هنوز هم فعال است ولی افکار و رویاهای شما ممکن است به شیوه ای باشند که اصلا هیچ معنی نداشته باشند! این موضوع ممکن است به این دلیل باشد که مرکز احساسی در مغز شما رویا می بیند (به جای مرکز منطقی مغز شما!)

البته با این که هیچ اثبات منطقی برای این موضوع وجود ندارد ولی معمولا رویاها افکاری هستند که بر اساس اتفاقاتی که در زمانی نزدیک برای شما افتاده است در اذهان شما ایجاد می شوند. به عنوان مثال بر اساس مکالماتی که شما با دیگران داشته اید و یا بر اساس مشکلاتی که داشته اید و یا خواسته هایتان و غیره. اگرچه در رابطه با رویاها نظریات دیگری نیز وجود دارد.

 

نقش رویاها

دانشمندان هنوز به این نتیجه نرسیده اند که نقشی که رویاها در زندگی ما انسان ها بازی می کنند چیست؟ آن ها حتی هنوز این موضوع را نمی دانند که هدف رویاها و رویا دیدن ها چیست. اگرچه، برخی از اعتقادات بسیار مهم در این رابطه وجود دارند که در ادامه به برخی از آن ها اشاره می کنیم:

   رویا به عنوان ابزاری برای درمان

یکی از اعتقاداتی که در این زمینه وجود دارد رویا را به عنوان ابزاری برای درمان درنظر می گیرد. دانشمندانی که بر این اعتقاد هستند فکر می کنند که رویاها در حقیقت ابزارهایی هستند که شما از آن ها استفاده می کنید تا از مشکلات روحی و احساسی که در زندگی دارید فرار کنید. دانشمندان بر این باورند که به این دلیل که مغز شما در زمانی که در خواب هستید نسبت به زمانی که بیدار هستید به میزان بسیار زیادی احساساتی تر عمل می کند؛ ممکن است در ارتباط با احساساتتان کارهایی انجام دهد که در زمانی که خودتان به صورت هوشیار بیدار هستید امکان انجام دادن چنین کاری نباشد. بنابراین بر اساس این نظریه رویاهای شما برای این ساخته می شوند تا شما را از مشکلات عاطفی که ممکن است داشته باشید جدا کنند.

رویا به عنوان تعلیمات جنگ-یا-پرواز!

یکی از مهم ترین بخش هایی از مغز که در رویاها فعال است؛ بخش آمیگدالای مغز می باشد. این بخش از مغز بخشی است که در ارتباط با غریزه بقای انسان ها و پاسخ جنگ-یا-پرواز انسان ها عمل می کند. بنابراین عده از این دانشمندان بر این باورند که به احتمال زیاد نقشی که رویاها در زندگی انسان ها بازی می کنند مرتبط با همین بخش از مغز باشد.

در این نظریه این گونه بیان می شود که به دلیل این که بخش آمیگدالا در زمانی که شما خواب هستید از زمانی که بیدار می باشید بیشتر فعال است؛ به احتمال زیاد رویا دیدن می تواند راهی باشد برای این که شما برای مواجهه شدن با خطرات از آن استفاده کنید.

خوشبختانه، در زمانی که شما در حالت خواب به حالت REM هستید مغز شما سیگنال های عصبی را به عضلات شما می رساند. بنابراین شما به هنگامی که در حال دیدن رویا هستید نیازی به انجام فعالیت های فیزیکی واقعی نمی باشد و به عنوان مثال در صورتی که در رویا در حال فرار کردن باشید به این دلیل که نشان های عصبی مربوط به فرار به مغز شما می رسند شما همین احساس را خواهید داشت!

رویا به عنوان ابزاری برای ایجاد خلاقیت

یکی دیگر نظریه هایی که در این زمان وجود دارد مربوط به رویاها به عنوان ابزاری برای خلاقیت می شود. در حقیقت در این نظریه این گونه نتیجه گیری می شود که رویاها به ما کمک می کنند تا خلاقیت بیشتری داشته باشیم و بسیاری از چیزهای خلاقانه ای را که در خواب به آن ها می رسیم در بیداری نمی توانیم داشته باشیم. به عنوان مثال بسیاری از هنرمندان در زمینه های مختلف بر این باورند که رویا دیدن می تواند به آن ها کمک کند تا خلاقیت بیشتری داشته باشند. حتی آن ها بسیاری از فعالیت هایشان را به دیدن رویا نسبت داده اند و فکر می کنند که رویاها بوده اند که باعث شده اند بسیاری از ایده های جدید و خلاقانه به ذهن آن ها خطور ند. به عنوان مثال بسیاری از موسیقی دانان اعتراف کرده اند که هنگامی که خواب بوده اند یک موسیقی جدید را کشف کرده اند در صورتی که به هنگام بیداری این موسیقی به ذهنشان نمی رسیده است.

علت این موضوع هم کاملا واضح است. شما وقتی که به عنوان یک هنرمند فعالیت می کنید در بسیاری از موارد نیاز دارید تا این منطقی را که مغز شما در بیداری برای تجزیه تحلیل کردن و بررسی کردن موضوعات بکار می برد در خودتان از بین ببرید. بنابراین ممکن است در زمانی که در خواب هستید و در زمانی که ذهن شما در حالت نیمه هوشیار قرار دارد بتوانید کشفیات هنری جدیدی بکنید. کشفیاتی که در زمان بیداری حتی اگر ساعت ها تلاش کنید هرگز نتوانید به آن ها برسید.

رویا به عنوان ابزاری برای به خاطر آوردن

یکی از مهم ترین نظریاتی که در رابطه با رویاها وجود دارد این است که می گوید هدف رویاها و نقشی که آن ها در زندگی ما انسان ها بازی می کنند این است که به ما کمک کنند تا چیزهایی را که از یاد برده ایم به خاطر بیاوریم. بسیاری از دانشمندان بر این اعتقاد هستند که رویاها به ما کمک می کند تا بخش حافظه ذهنمان را بهتر بکار ببندیم. یکی از مهم ترین نظریاتی که در این زمینه وجود دارد در این رابطه است که هدف رویاها این است که بخش های مهمی از حافظه را که مربوط به چیزهایی هستند که ما یاد گرفته ایم را نگه دارد؛ بخش های غیرضروری مربوط به آن ها را پاک کند، و به طور کلی حافظه و خاطرات ما را مرتب سازی کند.

تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است که رویا دیدن می تواند به ما کمک کند تا حافظه مغز خودمان را تقویت کنیم. در صورتی که شما اطلاعات جدیدی را یاد بگیرید و  سپس بلافصله بخوابید؛ احتمال این که این اطلاعات را به خاطر بیاورید بیشتر می شود! حتی بهتر از زمانی که در زمان بیداری آن ها را حفظ می کنید!

البته این که رویاها چه تاثیراتی می توانند بر روی حافظه ما انسان ها داشته باشند موضوعی نیست که بتوان آن را به خوبی درک کرد ولی حقیقت این است که رویاها می توانند به مغز ما انسان ها کمک کنند تا به شیوه موثرتری اطلاعات را در بدن ذخیره کنند در عین حال می توانند در یادگیری و پروسه حافظه تاثیر بسیار زیادی داشته باشند.

فرق رویا و کابوس چیست؟

 

رویاها می توانند به شما کمک کنند تا خلاقیت بیشتری داشته باشید و در عین حال می توانند به شما کمک کنند تا احساسات خودتان را بیشتر کنترل کنید. البته رویاها می توانند رویاهای مثبت و یا رویاهای منفی باشند. رویاهای منفی را کابوس می نامند. البته کابوس هم رویاست با این تفاوت که یک نوع رویای دردناک و یا غم انگیز می باشد. وقتی که شما کابوس می بینید ممکن است این کابوس در شما ایجاد استرس، ناراحتی، تشویش و یا در برخی از موارد خاص احساسات بسیار عمیقی بکند که حتی ممکن است شما را مجبور به مصرف کردن داروها بکند!

همچنین در صورتی که شما به شکل منظمی کابوس ببینید، ممکن است دچار مشکلاتی مانند مشکل ناهماهنگی خواب شوید. در صورتی که شما به صورت مداوم کابوس های ترسناکی ببینید؛ در صورتی که وضعیت زیر وجود داشته باشد شما می توانید نتیجه بگیرید که به دلیل دیدن کابوس های پیوسته دچار ناهماهنگی خواب شده اید:

-          در صورتی که کابوس هایی که شما می بینید به شیوه ای بر شما تاثیر بگذارد که شما از رفتن به رختخواب و خوابیدن ترس داشته باشید

-          در صورتی که این کابوس ها باعث شوند که شما نیمه شب از خواب بیدار شوید

-          در صورتی که این کابوس ها باعث شوند که شما مشکلات جدی روحی و روانی و یا مشکلات جدی در ساعت های خواب پیدا کنید.

البته کابوس دیدن موضوعی است که بسیار از انسان ها دچار آن می شوند. در حقیقت تمام انسان ها در طول خودشان کابوس دیدن را تجربه کرده اند. البته با تمام این احوال تعداد افرادی که این موضوع به شکل پیوسته برای آن ها اتفاق می افتد خیلی کم است. در حقیقت انجمن خواب آمریکا تخمین زده است که تقریبا 5 درصد از جمعیت کل جهان به عنوان یکی از اختلالات خواب کابوس دیدن را تجربه می کنند.

چگونه رویاهایمان را به خاطر بیاوریم؟

 

یکی از مهم ترین دلایلی که به یاد آوردن رویاهای ما برای ما مشکل می باشد این است که فرآیندهای شیمیایی مغز و همچنین فعالیت های الکتریکی که در مغز انسان وجود دارد که قرار است به ما کمک کنند که مطالب را به خاطر بیاوریم در زمینه رویا دیدن ضعیف عمل می کنند. به عبارت علمی تر، این مواد شیمیایی که در مغز قرار دارد هنگامی که ما در خواب هستیم در پایین ترین میزان خودشان قرار دارند و بنابراین شانس شما برای این که رویاهایی را که دیده اید به خاطر بیاورید خیلی کم می شود. تحقیقات دانشمندان نشان داده است که مهم ترین دلیل برای این که شما نمی توانید رویاهای خودتان را به خاطر بیاورید نیز همین است. البته این که شما چه میزان از این رویاهای خودتان را به خاطر می آورید بستگی به این دارد که شما تا چه میزان در رویا هستید. به عنوان مثال در صورتی که شما رویایی دارید ولی در زمانی که این رویا را می بینید از خواب بیدا می شوید احتمال این که بتوانید این رویا را به خاطر بیاورید خیلی کم می شود. این در صورتی است که رویاهایی که شما به خاطر می آورید تمام مربوط به زمانی است که شما بعد از آن بیدار می شوید!!!

اما حتی رویاهایی را که شماها در زمانی که می خواهید به خاطر بیاورید دیده اید نیز به گونه ای هستند که یادآوری آن ها ممکن است برای شما سخت باشد. دو راه برای این که شما بتوانید به خودتان کمک کنید تا رویاهایتان را به خاطر بیاورید وجود دارد.  یکی از این روش ها این است که شما قبل از این که به خواب بروید به خودتان تلقین کنید که می خواهید رویاهایتان را به خاطر بیاورید. به عنوان مثال می توانید به خودتان بگویید که می خواهید رویایتان را به یاد بیاورید. یکی دیگر از روش ها برای این کار این است که سعی کنید تا جایی که می توانید در لحظه ای که بیدار شدید به این فکر کنید که رویایی که داشتید چه بود. در این صورت می توانید امیدوار باشید که شانس بیشتری برای به خاطر آوردن رویاهایتان داشته باشید. در صورتی که بتوانید آخرین فکر خودتان را به خوبی به یاد بیاورید احتمال این که بتوانید جایی را که رویا در مغزتان دارد پیدا کنید خیلی زیاد می شود. بنابراین باید سعی کنید به محض این که از خواب بیدار شدید و زمانی این که رویا هنوز برای شما تازه است به آن فکر کنید و سعی کنید تا آن را به یاد بیاورید.  اگر می خواهید رویاهایتان را به خاطر بیاورید سعی نکنید که از رختخواب خارج شوید و به چیز دیگری به جز رویایی که در گذشته دیده اید فکر کنید و باید سعی کنید تا نهایت تمرکزتان را بر روی رویا بکنید.

 

 

 

[ پنج شنبه 16 ارديبهشت 1400 ] [ 11:0 ] [ شکوهی ]

جایزه اسکار (Oscars) و یا جوایز آکادمی (Academy Awards)، به مراسم اعطای جوایز سالانه آمریکا که توسط آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک به بهترین آثار صنعت سینما جهان اهدا می‌شود را گویند. مراسم اسکار یکی از شاخص‌ترین مراسم‌های اهدای جوایز در جهان است و هر ساله در بیش از ۱۰۰ کشور جهان به‌صورت زنده پخش می‌شود.

جایزه اسکار یکی از نه جایزه از جوایز آکادمی است. جوایز آکادمی در بخش رسانه به عنوان قدیمی‌ترین مراسم اهدای جوایز به شمار رفته و جوایزی نظیر جایزه گرمی (برای موسیقی)، جایزه امی (برای تلویزیون) و جایزه تونی (برای تئاتر) پس از آن شکل گرفتند.

مجسمه اسکار

مجسمه اسکار  که توسط سدریک گیبونز رئیس قسمت طراحی موسسه MGM یا کمپانی مترو گلدوین مایر طراحی شده، شوالیه برهنه ای را نشان می دهد که شمشیری را روی یک حلقه فیلم نگاه داشته است. این حلقه فیلم پنج پره دارد که نشانه پنج صنف اصلی مورد نظر آکادمی (تهیه کنندگان، کارگردانان، بازیگران، تکنیسینها و نویسندگان) است.

بلندی مجسمه اسکار ۳۴ سانتی متر و سه میلی متر و وزن آن ۳ کیلو ۸۵۰ گرم است. درباره چهره مجسمه اسکار عموماً به گفته خانم مارگارت هریک کتابدار وقت آکادمی استناد می شود که گفته بود مجسمه اسکار به عموی او که نامش اسکار پیرس بود شباهت دارد.

تا سال ۱۹۳۴ این نام برای مجسمه جا افتاد هرچند که رسما از سال ۱۹۳۹ از نام اسکار برای این جایزه استفاده شد.

ریشه نام اسکار

در مورد ریشه نام ” اسکار” اختلافاتی وجود دارد. در بیوگرافی بت دیویس عنوان شده که او اسکار را از نام همسر اولش هارمون اسکار نلسون جونیور (۱۹۰۷-۱۹۷۵) رهبر ارکستر گرفته است.

ادعای دیگر در مورد انتشار نام اسکار به مقاله مجله تایم در مورد ششمین مراسم اسکار در سال ۱۹۳۴ و دریافت جایزه توسط بت دیویس در ۱۹۳۶ برمی گردد. در جایی عنوان شده در ۱۹۳۱ مارگارت هریک (۱۹۰۲-۱۹۷۶) دبیر اجرایی آکادمی برای نخستین بار تندیس را دید که او را به یاد “عمو اسکارش” ( نام مستعار پسرعمویش اسکار پیرس ) انداخت.سیدنی اسکلسکی (۱۹۰۵-۱۹۸۳) مقاله نویس در زمان نامگذاری توسط هریک حضور داشت و در مقاله اش نوشت ” کارکنان با علاقه تندیس معروف خود را اسکار نامیدند “.

آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک در سال ۱۹۳۹ رسما جایزه را اسکار نامید. در جایی دیگر آمده النور لیلبرگ نروژی – آمریکایی مدیر اجرایی لوییز بی. مایر نخستین تندیس را دید و گفت “به نظر شاه اسکار دوم ( اسکار فردریک شاه سابق نروژ و سوئد ) میرسه”. در پایان روز پرسید “باید با اسکار چیکار کنیم، بذاریمش تو گاوصندوق ؟” و این نام بر رویش ماند.

تاریخچه اسکار

نخستین مراسم اسکار در ۱۶ می ۱۹۲۹ در ناهاری اختصاصی در هتل روزولت هالیوود با حضور حدود ۲۷۰ تماشاگر برگزار شد. بهای بلیت مراسم بعدی اسکار که در هتل میفر برگزار شد ۵ دلار بود. در این مراسم اسکار، ۱۵ تندیس کوچک به بازیگران، کارگردانان و دیگر عوامل صنعت فیلم سازی آن زمان برای گرامیداشت فعالیتشان طی سالهای ۱۹۲۷-۱۹۲۸ اهدا شد.

اسامی برنده های اسکار از سه ماه قبل اعلام می شد که این رویه در دومین مراسم اسکار در سال ۱۹۳۰ تغییر کرد. از آن زمان و در ۱۰ سال نخست نتایج برای انتشار عمومی در ساعت ۱۱ شب برگزاری مراسم اسکار به روزنامه ها داده می شد. این شیوه ی اعلام اسامی برنده های اسکار تا زمانی که لس آنجلس تایمز نام برنده ها را پیش از شروع مراسم اعلام کند ادامه یافت. در نتیجه آن، آکادمی از سال ۱۹۴۱ اسامی برندگان اسکار را در نامه ای مهر و موم شده اعلام می نمود و مراسم از تئاتر کداک پخش می شد.

نخستین برنده جایزه اسکار

نخستین برنده اسکار بهترین بازیگر امیل جنینز بود به دلیل نقش آفرینی در فیلم های The Last Command و The Way of All Flesh. او باید پیش از مراسم اسکار به اروپا باز میگشت از این رو آکادمی با اهدای زودتر جایزه به او موافقت کرد. این موضوع او را نخستین برنده جایزه اسکار در تاریخ نمود. فیلم Beau Geste محصول سال ۱۹۳۹ تنها فیلم (غیرمستندی) است که چهار برنده اسکار بهترین بازیگر (گری کوپر، ری میلاند، سوزان هیوارد، برودریک کرافورد) را در نقش های اصلی در اختیار داشت.

در بیست و نهمین مراسم اسکار که در ۲۷ مارس ۱۹۷۵ برگزار شد بخش انتخاب بهترین فیلم خارجی زبان نیز ایجاد گردید.

قوانین مراسم اسکار

امروزه بر اساس قوانین ۲ و ۳ مجموعه قوانین رسمی جوایز آکادمی، یک فیلم باید در سال قبل از آغاز نیمه شب اول ژانویه تا پایان نیمه شب ۳۱ دسامبر در لس آنجلس، کالفرنیا نمایش داده شود تا شرایط شرکت در مراسم اسکار را داشته باشد (به استثنای بهترین فیلم خارجی زبان). برای مثال The Hurt Locker برنده بهترین فیلم سال ۲۰۱۰، در سال ۲۰۰۸ پخش شد ولی واجد شرایط شرکت در اسکار ۲۰۰۹ نبود زیرا نمایش آن در لس آنجلس از نیمه سال ۲۰۰۹ آغاز شد، بنابراین در اسکار ۲۰۱۰ شرکت نمود.

قانون دوم مربوط به مراسم اسکار بیان می‌دارد که فیلم باید حداقل ۴۰ دقیقه بوده و در نسخه ۳۵ یا ۷۰ میلیمتری و یا در فرمت دیجیتالی ۲۴ یا ۴۸ فریم تهیه و وضوح آن نباید کمتر از ۱۷۲ در ۱۲۸۰ باشد.

انتخاب نامزدهای اسکار

در اواخر دسامبر فهرست نامزدهای اسکار برای حدودا ۶۰۰۰ عضو فعال فرستاده می شود. اعضای گروه های مختلف افراد مربوط به حوزه خودشان را به عنوان نامزد اسکار انتخاب می کنند (کارگردانان به کارگردانان رای می دهند، نویسندگان به نویسندگان، بازیگران به بازیگران و غیره)؛ به استثنای فیلم های خارجی، مستند و انیمیشن که توسط کمیته ای خاص متشکل از اعضای تمام حوزه ها انتخاب می گردند.

در بخش خاص انتخاب بهترین فیلم اسکار، تمامی اعضا صلاحیت انتخاب نامزدهای اسکار را دارند. فیلم های خارجی باید دارای زیرنویس انگلیسی باشند و هر کشور می تواند سالیانه فقط یک فیلم برای مراسم اسکار پیشنهاد کند. اعضای گروه های مختلف افراد مربوط به حوزه خودشان را به عنوان نامزد اسکار تعیین می کنند. سپس برندگان در دور دوم رای گیری که در آن تمامی اعضا در بیشتر گروه ها از جمله بهترین فیلم حق رای دارند انتخاب می شوند.

عضویت در آکادمی اسکار

آکادمی اسکار به هنگام تاسیسش در سال ۱۹۲۷ تنها ۳۷ عضو داشت. اعضای آکادمی از افراد رده بالای صنعت فیلم بودند. امروزه آکادمی اسکار شش هزار عضو دارد. عضویت در آکادمی اسکار تنها از راه دعوت امکان پذیر است و تنها محدود به کسانی ست که در هنر (بازیگری، نویسندگی و کارگردانی) یا علوم (فیلمبرداری، تدوین و غیره) سرآمد هستند. (هر عضو آکادمی اسکار در رشته تخصی خود حق رای دارد.)

معیارهایی که باعث می شوند کسی نامزد دریافت جایزه اسکار شود پیچیده اند و به مقررات تک تک صنف های آکادمی بستگی دارند. مثلا نامزد های جایزه بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان را کشورهای مربوطه تعیین می کنند و برای آکادمی اسکار می فرستند.

قاعده اصلی این است که همه فیلمهایی که در رقابت جایزه اسکار شرکت می کنند باید طی یک ساله منتهی به ۳۱ دسامبر در لس آنجلس به نمایش در آمده باشند. در جریان رقابت برای نامزدی اسکار، استودیوهای فیلمسازی با فرستادن نسخه دی وی دی فیلم ها برای اعضای آکادمی یا با دادن آگهی هایی با عنوان "برای ملاحظه شما" توجه آنها را نسبت به فیلم خود جلب می کنند.

برندگان و بازندگان اسکار

بیشترین تعداد اسکاری که تاکنون یک فیلم برده است ۱۱ جایزه است. سه فیلم بن هور، تایتانیک و ارباب حلقه ها: بازگشت پادشاه هر یک برنده ۱۱ جایزه اسکار شده اند. فیلمهای همه چیز درباره ایو و تایتانیک هر یک در ۱۴ رشته نامزد دریافت جایزه اسکار بودند و این در نوع خود یک رکورد محسوب می شود. فیلمهای نقطه عطف و رنگ ارغوانی هم هریک در ۱۱ رشته نامزد اسکار بوده اند اما حتی یک اسکار هم نگرفتند.

کاترین هپبورن موفق ترین ستاره تاریخ اسکار است. او در فاصله سالهای ۱۹۳۴ تا ۱۹۸۲ هشت بار نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگری شد و چهار بار جایزه اسکار را گرفت ( جنجالها ) طی این سالها مراسم اعطای جایزه اسکار بدون بحث و جنجال برگزار نشده است. در سال ۱۹۷۳ مارلون براندو یک دختری سرخپوست را به مراسم فرستاد تا اعلام کند که او از دریافت اسکار برای فیلم پدرخوانده خودداری می کند.

در سال ۱۹۹۴ تام هنکس با اعلام اینکه مربی بازیگری اش همجنسگرا بوده او و حضار را در برابر دوربینهای تلویزیون غافلگیر کرد و در سال ۱۹۹۹ تصمیم به اعطای جایزه اسکاری به الیاکازان بخاطر یک عمر فعالیت سینمایی اش، با اعتراض کسانی مواجه شد که ادای شهادت او علیه چپگرایان در برابر کمیته فعالیتهای ضد آمریکایی در دهه پنجاه میلادی را خوش نداشتنتاریخ برگزاری اسکار ۲۰۲۱

نود و سومین مراسم اهدای جوایز اسکار قرار بود در تاریخ ۲۸ فوریه ۲۰۲۱ (۱۰ اسفند ۹۹) برگزار شود در نهایت به ۲۵ آوریل ۲۰۲۱ (۱۲ فروردین ۱۴۰۰) موکول شد و به همین دلیل تاریخ نهایی پذیرش آثار حاضر در جوایز اسکار هم تا ۲۸ فوریه (۱۲ بهمن ماه ۱۳۹۹) تمدید شده بود. نیازی به یادآوری نیست که نامزد‌های دریافت جوایز ۱۵ مارس (۲۵ اسفند ۱۳۹۹) معرفی می‌شوند و شاید جالب باشد بدانید که موزه آکادمی پس از برگزاری مراسم در ۳۰ آوریل (۱۷ فروردین ۱۴۰۰) گشایش پیدا می‌کند.

حدود یک قرن از برگزاری نخستین دوره مراسم اسکار می‌گذرد و در این دوران تنها چهار بار برگزاری این مراسم به تاخیر افتاده است که یکی از آن‌ها در سال ۲۰۲۱ رقم می‌خورد. اولین تاخیر در برگزاری اسکار در سال ۱۹۳۸ رخ داد؛ زمانی که سیل بزرگی در لس آنجلس رخ داد و برگزاری اسکار به اجبار یک هفته به تاخیر افتاد. دومین بار در سال ۱۹۶۸ و پس از ترور مارتین لوتر کینگ جونیور بود که مسئولان آکادمی تصمیم گرفتند این گردهمایی را به دو روز بعد موکول کنند. سومین تاخیر در برگزاری اسکار در سال ۱۹۸۱ بود و تنها چهار ساعت پیش از آغاز پخش تلویزیونی مراسم اسکار سوءقصدی بر علیه رونالد ریگان، رییس جمهور وقت آمریکا، شد که به موجب آن همه تجمع‌ها لغو شدند و مراسم اسکار هم یکی از آن‌ها بود. با این حال آن دوره از مراسم اسکار هم تنها یک روز بعد برگزار شد؛ بنابراین اسکار ۲۰۲۱ با بیشترین تاخیر نسبت به همه اسکار‌های به تعویق افتاده برگزار می‌شود. به همین دلیل تغییراتی هم در مراسم اسکار ۲۰۲۱ وجود دارد. براساس قوانین اسکار فیلم‌های انیمیشن بلند و کوتاه، فیلم‌های مستند بلند و کوتاه، فیلم بین‌المللی و فیلم کوتاه لایو اکشن باید تا ۱ دسامبر ۲۰۲۰ اکران می‌شدند، اما به دلیل شیوع ویروس کرونا این قانون تغییر کرد و فرصت پذیرش آثار برای جوایز بهترین فیلم، بهترین موسیقی متن و بهترین ترانه هم تا ۱۵ ژانویه ۲۰۲۱ بلامانع اعلام شد.

حضور ایرانی‌ها در اسکار ۲۰۲۱

معمولا وقتی به حضور ایرانی‌ها در مراسم اسکار اشاره می‌شود، همه فکر‌ها به سوی فیلم معرفی شده از سوی ایران برای این جوایز بازمی‌گردد، اما تنها این اتفاق نیست که می‌تواند دلیل حضور سینمای ایران در اسکار باشد. هر ساله افراد جدیدی برای عضویت در آکادمی اسکار معرفی می‌شوند که نام‌های ایرانی هم می‌توانند در میان آن‌ها حضور داشته باشند. امسال ۸۱۹ نفر برای عضویت در آکادمی اسکار دعوت شده‌اند که در صورت پذیرش تمامی دعوت‌شدگان، تعداد اعضای آکادمی به ۹۴۱۲ نفر افزایش پیدا می‌کند.

از میان دعوت‌شدگان جدید، ۴۵ درصد زن و ۵۵ درصد مرد هستند. ۳۶ درصد از اعضای جدید از اقلیت‌های نژادی هستند و حدود ۴۹ درصد نیز غیرآمریکایی لقب می‌گیرند. این افراد از ۶۸ کشور گوناگون انتخاب شده‌اند و ایران هم در میان آن‌ها نماینده دارد. آکادمی اسکار معمولا به انتخاب سینماگران متخصص می‌پردازد و از میان سینماگران ایرانی پنج نفر برای عضویت در آکادمی دعوت شده‌اند:

ستار اورکی (آهنگساز «فروشنده»، «جدایی نادر از سیمین» و «دربند»)

علی عباسی (کارگردان «مرز» و «شلی»)

سمیرا مخملباف (کارگردان «پنج عصر» و «سیب»)

نرگس آبیار (کارگردان «نفس»، «شیار ۱۴۳» و «شبی که ماه کامل شد»)

الهام شاکری فر (تهیه‌کننده «حتی وقتی زمین می‌خورم» و «از عشق و قانون»)

[ شنبه 14 فروردين 1400 ] [ 11:31 ] [ شکوهی ]

مقدمه

بررسی کردن این موضوع که آیا در سیارات دیگر هم مانند سیاره ما حیات وجود دارد موضوعی است که سال های سال است ذهن انسان ها را به خودش مشغول کرده است. یکی از مهم ترین سوالاتی که بشر از همان ابتدا و زمانی که شروع به کشف آسمان و پدیده های آسمانی کرده از خودش پرسیده است این است: "آیا ما تنها هستیم؟"

پاسخ دادن به این سوالی که تا کنون هیچ کس نتوانسته به آن پاسخ دهد در گرو این است که ما درک جامع تر و کامل تری را از حیات در سیارات دیگر داشته باشیم و برای این که به چنین درکی برسیم باید در ابتدا جهان اطراف خودمان را به خوبی بشناسیم. امروزه دانشمندان بر این باورند که حیاتی که در کره زمین تشکیل شده است سابقه ای بسیار طولانی دارد (یعنی تقریبا چیزی حدود 3.5 میلیارد سال پیش در کره زمین شاهد شکل گیری اولین موجدات زنده بوده ایم!)البته این موجودات زنده هیچ شباهتی که به موجوداتی که امروزه در کره زمین می بینیم نداشتند. در حقیقت حیات در آن زمان در کره زمین به شکل موجوداتی تک سلولی بوده است. این موجودات تک سلولی که دانشمندان به آن ها "میکروارگانیسم ها" نیز می گویند کم کم رشد کردند و تکامل پیدا کردند و به شکل موجودات پیشرفته تری درآمده اند. البته یکی از مهم ترین سوالاتی که هنوز هیچ انسانی نتوانسته به آن پاسخ دهد این است که واقعا این موجودات کوچک به چه شیوه ای تشکیل شده اند؟ به عبارت دیگر آمینواسیدهایی که یکی از بخش های لازم برای وجود این موجودات بوده است از کجا آمده است؟ همچنین اطلاعات خیلی کمی درباره این که این موجودات کوچک چگونه توانسته اند رشد کنند و تکامل پیدا کنند و تبدیل به موجوداتی پیچیده تر شوند در دسترس دانشمندان قرار گرفته است. بنابراین اطلاعاتی که دانشمندان از چگونگی شکل گرفتن حیات در سیاره زمین دارند اطلاعاتی بسیار ناقص است و شما برای این که حقیقتا اطمینان پیدا کنید که حیات از کجا آمده است باید سال ها صبر کنید تا اطلاعات دانشمندان در این رابطه کامل تر شود! اما یک خبر خوش این است که دانشمندان در این رابطه حدس ها و گمانه زنی های زیادی انجام داده اند و بنابراین می توان به صورت یک خبر خوش به افرادی که واقعا کنجکاو هستند که حیات چگونه بوجود آمده است گفت که قبل از این که این مدت زمان طولانی را صبر کنید تا دانشمندان فرضیه های خودشان در این رابطه را به اثبات برسانند می توانید دیدگاه هایی نسبت به چگونگی شکل گیری حیات در سیاره زمین داشته باشید. بنابراین در صورتی که در ابتدا به حیات در سیاره زمین توجه کنیم می توانیم انتظار داشته باشیم که حیات در سیارات دیگر را نیز درک کنیم! در ادامه در مقدمه ای درباره حیات و چگونگی شکل گیری آن در سیاره زمین مطالبی را ارایه می کنیم و سپس به سراغ بررسی فرضیه هایی درباره امکان وجود حیات در فضا خواهیم رفت.

سه فرضیه اصلی برای شکل گیری حیات در سیاره زمین

 

فرضیه اول: یکی از فرضیات احتمالی که در این رابطه وجود دارد ولی دانشمندان می گویند شواهد زیادی برای نشان دادن درستی این مطالب در دسترس قرار دارد این است که بگوییم حیاتی که در سیاره زمین شکل گرفته است در حقیقت از فضا به زمین آمده است! در حقیقت دانشمندان می گویند احتمال این که گونه های اولیه حیات که بعدها تبدیل به گونه های پیچیده تر شدند در ابتدا از سمت ستارگان آمده باشند بسیار زیاد است! آن ها می گویند احتمال دارد این که حیات از منظومه های ستاره ای دیگری (که مانند منظومه ستاره ای ما هستند و شامل یک ستاره و چندین سیاره هستند که به دورشان می گردند) آمده باشند. یعنی ممکن است در این منظومه ها گونه های ابتدایی از این حیات وجود داشته و سپس این گونه های ابتدایی به طور کاملا تصادفی (به عنوان مثال در اثر برخورد کردن یک شهابسنگ با کره زمین و یا مواردی مانند آن) به سیاره زمین رسیده باشند.

فرضیه دوم: برخی دیگر از دانشمندان این فرضیه را رد می کنند و فکر می کنند که ممکن است حیات در سیاره زمین تنها به دلیل یک تصادف ساده بوجود آمده باشد. این دانشمندان بر این باورند که احتمال دارد که آمینواسیدها و تمام موادی که برای شکل گیری بدن یک جاندار زنده مورد نیاز است در ابتدا در زمین وجود داشته و بر اثر یک تصادف تمام این مواد با هم ترکیب شده اند و یک موجود تک سلولی ایجاد شده است.

فرضیه سوم: عده دیگری از دانشمندان نیز بر این باورند که با این که گفته می شود حیات به صورت تک سلولی در سیاره زمین چیزی حدود 3.5 میلیارد سال پیش آغاز شده است ولی حقیقت این است که قدمت حیات در سیاره زمین بسیار بیشتر از این است. به عبارت دیگر این دانشمندان با توجه به شواهدی که پیدا کرده است معتقدند که قدمت حیات در سیاره زمین به 4.4 میلیارد سال می رسد (که این عدد تنها مقدار کمی از سن کل کره زمین کمتر است) بنابراین این دسته از دانشمندان بر این باورند که فرضیه هایی که تا کنون در رابطه با وجود و پیدایش حیات در سیاره زمین مطرح شده اند همگی ناقص هستند و باید تمام این فرضیه ها را از نو نوشت!

به هر حال هرکدام از این فرضیه ها را که برای شکل گیری حیات در سیاره زمین قبول کنیم باید بدانیم که هیچ کدام از آن ها نمی تواند توضیح قابل قبولی را در این رابطه به ما بدهد . در حقیقت نمی توان انتظار داشت که هیچ کدام از این فرضیه ها حتی در صورتی که کاملا درست باشند به ما بگویند که دقیقا چه اتفاقی افتاده که سیاره زمین برای اولین بار میزبان موجودات زنده شده است.

DNA ها و RNA ها؛ اصلی ترین عوامل ایجاد شدن حیات در سیاره زمین

 

دو تا از مهم ترین عواملی که باعث ایجاد شدن حیات در سراسر سیاره زمین و به طور کلی ایجاد شدن حیات در هر نقطه ای از دنیا (البته به شیوه ای که حیات در زمین وجود دارد!) می شوند مولکول های DNA و مولکول های RNA  می باشند. البته باید توجه داشت که RNA ها نقش کلیدی تر و عمده تری را برای شکل گیری حیات بازی می کنند.  شما ممکن است درباره DNA ها شنیده باشید اما مفهوم RNA را ندانید. حقیقت این است که  همانند DNA ، RNA  مولکولی است که به سازماندهی کردن ژن ها در بدن موجودات زنده کمک می کند. در حقیقت دانشمندان بر این باورند که RNA ها بسیار قدیمی تر از DNA ها هسند و بنابراین می توان گفت که یکی از مهم ترین عواملی که باعث بوجود آمدن حیات در سیاره زمین شده است همین RNAها بوده اند. این RNA ها به شیوه ای هستند که می توانند در فضا نیز دوام بیاورند و بنابراین در صورتی که فرضیه آمدن حیات کره زمین از فضا را قبول کنیم می توانیم این گونه فرض کنیم که این مولکول ها از فضا آمده اند!

دانشمندان بر این باورند که مولکول های DNA و مولکول های RNA حاوی تمام اطلاعاتی هستند که برای بوجود آمدن تمام جاندارانی که از آن ها ساخته می شوند کافی است. در حقیقت در مولکول های DNA بدن شما اطلاعات بسیار زیادی درباره تمام آن چیزی که شما را تشکیل می دهد وجود دارد و این موضوع درباره مولکول های RNA نیز صدق می کند. بنابراین در صورتی که شما به این مولکول های مراجعه کنید می توانید تمام اطلاعاتی را که درباره شما است در آن ها پیدا کنید.

حیات دقیقا از کجا آغاز شده است؟

 

دانشمندان بر این باورند که تمام حیاتی که امروزه ما می شناسیم از یک ارگانیسمی شروع شده است که تنها دارای یک سلول بوده است. بنابراین در صورتی که شما بخواهید میزان شباهت بدن خودتان را با موجودات زنده دیگر پیدا کنید خواهید دید که این میزان شباهت بسیار زیاد است! به عبارت دیگر بدن شما انسان ها با بدن این موجودات دیگر نقطه های شباهت بسیار زیادی دارد علت این موضوع هم این است که تمام موجودات زنده در حقیقت به شیوه ای تکامل یافته این موجودات تک سلولی هستند و بنابراین در این موجودات تک سلولی بسیاری از اطلاعاتی که بعدها منجر به بوجود آمدن موجودات متنوع بوده وجود داشته است (البته منظور این نیست که DNA این موجودات تک سلولی دقیقا مشابه با DNA انسان ها و یا موجودات دیگر بوده است و یا حتی نمی توان این گونه گفت که این DNA دربرگیرنده تمام مولکول های DNA این موجودات بوده است ولی می توان این گونه نتیجه گیری کرد که چون این موجودات تک سلولی در حقیقت موجوداتی بودند که بقیه موجودات از آن ها ایجاد شده اند بنابراین شباهت های زیادی میان این موجودات و موجودات دیگر وجود داشته است. حتی امروزه هم می توان این شباهت ها را میان DNA هایی که در انسان ها وجود دارد و DNA هایی که در موجودات دیگر وجود دارد پیدا کرد. به عنوان مثال یک نکته بسیار جالب این است که ساختار DNA بدن انسان ها 50 درصد شبیه به ساختار DNA ای است که در موز پیدا می شود!!!

حتی DNA هایی که در بدن ما وجود دارد شباهت زیادی با بسیاری از موجوداتی دارد که در اطراف ما زندگی می کنند. همچنین DNA ما انسان ها شبیه به DNA انسان هایی است که در گذشته زندگی کرده و اکنون نابود شده اند. به عنوان مثال ممکن است شما را انسان های نئاندرتال آشنایی داشته باشید. آن ها انسان هایی هستند که سال هاست نسلشان منقرض شده است ولی می توان آن ها را پسرعموهای ما انسان های مدرن دانست. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است که DNA ای که در بدن ما انسان ها یافت می شود با DNA این انسان های نئاندرتال شباهت های بسیاری دارد و تقریبا شبیه به آن ها است و تنها در چند کد کوچک تفاوت دارد! نکته جالبتر این است که هنوز هم بسیاری از انسان ها هستند که DNA آن ها دقیقا شبیه به DNA این انسان های نئاندرتال است و حتی در این کدهای کوچک هم تفاوت ندارد! ولی نکته جالب اینجاست که این انسان های اولیه چیزی حدود 80000 سال پیش انقراض پیدا کرده اند! بنابراین همان طور که مشاهده می کنید DNA ما انسان ها با بسیاری از موجودات شباهتی باورنکردنی دارد. البته همان طور که اشاره شد این که چرا DNA ما انسان ها تا این اندازه شبیه به انسان های نئاندرتال است هنوز هم جای بحث دارد و بنابراین درباره این که انسان ها دقیقا از کجا آمده اند و خواستگاه آن ها چه بوده است نظریات زیادی عنوان شده است. بسیاری از دانشمندان هستند که درباره این موضوع کار می کنند. آن ها سعی می کنند تا شواهد مختلفی را جمع کنند و نظریات خودشان را بر اساس این شواهد ارایه کنند. این که حقیقتا شکل گیری انسان چگونه رخ داده است سوالی است که هنوز هم هیچ کسی نمی تواند به آن پاسخ دهد. ولی حقیقت این است که یکی از اولین افرادی که درباره این موضوع نظریه پردازی می کرد فردی به نام چارلز داروین بود که نظریه خودش را تحت عنوان نظریه تکامل ارایه کرد. داروین بر این باور بود که انسان ها گونه ای تکامل یافته از یک نوع انسان اولیه هستند که کم کم توانسته اند از مغزشان استفاده کنند و هوششان را ارتقا دهند و کم کم ابزار بسازند و به سمت زندگی قبیله ای و بعد از آن زندگی شهرنشینی حرکت کنند. ولی در مجموع می توان گفت که از شباهتی که DNA انسان ها به موجودات دیگر دارد می توان نتیجه گرفت که انسان ها هم مانند این موجودات نتیجه تکاملی هستند که در کره زمین رخ داده است. نکته جالب توجه دیگر درباره DNA این است که مولکول های DNA ای که در بدن شما وجود دارد در حقیقت شامل بخش زیادی از مولکول هایی می شود که دیگر کاربردی برای شما ندارند! به عبارت دیگر مولکول های DNA ای که در بدن ما انسان ها وجود دارد دقیقا مانند ابزارهای یک آشپزخانه است که بخش زیادی از این ابزارها به هیچ دردی نمی خورند. در حقیقت از این آشپزخانه مولکول های شما تنها 2 درصد از این ابزارها به درد شما می خورند و 98 درصد از این ابزارها کاملا بی فایده هستند! بنابراین این 2 درصد است که تعیین می کند که شما چگونه زندگی می کنید و چه خصوصیاتی دارید و چگونه موجودی هستید و مواردی مانند آن!

موجودات عجیب و غریب زیادی در سیاره زمین زندگی می کنند!

 

تنوع موجوداتی که در سیاره زمین زندگی می کنند بسیار زیاد است. به بیان دیگر به غیز از بسیاری از این موجودات که شما با آن آشنا هستید و همواره شکل آن ها را مشاهده می کنید موجودات زیاد بیشتری نیز هستند که شما آن ها را نمی بینید و حتی اصلا نمی دانید که چنین موجوداتی در سیاره زمین وجود دارند. بنابراین دفعه دیگر که خواستید تنوع موجوداتی را که در سیاره زمین وجود دارند بدانید باید به این موضوع توجه کنید که آن ها بسیار بسیار متنوع تر و گسترده تر از آن چیزی هستند که شما فکرش را می کنید. تحقیقات نشان داده است که تنوع گونه های زیستی که در کره زمین زندگی می کنند ده ها برابر آن چیزی است که شما فکرش را می کنید! حتی دانشمندان و زمین شناسان هم بسیاری از این گونه ها را نمی شناسند. علت این موضوع این است که سیاره مان زمین دارای محیط بسیار متنوعی است و همین محیط متنوع باعث می شود که تنوع زیستی بسیار بیشتری برای موجودات مختلف ایجاد شود. دانشمندان می گویند که هنوز هم بسیاری از گونه های زیستی وجود دارند که برای ما انسان ها شناخته شده نمی باشند.

یک نکته مهم دیگر در این رابطه این است که بسیاری از موجوداتی که در این سیاره زندگی می کنند موجوداتی هستند که در گذشته های دور نابود شده اند! به عبارت دیگر گونه های بسیار متنوع و مختلفی از موجودات زنده در سیاره ما زندگی می کردند که امروزه هیچ اثری از آن ها باقی نمانده است. به عنوان مثال روزگاری موجوداتی غول پیکر و عظیم الجثه به نام "دایناسورها" در سیاره زمین زندگی می کردند ولی نسل آن ها منقرض شده است و همه آن ها از بین رفته اند. در کنار این دایناسورها نیز موجودات متنوع دیگری زندگی می کردند که بسیاری از این موجودات کاملا از بین رفته اند به شیوه ای که حتی تا سال های اخیر کسی از وجود آن ها خبری نداشت و تنها در چند سال اخیر دانشمندان موفق به کشف کردن آن ها شده اند! ولی نکته جالب توجه درباره تمام این موجودات این است که تمام این موجودات همگی دارای DNA هایی بوده اند (و هستند) که شبیه به DNA ای است که موجودات اولیه ای که در کره زمین بوجود آمده اند داشته اند!

آیا واقعا موجودات فضایی وجود دارند؟

 

پاسخ دادن به این سوال که آیا موجودات فضایی حقیقتا وجود دارند یا خیر را نمی توان به صورت قطعی داد. ولی بسیاری از دانشمندان بر این باورند که احتمال این که موجوداتی در جایی غیر از کره زمین وجود داشته باشند تقریبا قطعی است. دانشمندان بر این باورند که شما می توانید با انجام دادن یک سری عملیات ساده ریاضیاتی به بالا بودن این احتمال پی ببرید. آن ها بر این باورند که با توجه به این که کهکشان راه شیری دارای میلیاردها ستاره است و با توجه به این که در دنیا چندین میلیارد کهکشان وجود دارد و خورشید ما تنها یکی از ستاره های یکی از این کهکشان ها می باشد بنابراین احتمال این که موجودات فضایی و موجوداتی که در سیاره های دیگر زندگی می کنند تقریبا قطعی است. اما این که این موجودات ممکن است به چه شیوه ای زندگی کنند و یا این که ممکن است هوشمند باشند یا خیر موضوعی است که جای بحث دارد. به عنوان مثال، ممکن است موجوداتی در سیاره های دیگر زندگی کنند که هنوز در حد تک سلولی باشند. در صورتی که چنین وضعیتی را داشته باشیم  ممکن است صدها میلیون سال طول بکشد تا این موجودات آن طور که باید و شاید تکامل پیدا کنند و تبدیل به موجوداتی هوشمند شوند! بنابراین این که ما بتوانیم با آن ها تماس برقرار کنیم تقریبا غیرممکن می شود چون برای این که این موجودات تبدیل به موجوداتی هوشمند شوند باید صدها میلیون سال صبر کنیم که چنین چیزی تقریبا غیرممکن است! یکی دیگر از نکته های مهمی که باید به آن توجه کنیم این است که ممکن است این موجودات فضایی در فاصله ای بسیار دور از ما قرار داشته باشند. در این صورت هم احتمال این که ما بتوانیم با آن ها ارتباط برقرار کنیم بسیار ناچیز است به این دلیل که در وصرتی که ما بخواهیم با چنین موجوداتی که در فاصله بسیار دوری از ما قرار گرفته اند ارتباط برقرار کنیم باید سال های سال صبر کنیم! (علت این موضوع این است که ما باید وسیله هایی داشته باشیم که بتوانند فاصله های دور فضایی را بپیمایند و بنابراین در صورتی که نتوانیم چنین کاری انجام دهیم شانس کمی برای موفقیت داریم) به عنوان مثال فرض کنیم که در سیاره ای که 1000 سال نوری با ما فاصله دارد موجوداتی وجود داشته باشند که دارای هوش بالایی هستند. در این صورت در صورتی که حتی ما به سرعت نور هم دسترسی داشته باشیم برای این که بتوانیم به این سیاره سفر کنیم چیزی حدود 1000 سال زمان احتیاج داریم و از آن جایی که ما حتی به سرعت هایی بسیار بسیار پایین تر از سرعت نور دسترسی داریم شانسمان برای موفقیت خیلی کم می شود! (اگر بخواهیم دقیق محاسبه کنیم با توجه به سرعت هایی که فضاپیماهای معمولی ما دارند در صورتی که بخواهیم به نزدیکترین ستاره ای که تنها با ما 4.3 سال نوری فاصله دارد سفر کنیم باید 50000 سال صبر کنیم!) بنابراین کاملا طبیعی است برای سفر کردن با چنین سرعتی به ستاره ای که با ما 1000 سال نوری فاصله دارد (که تقریبا 250 برابر فاصله نزدیکترین ستاره با ما می شود) به زمان بسیار بیشتری احتیاج داریم. بنابراین ممکن است با وجود این که این موجودات فضایی وجود دارند ولی ما نتوانیم آن ها را ببینیم!

آیا امکان دارد موجودات فضایی ما را پیدا کنند؟

 

این موضوع که آیا امکان دارد موجودات هوشمند فضایی ما را پیدا کنند نیز یکی دیگر از موضوعاتی است که انسان ها به عنوان یکی از مهم ترین مباحث در این زمینه برای خودشان مطرح می کنند. تحقیقات نشان داده است که دانشی که ما نسبت به فضا و هرآنچه که درون آن است داریم بسیار ناچیز می باشد. بنابراین احتمال این که ما بتوانیم به این سوال آن طور که باید و شاید پاسخ دهید خیلی کم می شود. اما در صورتی که بخواهیم به این سوال یک پاسخ صریح و قاطعانه با بلی یا خیر بدهیم بدون تردید پاسخ این سوال بلی است! احتمال این که موجوداتی که هوشمند هستند و در سیارات دیگر زندگی می کنند بتوانند روزگاری ما را پیدا کنند خیلی زیاد است! اما حقیقت این است که این موجودات ممکن است به شکل هایی وجود داشته باشند که حتی ما نتوانیم آن ها را درک کنیم. بگذارید به پاسخ این سوال به یک شکل دیگر نگاه کنیم. فرض می کنیم که علاوه بر ما موجودات دیگر هوشمندی وجود دارند که آن ها هم به اندازه ما پیشرفت کرده اند که به فضا و کره های دیگر بیندیشند. فرض کنیم که آن ها به اندازه ما و حتی بیشتر از ما متمدن شده اند به شیوه ای که می توانند به راحتی امکانات پیمودن فضا را داشته باشند و برای خودشان فضاپیما بسازند و به این شیوه به سیاره های دیگر سفر کنند و فرض کنیم آن ها این امکان را دارند که به راحتی با سرعت های بسیار بسیار بالایی (که حتی می تواند بسیار بالاتر از سرعت نور باشد) حرکت کنند و بنابراین بتوانند به راحتی مسافت های بسیار بسیار طولانی میان ستاره ها را به خوبی بپیمایند. حقیقت این است که در صورتی که تمام این فرضیات فوق هم درست باشد؛ بازهم ممکن است ما نتوانیم با آن ها ارتباط برقرار کنیم! علت این موضوع را می توان در موارد زیر جستجو کرد:

یک احتمال این است که ممکن است حیات آن ها به شیوه ای دیگر وجود داشته باشد به گونه ای که آن ها اصلا نتوانند ما را احساس کنند! در صورتی که حیات در این سیارات به شیوه هایی وجود داشته باشد که ما حتی نتوانیم آن ها را درک کنیم بنابراین هرگز این توانایی را پیدا نخواهیم کرد که با آن ها ارتباط برقرار کنیم. حتی در صورتی که آن ها تکنولوژی های سفرهای راه دور را داشته باشند و سعی کنند تا به ما برسند! چرا که ممکن است نتوانیم ساختاار آن ها را آن طور که باید و شاید درک کنیم و بنابراین اصلا به وجودشان پی نمی بریم! استفان هاوکینگ یکی از برجسته ترین و بزرگترین دانشمندان و فیزیکدانان روزگار ما بود. او همیشه بر این باور بود که ممکن است موجودات فضایی بر خلاف ما انسان ها به شیوه ای دیگر وجود داشته باشند و حتی ممکن است اصلا بدن آن ها دارای ساختار کربنی نباشد! بنابراین تمام افکار و تخیلاتی که ما از این موجودات فضایی داریم ممکن است کاملا غیرواقعی باشد! به عنوان مثال ممکن است ساختار این موجودات فضایی به شیوه ای باشد که ما نمی توانیم آن ها را با چشمان غیرمسلح ببینیم و حتی در صورتی که آن ها این تکنولوژی لازم را برای آمدن به سیاره ما و بازدید کردن از سیاره زمین داشته باشند و حتی در صورتی که این تکنولوژی را داشته باشند که از وجود ما باخبر شوند (مانند ما انسان ها که دوربین هایی داریم که می توانند امواجی را که با چشم مریی دیده نمی شوند مشاهده کنیم!) ولی با این وجود چون ما انسان ها تکنولوژی لازم را برای دیدن این موجودات فضایی داریم بنابراین هرگز موفق نخواهیم شد آن ها را ببینیم! احتمال دیگری وجود دارد و آن هم این است که ممکن است این موجودات فضایی تا کنون به وجود ما پی برده باشند و بارها و بارها سعی کرده باشند تا با ما ارتباط برقرار کنند و سعی کرده باشند تا برای ما پیام هایی بفرستند ولی ما توانایی دریافت این پیام ها را نداشته ایم تنها به این دلیل که تکنولوژی دریافت کردن این پیام ها را در دسترس نداشته ایم! برای این که این موضوع را بهتر درک کنید بهتر است برایتان یک مثال بزنیم. فرض کنید شما در یک نقطه از شهر ایستاده اید و می خواهید با فردی که در نقطه دیگری از شهر ایستاده است تماس برقرار کنید. برای این که شما بتوانید با این فرد تماس بگیرید نیاز به داشتن یک موبایل دارید. اما یک نکته بسیار مهم در این رابطه این است که شما برای این که بتوانید یک تماس دوطرفه با این فرد برقرار کنید باید علاوه بر این که خودتان موبایل داشته باشید اطمینان حاصل کنید که آن فرد دیگر هم موبایل دارد و شما باید شماره این فرد را بگیرید تا بتوانید از این طریق با این فرد تماس برقرار کنید! در غیر این صورت شما هرگز موفق نخواهید شد تا با چنین فردی تماس برقرار کنید چون وقتی که این فرد موبایل ندارد "تکنولوژی" لازم را برای این که بتواند با شما تماس بگیرد ندارد و بنابراین این تکنولوژی یک طرفه از طرف شما برای برقرار کردن تماس دوطرفه غیرقابل اجرا می باشد! داستان ارتباطی که آن ها با ما برقرار می کنند نیز ممکن است دقیقا به همین شکل باشد. ممکن است آن ها با ما ارتباط برقرار کنند و امواجی را برای کره زمین بفرستند ولی به این دلیل که ما انسان ها تکنولوژی لازم را برای برقراری ارتباط با آن ها نداریم بنابراین نمی توانیم آن طور که باید و شاید با آن ها ارتباط بگیریم. در هر صورت ممکن است تا کنون موجودات فضایی و هوشمند سعی کرده باشند تا با ما ارتباط برقرار کنند ولی به دلیل پایین بودن تکنولوژی ما آن ها موفق نشده باشند ولی فراموش نکنید که هیچ کدام از این مواردی که در بالا عنوان شد نمی تواند دلیلی بر این شود که در آینده نزدیک آن ها را کشف نخواهیم کرد!!!

 

[ یک شنبه 8 فروردين 1400 ] [ 9:52 ] [ شکوهی ]

یکی از روزهای سرد زمستان 1292 هجری شمسی است. خلبانی لهستانی الاصل به نام" کوزمینسکی" مصمم است در آسمان ایران پرواز کند. بنابراین قطعات هواپیمایی را که از روسیه به بندر انزلی آورده، با ماشین به تهران می آورد و آنها را روی هم سوار می کند. وی سپس، با هواپیمای خود به آسمان پرواز می کند بدون اینکه به مکان مناسبی برای فرود خود اندیشیده باشد. نتیجه اینکه خلبان هواپیما مجبور می شود در میدان مشق فرود بیاید.

ورود اولین هواپیما یا طیاره به تعبیر آن روزی ها به آسمان ایران، آنقدر عجیب می نمود که احمدشاه قاجار را وادارد تا از آن دیدن کند. شاه وقت با هیئتی از درباریان و خدمتگزاران لشگری و کشوری به محل فرود هواپیما رفته و با آن عکس یادگاری می گیرند. آنچه از آن روزها بر می آید این است که " کوزمینسکی" این پروازهای نمایشی را در چندین کشور دیگر نیز انجام داده و بابت تماشای آنها از مردم پول می گرفته است.

چه کسی هواپیما را اختراع کرد؟

از اولین هواپیما تا اولین خط هوایی ایران

پروازهای نمایشی در آسمان ایران تا مدت ها ادامه داشت. اما مشکلی که همچنان حل نشده باقی مانده بود، نبود زمینی مناسب برای فرود و برخاستن هواپیماها بود. آنچه حکومت وقت ابران را واداشت تا زمینی را در جنوب تهران به این کار اختصاص دهد، درخواست های مکرر دولت انگلستان بود. از این رو، زمینی در جنوب تهران به فرود و برخاستن هواپیماها اختصاص داده شد. این کار جرقه ایجاد خطوط هوایی را در ایران زد و در سال 1303شمسی، نخستین سرویس هوایی آن با کمک شرکت های اروپایی، راه اندازی شد. رخدادی که به شکل گیری اولین شرکت هواپیمایی ملی ایران منجر شد.

سال 1321 شمسی آغاز رویدادی بزرگ در تاریخ هوایی ایران به شمار می رود. در این سال اولین شرکت هواپیمایی ملی ایران با نام "ایرانیان ایرویز" متولد شد. ایرانیان ایرویز که گروهی از بازرگانان ایرانی آن را تأسیس کردند، کار خود را با جابجایی بار و مسافر در مسیرهای داخلی و منطقه ای آغاز کرد. علاوه بر آن یک پرواز هفتگی باری نیز به اروپا انجام میداد. باید اضافه کرد که ناوگان این شرکت از تعدادی هواپیمای "داگلاس دیسی3" تشکیل شده بود که بعدها تعدادی هواپیمای دیسی ۴ و ویسکانت نیز به آن افزوده شد.

اما ایرانیان ایرویز تنها شرکت هواپیمایی ایران در آن سال ها نبود. دوازده سال پس از تولد این شرکت، یک شرکت هواپیمایی خصوصی نیز پا به عرصه صنعت هوایی ایران گذاشت."پرشین ایرسرویسز" که با نام پاس شناخته می شد، در زمینه حمل بار فعالیت می کرد. بعدها این شرکت مسافران را در مسیرهای داخلی منتهی به تهران، جابجا می کرد تا اینکه در سال 1960 میلادی، پروازهای بین المللی را نیز در دستور کار خود قرار داد. گفته می شود که تهران ـ لندن، تهران ـ پاریس، تهران ـ ژنو و تهران ـ بروکسل، مسیرهایی بودند که هواپیماهای پارس بر فراز آنها پرواز می کردند.

هما، اولین شرکت هوایی ایران

سال 1341 شمسی، سال مهمی برای آسمان ایران به شمار می رود. با ادغام دو شرکت ایرانیان ایرویز و پاس، هما در آسمان ایران به پرواز درآمد. شرکت ملی هواپیمایی ایران(هما) که با نام بین المللی ایران ایر شناخته می شد، امکانات هر دو شرکت را به خدمت گرفت تا مسافران خود را در مسیرهای مختلف جابجا کند. مسیرهایی که هواپیماهای داگلاس دیسی ۳، دیسی ۶، ویکرز ویسکونت و آورویورک آن را می پیمودند.

اولین پرواز هما

در سال 1343 شمسی بوئینگ ۱۰۰-۷۲۷ در مسیر تهران ـ بیروت به پرواز درآمد تا نخستین هواپیمای جت هما باشد که مسافران با آن سفر کرده اند. اما بدون شک روزهای خوش هما به اواخر دهه چهل باز می گردد. وقتی که بوئینگ های گران قیمت یکی پس از دیگری وارد ناوگان هوایی ایران شدند. همچنین در ابتدای دهه 50 شمسی، هما پروازهای بدون توقف بسیاری را به طور روزانه به قاره اروپا انجام می داد، برای مثال فقط در مسیر تهران ـ لندن بیش از سی پرواز هفتگی انجام می شد.

جالب است بدانید که هما حتی، طولانی ترین خط هوایی بدون توقف جهان را با بوئینگ های ۷۴۷ اسپی که درمسیر تهران ـ نیویورک پرواز می کردند، راه اندازی کرد. اتفاقات خوب برای هما همچنان ادامه داشت تا جایی که در سال 56 هما شش فروند ایرباس مدل آ-۳۰۰ را برای به کارگیری در مسیرهای محلی از شرکت اروپایی ایرباس خریداری کرد و نخستین بهره بردار هواپیماهای ایرباس در خاورمیانه لقب گرفت. سالهای پایانی دهه 50، هواپیمایی ملی ایران به عنوان رو به رشدترین شرکت هواپیمایی جهان شناخته میشد. ضمن اینکه در ردیف یکی از ایمن ترین، مدرن ترین و پردرآمدترین شرکت های هواپیمایی دنیا نیز قرار داشت.

از ایران ایر تا هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران

نام رسمی ایران ایر پس از انقلاب به هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران تغییر کرد. ضمن اینکه تمام فرودگاه های ایران به جز فرودگاه بین المللی مهرآباد پروازهای بین المللی خود را از دست دادند. اما آنچه بیش از همه صنعت هوایی ایران را در آن سال ها متضرر ساخت، سایه جنگ هشت ساله و نیز تحریم های اعمال شده از سوی آمریکا بود. به طوری که تنها چند هواپیمای کوچک فوکر، تمام آن چیزی بودند که به ناوگان هوایی ایران افزوده شدند.

اما صنعت هوایی ایران در سال های دهه 70 شاهد یک تکان نسبی بود. در این سال ها، شرکت های هواپیمایی دیگری هم پا به عرصه گذاشته و به انحصار هما در پروازهای داخلی و خارجی پایان دادند. ماهان،کاسپین و کیش ایر از جمله آنها بودند. در سال های بعد نیز به جز خرید چند ایرباس دست دوم از ترکیه و یونان، ستاره ای به آسمان هواپیماهای ایران اضافه نشد تا اینکه در سال 94 و پس از مدت ها، ایران توانست قرارداد خرید 118 فروند ایرباس را امضا کند.

اولین های صنعت هوایی ایران

از حیرت احمدشاه قاجار تا امروز که هجده شرکت هواپیمایی در آسمان ایران فعال هستند، بیش از یک قرن می گذرد. عمر بسیاری از ایرباس ها و بوئینگ های ناوگان هوایی ایران به سر رسیده، هر چند که هنوز باز نشسته نشده اند. اگر می خواهید با اولین های صنعت هوایی ایران آشنا شوید، مطلب زیر برایتان جالب خواهد بود:

اولین خلبان ایرانی: نخستین ایرانی که دوره آموزش خلبانی دید کلنل محمدتقی خان پسیان بود که برای آموزش فنون نظامی به کشور آلمان اعزام شد و در ادامه دوره آموزش مدتی نیز برای یادگیری تکنیک هوانوردی آموزش دید. هر چند که وی در سال ۱۲۹۶ خورشیدی و پس از ۳۳ سورتی پرواز آموزشی به علت بیماری از ادامه پرواز چشم پوشی نمود و هیچگاه به تنهایی به عنوان خلبان با یک هواپیما پرواز نکرد.

اولین فرودگاه ایران، فرودگاه قلعه مرغی بود که برای نخستین بار در مرداد ۱۳۰۱ مورد بهره برداری قرار گرفت.

•اولین هواپیمای ایران در سال ۱۳۰۱ خورشیدی از نمایندگی شرکت" یونکرس" در تهران برای ارتش خریداری شد تا از آن به عنوان هواپیمای ارتباطی و ترابری نظامی استفاده شود.

اولین خلبان رسمی ایران، سرهنگ احمدخان نخجوان بود. او به همراه نخستین دسته از افسران ارتش در خرداد ۱۳۰۲ برای آموزش خلبانی به فرانسه اعزام شد. وی نخستین ایرانی بود که توانست دوره خلبانی را گذرانده و گواهینامه خلبانی دریافت کند. نخستین پرواز مستقل او در دی ۱۳۰۳ خورشیدی انجام شد. او همچنین نخستین خلبان ایرانی بود که در تهران فرود آمد (پنجم اسفند ۱۳۰۴ خورشید). احمدخان نخجوان همچنین پیشگام پرواز در مسیر طولانی پاریس-تهران نیز بود.

• اولین پروازخلبانی: عیسی خان اشتوداخ نخستین خلبان ایرانی بود که در آسمان ایران پرواز کرد. این پرواز در بهمن ۱۳۰۴ از ورای مرزهای ایران از شهر باکو آغاز شد. عیسی اشتوداخ با گذشتن از مرز وارد ایران شده و به علت کمبود سوخت در نزدیکی قزوین فرود آمد. او به علت بدی آب و هوا و پوشیده شدن زمین از برف سنگین به ناچار تا یک ماه در آن ناحیه ماند و سرانجام در اسفند ۱۳۰۴ به سوی تهران پرواز کرد.

اولین شرکت هواپیمایی درایران شرکت یونکرس بود. شرکتی دارای ملیت آلمانی که برای اولین بار تأسیسات هواپیمایی را در ایران به وجود آورد.

اولین رئیس ستاد هواپیمایی ایران محمود خسروانی بود که در اردیبهشت ۱۳۱۷ به این سمت گمارده شد. پیش از او یک سرهنگ بلژیکی به نام" ویکتور بیور" و پیش از وی هم یک سرهنگ سوئدی این سمت را به عهده داشتند.

اولین کارخانه هواپیماسازی"مونتاژ"ایران، کارخانجات هواپیمایی شهباز بود که در سال ۱۳۱۴ پایه گذاری شدند. لوازم این کارخانجات برای انجام تعمیرات اساسی و مونتاژ قطعات هواپیماهای مختلف در سال ۱۳۱۲ از انگلستان خریداری شد. این کارخانجات تا پیش از سال ۱۳۲۰ شماری بسیاری هواپیماهای آموزشی و جنگی ساخته و به نیروی هوایی تحویل داد.

اولین سازمان هواپیمایی ایران، هواپیمایی کل قشون بود که نخستین نهاد ناوابسته در زمینه هوانوردی در ایران به شمار می رفت. این سازمان در خرداد ۱۳۰۳ بنیان گذاشته و سرهنگ احمدخان نخجوان به فرماندهی آن منصوب شد.

[ چهار شنبه 27 اسفند 1399 ] [ 13:43 ] [ شکوهی ]

در حوالی میدان امام خمینی تهران و در امتداد خیابانی به همین نام، جاذبه های بسیاری وجود دارند که گذشته تهران را روایت می کنند. در این میان یکی از متفاوت ترین مقاصدی که در این منطقه وجود دارد، موزه عبرت است؛ جایی که شما را به سفری تلخ در تاریخ کشور می برد و از حال و روز زندانیان سیاسی در زمان پهلوی پرده بر می دارد. در این موزه مجسمه هایی را می بینید که با دقت و ظرافت طراحی شده اند و شکنجه ها و وضعیت زندانیان در آن دوران را به تصویر می کشند.

پیش از آنکه ببینیم در این موزه چه چیزی انتظارمان را می کشد باید دو نکته را در مورد این موزه بدانیم تا فضای آن را بهتر درک کنیم:

موزه عبرت یک زندان موزه است. زندان موزه ها مکان هایی هستند که در گذشته زندان، قلعه، کمپ و محبس هایی چنینی بوده اند و زندانیانی را در خود داشتند. زندان موزه های بسیاری در دنیا هستند که بنا بر سوابق تاریخی و سیاسی کشورها به صورت های متفاوتی شکل می گیرند.

موزه عبرت یک مقصد گردشگری سیاه است. هدف از گردشگری سیاه تفریح و خوش‌گذرانی نیست، بلکه قصدش آشنا کردن مخاطب با آثار وقایع تلخ است و حتا شاید او را غمگین کند؛ چیزی که خواه ناخواه در موزه عبرت برای شما اتفاق می افتد.

تاریخچه

شاید این سوال برای شما هم پیش بیاید که اصلا این موزه از کجا آمد و چرا در این مکان قرار دارد. برای فهمیدن این موضوع باید در تاریخ سفر کنیم و کمی در مورد کاربری های گذشته ساختمان این موزه بیشتر بدانیم.

در ابتدا به سال 1311 می رویم؛ زمانی که کلنگ ساختمان این موزه به عنوان نخستین زندان مدرن ایران به دستور رضاشاه و توسط مهندسان آلمانی بر زمین زده شد. این ساختمان در سال 1316 به عنوان توقیفگاه و بعدها به عنوان زندان موقت شهربانی و اولین زندان اختصاصی زنان مورد بهره برداری قرار گرفت.

اما اصل ماجرای ساختمان موزه در دوران پهلوی دوم رخ داد؛ زمانی که مبارزات انقلابی و گروه‌های متعدد مخالف حکومت شکل گرفتند و رژیم پهلوی را با مشکلاتی جدی مواجه کردند. در همین بین همزمان چهار دستگاه، کار سرکوب مردم را بر عهده گرفتند: ساواک، شهربانی، ضد اطلاعات ارتش و ژاندارمری

اداره کل سوم در ساواک به عنوان مسوول پیگیری و کنترل فعالیت‌های انقلابی در نظر گرفته می شد و وسیع‌ترین بخش اطلاعاتی و عملیاتی ساواک به شمار می رفت. نمایندگی های ساواک در داخل و خارج از کشور باید خواسته‌های اداره کل سوم را برآورده می کردند. برقراری امنیت داخلی به عهده این اداره بود و شاه از آن انتظار امنیت مطلق را داشت.

مشکل زمانی به وجود آمد که عدم هماهنگی نیروهای مختلف نظامی و امنیتی به ویژه ساواک و شهربانی نابه‌سامانی هایی را به بار آورد؛ چرا که هر کدام از این نیروها کمیته‌های جداگانه‌ای برای مبارزه با منتقدین رژیم داشتند و برای خوش خدمتی به دستگاه حاکم تلاش می کردند از هم پیشی بگیرند. وجود اکیپ‌های گشت متعدد ساواک و شهربانی، درگیری و برخورد آنها با یکدیگر در سطح شهر را به بار آورد. مثلا ماموران شهربانی دنبال فردی بودند که ساواک او را دستگیر کرده بود و یا برعکس، ساواک به سراغ کسی می رفت که قبلا توسط شهربانی بازداشت شده بود.

برای حل این مشکل مدتی شخصی را در کمیته شهربانی به عنوان نماینده ساواک مستقر کردند ولی باز هم به جهت عدم اعتماد نیروها به یکدیگر و تکرار درگیری بین اکیپ‌های گشتی مربوطه، سران رژیم در صدد متمرکز کردن این فعالیت ها برآمدند. آنها از سیستم اطلاعاتی انگلیس الگوبرداری کردند و با ادغام دو کمیته ساواک مستقر در اوین و کمیته شهربانی، کمیته مشترک ضد خرابکاری را در تاریخ چهارم بهمن ماه 1350 تاسیس کردند. کمیته مشترک در محل اداره اطلاعات شهربانی تشکیل ‌شد و کم کم شعبه هایی را در شهرستان به آن اضافه کردند.

قدرت این تشکیلات در اختیار شهربانی قرارداشت؛ چیزی که برای ساواک سرکوبگر چندان خوشایند نبود. به همین دلیل افرادی به نام های محمدحسن ناصری (عضدی)، ناصر نوذری (رسولی)، رضا عطارپور مجرد (حسین‌زاده)، بهمن فرنژاد (دکتر جوان) و تعدادی از کارمندان ساواک تهران در سال 1351 کمیته اوین را فعال و نسبت به دستگیری و شکنجه زندانیان اقدام کردند. آنها اطلاعات خود را به کمیته مشترک نمی دادند و همین مساله اختلافاتی را به وجود آورد.

ساواک در اوایل سال 1352 طرحی را در مورد تغییر ساختار کمیته مشترک ضد خرابکاری برای شاه ارسال کرد که بر اساس آن رییس کمیته از بین بزرگان ساواک انتخاب می شد. شاه این طرح را تصویب کرد و اعتبارات مالی سنگین آن نیز از بودجه نخست‌وزیری تامین شد.

ارتشبد نصیری طی نامه‌ای بودجه مورد نظر را اینگونه درخواست می کند:

به فرمان مطاع اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر، از تاریخ 52/3/1 ریاست کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک و شهربانی کل کشور به یک نفر از افسران ساواک محول شده است. مستدعی است مقرر فرمایید بودجه مصوب کمیته را در مرکز به قرار ماهانه سه میلیون ریال از تاریخ اول تیرماه و بودجه کمیته‌های شهرستان‌ها را به قرار ماهانه یک میلیون و دویست هزار ریال از تاریخ اول خرداد 1352 در وجه سرتیپ رضا زندی‌پور رئیس کمیته، پرداخت فرمایید.

در ساختار جدید، کارهای اجرایی، تامین و نگهداری زندانی را به شهربانی دادند و اداره کل سوم ساواک حاکم مطلق کمیته مشترک شد. این سرآغازی بود برای سرکوب ها و شکنجه های جدید فعالان سیاسی و ساختمان اولین موزه مدرن ایران جای مناسبی برای زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری به نظر می رسید.

اعضای حزب ملل اسلامی بجنوردی، ابوالقاسم سرحدی‌زاده، محمدی، کیوان، محمد میرمحمد صادقی و ابن رضا اولین دسته زندانی‌های سیاسی بودند که به این زندان منتقل شدند.

ساواک مدت ها در این زندان به شکنجه زندانیان سیاسی پرداخت تا اینکه پس از انقلاب اسلامی ایران، تمام این ماجراها به پایان رسید و همه زندانیان آزاد شدند. محل این زندان به عنوان بازداشتگاه توحید مورد استفاده قرار گرفت. چندین سال بعد مسوولان بر آن شدند تا این مکان را به موزه ای تبدیل کنند.

کارشناسان، اسناد و مدارک مکتوب و شفاهی موجود را به کار گرفتند تا به بازسازی فضای آن زمان و به تصویر کشیدن حرکات و جنایات نیروهای ساواک بپردازند. نتیجه کار محققان و هنرمندان چیره دست، موزه ای شد که نسل جوان را کمی با تلخی های گذشته آشنا می کند و زمینه‌های پژوهشی برای اندیشمندان داخلی و خارجی به وجود می آورد.

کار بازسازی و آسیب‌شناسی این مکان با نظر مثبت سازمان میراث فرهنگی کشور، با حضور رییس محترم و معاونان ارشد این سازمان و با اخذ نظرهای دقیق کارشناسی کلید خورد و مخوف‌ترین شکنجه‌گاه تاریخ ایران به موزه عبرت ایران تبدیل شد. محمد خاتمی، ریاست جمهور وقت در تاریخ 8 بهمن ماه 1382 خورشیدی این موزه را افتتاح کرد و در یکی از موزه های متفاوت ایران را به روی مردم گشود. کار بازسازی و ساخت مجسمه ها آن قدر هنرمندانه صورت گرفت که برخی از کارشناسان نمونه های موجود در این موزه را برتر از موزه مادام توسو در لندن می دانند.

معماری خوفناک زندان پهلوی | فرار غیر ممکن!

پیش از آنکه متوجه اشیای به نمایش در آمده در موزه عبرت شوید، معماری این مجموعه شما را به فکر وا می دارد. طراحی و ساخت این زندان را مهندسان آلمانی بر عهده داشتند؛ ساختمانی مدور با راهروهای پیچ در پیچ و اتاق های متعدد که هر مراجعه کننده ای را دچار سردر گمی می کند. پیچیدگی نقشه این زندان آن قدر زیاد است که در زمان عملیاتی بودن در عصر پهلوی دوم، هیچ کس نتوانست از آن بگریزد. قرینه سازی یکی از ویژگی های بارز این ساختمان بوده و چندین لایه حفاظتی را برای آن ایجاد کرده است. شاید جالب باشد که بدانید هنگام مرمت ساختمان برای برپایی موزه عبرت یکی از کارگران حدود 3 ساعت در ساختمان سرگردان شد چون نمی دانست باید کجا برود!

معماری ساختمان زندان به گونه ای است که وقتی کسی در آن فریاد بزند، صدا و انعکاس آن به بیرون نمی رود و کسی متوجه شکنجه های خونین و وحشتناکی که در آن جریان دارد، نمی شود. همین ساختار موجب شد تا سال های سال کسی از حضور این زندان در دل تهران مطلع نشود و جنایتکاران بتوانند به کار خود ادامه دهند. با وجود عدم نفوذ صدا به بیرون از ساختمان، صدای آنها در داخل زندان منعکس می شد و  این موضوع، بدترین شکنجه برای دیگر زندانیان به شمار می آمد.

کلیه راهروها در هر سه طبقه زندان به فضایی دایره ای شکل ختم می شود که از آن با عنوان محوطه اصلی یاد می کنند. این بنا به‌ گونه ای طراحی شده که زمستان های سرد و تابستان های گرم داشته باشد و زندانیان را بیشتر عذاب دهد.

بخش ها و دیدنی های موزه عبرت

پس از آنکه کمی با حال و هوا و نوع معماری این بنا خو گرفتید نوبت به تماشای قسمت های مختلف مجموعه می رسد. حالا فرض کنید که موزه عبرت هنوز هم یک زندان است؛ حالا با هم می بینیم که یک زندانی از لحظه ورود به این زندان با چه چیزهایی مواجه می شده است.

1/ اتاق افسر نگهبان

اتاق افسر نگهبان اولین جایی بود که زندانی به آن وارد می شد. در این مکان کار ثبت اطلاعات شخصی زندانی را انجام می دادند و همه لوازم او را می گرفتند. یک جفت دمپایی و لباس زندان تنها چیزی بود که به زندانی تحویل داده می شد و از اینجا به بعد باید چشمان زندانی بسته می ماند؛ مگر در حمام، دستشویی، سلول و اتاق های شکنجه.

2/ محل نگهداری البسه زندانیان

پس از دریافت البسه زندانیان و کلیه لوازم شخصی آنها، این وسایل را در کیسه ای می ریختند و آن را تحویل افسر نگهبان می دادند. هر زندانی شماره ای داشت که آن را روی کیسه لباس او نیز می نوشتند و سپس آن را در کمد فلزی قرار می دادند.

3/ عکاسخانه

هر زندانی پرونده ای داشت و هر پرونده نیازمند عکس بود. در اتاق عکاسخانه، تابلویی از مشخصات زندانیان را به دست شان می دادند و از آنها عکس می گرفتند تا بتوانند برای شان تشکیل پرونده دهند.

4/ سلول های عمومی و انفرادی

درهای تو در تو و متفاوت چیزیست که در بدو ورود توجه شما را به خود جلب می کنند. همه درها، لبه ها و قرنیزهای بلندی دارند. از آنجا که افراد با چشم های بسته وارد زندان می شدند این لبه ها را نمی دیدند و پس از برخورد با آنها با سر زمین می خوردند.

این زندان دارای چهار‌بند انفرادی با 86 سلول و دو بند عمومی با 18 سلول بود که بزرگترین شان 30 مترمربع وسعت داشت و 30 زندانی را در خود جای می داد.

ظرفیت کل بازداشتگاه ۲۰۰ زندانی بود؛ اما گاهی تعداد زندانیان به 800 نفر هم می رسید. بر اساس گفته زندانیان گاهی تعداد ساکنان هر سلول آن قدر زیاد می شد که حتا مجبور می شدند ایستاده بخوابند.

5/ اتاق پانسمان

شاید عجیب باشد که در مخوف ترین شکنجه گاه ایران اتاق پانسمان هم وجود داشت! البته تنها کاری که در این اتاق انجام نمی شد پانسمان زخم‌های ایجاد شده بر اثر ضربات شلاق و یا سوختگی بود؛ در واقع اینجا شکنجه گاه دوم محسوب می شد. آنها موقع تعویض پانسمان‌ها از داروهای بی‌حس کننده استفاده نمی کردند و نوعی شکنجه را برای افراد رقم می زدند.

تعویض پانسمان محل مجروح شده عذاب بزرگی به شمار می رفت. آنها باندهای آغشته به خونابه و زخم‌های خشک شده را از روی پوست می کندند و دردی تازه را برای زندانی می آفریدند.

6/ شکنجه گاه ها

اتاق های متعددی برای شکنجه در این زندان وجود داشت که امروزه بیشترشان بازسازی شده اند. آنها روش های متفاوتی برای شکنجه زندانیان زن و مرد داشتند و حتا اتاق هایی را هم برای این کار در نظر گرفته بودند. شکنجه گرهای ساواک از وسایل و روش های متعددی برای شکنجه افراد استفاده می کردند که برخی از آنها ابداع خودشان بود. تا به حال 74 نوع از شکنجه های ساواک با جمع ­بندی اسناد ساواک و اعترافات ساواکی­ ها و اظهارات زندانی ­ها در این موزه ثابت شده اند. یکی از حرفه ای های این کار محمدعلی شعبانی معروف به دکتر حسینی، متخصص شکنجه در ساواک بود. او بی سواد بود؛ اما فردی آموزش دیده در زمینه شکنجه به حساب می آمد.

در اینجا به برخی از مهم ترین آنها اشاره می کنیم:

اتاق فوتبال

اتاق فوتبال یکی از معروف ترین شیوه های شکنجه ساواک بود. در این اتاق ابتدا دست های زندانی را از پشت می بستند و او را در کف زمین قرار می دادند. چند تن از افراد ساواک دور او حلقه می زدند و در حالی که کفش های نوک تیز پوشیده بودند او را مورد اصابت لگدهای شان قرار می دادند؛ گویی زندانی توپ فوتبال است. در بدو ورود زندانی و در اتاق افسر نگهبان با این شکنجه از زندانیان پذیرایی می کردند!

آپولو

آپولو مخوف ترین وسیله شکنجه در این زندان بود که آن را با الهام از آپولوی فضانوردان ساخته بودند. زندانی به شکل فضانورد به این دستگاه بسته می شد و کلاهی آهنی بر سرش قرار می گرفت. شکنجه گرها با کابل به کف پای او می زدند و صدای فریاد زندانی در کلاهی که بر سرش بود می پیچید. شکنجه گر کف پا را به 12 قسمت تقسیم می کرد؛ قسمت انتهایی پا با کابل­ های ضخیم ­تر و قسمت­ های بالای پا با کابل­ های نازک­ تر زده می شد.

کف پا ارتباط مستقیم با مغز دارد پس با ضربه سوم و چهارم زندانی دیگر نمی فهمید که شلاق به کف پایش می خورد بلکه درد آن در مغزش می پیچید؛ انگار کابل به فرق سرش می خورد. در انتها برای آنکه از چرک کردن زخم های ایجاد شده در کف پا جلوگیری کنند و مانع از انتقال زندانی به بیمارستان شهربانی شوند، روی زخم ها را پودر پنی سیلین می ریختند که خود دارای سوزش زیادی بود.

زیر ۸یا اتاق تمشیت

شاید تا به حال صحنه دادن شوک برقی به عنوان شکنجه را در فیلم ها دیده باشید؛ اما اینجا دیگر فیلمی وجود نداشت و زندانیان واقعا با دستگاه شوک در اتاق زیر 8 شکنجه داده می شدند. این محل ابتدای بند 2 قرار دارد.

قفس داغ

قفسی فلزی با 80 سانتی متر ارتفاع و طول و عرض 50 سانتی متر که سقف آن را با ورقه های فلزی می پوشاندند. زندانی را برهنه و با فشار درون این قفس می کردند. سپس قفس با حرارت اجاق گرم می شد و تمام قسمت های بدن زندانی می سوخت. زندانی تلاش می کرد خود را بالا بکشد تا از سوختنش جلوگیری کند؛ در اینجا بود که با زدن ضربه به سقف قفس او را آزار می دادند و یا با سیگار دستش را می سوزاندند. زندانی تا ساعت ها پس از خارج شدن از قفس به صورت مچاله می ماند.

تخت شلاق

دست و پای زندانی را با قفل و زنجیر به بالا و پایین تخت می بستند؛ از آنجا که تخت حالت فنری داشت، بعد از مدتی زندانی حس می کرد مهره های کمرش در حال بازشدن از یکدیگر هستند و در این زمان بود که زدن شلاق به کف پای او شروع می شد. سپس با استفاده از اجاق زیر تخت پشت زندانی را می سوزاندند. معمولا دو نفر کار شلاق دادن را انجام می دادند تا به اصطلاح خودشان فرصت نفس کشیدن را از زندانی بگیرند و نگذارند او با نفس های عمیقش توان خود را بالا ببرد. گاهی هم با فرو کردن پارچه در دهان زندانی صدای او را خفه می کردند.

سوزاندن لب

این نوع شکنجه ریشه در یک عادت قدیمی دارد که طی آن بزرگترها لب بچه ای را که دروغ می گفت با سنجاق می سوزاندند. این شیوه شکنجه در دوره قاجار به کار گرفته شد و زندانیان دوره قاجار آن را تجربه کردند. در زندان این کار با میله آهنی داغ انجام می شد. زندانی از درد از هوش می رفت و لب ها قدری می سوخت که دندان ها پدیدار می شدند.

سایر شکنجه ها

آنچه گفتیم تنها گوشه ای از شکنجه های زندانیان در این زندان بود و می توان ساعت ها در مورد انواع شکنجه ها در این مکان حرف زد. در اینجا به اشاره به برخی از آنها اکتفا می کنیم؛ چرا که برخی از آنها آن قدر زجرآورند که نمی توان توضیح شان داد: 

پخش نوارهای مختلف از صدای زجر کشیدن با صدای بلند در سلول، وادار ساختن زندانی به تقلید صدای حیوانات، کشیدن ناخن ها، فرو کردن سوزن در انگشت، ممانعت از دستشویی رفتن زندانی، بیدار نگه داشتن زندانی برای مدت طولانی، شکنجه های روحی-روانی، عمل منافی عفت، ضرب و شتم، با مشت کوبیدن بر دهان و شکستن دندان‌ها، دوانيدن بر روی برف و يخ با پای زخمی، زدن لگد به زانو و شکم و زير شکم زندانی، بستن به نرده‌های حياط و ديوارها، حبس کردن در يک سلول متعفن و ...

7/ محل ملاقات زندانیان

معمولا فرصتی برای ملاقات با زندانیان این زندان داده نمی شد؛ اما فضایی را برای آن در نظر گرفته بودند. در دو سوی این فضا تورهای حفاظتی قرار دارد. زندانی و خانواده‌اش در دو سوی آن قرار می گرفتند و به گفتگو می پرداختند؛ در حالی که یک نگهبان در میان آنها قرار داشت.

8/ اتاق معرفی پهلوی ها و اسلحه ها

بخشی در این موزه به نمایش تصاویری از خاندان پهلوی و معرفی آنها اختصاص یافته است. در اتاق دیگری هم اسلحه ها، ابزار جاسوسی و برخی ادوات نظامی نگهداری می شود تا بتوانید با آنها آشنا شوید.

در بند چهار این زندان می توانید مروری بر حوادث و تحولات تاریخی در ایران داشته باشید؛ حوادثی که بر تاریخ کشور و جریانات مختلف سیاسی و دولتی تاثیر چشم گیری داشته اند مانند قیام 15 خرداد، کودتای 28 مرداد، هیات موتلفه و...

در یکی از سلول های این بند، مجسمه ای از پزشک احمدی -پزشک شهربانی زمان رضا شاه- را می بینید که قصد دارد با آمپول هوا یک زندانی را بکشد

9/ یادبود و یادگاری های زندانیان

در بخشی از موزه عبرت می توانید یادگاری های زندانیان آن دوران سیاه را هم مشاهده کنید. یکی از جالب ترین آنها گلدان کوچکی است که خانم طاهره سجادی آن را در زندان و با خمیر نان درست کرده است. این گلدان بسیار ظریف و زیباست. گل رز روی کوزه با قرص ­های آسپرین بهداری زندان و بخش های سیاه با دوده بخاری های نفتی روی دیوار سلول­ ها رنگ آمیزی شده است. از این دست یادگاری ها در موزه عبرت فراوان است.

بند سه موزه به چهره‌های ماندگار اختصاص یافته است و در آن می توانید عکس ها و اسامی زندانیان سیاسی زن و مرد قبل از انقلاب فارغ از نوع نگرش و گرایش سیاسی و مذهبی ببینید.

10/ اتاق رییس زندان

اتاق مخصوص رییس کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک نیز در این موزه قابل دیدن است که آن را به شکل همان دوران بازسازی کرده اند.  این اتاق مجهز به تمامی وسایل ارتباطی، تخصصی و ... بوده و امکانات قابل توجهی داشته است. چارت و نقشه‌های عملیاتی را در این محل بررسی می کردند.

11/ سایردیدنی ها

محوطه حیاط با حوضی در میان آن و حمام از بخش های دیگر این زندان هستند. نکته جالب در مورد این فضاها آن بود که تمام شان محلی برای شکنجه بودند. مثلا فاصله‌ حمام رفتن زندانیان را، پرونده و اتهام آنها تعیین می کرد؛ اما حمام رفتن به فاصله زودتر از ۱۵ روز مرسوم نبود و زمان حمام هم نباید بیشتر از 3 دقیقه می شد.

در بخش دیگری از موزه ماشین های ساواک قرار دارند. در این بخش لیموزین هایی را می بینید که متعلق به تیمسار نعمت الله نصیری سومین رییس ساواک و ارتشبد حسین فردوست رییس دفتر ویژه اطلاعات بوده اند. 

[ دو شنبه 25 اسفند 1399 ] [ 13:43 ] [ شکوهی ]

زندگی و تحصیلات

کامران نجف زاده متولد ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۷ در تهران (محله ستارخان) روزنامه‌نگار، خبرنگار، گوینده اخبار، نویسنده و مدرس کلاسهای خبرنگاری است. متأهل است و دارای یک فرزند می‌باشد. وی فارغ‌التحصیل رشتهٔ مهندسی کشاورزی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج است.

خاطره نجف‌زاده از مصاحبه‌اش با لیونل مسی - جهان نيوز

روزنامه‌نگاری

وی پیش از اینکه وارد سازمان صدا و سیمای ایران شود در روزنامهٔ کیهان قلم می‌زد. او در سن ۱۸ سالگی با سردبیری نشریه‌ای به نام «آرمان» وارد مطبوعات شد و پس از آن سردبیری چند نشریه ورزشی دیگر را تجربه کرد. تا قبل از ورودش به واحد مرکزی خبر صدا و سیمای ایران، در زمینه روزنامه‌نگاری در چند روزنامه فعالیت داشته. کامران نجف زاده شعرها و نوشته‌هایش در مجلات مختلف مثل کیهان بچه‌ها و صفحهٔ مدرسه (روزنامهٔ کیهان) به چاپ می‌رسید.

کتاب

از جملهٔ دیگر کارهای نجف زاده می‌توان ورود او به حوزهٔ نویسندگی کتاب با نگارش دو مجموعهٔ «تلخه نارنج» و «هفت داستان» اشاره نمود.

پس از اخراج از فرانسه وی کتابی به نام خبرنگار ژنرال دوگل منتشر کرد. این کتاب با عدم فروش مواجه و نسخه‌هایی از آن در انبارها ماند. پس از دعوت شرکت بهره‌برداری مترو از نجف زاده به همکاری این شرکت ۱۲ هزار نسخه از این کتاب را از وی خریداری کرد.[۱]

واحد مرکزی خبر

کامران نجف زاده از سال ۸۱ فعالیت خود را در واحد مرکزی خبر آغاز کرد. از سال ۸۴ در کنار حرفهٔ خبرنگاری خود در بخش خبری ۲۰:۳۰ به عنوان گوینده خبر نیز شروع به فعالیت نمود. وی مدرس کلاس‌های خبرنگاری نیز بوده است.

گزارش‌ها

او تا کنون خبرنگار بیش از ۲۰۰۰ دقیقه از گزارش‌های تلویزیون است. گزارش‌هایی مثل آقای دوربینی، علی کوچولو،[۲] گزارش معدن،[۳] نرگسی ها[۴][۵] ، مسافران مهتاب،[۶][۷] سری گزارش‌های شهر خاکستری، مصاحبه با خواننده یار دبستانی من، گزارش‌های وی از عراق و … .

همچنین در میان دیگر گزارش‌های نجف زاده می‌توان یاد کرد از گزارش او از کم جمعیت‌ترین مدرسه ایران که بازتاب‌هایی جهانی داشت. عبدالمحمد شعرانی، معلم مدرسه کوچک کالو می‌گوید: «نجف زاده کالو را جهانی کرد.»[۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲][۱۳]

اعزام به کشورهای مختلف

کامران نجف زاده به عنوان خبرنگار اعزامی در کشورهایی نظیر عراق، آمریکا، مصر، فرانسه، لیبی و… فعالیت داشته و گزارش‌هایی با دیدی متفاوت را ارسال نموده است.

وی از شهریور ۱۳۸۸ به عنوان خبرنگار واحد مرکزی خبر به پاریس رفت و در اسفند ۱۳۸۹ به اتهام تهیه گزارش‌های مضر برای منافع ملی فرانسه، از فرانسه اخراج شد.[۱۴]

کامران نجف زاده از سقوط هواپیمای سی۱۳۰ به عنوان تلخ‌ترین خاطرهٔ کاریش یاد می‌کند.[۱۵] کسی که توانست با نحوهٔ متفاوت اجرا و گزارش‌هایش در بین علاقه‌مندان تلویزیونی دوست‌داران زیادی پیدا کند.[۱۶] کامران نجف زاده طرفدار پرسپولیس است و در دوران کودکی احمدرضا عابدزاده را خیلی دوست داشت.

چرا نجف زاده چهره سال تلویزیون شد؟

جام گیشه؛ براساس مجموعه نظر سنجی یک نهاد تحقیقاتی در حوزه ارتباطات، کامران نجف زاده محبوب ترین چهره تلویزیون در سال نود و یک شناخته شد.

بر اساس این نظرسنجی نجف زاده در میان دوازده شخصیت تلویزیونی و سینمایی توانسته با فاصله نسبتا زیادی رتبه نخست را بدست بیاورد.

شرکت کنند گان در نظرسنجی که جامعه آماری کل کشور را شامل می شوند ، "انتقادات  صریح از مسوولان "و "شجاعت در ماموریت های خارج از کشور"  را دو خصوصیت اصلی این خبرنگار برشمرده اند.

چهل و هفت درصد از شرکت کنند گان در این نظر سنجی نیز عنوان سفیر ویژه کودکان و سالمندان را برای نجف زاده مناسب دانسته اند.

در حالیکه پیش از این الکساندر دوما وزیرخارجه فرانسه  ابراز اطمینان کرده بود  نجف زاده بعنوان یک ژورنالیست حرفه ای در تهران روزهای روشنی خواهد داشت روزنامه هفت صبح نیز امروز خبرنگار واحد مرکزی خبر را کاندیدای چهره فرهنگی سال معرفی کرد.

وزنامه هفت صبح  که هرساله دست به انتخاب چهره های سینمایی و هنری و تلویزیونی سال می زند امسال کامران نجف زاده را در کنار گزینه های لیلا حاتمی  و حمید فرخ نژاد قرار داده و از مخاطبان خود خواسته  چهره فرهنگی سال را اعلام کنند.

هفت صبح در مطلبی که  بر صفحه نخست آورده دلیل انتخاب کامران نجف زاده را صراحت کلام خوانده و اینکه وی سال گذشته توانسته یک تنه برنامه های جذابی بسازد و کاملا فارغ از دسته بندی های سیاسی و جناحی رایج در تلویزیون ، حرف مردم را بزند

شرکت کنند گان در نظرسنجی که جامعه آماری کل کشور را شامل می شوند ، "انتقادات صریح از مسوولان "و "شجاعت در ماموریت های خارج از کشور" را دو خصوصیت اصلی این خبرنگار برشمرده اند.

دلایل اخراج کامران نجف زاده از فرانسه از زبان خودش ( فروردین ۱۳۹۰ )

فارس- كامران نجف زاده گفت: آن فضاي فرانسوي مبتني بر دمكراسي و آزادي كه برخي عوامانه در ذهن‌ها ساخته‌‌اندحقيقت ندارد و من سند زنده آن هستم.

كامران نجف‌زاده خبرنگار واحد مركزي خبر بامداد امروز در بدو ورود به تهران در جمع اصحاب رسانه و در توضيح وقايع رخ داده در مورد خودش در فرانسه اظهار داشت: در طول 18 ماه حضوري كه طبق مجوز فرانسه وارد اين كشور شده بودم، مراحل خيلي سخت و دشواري را طي كرديم و محدوديت‌هاي دولت فرانسه از همان اول آغاز و هر روز بيشتر مي‌شد، آنها حتي كارت خبرنگاري من را به اين راحتي‌ها نمي‌دادند.

وي افزود: مثلا از جمله محدوديت‌هايي كه ايجاد كردند، اين بود كه بعد از مدتي به من گفتند شما نمي‌توانيد به كاخ اليزه برويد در حالي كه دو سه ماه اول اين اجازه را داشتم بعد به من گفتند كه حق نداري به مجلس بروي و بعد گفتند از خاك فرانسه نمي‌توانيد بيرون برويد حتي در كشورهايي كه حوزه شينگن است نمي‌توانيد تردد كنيد و همين‌طور فضا را تنگ‌تر مي‌كردند.

نجف‌زاده ادامه داد: بعد از 18 ماه فعاليت رسانه‌اي من، در جلسه مشترك وزارت كشور و وزارت خارجه فرانسه، به اين جمع‌بندي رسيده بودند كه خبرنگار واحد مركزي خبر در آنجا يك‌سري مواردي را رعايت نكرده و خطوط قرمز را شكسته است و در افكار عمومي فرانسه نفرت ايجاد كرده كه در اين رابطه نامه مكتوبي را به بيرون ارائه دادند.

اين فعال رسانه افزود: اين براي من تجربه بسيار خوبي بود و حداقل خودم فهميدم كه فرانسه با وجود اينكه مدعي دمكراسي و جهان آزاد رسانه‌ها است، در عمل چه مقدار به آن اعتقاد داشته و چقدر مي‌تواند به آن پاي‌بند باشد.

وي تاكيد كرد: اگر من دوباره به فرانسه برگردم مجددا در مورد موزه لوور فرانسه گزارش تهيه مي‌كنم و مي‌گويم كه اين اشياء عتيقه را چگونه دزديده‌اند؟، مجددا در مورد نيروگاه هسته‌اي اوريدف كه 50 درصد سهام آن متعلق به ايران است گزارش تهيه مي‌كنم و اين سوال را مطرح مي‌كنم كه سهم ايران كجاست؟!

نجف‌زاده ادامه داد: مجددا گزارش تهيه مي‌كنم و ماجراي خون‌هاي آلوده به ويروس ايدز را كه براي اولين بار از فرانسه به ايران وارد شد را مورد بررسي قرار داده و مي‌گويم فرانسوي‌ها هنوز غرامت آن را به ما نداده‌اند؛ اينها سوال‌هايي است كه وظيفه من است كه به عنوان خبرنگار بپرسم.

وي در ادامه با بيان اينكه من در حالي كه در فرانسه بودم از آقاي احمدي‌نژاد هم سوال‌هايي را پرسيدم و اگر انتقادي هم وجود داشت آن را مطرح كردم، گفت: آن فضاي فرانسوي مبتني بر دمكراسي و آزادي كه برخي عوامانه در ذهن‌ها ساخته‌ بودند حقيقت ندارد و من سند زنده آن هستم.

خبرنگار واحد مركزي خبر خاطرنشان كرد: نكته جالب آنكه آنها يكي از اتهاماتي كه به من زدند اخلال در نظم عمومي فرانسه بود، لذا من به آن پليس فرانسوي گفتم كه اندازه قد و هيكل من چقدر است كه در نظم عمومي فرانسه اخلال ايجاد كرده باشم؛كه اين نكته بسيار جالبي است.

كامران نجف‌زاده در پاسخ به سوال خبرنگار فارس در توضيح شرايط كاري خود در فرانسه، گفت: بسياري از جاها در انجام فعاليت‌هاي حرفه‌اي محدوديت اعمال مي‌شد، گرچه من در مصاحبه كردن در سطح شهر مشكلي نداشتم، اما در تمام 18 ماه اجازه سفر به ايران را به من ندادند.

وي ادامه داد: در اين مدت دهها خبرنگار فرانسوي وارد ايران شدند و ويزا گرفتند و حتي خبرگزاري فرانسه در تهران كارش را به راحتي انجام مي‌داد، اما با اتهام‌هاي عجيب و غريب كه مرغ پخته از آن خنده‌اش مي‌گيرد به دنبال بهانه‌اي بودند كه اخراج خبرنگار فرانسوي را كه در اغتشاشات شركت كرده بود را تلافي كنند و اين در حالي بود كه از نظر سازماني من در مقابل خبرنگار فرانسوي نبودم.

نجف‌زاده با تاكيد بر اينكه اين اقدام فرانسه موجب شد بخش عظيمي از افكار عمومي در ايران ضربه بخورد، گفت: آنها سعي مي‌كردند كه در ويترين شعار، خود را موجه جلوه دهد، اما امروز در فرانسه يك لابي محدود و يك دولتي بر سر كار است كه طبق نظر سنجي‌ها 70 درصد مردم قبولش ندارند و اين اقدام را نمي‌شود به حساب روابط بيش از 230 ساله مردم ايران و فرانسه گذاشت؛ بنابراين اين اقدام غيرقابل قبول از سوي دولت فرانسه يك اشتباه استراتژيك از نگاه ارتباطاتي بود، چرا كه فرانسه مدعي آزادي است.

وي با تاكيد بر اينكه من تمام قوانين فرانسه و حرفه‌اي را رعايت كرده‌ام، گفت: آنها بدون هيچ مصداق و دليل قانع‌كننده‌اي و بدون تفهيم اتهام حتي فرصت توضيح و دفاع را هم به من ندادند كه در اين زمينه‌ها صحبت‌هاي زيادي دارم كه در موقع خود بيان خواهم كرد.

وي در پاسخ به اين سوال فارس كه در ادامه فعاليت حرفه‌اي و كاري‌ رسانه‌اي خود چه برنامه‌اي دارد، پاسخ داد: من اكنون خبرنگار واحد مركزي خبر هستم.

[ دو شنبه 25 اسفند 1399 ] [ 11:38 ] [ شکوهی ]

نوروز یکی از کهن ترین جشن های به جا مانده از دوران باستان است که آداب و رسوم زیادی دارد. از مشهورترین مراسم نوروزی ایرانیان، گستردن سفره هفت سین است.

امروزه نیز مردم ایران سفره هفت سین را چـند ســاعــت مانــده به زمان تـــحویل ســـــال نو آمـــاده می کنند و مواد خوراکی که ابتدای آنها با سین آغاز می شود از قبیل سنجد، سبزه، سمنو، سکه، سیب، سماق و سیر را بر سر سفره می گذارند.

با ظهور اسلام در ایران زمین، سفره هفت سین ایرانی ها به قرآن مجید مزین شده است. هرکدام از اجزای هفت سین، نشانه مفاهیمی چون رویش، زایش و باروری، فراوانی و برکت و ... است

سفره ی هفت سین از گذشته تا به امروز

ایرانیان با فراهم کردن هفت سین به شماره هفت امشاسپند یا دوازده شماره مقدس برج ها، برای روز نخست بهار وسایلی مانند آب و سبزه نماد (روشنایی و افزونی) آتشدان نماد (پایداری نوروگرما)، شیر نماد(نوزایی و رستاخیز و تولد دوباره)، تخم مرغ نماد (نژاد و نطفه)، آیینه نماد (شفافیت و صفا)، سنجد نماد (دلدادگی و زایش و باروری)، سیب نماد (رازوارگی عشق) انار نماد (تقدس) سکه تازه ضرب نماد (برکت و دارندگی) ماهی نماد (ماه سپری شده اسفند) نارنج نماد (گوی زمین)گل بید مشک گل ویژه ی اسفند نماد ( امشاسپند سپندارمز) در سفره خود می گذاشتند.

گلاب، نان پخته شده از هفت حبوب، خرما، پنیر، شکر، شاخه هایی از درخت مقدس انار، بید، زیتون، انجیر در دسته های سه، هفت یا دوازده تایی) و کتاب مقدس از وسایل دیگر مورد استفاده درسفره هفت سین بود.

برخی از منابع آورده اند ایرانیان قبل از اسلام سفره «هفت چین» داشته اند و هخامنشیان در نوروز در هفت ظرف چینی غذا می گذاشتند که به آن هفت چین یا هفت چیدنی می گفتند.

در برخی از منابع تاریخی آورده شده ایرانیان در قدیم سفره هفت شین داشته اند که به تدریج تغییر نام داده است. اجزای تشکیل دهنده سفره هفت شین شمع، شراب، شیرینی، شهد (عسل)، شمشاد، شربت و شقایق یا شاخه نبات، بودند.

در زمان ساسانیان هفت شین رسم متداول مردم ایران شد و شمشاد در کنار بقیه شین های نوروزی، به نشانه سبزی و جاودانگی بر سر سفره قرار گرفت.

در برخی از روستاها رسم هفت سینی برپا بوده است آنها درون هفت سینی خوراکی های مختلف می گذارند. هفت سینی، بعدها با حذف (یای) به صورت هفت سین درآمده است.

دلیل تغییر هفت شین به هفت سین

در دوران ساسانیان و پیش از اسلام ایرانیان سفره ای به نام «هفت شین» می گستراندند که شامل شمع، شراب، شهد، شمشاد، شربت، شقایق بوده است. پس از آمدن اسلام به ایران و حرام اعلام شدن «شراب» آنها، خواهر و همزاد شراب را که سرکه می شد، بر سر سفره قرار می دادند و اینگونه شین به سین تغییر پیدا کرد.

علت عدد «هفت» سین های نوروزی

در زبان باستانی عدد هفت به نام "امرداد" است که معنای زندگی و جاودانگی را می دهد بنابراین ایرانیان باستان هفت واژه را به نشانه آن گزینه کرده و بر خوان نوروزی می چینند.

هفت برای ایرانیان باستان مقدس بوده و برای مفاهیم مثبت، خوش یمنی و فال نیک استفاده از عدد هفت استفاده می کردند مثلا هفت رنگ رنگین کمان، هفت خان رستم در شاهنامه، هفت آسمان، هفت اقلیم، هفت روز هفته، هفت فرشته، هفت شهر عشق در عرفان، هفت پیکر و ... .

عدد هفت در قرآن کریم و نزد مسلمانان نیز اهمیت دارد و از عدد هفت در برخی از آیه ها و سوره های قرآن نام برده شده است. برای مثال حج هفت مرحله دارد و نخستین قاریان نیز هفت نفر بوده اند.

اجزای هفت سین امروزه

قرن هاست که در سفره عید هر ایرانی، هفت گونه خوردنی و سبزه که حرف نخست آن «سین» است ، مثل ( سیر، سرکه، سماق، سنجد، سمنو و سبزه و سیب) چیده می شود و ایرانیان پس از روی آوردن به اسلام بر سر سفره های خود قرآن را می گذارند و سال نو را با آیات قرآنی آغاز می کنند. چنانچه مسلمانان قرآن، زرتشتیان اوستا و کلیمیان تورات را بر بالای سفره هایشان جای می دهند.

ماهی، تخم مرغ رنگ شده، آیینه نیز از اجزای دیگر سفره هفت سین هستند.

گذاردن سنبل، سکه و سماور، هیچ حقیقت هفت سینی ندارند. همچنین ماهی قرمز سمبل عید کشور چین و چینی هاست. در عید چینی ها ماهی قرمز را رها می کنند تا زندگی جریان یابد اما ما ماهی قرمز را انقدر در تنگ نگه می داریم تا بمیرد.

در هفت سین پارسی انار وجود داشته که نشانه باروری و عشق بوده است. همچنین آنها سیب سرخ را درون ظرف آب پاک و زلال می گذاشتند تا عشق و باروری همچنان پاینده بماند پس بهتر است آیین خود را حفظ کنیم.

امروزه سفره هفت سین را روی زمین یا روی میز پهن می کنند و افراد خانواده دور سفره هفت سین جمع می شوند و برای داشتن سالی پر از شادی و خیرو برکت دعا میکنند. برخی مردم همان روز عید اما برخی دیگر سفره هفت سین را سیزده روز نوروز نگه می دارند و در روز سیزده نوروز، سبزه ی سفره هفت سین را به آب می اندازند.

سین های سفره هفت سین نماد چیست؟

  • قرآن کریم

اولین چیزی که ایرانیان هنگام چیدن سفره هفت سین بر سفره قرار می دهند، قرآن کریم است. با آمدن اسلام به ایران و روی آوردن ایرانیان و مسلمان شدنشان آنها بر سفره هفت سین خود قرآن را قرار می دهند تا سال نو را با توکل و توسل به خداوند متعال آغاز کنند.

  • سبزه

سبزه یکی از اجزای سفره هفت سین است که با رنگ و طراوت خود دلها را شادمان می سازد . ایرانیان قبل از سال نو و در روزهای پایانی سال گندم و یا عدس می کارند و برخی نیز سبزه را از بیرون به صورت آماده تهیه می کنند.

در ایران باستان 25 روز قبل از نوروز در کاخ پادشاهان 12 ستون از خشت خام برپا می ساختند و بر هرکدام یک نوع غله می کاشتند . اگر سبزه ها خوب می رویید سال پر برکتی در پیش داشتند. سبزه نماد شادابی و سرسبزی و نشانگر زندگی بشر و پیوند او با طبیعت است.

  • سیب

سیب، نمادی از تندرستی و زیبایی است که ایرانیان آن را برای حفظ سلامتی اعضای خانه بر سر سفره قرار می دهند.

  • سمنو

سمنو از جوانه های تازه رسیده گندم تهیه می شود و نماد زایش و باروری گیاهان و فراوانی خوراک و غذاهای خوب و پر نیرو است.

  • سنجد

سنجد یکی دیگر از اجزای اخوان نوروزی است که عطر برگ و شکوفه های آن محرک عشق و مهر و نماد زایندگی ، عشق و دلباختگی است.

  • سیر

سیر دیگر اجزای سفره هفت سین است که نماد میکروب زدایی و پاکیزگی محیط زیست و سلامت بدن و نیز زدودن چشم زخم است. زرتشتیان به این علت سیر بر سفره هفت سین می گذاشتند زیرا معتقد بودند بوی سیر دیوان را می گریزاند. آنها پوست سیر را می کنند و سپس آن را بر سفره می گذارند.

  • سرکه

سرکه نیز مانند سیر برای پاکی محیط، زدودن آلودگی و باطل کردن سحر و جادو بر سر سفره قرار می گرفت.

  • سماق

سماق از اجزای سفره هفت سین و نماد عشق مهر و پیوند دلها می باشد.

خوان نوروزی اجزای دیگری دارد که عبارتند از:

سکه ( نمادی از خیر و برکت و درآمد )

تخم مرغ ( نماد زایش و آفرینش و نشانه ای از نطفه و نژاد)

آینه (نماد روشنایی )

آب و ماهی نماد (برکت در زندگی )

https://namnak.com

[ یک شنبه 24 اسفند 1399 ] [ 15:40 ] [ شکوهی ]

 یخ خشک در واقع همان دی اکسید کربن می باشد، که به حالت منجمد درآمده است. یخ خشک کاربردهای مختلفی در پزشکی و صنایع نفتی و همینطور در مسائل روزمره مثل خنک کردن نوشیدنی ها و غذاها در مسافرت دارد که در این مقاله به آنها اشاره شده است.

نخستین کسی که به وجود co2 پی بردشخصی به نام ون هلمونت بود.او هنگام سوزاندن زغال چوب در حفظه ای دربسته متوجه شد که جرم خاکستر بدست آمده کم تر از جرم زغال چوب اولیه است.او به زبان ساده توضیح داد که مقداری زغال از چوب در اثر سوختن به جسمی نامریی یا گاز تبدیل شده است.

کربن دی اکسید گازی بی رنگ با بوی کمی تند است .مولکول های بزرگ وسنگین کربن دی اکسید آهسته تر از مولکولهای سبک وکوچکتری همچون اکسیژن یا هیدروژن حرکت میکند.چگالی کربن دی اکسید 5/1برابر چگالی هواست.این ماده در دمای پایین تر از 78- درجه متراکم شدهو به جسم سفید رنگ جامدی به نام یخ خشک تبدیل می شود.

کربن دی اکسید موجود در هوا کره به عنوان سپر گرمایی زمین عمل می کند و با اثر گلخانه ای مانع از سرد شدن زمین می شود.کربن دی اکسید به صورت تجاری از چهار منبع بدست می آید.

1چاههای گاز،2 تخمیر،3 سوختن سوختهای کربنی،4 فراورده های جانبی فرایند های شیمیایی.

یخ خشک (Dry ice) نام تجاری جیرنرایزد (genericized) و شکل جامد دی اکسید کربن است که بیشترین کاربرد آن به دلیل خاصیت سرمازایی زیاد آن است.این ماده غیر سمی و عیر خورنده است.در دمای7/78- درجه تصعید میشود و هر کیلوگرم آن kj 1/573گرما را جذب می کند

طرز ساختن یخ خشک:

برای ساختن یخ خشک لازم نیست وسایل سرمایش قوی داشته باشیم. تنها کافی است دی اکسید کربن (با فشار بالا) داشته باشیم. مثلا اگر کپسولی از CO2 با فشاری در حدود حد اقل 75 بار و دمای حدود 31 درجه سانتیگراد داشته باشید, چنانچه آنرا برعکس کنید طوری که شیر خروجی آن در پایین قرار گیرد و سپس شیر را باز کنید, CO2 به صورت یخ خشک از آن خارج می شود. علت این پدیده فرآیند اختناق یا خفگی است که در آن چنانچه فشار سیالی به صورت ناگهانی کم شود دمای سیال نیز کم می شود (البته بسته به مقدار ضریبی به نام ضریب ژول-تامسون). از همین پدیده در یخچال برای خنک کردن گاز سرد کننده استفاده می شود.

 

مزیت های یخ خشک به یخ معمولی

1. به دلیل تصعید شدن (تبدیل مستقیم از جامد به گاز) هیچ مایعی باقی نمی گذارد

2. چیزی را تر و خیس نمی کند

3. مزه غذا را تغییر نمی دهد

4. هزینه تعمیرات و نگهداری را کاهش می دهد

5. با وزن مساوی سرمایی بیش از حد ایجاد می کند

6. دانسیته و چگالیش به مراتب بالا تر از یخ معمولی می باشد در نتیجه حمل و نقلش به مراتب آسانتراست

کاربردهای یخ خشک چیست؟

1. از بین برندن فرو رفتگی ها و آسیب های ناشی از تگرگ:

یخ خشک فلزها را منقبض کرده،فرورفتگی های کوچک روی خودرو هارا ترمیم میکند.گاه فرورفتگی کاملا بیرون میپرد .در بیشتر مواقع اگر چه که سطح، مانند حالت اولیه ی خود صاف نمی شود اما فرو رفتگی به طور چشم گیر کاهش می یابد.

2. برداشتن کاشی های کف:

یخ خشک کاشی کف را با انجماد وانقباض آرام، سست کرده، باعث جدا شدن آن می شود.دمای پایین یخ خشک موجب از بین رفتن پیوندها می شود.اگر آن را در مرکز کاشی بگذاریم پس از چند لحظه کاشی بلند میشود اگر این اتفاق نیفتاد میتوانیم به وسیله ی یک چکش به آن ضربه وارد کنیم،خواهیم دید که کاشی به راحتی برداشته میشود

3. نابود کننده ی جوندگان:

یخ خشک از هوا سنگین تر است به همین خاطر به راحتی به لانه ی جوندگان راه پیدا میکند.کافیست در هر لانه تکه ای یخ خشک قرار دهیم و رو آن را با خاک بپوشانیم.

4. داغ زدن:

یخ خشک همراه الکل فراسرد شده برای داغ زدن اسب ها،حیوانات اهلی و سگ های شکاری استفاده می شود الکل باید خلوص 90% داشته باشد یعنی از الکل صنعتی استفاده نشود.

5. پزشکی:

پزشکان برای منجمد کردن پوست،جهت از بین بردن زگیل ها از یخ خشک یا نیتروژن مایع استفاده می کنند.برخی از مراکز پزشکی نمونه های پزشکی را برای آزمایش ها یا پژوهش های بیشتر در یخ خشک به جاهای دیگر می فرستند.همچنین برلی جلوگیری از جابجایی استخوان در هنگام حمل ونقل،با استفاده ازیخ خشک آن را منجمد می کنند.

6. کُند کردن واکنش های شیمیایی:

دمای پایین یخ خشک باعث کند شدن یا متوقف شدن برخی از واکنش های شیمیایی می شود. یخ خشک برای نگهداری و حمل ونقل چسب های مخصوص مورد استفاده قرار می گیرد .هم چنین یخ خشک به عنوان عاملی خنثی کننده در برابر برخی قلیاها مناسب است.

7. بی اثر کننده ی محیط:

یخ خشک در یک ظرف جایگزین اکسیژن داخل ظرف می شود و موجب پیشگیری از آتش سوزی می شود.همچنین از یخ خشک برای جابجایی بدون خطر تانکرهای گاز زیرزمینی استفاده میشود .برای کم کردن واکنش پذیری استیلن در حمل ونقل می توان از یخ خشک به عنوان گاز بی اثر درکپسول های جوشکاری استفاده کرد چون بسبت به گازهای نجیب دیگر مانند هلیم وآرگون ارزان تراست.

8. دور کردن پشه ها

به نظر میرسد که کربن دی اکسید می تواند پشه ها را ازانسان دورکند.نظریه ای که دراین زمینه وجود دارد این است که پشه ها انسانها وجانوران را از روی کربن دی اکسیدی که با تنفس در اطراف خود پس می دهند پیدامی کنند.بدین ترتیب پشه ها به سوی یخ خشک جذب می شوند و می توان آنهارا به دام انداخت.

9. صنعت نفت:

از یخ خشک در حوزه های نفتی برای تمیز کدرنته تانکرها استفاده می شود.هنگامی که پارافین و لجن در این تانکرها جمع میشود ماده ای شی میایی برای به هم زدن ته تانکر به کار می رود.این کار موجب جدا شدن مایع و جدا کردن آب از نفت در ترکیب های پارافین میشود تا ان که آب جدا شده،نفت جمع آوری میشود.هم چنین از کربن دی اکسید مایع جهت شکافتدادن وافزایش جریان نفت در چاه استفاده می شود.

10. بارور کردن ابرها :

پاشانیدن مواد سرما زا مانند انیدریدکربنیک جامد (یخ خشک) یکی از طرق باروری ابرها است

11. استفاده در کپسولهای آتش نشانی :

چون از آب سبک تره معمولا تو کپسولای آتش نشانی ازش استفاده میکنن تا بتونن مواد نفتی رو باهاش خاموش کنن ولی استفاده اصلیش به عنوان سرد کننده ست.

12. تولید دود، مه و بخار و حالت معنوی یا رویا:

می توان با افزودن یخ خشک به آب داغ یا بخار آب، مه غلیظی تولید کرد. دی اکسید کربن بخار می شود و تولید مه می کند و سرمایش سریع هوای اطراف، بخار آب محیط را میعان کرده و بر غلظت مه می افزاید. مه و دود تولید شده از یخ خشک روی زمین ته نشین می شود. هم چنین دمای آب، مشخصات مه را تحت تأثیر قرار می دهد. آب داغ یا بخار، کربن دی اکسید را سریع بخار می کند و باعث تولید مه بیشتر می شود. اگر آب داغ یا بخار تازه اضافه نشود آب باقی مانده خیلی سریع سرد می گردد

وسایلی که تولید دود، مه یا بخار می کنند می توانند در تولید جلوه های ویژه هیجان انگیزی به کار روند. آیا تاکنون فکر کرده اید که این دود چگونه تولید می شود؟ آیا تاکنون خواسته اید خودتان این جلوه های ویژه را خلق کنید؟ به یاد داشته باشید "دانش اندک می تواند خطرناک باشد." اگر وسایل و ترکیبات شیمیایی را به درستی برای تولید دود و مه به کار نبرید ممکن است در معرض خطراتی مثل سمیّت مواد شیمیایی، سوختگی، خفگی و حتی آتش سوزی قرار بگیرید. در این جا راه هایی که در تولید دود و بخار به کار می رود آورده شده است، اما به شما توصیه نمی کنیم که خودتان برای تولید دود اقدام کنید.

 

13. دستگاه جرم گیر و رسوب زدا :

این دستگاه از دانه های فشرده یخ خشک به قطر 3mm ماشین آلات و سطوح مختلف را رسوب زدایی می کند .

14. سایر موارد استفاده :

استفاده در آزمایشگاهها و مراکز علمی- صنعت روغن - ذخیره مواد غذایی - صنعت پخت نان - تهیه نوشابه - انتقال گیاهان - رشد گیاهان - عامل تولید فشار -انقباض فلزات جهت فیت شدن -چاه های آب

یادآوری 1: در صورتی که یخ خشک در آب قرار گیرد به شدت تصعید می شود و حبابهای زیبایی ایجاد می شود

یادآوری 2 : یخ خشک موجب سرمازدگی می شود بنابراین برای حمل آن باید از دستکش محافظ استفاده کرد. به علاوه استفاده از یخ خشک، کربن دی اکسید هوا را افزایش داده و ممکن است مشکلات تنفسی را در فضا های بسته ایجاد کند.

روش استفاده و نگهداری از یخ خشک

یخ خشک بسیار سرد است لذا برای جابجائی حتما از دستکشهای مناسب استفاده کنید . تماس با یخ خشک باعث انجماد سریع سلولهای دست می شود و صدماتی مانند سوختن ایجاد می کند.

در اثر تصعید یخ های خشک، گاز دی اکسید کربن ایجاد می شود. این گاز از هوای معمولی سنگینتر است و لذا به سطح پائین محیط منتقل شده و هوای معمولی را به بالا هدایت می کند . اگر مقدار دی اکسید کربن در محیط زیاد شود باعث خفگی انسانها خواهد شد . در اثر تنفس بیش از اندازه دی اکسید کرین، نفس کشیدن انسان سخت می شود و ناخنها و لبها به رنگ آبی تیره تبدیل می شود. در محیطی که یخ خشک نگهداری یا استفاده می شود حتما تهویه مناسبی در نظر گرفته تا گاز دی اکسید کربن را به خارج هدایت کند. هیچوقت یخ را در مخازن کاملا آببندی شده قرار ندهید زیر ا در اثر تصعید فشار داخل مخزن افزایش یافته و باعث انفجار می شود. سطحی که یخ خشک روی آن قرار می گیرد باید مناسب دمای پائین باشد در غیر اینصورت در اثر سرمای شدید سطح مربوطه ترک می خورد.

[ چهار شنبه 20 اسفند 1399 ] [ 10:45 ] [ شکوهی ]

    دسته گل‌ها از جمله مواردی هستند که می‌توان از آن‌ها در موارد زیادی برای دید و بازدید، تبریک گفتن و… استفاده کرد. سبک‌های مختلفی برای ساخت دسته گل وجود دارد. از جمله روش‌های ساخت دسته گل، استفاده از سبک روستیک است. دسته گل روستیک به دلیل خاص بودن یکی از زبیاترین نوع از دسته گل های امروزه می باشد.

سبک روستیک چیست؟

در هنگام بررسی جزئیات مربوط به ساخت دسته گل روستیک، ممکن است این سوال در ذهن افراد پیش بیاید که اصلا سبک روستیک چیست و در هنگام بکارگیری این سبک باید به چه نکات و جزئیاتی توجه شود؟

در سبک تزیین و دکوراسیون روستیک، با بکارگیری موارد و متریال‌هایی که تم طبیعت و روستایی دارند و باعث به وجود آمدن یک اثر بسیار صمیمی و در عین حال ساده می‌شود.

نکته‌ی مهمی که در ساخت دسته گل روستیک و هم چنین در ساخت و تزیین گلدان روستیک و یا بطور کلی تزیینات به سبک روستیک وجود دارد این است که هنگام استفاده از این سبک از تزیین دسته گل، تا حد امکان از بکارگیری مواد و محصولات صنعتی و مصنوعی جلوگیری شود و از متریال‌های طبیعی استفاده شود.

ترفندهای مختلفی برای ساخت یک دسته گل روستیک بسیار جذاب مورد استفاده قرار می‌گیرد، که با توجه به مناسب‌های مختلف و همچون فصول گوناگون سال می‌توان از این ترفندها برای ساخت و تزیین دسته گل‌های روستیک استفاده کرد.

برای ساخت دسته گل‌های روستیک، می‌توان از انواع مختلفی گل استفاده کرد که هر یک از این گل‌ها زیبایی خاصی را به دنبال دارند و ظاهری منحصر بفرد را برای دسته گل به وجود می‌آورند

ممکن است برای همه‌ی افراد این مورد پیش آمده باشد که برای رفتن به یک دید و بازدید و یا در جهت هدیه دادن به یک نفر، دچار سردرگمی شده باشند و هیچ ایده‌ای درباره‌ی چیزی که می‌خواهند هدیه بدهند نداشته باشند.

در چنین مواردی بهترین کادویی که افراد می‌توانند به عنوان هدیه به دیگران بدهند، یک دسته گل زیبا و جذاب است. انتخاب سبک‌های مختلف دسته گل از جمله دسته گل روستیک در بسیاری از موارد، می‌تواند تاثیر بسزایی در خوشحالی اطرافیان داشته باشد.

این ذهنیت در بیشتر افراد وجود دارد، که دسته گل تنها یک شیء نمادین به شمار می‌آید و ظاهر زیبای آن است مهم می‌باشد. با این حال هدیه دادن یک دسته گل به دیگران آنچنان ارزشمند است، که باعث می‌شود تا مدت‌های زیادی ارزش این هدیه در ذهن و قلب آن‌ها باقی بماند.

لذا نکته‌ی مهمی که وجود دارد، این است که افراد در انتخاب دسته گل دقت کامل را به خرج داده و دسته گل مورد نظر خود را، کاملا متناسب با هر یک از رویدادها انتخاب کنند. مثلا در یک عروسی که به سبک روستیک برگزار شده است، بهتر است که یک دسته گل روستیک برای عروس انتخاب شود.

پیام دسته گل روستیک

هر یک از دسته گل‌هایی که در مناسبت‌های مختلف استفاده می‌شوند، پیامی خاص و تاثیرگذار را به دنبال خواهند داشت که همین پیام باعث جذابیت بیش از پیش دسته گل‌ها می‌شود. در واقع استفاده از انواع مختلف گل‌ها در ساخت دسته گل می‌باشند، که پیام افراد را به دیگر القا می‌کنند.

برای مثال هنگام استفاده از گل‌های رز سفید و زرد جهت ساخت یک دسته گل روستیک زیبا، حس دوستی را و عشق و شادمانی را به دیگران القا داده و بطور کلی رزهای سفید نمادی بارز از سادگی و پاکی هستند و بکارگیری آن‌ها برای ساخت یک دسته گل روستیک، باعث می‌شود تا حس صلح به افراد دیگر منتقل شود.

همانطور که اشاره شد، ساخت دسته گل روستیک با استفاده از ترفندهای مختلفی انجام می‌شود و برای تزیین یک دسته گل به سبک روستیک، بهتر است که تا حد امکان از گل‌ها و متریال‌های طبیعی استفاده شود.

حال ممکن است این سوال پیش بیاید که هنگام ساخت یک دسته گل روستیک، از چه گل‌هایی می‌توان استفاده کرد. نکته‌ی مهم این است که انتخاب گل‌های مورد استفاده برای تزیین دسته گل به سبک روستیک، با توجه به مناسبتی که می‌خواهیم از این سبک دسته گل استفاده کنیم انجام می‌شود و گل‌ها و متریال‌های مورد استفاده در هر یک از مناسبت‌ها ممکن است متفاوت باشد.

موارد کاربردی دسته گل روستیک

همانطور که گفته شد، برای هر یک از مراسم‌ها و تشریفات و یا برای هدیه دادن باید نوع خاصی از دسته گل را انتخاب کرد و نمی‌توان دسته گلی که مخصوص یک مراسم خاص مثل خاکسپاری است را در مجلس خواستگاری استفاده کرد.

پس برای ساخت دسته گل‌ها، باید به مناسبت برگزاری جشن و مراسم مورد نظر نیز توجه داشته باشیم. دسته گل‌ها را می‌توان در مراسم عروسی، خواستگاری، در مناسبت‌های عاشقانه همچون سالگرد ازدواج و یا روز ولنتاین، روز تولد و جهت تبریک رویدادهای مختلف دیگر به کار برد.

نکته‌ی دیگر این است که در هر یک از مراسم‌ها، باید مدلی خاص از دسته گل را انتخاب کرد و نمی‌توان دسته گل مجلس ختم را به مجلس خواستگاری برد. شاید بپرسید که سبک روستیک و یا دسته‌گل روستیک چیست؟

 

اهمیت استفاده از دسته گل‌های روستیک

در واقع اشخاصی که دسته گل‌های روستیک را می‌پسندند و این سبک از دسته گل را برای مناسبت‌ها و یا مراسم‌های مختلفی همچون جشن عروسی خود انتخاب می‌کنند، علاقه‌ای بسیار به القاء حس آرامش به خود و دیگران دارند.

استفاده از گل‌هایی همچون رنگ‌های مختلف گل رز، گل کاکتوس و مواردی دیگر که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌شود، می‌توانند گزینه‌هایی بسیار مناسب برای تزیین دسته گل‌های روستیکی باشند.

بطور کلی اگر اجزاء ساده‌ی اطرافتان شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد و باعث برانگیخته شدن شما می‌شود، انتخاب دسته گل‌های سبک روستیکی گزینه‌ی بسیار مناسبی برای شما می‌باشند.

استفاده از گل‌هایی همچون رنگ‌های مختلف گل رز، گل کاکتوس و مواردی دیگر که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌شود، می‌توانند گزینه‌هایی بسیار مناسب برای تزیین دسته گل‌های روستیکی باشند.

 

 دسته گل روستیک در مراسم عروسی

امروزه برای تزیین سالن عروسی از سبک‌های مختلف دکوراسیون و تزیینات استفاده می‌شود و از جمله سبک‌های مورد استفاده برای تزیین دکوراسیون عروسی که در سال‌های اخیر بسیار مرسوم و پرطرفدار شده است، می‌توان به سبک روستیک اشاره کرد.

در این سبک از برگزاری جشن عروسی، ریز به ریز جزئیات عروسی ممکن است با توجه به جزئیات مربوط به سبک روستیک تزیین شده باشد و یا این که تنها بعضی از جزئیات خاص با توجه به سبک روستیک تزیین شده باشد.

یکی از مهم‌ترین جزئیات جشن عروسی، دسته گل روستیک عروس است؛ انتخاب یک دسته گل روستیک که در آن از گل ژیپسوفیلا استفاده شده باشد و با کنف تزیین شده باشد، می‌تواند موردی مناسب در برگزاری جشن عروسی به سبک روستیک باشد.

انتخاب یک دسته گل روستیک که در آن از گل ژیپسوفیلا استفاده شده باشد و با کنف تزیین شده باشد، می‌تواند موردی مناسب در برگزاری جشن عروسی به سبک روستیک باشد.

 

موارد مهم در تزیین دسته گل‌های روستیک

در بیشتر موارد تزیین دسته گل به سبک روستیک، از گل‌ها و روبان‌های سفید استفاده می‌شود که این مدل از دسته گل‌های روستیک، کاربرد بسیار منحصر بفردی در جشن‌های عروسی دارند و استایلی بسیار جذاب را برای عروس خانم‌ها به وجود می‌آورند‌.

افرادی که تمایل دارند جشن عروسی آن‌ها در عین زیبایی و خاطره انگیز بودن ساده برگزار شود، می‌توانند از دسته گل‌هایی تزیین شده به سبک روستیک استفاده کنند که سبکی ساده و در عین حال طبیعی دارند و جذابیت خاصی را برای استایل عروس به وجود می‌آورند

. مهم‌ترین نکته در ساخت دسته گل روستیک، استفاده از گل‌های طبیعی است و تا حد امکان باید از بکارگیری گل‌های مصنوعی جلوگیری کرد.

مهم‌ترین نکته در ساخت دسته گل روستیک، استفاده از گل‌های طبیعی است و تا حد امکان باید از بکارگیری گل‌های مصنوعی جلوگیری کرد.

 

نکته‌ جالب توجه برای ساخت دسته گل روستیک

نکته‌ی مهمی که برای تزیین دسته گل عروسی به سبک روستیک باید در نظر گرفته شود این است که، بهتر است که تا حد امکان از گل‌های سفید رنگ استفاده شود. استفاده از گل ارکیده و گل‌های رز سفید، انتخاب بسیار خوبی برای تزیین دسته گل عروس به سبک روستیک است.

برای ساخت و تزیین دسته گل روستیک به سبک پاییزی نیز، می‌توان از گل‌های داوودی مینیاتوری، گل‌های هیپو که دارای یک سری میوه‌های بسیار زیبا هستند که جذابیت بسیاری را برای دسته گل ایجاد می‌کنند، گل‌های میخک، انواع گل‌های آنتریوم، انواع رنگ‌های مختلف گل‌های رز، گل‌های خشک همچون گندم و… استفاده کرد.

برای ساخت و تزیین دسته گل روستیک به سبک پاییزی نیز، می‌توان از انواع گل‌های آنتریوم، انواع رنگ‌های مختلف گل‌های رز، گل‌های خشک همچون گندم و… استفاده کرد

https://floart.ir

 

[ یک شنبه 17 اسفند 1399 ] [ 13:48 ] [ شکوهی ]

عود تکه‌ای چوب است که از درختانی خاص جدا می‌شود. این درختان در کشورهای هند و چین رشد می‌کنند و اگر تکه‌چوب جداشده از آنها را بسوزانید با بویی خوش روبه‌رو خواهید شد. این روزها، انواع مختلفی از عودها در بازار به فروش می‌رسند. اندازه‌ها و شکل‌های این محصول متنوع است و این تنوع هم خوب است و هم بد؛ خوب از آن جهت که دست‌تان را در انتخاب باز می‌گذارد و بد از آن روی که شاید کمی گیج شوید و ندانید که باید کدام مورد را خریداری کرد. این روزها عود را از فروشگاه‌های اینترنتی هم می‌توان خرید. پس بهتر است دربارهٔ آن بیشتر بدانید تا خرید برای‌تان ساده‌تر از ساده شود. به نکات زیر در خرید عود دقت کنید:

شکل عود چطور باشد؟

شکل و ظاهر عودی که می‌خرید از هر چیز دیگری مهم‌تر است. چون شکل و ترکیب آن است که معلوم می‌کند به چه ابزارهایی برای سوزاندن نیاز دارید. ضمن اینکه سهولت کارکردن با عود و راحت‌بودنِ سوزاندن آن مهم است. بهترین نمونه‌های عود، مواردی هستند که به شکل مخروط یا تکه‌ چوب‌های دراز درست می‌شوند.

برای عودهای این مدلی، خرید ظرفی سرامیکی یا فلزی لازم است. با وجود این ظرف‌ها، عود را داخل‌شان می‌گذارید و از بابت سوختن و تجمع خاکسترهایش نگران نخواهید بود. برای سوزاندن عودهای مخروطی و دراز می‌توانید یک فنجان یا کاسه را هم پُر از برنج یا شن کنید و عودها را روی آنها قرار بدهید. در این صورت، سوزاندن‌شان ساده خواهد شد. ظرف‌های مختلفی برای نگه‌داشتن عود وجود دارد.

 

رایحه و بوی عود را چطور انتخاب کنیم؟

انتخاب بو و رایحه در خرید عود کار چندان ساده‌ای نیست. چون معمولا در هنگام خرید، تمام نمونه‌های عود موجود در مغازه به عنوان نمونه سوزانده نمی‌شوند و نمی‌توان تشخیص داد که با خرید عود با چه بو و رایحه‌ای روبه‌رو می‌شوید. در واقع، رسیدن به عودی خوشایند به کمی آزمون‌وخطا نیاز دارد.

بعضی از بسته‌های عود، حاوی چوب‌هایی با رایحه‌های مختلف هستند. اگر در خرید عود تازه‌کار هستید، بهتر است به سراغ این بسته‌ها بروید و ببینید که از کدام رایحه بیشتر خوش‌تان می‌آید. تا در دفعات بعدی خرید بتوانید یک‌راست و مستقیم به سراغ بوهای مطلوب‌تان بروید.

ولی باید بدانید که عودهای هندی معمولا دارای طیف بویی شیرین هستند. عودهای چینی و تبتی دارای رایحه چوب و گیاهان دارویی در ترکیب خود هستند. پسندیدن بوی عود خیلی مهم است. چون اگر از رایحهٔ آن خوش‌تان نیاید، چیزی جز آزار برای خود نمی‌خرید.

بیشتر افراد برای به‌وجود آوردن فضایی آرام جهت مدیتیشن از عودها استفاده می‌کنند. حال اگر بنا باشد که با خرید عود و راه‌انداختن بویی نامطبوع، سرتان درد بگیرد و تنفس‌تان خراب شود، واقعا خرید آن فکر بی‌خردانه‌ای خواهد بود.

 

هدف‌تان از خرید عود چیست؟

باید بدانید که هدف‌تان از خرید عود چیست. بیشتر افراد برای تمرینات مدیتیشن و ایجاد فضایی خوش‌بو و آرامش‌بخش به سراغ عودها می‌روند. برخی هم دوست دارند تا با سوزاندن عود به فضایی معنوی برسند. برخی دیگر هم می‌خواهند هوا را خوش‌بو و تازه کنند. دقت کنید:

عودهای مناسب برای ایجاد فضایی جهت مدیتیشن: عود با عطر یاس، اسطوخدوس، کاج، بابونه، علف لیمو و وانیل؛

عودهایی مناسب برای ایجاد فضایی معنوی: عود با عطر چوب صندل، کُندُر، مُشک، صمغ رزین مُر، نعنای هندی، اکالیپتوس و مریم‌گلی؛

عودهایی مناسب برای تازه‌ و خوش‌بوکردن هوا: عود با عطر وانیل، گل رز، توت‌فرنگی، نارگیل، گیلاس، دارچین، سنبل هندی و برگ‌های خشک گیاهان معطر.

 

نکته مهم

کسانی که بیماری‌های تنفسی دارند نباید در معرض دود عود قرار بگیرند. مثلا علائم مشکلات تنفسی بیماران مبتلا به آسم در مواجهه با دود عود شدیدتر می‌شود. پس حواس‌تان را به این موضوع جمع کنید.

 

تعداد عود در هر بسته چقدر است؟

در خرید عود به تعداد هم دقت کنید. باید بدانید که در هر بسته چند عدد عود وجود دارد. اگر هنوز با رایحه بسته‌ٔ عودی که برداشته‌اید، آشنایی ندارید، تعداد کمتری را برای خرید انتخاب کنید. بسته‌های عود از ۱۰ تا ۳۰۰ عدد عود را هم پوشش می‌دهند.

پس اگر هنوز دربارهٔ علاقه‌تان به رایحه عود شک دارید، به سراغ بسته‌هایی با تعداد کمتر بروید. اگر از بو خوشتان آمد که می‌توانید به سراغ تعداد بیشتر بروید و اگر هم نه؛ دیگر ضرر زیادی نمی‌کنید و عودها روی دست‌تان نخواهند ماند.

 

طول عود چقدر باشد؟

هر چقدر طول و اندازهٔ عودی بلندتر باشد، مدت‌زمان بیشتری هم بو و رایحه‌ٔ خود را در فضا پخش می‌کند. برای مثال، عودهایی با طول ۲۰ سانتی‌متر می‌توانند حدود ۲۰ دقیقه بسوزند و بویی خوش در فضا به وجود بیاورند. عودهای ۳۰ سانتی‌متری هم می‌توانند در طی یک ساعت بسوزند و عطرافشانی کنند.

پس اگر می‌خواهید عودی بخرید که مدت طولانی‌تر بوی خوش در فضا پراکنده کند، به اندازهٔ طول آن هم دقت داشته باشید. البته این درباره عودهایی است که به شکل تکه‌چوب‌هایی باریک دراز تولید می‌شوند.

 

ترکیبات سازنده عود چه باشد؟

اگر به بعضی از بوها و مواد شیمیایی حساس هستید، باید حتما به ترکیبات سازندهٔ عود قبل از خرید دقت کنید. خرید عود بدون ترکیبات شیمیایی بهتر است. چون در ساختار این عودها از مواد طبیعی و گیاهی بهره برده می‌شود و برای تنفس‌تان مشکلی به وجود نمی‌آورند.

اما عودهای مصنوعی معمولا رنگ می‌شوند تا شکل زیباتری داشته باشند و بوهای مصنوعی عموما تندی دارند. تنفس مواد مصنوعی عودی که دود می‌شود و به هوا می‌رود، ممکن است برای سلامتی‌تان مضر باشد.

حالا که می‌دانید برای خرید عود باید به چه نکاتی دقت داشته باشید، خریدی راحت‌تر و ساده‌تر در پیش خواهید داشت. یادتان باشد که خرید عود مانند خرید عطر است. یعنی نمی‌توان دقیقا توصیه کرد که چه رایحه‌ای را خریداری کنید. سلیقهٔ افراد در انتخاب عود نقش دارد. سلیقه هم به واسطهٔ تجربه‌های گوناگون انسان‌ها از زندگی در مقاطع مختلف عمر شکل می‌گیرد. باز هم تأکید می‌شود که در صورت وجود مشکلات تنفسی هرگز دور و بر سوزاندن عود نچرخید. چون ممکن است که تنفس‌تان را مخدوش کند و سلامتی‌تان را به مخاطره بیاندازد.

https://www.daraje.com

 

[ شنبه 16 اسفند 1399 ] [ 11:59 ] [ شکوهی ]

بازاریابی کردن یکی از مهم ترین و کلیدی ترین اجزای کار تجارت برای کارآفرینی ها می باشد. تجارت هایی موفق تر هستند که بهتر از دیگران بازاریابی کنند. بنابراین در صورتی که شما به عنوان یک تجارت نتوانید به خوبی کار بازاریابی را انجام دهید شانستان برای این که در کارتان موفق شوید خیلی کم می شود. تحقیقات نشان داده است که موفق ترین کارآفرینی های دنیا کارآفرینی هایی بوده اند که کار بازاریابی را به بهترین شکل ممکن انجام داده اند. بنابراین در صورتی که شما بتوانید چگونگی انجام دادن این کار را به درستی یاد بگیرید شانستان برای موفقیت خیلی بالا می رود. بازاریابی کردن به این معنی است که شما بتوانید به دیگران نشان دهید که تجارتتان درباره چیست و قرار است چه خدماتی به مردم ارایه کند. بنابراین در صورتی که شما بتوانید این کار را به شکلی انجام دهید که دیگران بتوانند به خوبی تجارت شما را بشناسند شانس بیشتری برای موفقیت خواهید داشت. این روزها یکی از مهم ترین روش های انجام کار بازاریابی روش استفاده از شبکه های اجتماعی می باشد. آمارها و ارقامی که در این زمینه وجود دارد نشان می دهد که تجارت ها و کارآفرینی هایی که می توانند از شبکه های اجتماعی به بهترین شکل ممکن استفاده کنند این امکان را دارند که به خوبی تجارت خودشان را رونق دهند در غیر این صورت ممکن است در کار بازاریابی با مشکلات زیادی برخورد کنند. شما باید درنظر داشته باشید که انجام دادن کار بازاریابی با استفاده از شبکه های اجتماعی نیازمند رعایت یک سری قوانین و مقررات است و در صورتی که شما بتوانید این قوانین و مقررات را به خوبی رعایت کنید می توانید پیشرفت زیادی در این کار بکنید. یکی از مهم ترین ابزارهایی که بسیاری از تجارت ها از آن برای کار بازاریابی استفاده می کنند اینستاگرام است. در حقیقت اینستاگرام یکی از مهم ترین پلتفرم های شبکه های اجتماعی است که تجارت هایی که می خواهند با استفاده از شبکه های اجتماعی مخاطبین زیادی را به سمت و سوی خودشان جلب کنند از این ابزار استفاده می کنند. بازاریابی کردن با استفاده از اینستاگرام منوط بر این است که شما اصول انجام دادن این کار را به خوبی بدانید و در این پست قصد داریم تا به 18 مورد از اشتباهاتی که شما ممکن است در طول کار بازاریابی کردن با استفاده از شبکه های اجتماعی مرتکب شوید اشاره کنیم:

 

1. در بیوی خودتان لینک نگذارید!

اولین اشتباهی که می تواند به کیفیت کار بازاریابی با استفاد از اینستاگرام لطمه زیادی بزند این است که شما به عنوان یک تجارتی که برای خودتان یک وب سایت مشخص دارید لینکتان را در بیوی اینستاگرامتان نگذارید. این کار ممکن است در نگاه اول به نظر کمی پیش پا افتاده بیاید ولی حقیقت این است که در صورتی که شما این کار را انجام ندهید ممکن است برایتان مشکلات زیادی ایجاد شود. به عنوان مثال در صورتی که شما لینک وب سایت خودتان را در بیوی اینستاگرامتان قرار ندهید افرادی که به عنوان بازدیدکننده از شبکه اینستاگرام شما دیدن می کنند با تجارتی روبرو می شوند که برای آن ها هیچ اعتباری ندارد و همین موضوع می تواند باعث شود که آن ها تجارت شما را رها کنند و به سراغ تجارت های دیگر بروند و مشتری آن ها شوند. شما باید بدانید که یکی از مهم ترین نکته هایی که می تواند به تجارت شما اعتبار ببخشد وجود لینک هایی است که شما در بخش بیوی اینستاگرام خودتان قرار می دهید.

 

2. تصویر پروفایل نداشته باشید!

داشتن تصویر پروفایل برای تجارت شما موضوعی بسیار لازم و ضروری است. در صورتی که شما برای پروفایل خودتان در اینستاگرام تصویری ارایه نکنید احتمال این که بخش زیادی از مخاطبین و بازدیدکنندگان صفحه اینستاگرام شما را به رسمیت نشناسند بسیار زیاد می شود. علت این موضوع هم بسیار واضح است. حقیقت این است که اکثر افرادی که به عنوان بازدیدکننده از صفحه اینستاگرام تجارت شما دیدن می کنند به اولین چیزی که نگاه می کنند تصویر پروفایل است. در حقیقت آن ها سعی می کنند تا بخش زیادی از اطلاعات لازم را از همین تصویر پروفایل شما بگیرند و بنابراین در صورتی که شما هیچ تصویر پروفایل مناسبی نداشته باشید آن ها فکر می کنند که تجارت شما و صفحه اینستاگرامی مربوط به آن اعتبار لازم را ندارد  وبنابراین احتمال این که آن را فالو نکنند خیلی زیاد می شود. بر طبق نظرسنجی هایی که از کاربران اینستاگرامی بدست آمده است مشخص شده که اکثر این کاربران اینستاگرامی فکر می کنند که داشتن یک تصویر پروفایل مناسب برای یک صفحه اینستاگرامی یکی از مهم ترین پارامترهایی است که می تواند در موفقیت و یا عدم موفقیت این صفحه اینستاگرامی تاثیر داشته باشد. بنابراین به هنگام برپایی یک اکانت اینستاگرامی برای تجارتتان حتما به داشتن یک تصویر پروفایل مناسب توجه کنید.

 

3. صفحه اینستاگرام خودتان را در حالت خصوصی قرار دهید!

از دیگر اشتباهاتی که بسیاری از افرادی که می خواهند برای تجارت خودشان یک صفحه اینستاگرامی ایجاد کنند مرتکب آن می شوند این است که صفحه اینستاگرام خودشان را در حالت خصوصی قرار می دهند. انجام دادن این کار می تواند تا حدود بسیار زیادی تعداد افرادی را که صفحه اینستاگرام شما را فالو می کنند کم کند. شما باید به این نکته توجه داشته باشید که شما می خواهید یک صفحه اینستاگرامی تولید کنید برای این که دیگران شما را فالو کنند. بنابراین در صورتی که این صفحه اینستاگرامی را برای خودتان تولید کنید احتمال این که آن ها متوجه شوند که تجارت شما درباره چیست و قرار است چکار کند خیلی کم  می شود. در حقیقت وقتی که صفحه اینستاگرامی شما در این حالت قرار داشته باشد آن ها باید از کجا بفهمند که چنین اتفاقی می افتد؟ بنابراین باید به این نکته توجه داشته باشید که قرار دادن  صفحه اینستاگرامیتان در حالت خصوصی یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که شما به عنوان فردی که قرار است با استفاده از اینستاگرام بازاریابی کند ممکن است انجام دهید و می تواند مخرب ترین اثرات را داشته باشد.

 

4. از تعداد زیادی هشتگ استفاده کنید!

عده ای از افرادی که با استفاده از اینستاگرام بازاریابی می کنند فکر می کنند که در صورتی که از تعداد زیادی هشتگ استفاده کنند شانسشان برای این که در کار بازاریابی با استفاده از اینستاگرام موفق شوند بالاتر می رود. این تفکر درست نیست. حقیقت این است که با این که اینستاگرام به شما این اجازه را می دهد که تا مرز 30 هشتگ را برای هرکدام از پست هایی که در این شبکه آپلود می کنید استفاده کنید ولی تحقیقات نشان داده است که آن دسته از پست هایی که در آن ها از تعداد بسیار کمتری هشتگ استفاده می شود نسبت به پست هایی که سعی می کنند تا از هر 30 هشتگ استفاده کنند بسیار بهتر عمل می کنند. آمارهایی که ناشی از صفحه های اینستاگرامی بسیار موفق است نشان می دهد که اکثر این صفحه های اینستاگرام سعی می کنند تا چیزی بین 5 تا 10 هشتگ را مورد استفاده قرار دهند و صفحه های اینستاگرامی که بیشتر از این تعداد هشتگ را مورد استفاده قرار می دهند معمولا عملکرد ضعیف تری دارند!

 

5. تصاویری را که قبلا پست کرده اید دوباره پست کنید!

پست کردن مجدد تصاویری که در گذشته آن ها را پست کرده اید نیز از دیگر اشتباهاتی است که شما به عنوان تجارتی که قرار است با استفاده از ابزار اینستاگرام بازاریابی کند ممکن است مرتکب آن شوید. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است که وقتی که صفحه های اینستاگرامی مختلف تصاویری را پست می کنند که در گذشته آن ها را پست کرده اند این کار منجر می شود که میزان موفقیت آن ها به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کند. در حقیقت وقتی که شما یک بار یک تصویر را پست کرده اید (حتی در صورتی که این تصویر با میزان موفقیت بسیار بالایی همراه بوده باشد) در صورتی که دوباره قصد داشته باشید که آن را پست کنید احتمال این که این تصویر به همان میزان موفق شود خیلی کم می شود. علت این موضوع این است که شما باید در اینستاگرام همیشه به دنبال این باشید که چیزهای جدید را پست کنید و همیشه کاری کنید که مخاطبین احساس کنند که شما هر روز برای آن ها مطالب جدیدی دارید و در صورتی که دوباره تصاویر تکراری را برای آن ها پست کنید این احساس در آن ها از بین می رود و فکر می کنند حالا که شما می خواهید مطالب تکراری را برای آن ها پست کنید اصلا چه نیازی دارد که شما را فالو کنند؟

 

6. چندین تصویر را به صورت همزمان پست کنید!

یکی دیگر از اشتباهاتی که افرادی که می خواهند با استفاده از ابزار اینستاگرام به بازاریابی بپردازند مرتکب می شوند این است که آن ها فکر می کنند در صورتی که چندین تصویر را به صورت همزمان پست کنند می توانند تعداد فالورهای خودشان را بالا ببرند. حقیقت این است که این موضوع به هیچ عنوان صحت ندارد. در حقیقت در صورتی که شما بخواهید چنین کاری را انجام دهید حتی ممکن است از تعداد فالورهای فعلیتان هم کم شود! علت این است که وقتی شما بی وقفه چندین تصویر را در فاصله زمانی کمی برای مخاطبین پست می کنید بخش فید (feed) آن ها را پر می کنید و همین پر شدن ممکن است منجر به بروز خشم و عصبانیت آن ها شوند. تصور کنید که در مدت کوتاهی چندین پست از طرف شما در بخش فید آن ها قرار بگیرد. بسیاری از مخاطبین و افرادی که در گذشته شما را دنبال می کرده اند چنین چیزی را دوست ندارند و بنابراین به احتمال زیاد شما را آنفالو می کنند!

 

7. تصاویری را پست کنید که دارای کیفیت پایینی هستند!

یکی دیگر از اشتباهاتی که بازاریابان اینستاگرامی انجام می دهند پست کردن تصاویری است که دارای کیفیت پایینی هستند. تحقیقات نشان داده است که یکی از مهم ترین و کلیدی ترین عواملی که می تواند به شما کمک کند تا در کار بازاریابی موفق شوید ارایه کردن تصاویری است که دارای کیفیت بالایی می باشند. علت این موضوع این است که پلتفرم اینستاگرام به طور کلی یک پلتفرم تصویری است و بنابراین کیفیت تصاویری که در این پلتفرم به اشتراک گذاشته می شود اهمیت بسیار زیادی دارد. بنابراین در صورتی که شما سعی نکنید تصاویر باکیفیت ارایه کنید به میزان زیادی از تعداد افرادی که شما را فالو می کنند کاسته می شود. در صورتی که شما تصاویر باکیفیت برای آن ها ارایه نکنید شانستان برای این که تاثیر لازم را بر روی مخاطبین داشته باشید از دست می دهید و بنابراین احتمال شکستتان در این کار بالا می رود. فراموش کنید که کیفیت تصاویری که شما پست می کنید با تعداد مخاطبینتان در اینستاگرام ارتباط مستقیمی دارد و هرچقدر که تصاویر بهتر و با کیفیت بالاتری پست کنید شانستان برای موفقیت بیشتر می شود.

 

8. تصاویری که پست می کنید تناسبی با کارتان نداشته باشد!

یکی دیگر از نکته های بسیار مهمی که افرادی که می خواهند با استفاده از پلتفرم اینستاگرام به کار بازاریابی بپردازند باید به آن توجه کنند این است که تصاویری که پست می شود نباید با کاری که انجام می دهند نامتناسب باشد. به عنوان مثال در صورتی که تجارت شما در زمینه تولید قطعات کامپیوتری است باید سعی کنید تا تصاویری را در پروفایل خودتان قرار دهید که دقیقا همین موضوع را اعمال می کند. تحقیقات نشان داده است که تناسب تصاویری که در پست ها قرار داده می شود با کاری که تجارت ها انجام می دهند یکی از مهم ترین عواملی است که می تواند در موفقیت و یا عدم موفقیت یک تجارت در کار بازاریابی موثر باشد. همچنین شما باید کاری کنید که تصویر پروفایلتان هم علاوه بر این که با تصاویری که پست می کنید متناسب باشد با کاری که انجام می دهید نیز دارای تناسب باشد. این موضوع نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است به این دلیل که در صورتی که تصویر پروفایل شما متناسب با کارتان نباشد در صورتی که تمام تصاویری که پست می کنید با کار متناسب باشند باز هم یک جای کارتان می لنگد!

 

9. بیش از حد از خودتان سلفی بگیرید!

یکی دیگر از نکته هایی که شما برای این که بتوانید در کار بازاریابی کردن با استفاد از شبکه اینستاگرام موفق شوید حتما باید به آن توجه کنید این است که بیش از حد از خودتان سلفی نگیرید. تحقیقات نشان داده است که افرادی که این کار را انجام می دهند در کار موفق نمی شوند. البته گرفتن تصاویر مختلف از خودتان و پست کردن آن ها در صفحه اینستاگرامی ممکن است به نفعتان باشد ولی حقیقت این است که در صورتی که این کار را بیش از حد انجام دهید ممکن است اینگونه به نظر برسد که شما می خواهید به جای این که تجارتتان را تبلیغ کنید خودتان را تبلیغ کنید و با این کارها می خواهید خودتان را به دیگران نشان دهید. بنابراین در صورتی که می خواهید چنین وضعیتی برایتان ایجاد نشود بهترین کار این است که تعداد سلفی هایی را که از خودتان می گیرید کنترل کنید و سعی کنید تا جایی که می توانید به تنوع پست ها توجه کنید. تحقیقات نشان داده است که افرادی که به این شیوه کار بازاریابی  را انجام می دهند بسیار موفق تر عمل می کنند.

 

10. زمانی پست بگذارید که کسی پست ها را نمی بیند!

انتخاب کردن بهترین زمان برای پست گذاشتن هم یکی دیگر از نکته های بسیار مهمی است که شما باید به هنگام کار بازاریابی به آن توجه کنید. تحقیقات نشان داده است که یکی از مهم ترین و کلیدی ترین عواملی که می تواند منجر شود که تعداد مخاطبین یک صفحه اینستاگرامی بیشتر شود این است که زمان های مناسبی برای پست کردن انتخاب شود. تحقیقات نشان داده است که تجارت هایی که سعی می کنند تا زمان های مناسب را برای پست گذاشتن در صفحه های اینستاگرامی خودشان انتخاب کنند نسبت به تجارت هایی که برای پست گذاشتن در صفحه های اینستاگرامی خودشان به این موضوع توجهی نمی کنند بسیار موفق تر عمل می کنند. شما باید زمانی را برای انجام داد این کار انتخاب کنید که فکر می کنید در این زمان احتمال این که پست هایی که گذاشته اید دیده شود به حداکثر می شود. در صورتی که در زمان هایی پست بگذارید که خودتان هم ایمان دارید که کسی پست ها را نمی بیند یکی از بزرگترین و بدترین اشتباهاتتان را در زمینه پست گذاشتن در اینستاگرام انجام داده اید!

 

11. کپشن هایتان با تصاویریتان همخوانی نداشته باشند!

در صورتی که کپشن هایی که شما زیر تصاویر می گذارید ارتباطی با این تصاویر نداشته باشند و یا این که اصلا از نظر مفهومی با این تصاویر همخوانی نداشته باشند شانستان برای این که در این کار موفق شوید کمتر می شود. تحقیقات نشان داده است که یکی از مهم ترین و کلیدی ترین نکته هایی که اکثر تجارت هایی که با استفاده از اینستاگرام به خوبی بازاریابی کرده اند درنظر می گیرند این است که کپشن هایی می گذارند که با تصاویری که پست می کنند همخوانی دارد. در صورتی که شما هم بخواهید در کار بازاریابی کرد با استفاده از ابزار اینستاگرام موفق شوید باید سعی کنید تا کپشن هایی بگذارید که به خوبی با تصاویری که ارایه می کنید همخوانی داشته باشد. در غیر این صورت شانسسی برای موفقیت ندارید. آمارهایی که در این رابطه وجود دارد نشان می دهد که مخاطبین و افرادی که به صفحه های اینستاگرامی سر می زنند انتظار دارند تا کپشن هایی را ببینند که از نظر مفهومی کاملا متناسب با تصاویر این کپشن ها می باشد و در صورتی که چنین کپشن هایی را نبینند احتمال این که مشتری تجارت های صاحب این صفحه های اینستاگرامی شوند پایین می آید.

 

12. در کپشن هایتان از CTA استفاده نکنید!

استفاده کردن از CTA موضوعی است که شما به عنوان یک تجارتی که قرار است کار بازاریابی را به شیوه ای انجام دهید که مخاطبین حقیقتا جلب تجارتتان شوند باید حتما درنظر داشته باشید. شما باید حتما در کنار تمام متن هایی که برای بازاریابی درنظر گرفته اید بخش CTA را هم قرار دهید تا افرادی که این متن ها را می بینند بدانند که چگونه می خواهند در تجارت شما ثبت نام کنند. تحقیقات نشان داده است که تجارت هایی که از چنین روشی برای انجام کار استفاده می کنند با مشکل مواجه می شوند. شما باید سعی کنید که این دکمه را حتی در متن هایی که به عنوان بازاریابی با استفاده از شبکه های اجتماعی قرار داده اید نیز داشته باشید. به عنوان مثال وقتی که در اینستاگرام پست می گذارید باید سعی کنید تا در کپشن هایی که مربوط به هرکدام از این پست ها می باشد این بخش را ارایه کنید به شیوه ای که در صورتی که فردی تنها با دیدن یکی از پست های شما به تجارت شما علاقه مند شد بتواند از طریق همان بخش و همان پست تبدیل به مشتری شما شود.

 

13. هشتگ های نامرتبط استفاده کنید!

از دیگر اشتباهات مهمی که بسیاری از افرادی که می خواهند با استفاده از شبکه های مجازی و مخصوصا با استفاده از شبکه اینستاگرام بازاریابی کنند انجام می دهند این است که با استفاده از هشتگ ها نامرتبط بازاریابی کنند. تحقیقات نشان داده است که یکی از مهم ترین عواملی که می تواند منجر به پراندن مخاطبین و مشتریان و دفع کردن آن ها از تجارت هایی که با استفاده از اینستاگرام بازاریابی می کنند شود همین استفاده نادرست از هشتگ ها است. در صورتی که شما می خواهید درباره یک موضوع خاصی پست بگذارید باید سعی کنید تا به جای این که از هشتگ هایی استفاده کنید که هیچ ارتباطی با موضوع اصلی ندارد سعی کنید تا از هشتگ هایی استفاده کنید که کاملا مرتبط با موضوعی می باشند که شما می خواهید درباره آن پست بگذارید. این کار به شما کمک می کند که مخاطبین بیشتری را به خودتان جلب کنید. همچنین در این صورت مخاطبین به شما اعتماد بیشتری می کنند و بنابراین شانستان برای این که در این کار موفق شوید افزایش پیدا می کند.

 

14. تعداد افرادی که آن ها را فالو می کنید بیشتر از تعداد افرادی باشد که شما را فالو می کنند!

بعضی از تجارت هایی که با استفاده از اینستاگرام به کار بازاریابی می پردازند فکر می کنند یکی از بهترین روش هایی که می توان با استفاده از آن تعداد فالورها را افزایش داد این است که تعداد زیادی از افراد را فالو کنند تا آن ها هم صفحه اینستاگرامی تجارتشان را فالو کنند! البته این موضوع ممکن است در برخی از موارد درست باشد ولی حقیقت این است که نمی توان به آن جامعیت بخشید. در حقیقت نمی توان این گونه انتظار داشت که هر صفحه اینستاگرامی که صفحه های مختلف دیگر را فالو می کند باید انتظار داشته باشد که صفحه های دیگر هم این صفحه را فالو کنند! تحقیقات نشان داده است که تنها تعداد کمی از صفحه های اینستاگرامی هستند که در صورتی که شما آن ها را فالو کنید آن ها هم شما را فالو می کنند. بنابراین در صورتی که شما به عنوان مثال 1000 نفر را فالو کنید ممکن است تعداد افرادی که شما را فالو می کنند تنها 200 نفر شود (یعنی از هر 5 نفری که شما آن ها را فالو کرده اید تنها یکی از آن ها شما را فالو کند!) بنابراین بهتر است به فکر روش بهتری برای افزایش تعداد فالورها باشید!

 

15. رقبایتان را مورد بررسی قرار ندهید!

یکی از روش های خوبی که می توانید با استفاده از این روش تعداد مخاطبین خودتان را بیشتر کنید این است که رقبایتان را مورد بررسی قرار دهید. تحقیقات نشان داده است که اکثر تجارت هایی که توانسته اند در زمینه کار بازاریابی کردن با استفاده از اینستاگرام موفق شوند تجارت هایی بوده اند که به خوبی رقبای خودشان را مورد بررسی قرار می دادند و سعی می کردند تا از آن ها چیزهای جدیدی یاد بگیرند. فراموش نکنید که در صورتی که بتوانید روش های بازاریابی کردن و جلب کردن مخاطبین را از صفحه های اینستاگرامی یاد بگیرید که تعداد مخاطبین زیادی دارند می توانید به راحتی شما نیز مانند این صفحه ها به تعداد مخاطبین زیادی برسید. البته بررسی ها و تحقیقاتی که در این زمینه انجام می دهید باید دقیق باشد و در صورتی که این بررسی ها را به صورت ناقص انجام دهید شانس کمی برای موفقیت دارید. آمارها نشان می دهند که بهترین و موفق ترین صفحه های اینستاگرامی نیز از این روش برای پیشرفت استفاده کرد اند.

 

16. از بازاریابی افراد تاثیرگذار استفاده نکنید!

یکی دیگر از نکته های بسیار مهمی که شما برای این که کار بازاریابی با استفاده از اینستاگرام را به خوبی انجام دهید باید به آن توجه کنید این است که از روش بازاریابی کردن با استفاده از افراد تاثیرگذار استفاده کنید. تحقیقات نشان داده است که تجارت هایی که از این روش استفاده می کنند می توانند نسبت به تجارت های دیگر بسیار موفق تر عمل کنند. در صورتی که شما سعی کنید فردی را انتخاب کنید که تعداد زیادی مخاطب در شبکه اینستاگرام دارد (که البته این فرد نیازی نیست که یک سلبریتی  و یا فرد مشهور و شناخته شده باشد) و سپس سعی کنید تا بر این اساس او را متقاعد کنید که تجارتی که دارید خدمات موثر و مفیدی را به مخاطبین ارایه می کند و سپس از این فرد بخواهید که تجارت شما را در شبکه خودش تبلیغ کنید می توانید انتظار داشته باشید که کارتان به شکل موثری پیش می رود و بنابراین شانس بیشتری برای موفقیت خواهید داشت. بازاریابی کردن با کمک گرفتن از افراد تاثیرگذار می تواند تا حدود بسیار زیادی به افزایش تعداد مخاطبین شما کمک کند چون در صورتی که این فرد تاثیرگذار شما را تبلیغ کند بخش زیادی از افرادی که او را فالو می کنند تجارت شما را می شناسند و بنابراین شانستان برای موفقیت افزایش پیدا می کند.

 

17. به محتوای ویدیویی توجه نکنید!

استفاده از محتوای ویدیویی یکی از مهم ترین نکته هایی است که امروزه تمام افرادی که می خواهند با استفاده از اینستاگرام و یا هر شبکه اجتماعی دیگری بازاریابی کنند باید به آن توجه کنند. در صورتی که شما بتوانید ویدیوهایی باکیفیت تولید کنید شانستان برای موفقیت افزایش پیدا می کند. تحقیقات نشان داده است که تجارت هایی که سعی می کنند تا از ویدیو و محتوای ویدیویی به شیوه موثری برای جلب مخاطبین استفاده کنند برای موفقیت در کار بازاریابی شانس بیشتری نسبت به تجارت هایی دارند که این کار را انجام نمی دهند. امروزه استفاده کردن از ویدیو و محتوای ویدیویی روز به روز در حال افزایش است و تجارت ها برای این که بتوانند تعداد بیشتری از مخاطبین را به سمت و سوی خودشان بکشانند باید سعی کنند تا به استفاده کردن از محتوای ویدیویی توجه ویژه ای بکنند. بنابراین توجه کردن به محتوای ویدیویی و یادگیری چگونگی پست کردن ویدیوهای مختلف و همچنین توجه به پست کردن ویدیوهایی باکیفیت بالا باید حتما در دستور کار شما به عنوان یک بازاریاب اینستاگرامی قرار داشته باشد.

 

18. به کامنت ها پاسخ ندهید!

اینستاگرام نیز مانند تمام شبکه های اجتماعی دیگر ابزاری است که در آن عده ای به تعامل می پردازند. وقتی که شما می خواهید با استفاده از این ابزار به بازاریابی بپردازید باید به این نکته توجه داشته باشید که بازاریابی کردن با استفاده از اینستاگرام مانند درس دادن در یک کلاس درس یک طرفه نیست که شما در آن نقش معلم را داشته باشید و تمام دانش آموزان دیگر در حالتی که سکوت کرده اند به شما گوش دهند! در حقیقت بازاریابی با استفاده از اینستاگرام مانند یک جلسه است که شما هم مانند دیگر افراد می نشینید و سعی می کنید تا نظرات و اطلاعات خودتان را با دیگران به اشتراک بگذارید. بنابراین باید سعی کنید تا به کامنت هایی که آن ها برای شما می گذارند پاسخ دهید و سعی کنید تا کاری کنید که آن ها احساس کنند که شما به تمام نظراتی که آن ها درباره شما دارند توجه می کنید. در این صورت می توانید انتظار داشته باشید که تعداد مخاطبین شما نسبت به گذشته بیشتر شود چون این مخاطبین احساس می نند که "دیده" شده اند و همین موضوع می تواند در تصمیم گیری آن ها برای مشتری شما شدن تاثیر زیادی داشته باشد!

[ چهار شنبه 13 اسفند 1399 ] [ 16:39 ] [ شکوهی ]

جنگ جهانی دوم (World War II) به‌طور مؤثر دنیا را بین سال‌های ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ متوقف کرد. تا به امروز، این جنگ گسترده‌ترین درگیری نظامی از نظر جغرافیایی در طول تاریخ بوده است. اگرچه این نبرد به نقاط بسیاری از دنیا سرایت کرد، اما اکثر کشورهای درگیر، تلاش مشترکی با هدف پایان دادن به تخاصم قدرت‌های محور (آلمان، ایتالیا و ژاپن) از خود به نمایش گذاشتند. این جنگ که تلفات زیادی برجای گذاشت، درنهایت با شکست آلمان و ژاپن و پیروزی نیروهای متفقین به پایان رسید.

تاریخ آلمان از جنگ جهانی اول تا جنگ جهانی دوم | آلمان | DW | 27.03.2007

جنگ جهانی دوم بین چه کسانی بود؟

جنگ جهانی دوم بین دو گروه متحد نظامی بود: اتحاد اول متنفقین، شامل اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده آمریکا، انگلستان و سایر ملل، و دیگری یعنی متحدین بر محور آلمان، ژاپن، ایتالیا و غیره.

تاریخ جنگ جهانی دوم

جنگ در ۱ سپتامبر ۱۹۳۹ آغاز شد، هنگامی که نیروهای آلمانی به لهستان حمله کردند، و به تلافی آن، فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی به آلمان حمله کردند. این جنگ شش سال طول کشید، و با پیروزی متفقین در تاریخ ۲ سپتامبر ۱۹۴۵، به پایان رسید.

علل اصلی آغاز جنگ جهانی دوم

علل اصلی جنگ جهانی دوم عبارت بود از اشتباهات عهدنامه ورسای (۷ مه ۱۹۱۹) که ظاهراً به جنگ جهانی اول پایان داد، همچنین پیامدهای بحران اقتصادی سال ۱۹۲۹ و از همه مهم‌تر رقابت سیاسی فاشیسم و دموکراسی‌های غربی و مارکسیسم. عامل اخیر چنان در جنگ جهانی دوم مؤثر بود که نبرد میان کشورهای درگیر، به شکل بی سابقه‌ای، عموم مردم را به قلمرو جنگ کشاند، به طوری که در پایان جنگ جهانی دوم تعداد کشته شدگان نظامی و غیرنظامی تقریباً با هم برابری می‌کند.

وضع اسفبار زندگی مردم آلمان به دنبال شکست در جنگ جهانی اول و الزام دولت آلمان به پرداخت غرامت جنگی سنگین، ظهور آدولف هیتلر را که عامل اصلی شروع جنگ جهانی دوم بود، تسهیل کرد.

پیمان ورسای چیست؟

پیمان ورسای یکی از ذلت بارترین پیمان‌هایی بود که پس از جنگ اول جهانی و در پی شکست المان‌ها بر ملت آلمان تحمیل شد و هیتلر سوگند خورده بود که این پیمان را براندازد. از جمله مفاد این پیمان دادن سرزمین‌هایی از آلمان به لهستان بود و چون آلمانی‌ها، لهستانی‌ها را ملتی پست تر از خود می‌دانستند این امر برایشان بسیار گران می‌آمد. به همین دلیل به دستور هیتلر در سپیده دم اول سپتامبر ۱۹۳۹ ارتش آلمان از مرز لهستان عبور کرد و از شمال و جنوب و مغرب به سوی ورشو پیش راندند.

جزئیات جنگ جهانی دوم

جنگ جهانی دوم، دومین جنگ جهانی بود که از سال ۱۹۳۹ تا سال ۱۹۴۵ ادامه یافت. بیشتر کشورهای جهان از جمله قدرت‌های بزرگ در این جنگ شرکت کردند و کم‌کم در قالب دو اتحاد نظامی در برابر هم قرار گرفتند: دستهٔ نخست، متفقین و دستهٔ دوم نیروهای محور نام داشتند. این دو اتحاد نظامی یک جنگ تمام‌عیار راه انداختند که در اثر آن بیش از ۱۰۰ میلیون تن از بیش از ۳۰ کشور جهان درگیر شدند. بیشتر شرکت کنندگان در این جنگ، تمام قدرت اقتصادی، صنعتی و توانایی‌های علمی شأن را در جهت پشتیبانی نظامی بسیج کردند تا جایی که مرز هزینه از نیروی نظامی و غیرنظامی نامشخص بود. برآورد کشته‌های جنگ جهانی دوم میان ۷۰ تا ۸۵ میلیون انسان است که آن را به مرگ‌آورترین نبرد در تاریخ زندگی انسان تبدیل می‌کند. بیشتر کشته‌ها از غیرنظامیان شوروی و چین بود همچنین کشته‌های ناشی از نسل‌کشی هولوکاست، بمباران استراتژیک و درگذشتگان در اثر گرسنگی شدید و بیماری و دست آخر کشته شدگان در اثر جنگ‌افزار هسته‌ای در آمار خسارت انسانی جنگ جهانی دوم شمرده می‌شوند.

پادشاهی ژاپن که بر آن بود که فرمانروایی آسیا و اقیانوس آرام را در دست بگیرد، تا سال ۱۹۳۷ در جنگ با چین بود. در نتیجه هیچ‌کدام بر دیگری اعلان جنگ نکرد. عموماً آغاز جنگ جهانی دوم را از ۱ سپتامبر ۱۹۳۹ و با یورش آلمان نازی به جمهوری دوم لهستان می‌دانند که در نتیجهٔ آن فرانسه و بریتانیا هم به آلمان اعلام جنگ کردند. جنگ جهانی دوم به لحاظ گستردگی جغرافیایی و قدرت تخریب منابع انسانی و طبیعی، بی همتا بوده است.

اشغال ایران در جنگ جهانی دوم

در روز ۳ شهریور ۱۳۲۰ نیروهای شوروی از شمال و شرق و نیروهای بریتانیایی از جنوب و غرب، از زمین و هوا به ایران حمله کردند و شهرهای سر راه را اشغال کردند و به سمت تهران آمدند. ارتش ایران به سرعت متلاشی شد. رضاشاه ناچار به استعفا شد. متفقین با انتقال سلطنت به پسر و ولیعهد او -محمدرضا- موافقت کردند. پس از اشغال، بلافاصله راه‌آهن سراسری ایران برای انتقال کمک‌های نظامی به پشت جبهه شوروی مورد استفاده قرار گرفت.

ایران که در آغاز جنگ بی‌طرفی خود را اعلام کرده بود نهایتاً در ۱۷ شهریور ۱۳۲۲ به آلمان نازی اعلان جنگ داد. هدف اصلی ایران از اعلان جنگ پیوستن به اعلامیه ملل متحد و شرکت در کنفرانس‌های صلح پس از جنگ بود. پس از اتمام جنگ، ارتش بریتانیا ایران را ترک کرد ولی نیروهای نظامی ارتش آمریکا و ارتش شوروی، همچنان در ایران باقی‌ماندند، که به تشکیل دو حکومت خودمختار و کوتاه‌مدت جمهوری مهاباد در کردستان و حکومت فرقه دموکرات در آذربایجان انجامید.

جنگ جهانی دوم در یک نگاه

شروع جنگ: اول سپتامبر ۱۹۳۹

پایان جنگ: دوم سپتامبر ۱۹۴۵

جبهه‌های نبرد: اروپا، حوزه‌ی پاسیفیک، حوزه‌ی اقیانوس اطلس، جنوب شرق آسیا، چین، خاورمیانه، حوزه‌ی مدیترانه و شمال آفریقا

فرماندهان نیروهای متفقین: ژوزف استالین، فرانکلین روزولت، وینستون چرچیل، چیانگ کای شِک و شارل دو گل

فرماندهان نیروهای محور یا متحدین: آدولف هیتلر، بنیتو موسولینی و هیروهیتو

کشته‌شدگان جنگ: از آمار دقیق کشته‌شدگان جنگ جهانی دوم، به‌عنوان ویرانگرترین جنگ تاریخ بشریت، رقمی در دست نیست، اما قربانیان این جنگ ممکن است در مجموع به بیش از ۶۰ میلیون نظامی و غیرنظامی برسد. کشورهایی که بیشترین آمار قربانیان را از خود به‌جای گذاشتند، به ترتیب در زیر آمده‌اند:

  • اتحاد جماهیر شوروی: ۴۲,۰۰۰,۰۰۰ نفر
  • آلمان: ۹,۰۰۰,۰۰۰ نفر
  • چین: ۴,۰۰۰,۰۰۰ نفر
  • ژاپن: ۳,۰۰۰,۰۰۰ نفر

پیامدهای جنگ جهانی دوم

نیروهای متفقین در این جنگ به پیروزی رسیدند؛ جنگ جهانی دوم در اروپا با اعلام خبر تسلیم آلمان در تاریخ هفتم مه ۱۹۴۵ به پایان رسید. ژاپن نیز در دوم سپتامبر ۱۹۴۵ شکست در جنگ را پذیرفت. پس از پایان جنگ جهانی دوم، رایش سوم در آلمان سقوط کرد و ایالات‌متحده و اتحاد جماهیر شوروی سابق به ابرقدرت‌های دنیا تبدیل شدند. اتحاد جماهیر شوروی در بخش تحت سلطه‌ی خود در آلمان یک حکومت کمونیستی روی کار آورد و به‌موجب آن، این کشور به دو بخش شرقی و غربی تقسیم شد.

[ سه شنبه 12 اسفند 1399 ] [ 13:55 ] [ شکوهی ]

 

جنگ جهانی اول (World War I) یک نبرد نظامی عظیم بین چندین کشور بود. این نبرد در سال‌های ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ رخ داد. این جنگ با نام‌های اولین جنگ جهانی، جنگی برای پایان همه‌ی جنگ‌ها و جنگ بزرگ یا نبرد عظیم هم شناخته می‌شود.

شاید هیچ‌کس تصور نمی‌کرد تنها در عرض چند روز یکی از بزرگ‌ترین جنگ‌های جهان چندین کشور دنیا را درگیر نبردی عظیم کند و جان میلیون‌ها انسان بی‌گناه را بگیرد. این جنگ موجب کشته و آواره شدن میلیون‌ها انسان شد. در جنگ جهانی اول بود که برای نخستین بار از سلاح‌های شیمیایی استفاده شد.

تحقیق جنگ جهانی دوم

جنگ جهانی اول در تاریخ ۲۸ جولای سال ۱۹۱۴، پس از اعلان جنگ امپراطوری اتریش-مجارستان علیه صربستان، آغاز شد. این نبرد که در ابتدا درگیری کوچکی بین دو کشور به ‌نظر می‌رسید، به سرعت گسترش پیدا کرد. خیلی زود آلمان، روسیه، بریتانیا و فرانسه به این نبرد پیوستند.

علت پیوستن این کشورها به جنگ، عضویت در پیمان‌هایی بود که آنها را موظف به دفاع از دیگر کشورها می‌کرد. جبهه‌های غربی و شرقی به سرعت به سوی مرزهای آلمان و اتریش-مجارستان باز شدند.

جنگ جهانی اول و دلایل وقوع آن - ایوار

جبهه‌های غربی و شرقی

اولین ماه نبرد شامل حملات جسورانه و حرکت سریع نیروها در هر دو جبهه بود. آلمان در جبهه‌های غربی ابتدا به بلژیک و سپس به فرانسه حمله کرد. در شرق، روسیه دست به حملاتی علیه آلمان و اتریش-مجارستان زد. در جنوب، اتریش-مجارستان به صربستان حمله کرد.

پس از نبرد مارْن در تاریخ ۵ تا ۹ سپتامبرِ ۱۹۱۴، جبهه‌ی غربی در مرکز فرانسه سنگر گرفت و تا پایان جنگ به همین شکل باقی ماند. جبهه‌های شرق هم به تدریج در یک نقطه ثابت شدند.

امپراطوری عثمانی

در اواخر سال ۱۹۱۴، امپراطوری عثمانی (Ottoman Empire) پس از این ‌که آلمان روسیه را فریب داد تا تصور کند ترکیه به این کشور حمله کرده است، وارد این درگیری عظیم شد. در نتیجه؛ بخش اعظم سال ۱۹۱۵ صرف حملات نیروهای متفقین علیه امپراطوری عثمانی در مدیترانه شد.

در ابتدا بریتانیا و فرانسه در عملیاتی ناموفق به تنگه‌ی داردانِل حمله کردند. این لشکرکشی با حمله‌ی بریتانیا به شبه‌جزیره‌ی گالیپولی ادامه یافت. بریتانیا همچنین حمله‌ی جداگانه‌ای در بین‌النهرین علیه تُرک‌ها ترتیب داد. علی‌رغم این ‌که بریتانیا پیروزی‌هایی در بین‌النهرین به ‌دست آورد، نبرد گالیپولی و حملات علیه داردانِل به شکست بریتانیا ختم شد.

نبرد در خاکریزها

در اواسط جنگ جهانی اول، در سال‌های ۱۹۱۶ و ۱۹۱۷ بیشتر نبردها در غرب و شرق در خاکریزها صورت می‌گرفت. سربازها از داخل سنگرهای حفر شده در دل خاک مبارزه می‌کردند. آنها با مسلسل، توپ‌های جنگی سنگین و اسلحه‌های شیمیایی به نیروهای دشمن حمله می‌کردند. میلیون‌ها سرباز در این شرایط سخت و بی‌رحمانه جان خود را از دست دادند اما پیروزی و نتیجه‌ی رضایت‌بخشی برای هیچ‌کدام از طرفین حاصل نشد.

ورود ایالات متحده به جنگ جهانی اول و خروج روسیه

علی‌رغم بن‌بستی که برای هر دو جبهه در اروپا به ‌وجود آمده بود، دو اتفاق بسیار مهم در سال ۱۹۱۷ در جنگ جهانی اول رقم خورد. در اوایل ماه آوریل، ایالات متحده‌ی آمریکا که از حمله به کشتی‌هایش در اقیانوس اطلس خشمگین شده بود، علیه آلمان اعلان جنگ کرد. بعد از انقلاب اکتبر روسیه و برآمدن حکومت سوسیالیستی، این کشور در ماه نوامبر از جنگ خارج شد.

پایان جنگ جهانی اول و اعلام آتش‌بس

با وجود این‌که هر دو طرف جنگ در سال ۱۹۱۸ طی تلاش‌های مستمر حملات جدیدی برای پیروزی در جنگ علیه یکدیگر ترتیب دادند، تلاش هر دو با شکست مواجه شد. نبرد بین نیروهای تضعیف‌ شده و بی‌روحیه‌ی دو طرف تا شکست‌های پیاپی و تدریجی آلمان و عقب‌نشینی نهایی این کشور به خاک خود، ادامه یافت.

در این میان شیوع مرگ‌بار آنفولانزا خسارات جانی زیادی در هر دو طرف به بار آورد. در نهایت، دولت‌های آلمان و اتریش-مجارستان با سرکشی‌هایی که در داخل ساختار نظامی این دور کشور به‌ وجود آمده بود، کنترل ارتش خود را از دست دادند.

در اواخر پائیز سال ۱۹۱۸، پس از آن ‌که قدرت‌های مرکز توافق‌نامه‌ی آتش‌بس را امضا کردند، جنگ جهانی اول به پایان رسید. آلمان آخرین کشوری بود که این توافق‌نامه را در تاریخ ۱۱ نوامبر سال ۱۹۱۸ امضا کرد. در نتیجه‌ی این توافق‌نامه، اتریش-مجارستان به دو کشور کوچک اتریش و مجارستان تقسیم شد.

آلمان با پذیرش معاهده‌ی ورسای مجبور به جبران خسارات‌های اقتصادی شد. بر طبق این معاهده، آلمان کنترل خود را بر بخش زیادی از اراضی تحت تصرفش از دست داد و به علاوه با ممنوعیت شدید توسعه نظامی رو‌به‌رو شد.

آلمان پس از جنگ جهانی اول

بسیاری از تاریخ‌دانان معتقدند نیروهای متفقین در مجازات آلمان کمی زیاده‌روی کردند و معاهده‌ی سختگیرانه‌ی ورسای به جای تقویت صلح، بذر جنگ جهانی دوم را کاشت. این معاهده آلمان را مقصر اصلی جنگ جهانی اول شناخت و این موضوع موجب تحقیر مردم آلمان شد. به‌علاوه، این معاهده پرداخت خسارات جنگ را به عهده‌ی آلمان گذاشت و این کشور را وادار به تحمل و پرداخت خسارات مالی جنگ کرد.

در نهایت آلمان درصد کوچکی از این خسارات را پرداخت. این کشور به دلیل درگیر شدن در جنگ جهانی دچار مشکلات اقتصادی فراوانی شده بود و این بارِ اقتصادی موجب نارضایتی شدید در این کشور شد. گروه‌های افراطی از جمله نازی‌ها از این تحقیر و نارضایتی سوء استفاده کردند و در دهه‌های بعد کنترل سیاسی کشور را در دست گرفتند

جنگ جهانی اولین بین قدرت‌های متفق یا هم‌پیمانان و قدرت‌های مرکز صورت گرفت. اعضای اصلی متفقین را فرانسه، روسیه و بریتانیا تشکیل می‌دادند. از سال ۱۹۱۷ ایالات متحده‌ی آمریکا نیز به متفقین پیوست. اعضای اصلی قدرت‌های مرکز شامل آلمان، اتریش-مجارستان، امپراطوری عثمانی و بلغارستان می‌ش

بیشتر نبردهای جنگ جهانی اول در کدام مناطق رخ داد؟

بیشتر نبردهای جنگ جهانی اول در دو جبهه در اروپا صورت گرفت؛ جبهه‌ی غربی و جبهه‌ی شرقی. جبهه‌ی غربی شامل خطوط طویلی از سنگرها می‌شد که از سواحل بلژیک تا سوئیس حفر شده بودند. بیشتر نبردهای این جبهه در فرانسه و بلژیک رخ داد.

جبهه‌ی شرقی بین آلمان، اتریش-مجارستان و بلغارستان در یک سو و روسیه و رومانی در سوی دیگر بود.

جنگ جهانی اول چگونه آغاز شد؟

جنگ جهانی اول به دلایل مختلفی آغاز شد اما بهانه‌ی شروع آن؛ ترور ولیعهد اتریشی، فرانتس فردیناند بود. پس از ترور او، اتریش علیه صربستان اعلان جنگ کرد. روسیه برای دفاع از صربستان که متحد این کشور محسوب می‌شد، وارد نبرد شد. سپس آلمان هم برای دفاع از اتریش، علیه روسیه اعلان جنگ کرد.

این موضوع موجب شد فرانسه هم برای دفاع از متحد خود؛ روسیه، علیه آلمان وارد جنگ شود. آلمان به بلژیک حمله کرد تا به فرانسه برسد و همین اقدام سبب شد بریتانیا با آلمان وارد جنگ شود. همه‌ی این اتفاقات تنها در عرض چند روز رخ داد.

در این جنگ بیش از ۶۵ میلیون سرباز جنگیدند.

از سلاح‌های شیمیایی برای نخستین بار در  جنگ جهانی اول استفاده شد.

در خاکریزها از سگ‌ها برای رساندن پیغام استفاده می‌شد. یک سگ آموزش‌دیده برای حمل پیغام‌ها بسیار سریع و قابل اعتماد تلقی می‌شد.

جنگ جهانی اول، اولین نبرد مهمی بود که در آن هواپیماها و تانک‌ها مورد استفاده قرار گرفتند.

۹۰ درصد از ۷/۸ میلیون سرباز اتریش-مجارستانی که در این نبرد شرکت کرده بودند، کشته یا زخمی شدند.

زمانی‌که بریتانیا برای اولین بار تانک را اختراع کرد، آن‌ها را کشتی‌های زمینی خواند.

گروه تروریستی که مسئول ترور آرشیدوک فردیناند بودند، بلَک هَند یا دست سیاه نامیده می‌شد.

دانشمند معروف، ماری کوری، به مجهز کردن وَن‌ها به دستگاه اشعه‌ی ایکس کمک بسیاری کرد. این دستگاه به پزشکان فرانسوی کمک می‌کرد گلوله‌ها را در بدن سربازان زخمی پیدا کنند. این وَن‌ها، پُتی کوری یا کوری‌های کوچک نامیده می‌شدند.

[ سه شنبه 12 اسفند 1399 ] [ 13:51 ] [ شکوهی ]

 

گینس کتابی است که در آن رکوردهای عجیب و برتر دنیا به ثبت می‌رسند. این کتاب چندین سال است که به این کار می‌پردازد. سالانه هزاران نفر، برای ثبت هزاران رکورد معرفی می‌شوند. تا اگر پذیرفته شدند نام شان در این کتاب به ثبت برسد.

چگونگی ثبت رکورد در گینس - مجله تخصصی آراد مگ

تاریخچه ثبت رکورد در گینس

ایده تهیه و شروع این موسسه برای ثبت رکورد را هیو بیور که رئیس کارخانه گینس بود رقم زد. او برای یک مهمانی تیر اندازی به ایرلند رفت.

در آنجا صحبت از این شد که سریع ترین پرنده در اروپا کدام است. این سوال در رقابت بین سلیم طلایی و خروس سیاه بود. با اینکه خودش می‌دانست که سلیم طلایی نسبت به خروس سیاه سریع تر است، اما دلیلی برای اثبات آن نداشت زیرا هیچ مرجعی وجود نداشت که به سوال هایی از این دست پاسخ دهد.

بعد از این چالش، او به این نتیجه رسید که اگر کتابی باشد که به عنوان یک کتاب مرجع بتواند پاسخگوی این سوالات باشد، به طور قطع از آن استقبال خواهد شد. این گونه به جمع آوری کتاب ثبت رکورد گینس اقدام کرد.

اولین جلد این کتاب را بیور در سال ۱۹۵۵ با کمک برادران دو قلو نوریس و راس مک نوشت و در آن رکوردهای انسانی طبیعی را چاپ کرد و به انتشار رساند.

این دو برادر در یک آژانس جستجوی اطلاعاتی مشغول به فعالیت بودند. آنها مامور شدند تا به جمع آوری اطلاعات بپردازند و به ثبت آن اطلاعات در کتابی تحت عنوان کتاب رکوردهای گینس اقدام کنند.

چیزی از انتشار این کتاب نگذشته بود که توانست در انگستان در صدر کتاب های پرفروش قرار بگیرد. بعد از یک سال در آمریکا نیز نسخه های زیادی از آن به فروش رسید.

این کتاب به سرعت توانست مخاطبان زیادی را سراسر جهان به خود اختصاص دهد و به همین دلیل نام آن را به کتاب رکوردهای جهانی گینس تغییر دادند.

روز جهانی رکورد گینس

کتاب ثبت رکورد گینس، هر ساله در ماه اکتبر منتشر و تجدید چاپ می‌شود و این چاپ مجدد با اطلاعات و رکوردهای جدید منتشر می‌شود. این کتاب بعد از کتاب های مقدس پر خواننده ترین کتاب در دنیا است.

روز نهم نوامبر را در سال ۲۰۰۵ به اسم روز جهانی رکوردهای گینس نام گذاری کردند که مشوقی باشد تا مردم با شکستن رکوردهای جهانی موفق به ثبت رکورد در گینس شوند.

داوران گینس

این موسسه در کشورهای مختلف اعم از هند، ترکیه، آلمان، خاورمیانه، چین، استرالیا و… داورانی مورد تایید دارد. این موسسه در نیویورک و توکیو هم مانند لندن شعبه داردقوانین ثبت رکورد در گینس

برای اینکه یک رکورد در گینس ثبت شود باید مراحلی را طی کند، بعد از طی مراحل و در صورت وجود تمام شرایط و ویژگی‌های مد نظر، رکورد توسط موسسه با نام خود شخص ثبت می‌شود.

برای ثبت رکورد در گینس باید رکورد شما جهانی باشد، زیرا در این کتاب فقط رکوردهایی از این دست ثبت می‌شوند. پس اگر شما رکوردی ملی و در سطح کشور دارید باید تلاش زیادی برای ثبت رکود در گینس انجام دهید.

رکوردی که شما می‌خواهید در گینس ثبت کنید باید قابل شکستن باشد، تا ماهیت چالش بر انگیز بودن این سیستم به خوبی حفظ شود.

برای ثبت رکورد در گینس باید رکورد شما فعالیتی باشد که به صورت بالقوه برای انسان، حیوان و یا محیط زیست آسیب زا نباشد. این گونه رکوردها که موجب صدمه زدن به طبیعت و موجودات زنده باشند قابل تأیید گینس نخواهد بود.

برای مثال گربه ای که با عنوان چاق ترین گربه در این موسسه ثبت شده بود بعد از مدتی به دلیل عوارض ناشی از چاقی از بین رفت. یا ثبت رکورد مردی که برای بیدار ماندن به مدت ۴۰ شبانه روز، آسیب هایی از لحاظ جسمی و روحی دیده بود!

بعد از ثبت فعالیت هایی از این دست و آسیب دیدن افراد، گینس این نوع رکوردها را ممنوع اعلام کرد.

علاوه بر قوانینی که ذکر شد، افراد زیر ۱۶ سال نیز اگر قصد ثبت رکوردهایی را داشته باشند که از نظر سنی و فیزیکی برای آنها مناسب نباشد، اجازه ثبت رکورد در گینس را ندارند.

مراحل ثبت رکورد در گینس

برای اینکه بخواهید رکورد خود را در گینس ثبت کنید باید در ابتدا بدانید که آیا رکورد شما با ویژگی هایی که این موسسه برای ثبت رکورد اعلام کرده است همخوانی دارد یا نه؟ برای این کار باید قوانین مورد نظر شرکت را در نظر بگیرید.

اگر از ایران برای ثبت رکورد در گینس می‌خواهید اقدام کنید به دو روش این کار صورت می‌گیرد، در ادامه به این دو روش اشاره شده است.

ثبت رکورد در گینس از وبسایت

برای این کار باید به وب سایت گینس مراجعه کنید. با ورود در این سایت با گزینه Break a world مواجه می‌شوید، روی آن کلیک کنید و به بخش مربوطه وارد شوید.

در این قسمت شما می‌توانید برای خودتان یک حساب کاربری ایجاد کنید. حساب شما شامل اطلاعات شخصی تان می‌باشد، یک نام کاربری و رمز هم برای حساب تان انتخاب کنید.

بعد از انجام این کارها لازم است فرم درخواست ثبت رکورد در گینس را با اطلاعات خواسته شده پر کنید. بعد از پر کردن فرم، سعی کنید یک شات از آن گرفته و در اختیار داشته باشید.

اگر رکورد شما دارای تصویر و یا ویدئوی قابل قبولی باشد، می‌توانید آن را به صورت ضمیمه فرم خود به این موسسه ارسال کنید.

شما بعد از انجام این مراحل باید منتظر بمانید تا اگر رکورد شما مورد تأیید این شرکت بود، بعد از بررسی های لازم پاسخ مثبت از سوی آنها دریافت کنید.

ثبت رکورد در گینس به صورت حضوری

این سازمان در ایران نمایندگی ندارد و داور مورد تاییدی نیز به ایران نمی‌فرستد. ایرانیان برای ثبت رکورد خود باید متحمل هزینه بیشتری شوند.

افرادِ خواهان ثبت رکورد از ایران، باید مبلغ مورد نظر را به حساب موسسه بریزند و در صورت موافقت شرکت، به یکی از کشورهای دبی و یا ترکیه بروند تا در صورت تایید داور ثبت رکورد در گینس انجام شود.

جایزه گینس

بر خلاف تصور، شرکت گینس هیچ جایزه و پولی به شرکت کنندگان نمی‌دهد. این موسسه هیچ شخصی را پشتیبانی مالی نمی‌کند. سازمان گینس به افرادی که موفق به ثبت رکورد در گینس می‌شوند فقط یک گواهینامه اعطا می‌کند.

[ سه شنبه 12 اسفند 1399 ] [ 12:51 ] [ شکوهی ]

برج ایفل که 850 نفر در ساخت آن مشارکت داشته اند و 2 و نیم میلیون پیچ و مهره و میخ پرچ در آن به کار رفته است در سال 1887 میلادی و طی دو سال ساخته شد. با تصاویر جالب از مراحل ساخت برج ایفل همراه ما در این بخش از سرگرمی نمناک باشید.

تاریخچه و جزئیات ساخت برج ایفل فرانسه

همانطور که همه ی شما می دانید برج ایفل در شهر پاریس فرانسه واقع شده است و این برج به افتخار طراح و سازنده آن، یک مهندس به نام گوستاو ایفل نامگذاری شده است. اگر چه در ابتدا توسط روشنفکران برجسته آن دوره و سپس برای طراحی آن مورد انتقاد قرار گرفت، اما حقایق برج ایفل ثابت می کند که این سازه واقعاً یکی از بزرگ ترین مراکز پخش و دیده بانی در جهان است.

برج ایفل یکی از معروفترین بناهای گردشگری در جهان است، که به مناسبت صدمین سالگرد انقلاب فرانسه ساخته شده است. افراد زیادی در ساخت آن سهیم بوده اند و در کل این برج از اتصال 18038 قطعه ساخته شده است.

برج ایفل در مجموع 7/8 میلیون کیلو وات در سال برق مصرف میکند، که برابر با برق مصرفی یک روستای کوچک است.برج ایفل یکی از بلندترین بناهای کشور فرانسه است، اما جالب است بدانید که بلندترین بنای موجود نیست.

زمانی که این برج در سال 1889 افتتاح شد، تقریبا بلندیش دو برابر ارتفاع بلندترین سازه آن زمان در دنیا بود اما در فرانسه، این برج در برابر دکل های بسیار بلند رادیویی این کشور در جایگاه نهم قرار دارد.

زمانی که برج ایفل افتتاح شد، رنگ آن قرمز بود و در واقع این برج 18 بار رنگ شده است و حتی رنگ زرد هم داشته است، که در نهایت امروزه به رنگ برنز در آمده است و در رنگ آمیزی آن که یکسال طول کشید، 60 تن رنگ مصرف شده است.

داخل برج ایفل سه طبقه وجود دارد که در طبقه اول و دوم چندین رستوران می باشد. طبقه سوم هم که در ارتفاع 276 متری قرار دارد، در کل اتحادیه اروپا جزو مرتفع ترین سکو ها برای مردم است.برای رسیدن به بالاترین نقطه این برج باید 1655 پله را طی کرد.

به دلیل وجود برج ایفل، فرانسوی ها توانستند مراسم تاج گذاری ملکه انگلستان را زنده تماشا کنند.بهترین زمان برای بازدید از برج ایفل قطعا شبها خواهد بود، چرا که نورها نمای واقعا خیره کننده به آنجا میدهند.

سازنده برج ایفل

نام 72 تن از دانشمندان و مهندسین فرانسوی که در راه اندازی و ساخت برج ایفل همکاری داشته اند، بر روی این پروژه حک شده است که طبق اطلاعات موجود روی این حکاکی در اوایل قرن بیستم با رنگ پوشانده شد اما سپس در سال 1986 مجددا شرکتی به نام SNTE این حکاکی اسامی را بازسازی کرد.

1. ساخت برج ایفل از سال 1887 تا 1889 ادامه داشت.

2. برج ایفل "برج مشبک" نامیده می شود، زیرا دارای یک چارچوب آزاد است.

3. در ابتدا به عنوان ورودی نمایشگاه جهانی در سال 1889 ساخته شد و برای مدتی ساخت آن متوقف شد.

4. از زمان افتتاحش در سال 1889، حدود 250 میلیون بازدید کننده به دیدن برج آمده اند.

5. برج ایفل بلندترین ساختمان در شهر پاریس است و 324 متر ارتفاع دارد و در زمان خود، از بزرگترین برج ها بوده است.

6. ارتفاع برج ایفل می تواند با ارتفاع ساختمانی با 81 طبقه مقایسه شود.

7. برج ایفل از آهن ساخته شده است و وزن تقریبی آن 10 هزار تن می باشد.

8. برج ایفل در مدت 41 سال پس از ساخت آن، به عنوان بلندترین ساختمان ساخته شده در جهان بود.

9. بدون فرستنده های رادیویی، برج ایفل اکنون دومین ساختمان بلند در فرانسه بعد از پل میلاوو ویداکت است.

10. برای رسیدن به اولین طبقه از زمین، 300 پله وجود دارد.

11. در حدود 300 کارگر این برج را مونتاژ کردند و دو سال، دو ماه و پنج روز طول کشید تا ساختمان برج ایفل تکمیل شود.

12. برج ایفل" 5000 لامپ روشن دارد که در هر دو طرف سقف قرار دارند که در هر یک ساعت، به مدت 5 دقیقه روشن می شوند و ساعت 1 صبح خاموش می شوند.

13. نورپردازی فعلی در سال 1985 توسط پی یر بیدو ایجاد شد. از 336 پروژکتور با لامپ های سدیمی فشار بالا برای ایجاد درخشش زرد - نارنجی تشکیل شده است.

14. تبدیل برج ایفل به عنوان یک آنتن رادیویی بسیار بزرگ، در واقع به جلوگیری از تخریب آن در سال 1909 کمک کرد.

15. در اصل، طرح برج ایفل برای بارسلون در اسپانیا ساخته شده بود، اما رد شد و به پاریس تغییر مکان داد

16. برج ایفل تغییرات 15 سانتی را در ارتفاع خود به خاطر دماهای متفاوت در آب و هوا نشان می دهد.

17. برای بالا رفتن از کل ارتفاع برج ایفل و رسیدن به بالاترین طبقه، فرد باید از 1665 پله بالا برود.

18. برج پوزیشن بلندترین مرد است، ساختاری ساخته شده از ساختمان کریسلر در نیویورک در سال 1930 بود، اما دوباره پوزیشن در نوک برج در سال 1957 در سال 1930 بود، اما در سال 1957 دوباره به نوک سازه برگشت.

19. وزن رنگ مورد استفاده در برج ایفل، برابر با وزن 30 عدد فیل است.

20. گوستاو ایفل، طراح و مالک برج ایفل یک واحد خصوصی در برج دارد.

21. در سال 1891 یک تلاش برای تکثیر برج ایفل در لندن انجام شد، که در سال 1907 با شکست مواجه شد و نتوانست کامل شود.

22. برج ایفل توسط 300 کارگر و از 2.5 میلیون پرچ و 380 آهن ساخته شده است.

23. در سال 1967 تصمیم گرفته شد که برج ایفل را به کانادا منتقل کنند ، اما این اتفاق نیفتاد.

24. یک ضربه صاعقه در سال 1902، به برج ایفل آسیب رساند و اما خیلی زود، بازسازی شد.

25. هزینه تقریبی ساخت برج ایفل در سال 1889، معادل 7، 799، 401 هزار فرانک فرانسه بود.

26. ثابت نگه داشتن هوا در بالای برج ایفل در ارتفاع 17 فوتی ارتفاع خود را افزایش داد.

27. در سال 1907 برج یک ساعت دیواری که در آن اعداد 6 متر ارتفاع داشتند، نصب شد.

28. بیست و نه آسانسور در برج ایفل قرار دارند که به ترتیب در ارتفاع 190 فوتی، 376 فوتی و 900 فوتی قرار دارند.

29. رستوران ها و دیگر امکانات تفریحی و خرید در دو سطح برج ایفل قرار دارند.

 30. با این که برای تغییر سبک در باد ساخته شده است، خورشید بر برج ایفل تاثیر می گذارد، در حالی که با بالا رفتن خورشید اندازه آن افزایش می یابد.

31. برج ایفل زمانی زرد بود و امروز به رنگ قهوه ای درآمده است.

32. ایستگاه رادیویی برج ایفل بود که به دستگیری ماتا هاری، جاسوس معروف WW1 کمک کرد.

33. آزمایشگاهی علمی و مجهز در برج ایفل قرار دارد.

34. برای رسیدن به بالاترین طبقه 17 دلار هزینه دارد، اما برای رفتن به طبقه دوم ، برای هر ساعت 7 دلار هزینه خواهد داشت.

در سال ۲۰۰۰ نورافکن های پر قدرت در برج نصب شد و از آن تاریخ تا کنون هر شب نمایشی از نورهای رنگارنگ برج، برفراز آسمان شهر پاریس اجرا می گردد.

ـدر ۲۸ نوامبر سال ۲۰۰۲ شمار بازدید کنندگان ایفل به ۲۰۰ میلیون نفر رسید.

در ساعت ۷:۲۰ بعدازظهر روز ۲۲ ژوئیه سال ۲۰۰۳، در اتاق تجهیزات فرستنده رادیویی ایفل، آتش سوزی رخ داد و فرو نشاندن آتش ۴۵ دقیقه به طول انجامید. خوشبختانه این واقعه تلفات جانی به دنبال نداشت.

[ سه شنبه 12 اسفند 1399 ] [ 9:32 ] [ شکوهی ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آرشیو مطالب
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت: